ارزیابی و مقایسه دو سیاست پیادهراهسازی و پیادهمداری در مراکز شهری (نمونه مطالعه: بافت مرکزی شهر همدان)
نویسندگان
چکیده مقاله:
از جمله جنبشهای نوین در حوزه حملونقل شهری که با هدف ارتقای جایگاه عابران پیاده در سطح شهر و کاهش تسلط اتومبیل مطرح شده است، سیاستهای پیادهمداری و پیادهراهسازی هستند. در این میان نوع طراحیهای اتومبیلمحور در دهههای گذشته، منجر به وابستگی شدید مردم به وسایل نقلیه شخصی شده است که تغییر این سبک جابجایی به الگوهای پیادهمحور را با دشواری مواجه ساخته است. از همین رو، در پژوهش حاضر با هدف گزینش سیاست مناسب برای کاهش تسلط اتومبیل در بافت مرکزی شهر همدان سعی شده است تا با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی به مقایسه دو سیاست پیادهمداری (تقلیل تردد خودروهای شخصی) و پیادهراهسازی (حذف کامل خودروهای شخصی) در داخل رینگ مرکزی شهر همدان پرداخته شود. معیارها و شاخصهای ارزیابی این دو سیاست از منابع داخلی و خارجی استخراج شده و با توجه به شرایط وضع موجود محدوده با روش دلفی (30 کارشناس) مورد ارزیابی قرار گرفتهاند. نتایج این پژوهش نشان میدهد تأثیرگذارترین معیارها در سنجش ظرفیت پیادهگستری یک محدوده به ترتیب شامل «ساختار شبکه حملونقل»، «وضعیت ترافیک»، «شرایط اجتماعی»، «کاربری و فعالیت»، «ساختار کالبدی»، «شرایط طبیعی»، «ملاحظات اقتصادی» و «سیما و منظر» است که بررسی این معیارها در نمونه مطالعه، بیانگر برتری سیاست پیادهمداری نسبت به سیاست پیادهراهسازی است. در حقیقت این پژوهش نشان میدهد به سبب تأثیر منفی عواملی همچون شرایط طبیعی، ملاحظات اقتصادی، ساختار کالبدی و ... بر پیادهروی عابران در مرکز شهر همدان، نمیتوان اقدام به حذف کامل خودروهای سواری از داخل بافت مرکزی شهر نمود. از همین رو، تلاش برای تقویت پیادهمداری در بافت مرکزی شهر از طریق کاهش وابستگی مردم به استفاده از وسایل نقلیه شخصی و نیز انتقال ترافیک عبوری از داخل بافت به رینگ پیرامونی، میتواند به نحو مؤثری میان تردد سواره و پیاده تعادل ایجاد کند و به رضایت عمومی بینجامد. بنابراین پیشنهاد میشود ضمن حفظ امکان دسترسی خودروهای شخصی تا مرکز بافت (میدان امام)، صرفاً با تبدیل میدان امام به یک فضای پیاده ارتباط خیابانهای شعاعی داخل رینگ مرکزی قطع شده تا از این طریق سهم قابل توجهی از ترافیک غیرضروری (عبوری) داخل محدوده به رینگ پیرامونی منتقل شود.
منابع مشابه
ارزیابی و مقایسه دو سیاست پیاده راه سازی و پیاده مداری در مراکز شهری (نمونه مطالعه: بافت مرکزی شهر همدان)
از جمله جنبشهای نوین در حوزه حملونقل شهری که با هدف ارتقای جایگاه عابران پیاده در سطح شهر و کاهش تسلط اتومبیل مطرح شده است، سیاستهای پیادهمداری و پیادهراهسازی هستند. در این میان نوع طراحیهای اتومبیلمحور در دهههای گذشته، منجر به وابستگی شدید مردم به وسایل نقلیه شخصی شده است که تغییر این سبک جابجایی به الگوهای پیادهمحور را با دشواری مواجه ساخته است. از همین رو، در پژوهش حاضر با هدف گزی...
