بررسی نقش واسط دو متغیر خودسودمندی و اعتماد به نفس در مسیر رشد و یادگیری بر ارتباط تاکتیک های جامعه پذیری با تمایل به مقاومت در برابر تغییر

به دلیل پویاتر شدن محیط سازمان ها، موفقیت و بقای سازمان ها نیازمند آن است تا سازمان ها تغییراتی را در درون خود و همگام با تغییرات محیطی ایجاد نمایند. همواره تغییرات در سازمان ها به دلایلی، با مقاومت هایی از سوی کارکنان همراه بوده است. توجه به این مقاومت ها از آن جهت اهمیت دارد که بر میزان موفقیت تغییرات سازمانی تاثیرگذار می باشند. از سویی دیگر آموزش و یادگیری سازمانی به عنوان راهکاری برای غلبه بر مقاومت در برابر تغییرات یاد شده است و همچنین ویژگی های فردی کارکنان از جمله خودسودمندی نیز بر میزان مقاومت تاثیرگذار می باشند. مطالعه حاضر در میان کارکنان سازمان خزانه معین استان خراسان رضوی صورت گرفت. پس از توزیع 89 پرسشنامه به صورت سرشماری، تعداد 86 پرسشنامه برگشت داده شد که از این بین 83 پرسشنامه به صورت صحیح تکمیل گردیده بود. سپس به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از مدل معادلات ساختاری و نرم افزارهای پی ال اس و اس پی اس اس استفاده گردید. یافته های تحقیق حاکی از آن بود که تاکتیک های جامعه پذیری و خودسودمندی با مقاومت در برابر تغییر کارکنان رابطه منفی دارند. همچنین خودسودمندی دارای نقش واسط بین تاکتیک های جامعه پذیری با مقاومت در برابر تغییر می باشد. از دیگر یافته های تحقیق آنست که تاکتیک های جامعه پذیری بر اعتماد به نفس کارکنان نیز تاثیرگذار می باشند، ولیکن ارتباطی بین اعتماد به نفس کارکنان و مقاومت در برابر تغییر یافت نگردید، که به تبع آن نقش واسط اعتماد به نفس نیز اثبات نگردید.