نقش تخیل در معرفت شناسی اخلاقی با تأکید بر آراء آیریس مرداک
پایان نامه
- وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه قم - دانشکده الهیات
- نویسنده سمانه عسگری زاده
- استاد راهنما محسن جوادی زهرا خزائی
- سال انتشار 1393
چکیده
چکیده این پایان نامه، نقش تخیل در معرفت شناسی اخلاقی را بررسی می کند و در این رابطه بر آراء آیریس مرداک بیش از بقیه تکیه دارد. اختلاف فیلسوفان درباره راه شناخت گزاره های اخلاقی، دیدگاه های مختلفی را شکل داده است. احساس گرایان، عقل گرایان، شهودگرایان و ... روش های مختلفی را برای شناخت گزاره های اخلاقی مطرح کرده اند. برخی از فیلسوفان اخلاق، تخیل را به عنوان راه رسیدن به گزاره های اخلاقی پذیرفته اند. از جمله دیدگاه ناظر آرمانی، دیدگاه قاعده طلایی، دیدگاه همدلی و دیدگاه مرداک که هرکدام به نوعی از قوه تخیل بهره می برند. مرداک برای تخیل ارزش ویژه ای قائل است و آن را در معرفت شناسی اخلاقی دخیل می داند. از منظر مرداک تخیل می تواند آدمی را در رسیدن به شناخت صحیح گزاره های اخلاقی کمک نماید. مرداک برای تبیین نقش تخیل در معرفت شناسی اخلاقی، از عناصری که وابسته به آن هست مدد می جوید. عناصری مانند خاص گرایی، حساسیت اخلاقی، همدلی و عشق و دوستی. به طوری که این عناصر می تواند توانایی برای تخیل ایجاد کند که آدمی را به معرفت واقعی برساند. کلید واژه: معرفت شناسی اخلاقی، تخیل، مرداک، حساسیت اخلاقی، همدلی.
منابع مشابه
نسبت هنر با تعلیم و تربیت اخلاقی از نگاه آیریس مرداک
مرداک به عنوان هنرمند و فیلسوفی نوافلاطونی نوویتگنشتاینی در تمامی آثار خود به دنبال تبیین ارتباط منطقی میان هنر و تعلیم و تربیت اخلاقی است. تقاطع میان فلسفه هنر و فلسفه اخلاق از دغدغههای اصلی اوست. او بر این باور است که هنر خوب توانایی تربیت اخلاقی دارد و م یتواند به استکمال اخلاقی کمک کند و تلاش دارد نشان دهد هنر به دلیل «انکشاف از واقعیت» و استفاده از «خیال» شرایط دستیابی به فضیلت را فر...
متن کاملنسبت هنر با تعلیم و تربیت اخلاقی از نگاه آیریس مرداک
مرداک به عنوان هنرمند و فیلسوفی نوافلاطونی نوویتگنشتاینی در تمامی آثار خود به دنبال تبیین ارتباط منطقی میان هنر و تعلیم و تربیت اخلاقی است. تقاطع میان فلسفه هنر و فلسفه اخلاق از دغدغه های اصلی اوست. او بر این باور است که هنر خوب توانایی تربیت اخلاقی دارد و م یتواند به استکمال اخلاقی کمک کند و تلاش دارد نشان دهد هنر به دلیل «انکشاف از واقعیت» و استفاده از «خیال» شرایط دستیابی به فضیلت را فراهم م...
متن کاملاثر بربرین در تنظیم آستروسیتهای Gfap+ ناحیه هیپوکمپ موشهای صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین
Background: Diabetes mellitus increases the risk of central nervous system (CNS) disorders such as stroke, seizures, dementia, and cognitive impairment. Berberine, a natural isoquinolne alkaloid, is reported to exhibit beneficial effect in various neurodegenerative and neuropsychiatric disorders. Moreover astrocytes are proving critical for normal CNS function, and alterations in their activity...
متن کاملاثر بربرین در تنظیم آستروسیتهای Gfap+ ناحیه هیپوکمپ موشهای صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین
Background: Diabetes mellitus increases the risk of central nervous system (CNS) disorders such as stroke, seizures, dementia, and cognitive impairment. Berberine, a natural isoquinolne alkaloid, is reported to exhibit beneficial effect in various neurodegenerative and neuropsychiatric disorders. Moreover astrocytes are proving critical for normal CNS function, and alterations in their activity...
متن کاملمعرفت شناسی عرفانی با تأکید بر آرای سهروردی عارف
معرفت شناسی عرفانی، معرفتی ذوقی و شهودی است که با قلب سر و کار دارد و حس و عقل را در آن راهی نیست. از دیدگاه عرفا این شناخت از طریق حواس ظاهری و یا فرایندهای استدلالی حاصل نمیشود بلکه معرفتی حاصل از کشف و شهود است که در اثر آن میتوان به باطن جهان هستی پی برد. هدف پژوهش حاضر بررسی معرفتشناسی عرفانی از منظر شیخ شهابالدین عمر سهروردی، از عرفای بنام قرن هفتم هجری، است که با روش توصیفی ...
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
ذخیره در منابع من قبلا به منابع من ذحیره شده{@ msg_add @}
نوع سند: پایان نامه
وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه قم - دانشکده الهیات
کلمات کلیدی
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023