بررسی قطعیت آراء در نظام کیفری ایران با توجه به اختیارات رئیس قوه قضائیه
پایان نامه
- وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه قم
- نویسنده حامد حسن زاده خوشدونی
- استاد راهنما محمود آخوندی علی اشرف طهماسبی
- سال انتشار 1388
چکیده
آنچه که به عنوان یک قاعده کلی درخصوص آراء قطعی موردپذیرش است عدم امکان طرح اعتراض وتجدید نظراز طریق عادی است یعنی اینکه رای دادگاه به درجه ای ازاعتباربرسد که لازم الاجرا گردیده وهیچ مقام و محکمه ای نتواندازاجرای آن جلوگیری کند. علی رغم پذیرش اصل قطعیت احکام به عنوان یک قاعده کلی گاه مشاهده می شود که مقامات قضایی درجریان اجرای مقررات جزایی مرتکب اشتباهاتی در صدور رای می گردند،قانونگذاران با پیش بینی مراجع تجدیدنظر راه را برای اصلاح این اشتباهات باز می گذارند اما در برخی مواقع مشاهده می شود که این اشتباهات حتی در مواقع تجدید نظر نیز کشف نشده و همچنان در حکم باقی می ماند لذا در اکثر نظامهای معتبر دادرسی کیفری اعاده دادرسی به عنوان تنها طریقه فوق العاده اعتراض به حکم قطعی کیفری مورد تاکید قرار گرفته است. در ایران نیز در قبل از انقلاب از همین شیوه متداول استفاده می شد یعنی ضمن پذیرش اصل دو مرحله ای بودن رسیدگیها اعاده دادرسی هم طریقه ای فوق العاده جهت نقص احکام قطعی اشتباه مورد استفاده بود ولی بعد از انقلاب و با بروز دیدگاههای مذهبی در آغاز ضمن نفی مرحله تجدید نظر مسئله اعتراض و تجدید نظر خواهی از نظام قضایی حذف گردید و کلیه آراء قطعی گردیدند ولی پس از مدتی دیدگاهها و نگرش مسئولین تغییر کرد و شاهد تصویب قوانینی در این خصوص بودیم که نه تنها بر اصل دو درجه ای بودن رسیدگیها تاکید داشت بلکه راههای فوق العاده اعتراض بر احکام قطعی را نیز بیش از پیش افزایش می داد که اوج این مسئله را باید در اعطاء اختیار به عالیترین مقام دستگاه قضایی در جهت نقص احکام قطعی کیفری به جهت خلاف بین شرع بودن آنها دانست که بیش از پیش لطمه به حیثیت و اعتبار دستگاه قضایی وارد می کند.بررسی و تشریح مقرراتی که لطمه به اصل قطعیت احکام کیفری در نظام قضایی کشور وارد می آورد هدف از این تحقیق است و سعی می گردد راهکارهای مناسبی جهت بهبود وضع موجود ارائه گردد. در این کار تحقیقی سعی شده با توسل به منابع کتابخانه ای و قواعد و مقررات و رویه قضایی محاکم قضایی فعلی سیستم قضایی کشور را در زمینه میزان احترام به آراء قطعی محاکم پیدا کنیم.
منابع مشابه
اثر بربرین در تنظیم آستروسیتهای Gfap+ ناحیه هیپوکمپ موشهای صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین
Background: Diabetes mellitus increases the risk of central nervous system (CNS) disorders such as stroke, seizures, dementia, and cognitive impairment. Berberine, a natural isoquinolne alkaloid, is reported to exhibit beneficial effect in various neurodegenerative and neuropsychiatric disorders. Moreover astrocytes are proving critical for normal CNS function, and alterations in their activity...
متن کاملاثر بربرین در تنظیم آستروسیتهای Gfap+ ناحیه هیپوکمپ موشهای صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین
Background: Diabetes mellitus increases the risk of central nervous system (CNS) disorders such as stroke, seizures, dementia, and cognitive impairment. Berberine, a natural isoquinolne alkaloid, is reported to exhibit beneficial effect in various neurodegenerative and neuropsychiatric disorders. Moreover astrocytes are proving critical for normal CNS function, and alterations in their activity...
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
ذخیره در منابع من قبلا به منابع من ذحیره شده{@ msg_add @}
نوع سند: پایان نامه
وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه قم
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023