بررسی میزان پایداری تبلیغات بر روی فروش در واحدهای مستقر در شهرک‏های صنعتی

تبلیغات به عنوان یک مشخصه برجسته اقتصادی بسیار مهم به نظر می‏رسد و تاثیر آن بر افزایش فروش امری مسلم می باشد. محقق با انگیزه ارائه یک چهارچوب دانش محور، ملموس، کاربردی و البته قابل تطبیق برای واحد های صنعتی (به ویژه صنایع غذایی که بار عمده تبلیغات در کشور را به دوش می کشند) به انجام این پژوهش پرداخته است . در همین راستا، هدف این تحقیق بررسی رابطه فروش و تبلیغات برای صنایع موجود در شهرک های صنعتی است. بدین منظور از آمار و اطلاعات ماهانه 19 صنعت غذایی در سال 1388 استفاده کرده و این رابطه را در قالب دو سناریو از طریق مدل کوئیک ساده و مدل کوئیک تعمیم یافته و به روش اقتصادسنجی داده‏های پانل برآورد کردیم. نتایج در هر دو مدل نشان می دهد تبلیغات تاثیر مثبت و معنی داری بر فروش شرکتهای فعال در شهرک های صنعتی دارد. همچنین، مطابق مباحث تئوریک، تاثیر تبلیغات بر فروش در طول زمان کاهش می یابد و در یک نقطه زمانی مستهلک می شود. این دوره زمانی در هر دو سناریو 5/2 ماه است و به نظر می رسد بعد از این مدت شرکتها نیاز به تبلیغات جدید داشته باشند. برای پاسخ به این سوال که آیا تبلیغات شرکت های با کیفیت بالا، ماندگاری بیشتری نسبت به شرکتهای با کیفیت پایین تر داشته باشد، دو صنعت بیسکوئیت و کمپوت میوه را انتخاب و شرکتهای موجود در این صنایع را بر اساس شاخص های کیفیت رتبه بندی کردیم و با وارد کردن متغیر مجازی (برای تفکیک کیفیت شرکت) ماندگاری اثر تبلیغات بر فروش را برآورد کردیم. نتایج نشان می دهد نوع کیفیت تاثیر معنی داری بر افزایش طول دوره ماندگاری تبلیغات بر فروش دارد.