متن کاملمقایسه تأثیر وضعیت طاق باز و دمر بر وضعیت تنفسی نوزادان نارس مبتلا به سندرم دیسترس تنفسی حاد تحت درمان با پروتکل Insure
کچ ی هد پ ی ش مز ی هن ه و فد : ساسا د مردنس رد نامرد ي سفنت سرتس ي ظنت نادازون داح ي سکا لدابت م ي و نژ د ي سکا ي د هدوب نبرک تسا طسوت هک کبس اـه ي ناـمرد ي فلتخم ي هلمجزا لکتورپ INSURE ماجنا م ي دوش ا اذل . ي هعلاطم ن فدهاب اقم ي هس عضو ي ت اه ي ندب ي عضو رب رمد و زاب قاط ي سفنت ت ي هـب لاتـبم سراـن نادازون ردنس د م ي سفنت سرتس ي لکتورپ اب نامرد تحت داح INSURE ماجنا درگ ...
متن کاملتبیین رابطه متقابل الگوهای رفتاری و مورفولوژی خیابانهای شهری نمونه موردی: خیابانهای مرکزی بافت تاریخی شهر همدان
یکی از مهمترین و ضروریترین ابعادی که در طراحی محیط باید به آن توجه شود؛ فرایند احساس، ادراک و شناخت محیطی است که تجربه مکان و در نتیجه بازنمایش آن به صورت رفتار در فضاهای شهری را برای انسان هموار میسازد. لذا برای ساختن محیطهای سازگار و متناسب با نیازهای ادراکی-رفتاری شهروندان باید شناخت صحیح و دقیق از رابطه بین انسان و محیط بدست آورد . در این میان خیابانهای تجاری به عنوان فضاهای شهری به ی...
متن کاملتبیین رابطه متقابل الگوهای رفتاری و مورفولوژی خیابانهای شهری نمونه موردی: خیابانهای مرکزی بافت تاریخی شهر همدان
یکی از مهمترین و ضروریترین ابعادی که در طراحی محیط باید به آن توجه شود؛ فرایند احساس، ادراک و شناخت محیطی است که تجربه مکان و در نتیجه بازنمایش آن به صورت رفتار در فضاهای شهری را برای انسان هموار میسازد. لذا برای ساختن محیطهای سازگار و متناسب با نیازهای ادراکی-رفتاری شهروندان باید شناخت صحیح و دقیق از رابطه بین انسان و محیط بدست آورد . در این میان خیابانهای تجاری به عنوان فضاهای شهری به ی...
متن کاملارزیابی مراکز شهری مبتنی بر رویکرد پاسخدهی محیطی (نمونه موردی: منطقه مرکزی شهر گنبدکاووس)
بخش مرکزی شهر به عنوان یکی از اجزای اصلی شهر، همواره در طول تاریخ حائز اهمیت بودهاست. اقشار مختلف مردم با اهداف مختلف، نیاز به حضور و تردد در مراکز شهرها را دارند. این درحالی است که فضاهای شهری برای شکلگیری بسیاری از خاطرات اجتماعی و برقراری تعاملات نیز میتوانند کمککننده باشند. طراحی محیط شهری بهعنوان بستر مناسب برای حضور گسترده شهروندان، میتواند بسیاری از نیازهای آنها را به نحو مطلوبی پا...
متن کاملبهسازی کالبدی_ محیطی بافت مرکزی شهر با رویکرد توسعه شهری پایدار (نمونه موردی: بافت مرکزی شهر خرمآباد)
مراکز شهرها با سابقه قدیمی، به دلیل مرکزیت جغرافیایی، سهولت دسترسی، مرکزیت ثقل اقتصادی و ویژگیهای تاریخی _ فرهنگی دارای پتانسیل بالقوه بالایی میباشند؛ علیرغم ویژگیهای مثبت قسمت مرکزی شهرها، بافت آنها از لحاظ مشکلات کالبدی(فرسودگی)، زیست محیطی، درهم پیچیدگی بافت و ضعف زیرساختها رنج میبرند .یکی از مراکز شهری با چنین مشخصهای مرکز شهر خرمآباد میباشد. بافت هسته مرکزی این شهر عمدتاَ فرسوده...
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
ذخیره در منابع من قبلا به منابع من ذحیره شده{@ msg_add @}
عنوان ژورنال
دوره 4 شماره 13
صفحات 17- 32
تاریخ انتشار 2015-02-01
با دنبال کردن یک ژورنال هنگامی که شماره جدید این ژورنال منتشر می شود به شما از طریق ایمیل اطلاع داده می شود.
کلمات کلیدی
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023