شناسایی عوامل کلیدی موثر بر استراتژی بقاء و ماندگاری سازمان ها در شرایط رقابتی کنونی با استفاده از مدل bsc (مطالعه موردی شرکت های سازنده قطعات و مجموعه های منفصله خودرو)

بسیاری از شرکت های تجاری هنوز در نخستین مرحله سیر تکاملی می باشند و تنها از درصد ناچیزی از توان بالقوه خود استفاده می کنند که با شکست های مرگبار روبه رو می شوند. تعداد اندکی از شرکت ها می توانند عمری دراز مدت داشته و کماکان پررونق باقی بمانند. مدارک و شواهد بسیاری نشان می دهد که علت مرگ شرکت ها تاکید بیش از حد زبان و نگرش مدیریت بر روی مفاهیم اقتصادی است. به بیان دیگر بدان سبب شرکت ها می میرند که نگرش رهبرانشان برای تعالی سازمان عمدتاً در وجه مالی متمرکز است و صرفاً سود بیشتر را دلیل عملکرد خوب سازمان و سلامت آن تلقی می کنند که در نتیجه از ماهیت طبیعی سازمان (که مجموعه ای زنده و متشکل از انسانهاست) غافل می مانند. این پژوهش با طرح سایر وجوه که در زمره شاخصهای تاخیری تعالی سازمانها هستند، رهبران سازمان را به جای تک بعدی بودن به چند بعدی اندیشیدن هدایت می کند و با استفاده از نظریه های مدیریت تحول سازمانی و همچنین با الهام از مدل کارت امتیازی متوازن به ارائه طرح مفهومی ای جهت شناسایی عوامل کلیدی موثر در بقاء سازمانها در شرایط رقابتی کنونی می پردازد. جامعه آماری تحقیق شرکتهای سازنده قطعات و مجموعه های منفصله خودرو استان تهران که با شرکت سازه گستر سایپا همکاری دارند، می باشد. فرضیه اصلی تحقیق اثبات می کند که رابطه معناداری بین منابع(مشهود ، نامشهود)، فرایندها(داخلی، خارجی) و ساختار یک سازمان و بقاء آن وجود دارد. در بخش میدانی این تحقیق از پرسشنامه و مصاحبه باز استفاده شده است. همچنین به منظور آزمون فرضیات از آمار توصیفی و استنباطی(آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون) استفاده گردید. واژه های کلیدی : سازمان ، بقاء ، کارت امتیازی متوازن ، سازندگان قطعات خودرو