ارزیابی زیستگاه گرگ خاکستری (Canis lupus) در منطقه حفاظت شده خانگرمز استان همدان با استفاده از روش MaxEnt
نویسندگان
چکیده مقاله:
با توجه به کاهش جمعیت گوشت خوارنی نظیر پلنگ و یوزپلنگ در اکثر زیستگاه ها، حضور گرگ به عنوان شکارچی و گونه ای در رأس هرم غذایی، در اکثر زیستگاه های کشور نقش مهم و کلیدی دارد. با ارزیابی زیستگاه رابطه بین گونه و متغیرهای زیستگاهی و عواملی که گونه به آن ها وابسته است، شناسایی می شوند، سپس طرح های مدیریتی با تمرکز بر آن عوامل ارائه می گردد. در این مطالعه، هدف بررسی عوامل مؤثر در انتخاب زیستگاه به وسیله گرگ خاکستری (Canis lupus)، در منطقه حفاظت شده خانگرمز در استان همدان، با استفاده از روش مکسنت می باشد. روش مکسنت مبتنی بر داده های حضور می باشد. در این مطالعه 40 نقطه حضور ثبت شد، همچنین عواملی به عنوان متغیرهای زیستگاهی تعیین گردید که این متغیرها عبارتند از: ارتفاع، شیب، پوشش گیاهی، فاصله از روستاها و مراکز پرورش دام، فاصله از جاده، رودخانه و فاصله تا منابع آبی. همبستگی بین فاکتورها و تعیین معنی دار بودن فاکتورها با استفاده از نرم افزار SPSS محاسبه گردید. مهم ترین فاکتور، عامل نزدیکی به مناطق روستایی با میزان مشارکت 42/2 درصد و اهمیت 20/7 درصد بود. سپس فاصله از دامداری ها و مرغداری ها با میزان مشارکت 21/5 درصد و اهمیت 25/4 درصد، فاصله از جاده با میزان مشارکت 16/2 درصد و اهمیت 19/2 درصد، شیب با میزان مشارکت 5/2 درصد و اهمیت 4/7 درصد، دیگر فاکتورهای مؤثر بر پراکنش این گونه می باشند که با توجه به نقشه مطلوبیت زیستگاه و جدول درصد اهمیت فاکتورها گرگ خاکستری در این منطقه، تمایل به حضور در نزدیکی روستاها و مراکز پرورشی، همچنین، در کنار جاده ها و مناطقی با شیب متوسط دارد.
منابع مشابه
ارزیابی ارتباط ترکیب پسماند و بروز تعارض گرگ (Canis lupus) با جوامع بومی در استان همدان
مدیریت غیر اصولی زباله های خانگی و پسماندهای واحدهای تولیدی به ویژه مرغداری ها و دامپروری ها در روستاها و حاشیه شهرها از مهمترین عوامل جذب حیوانات وحشی به این مناطق معرفی شده است. این مشکل اغلب به شرطی شدن غذایی تعدادی از گونههای حیات وحش میانجامد و معمولا سبب تغییر عادات غذایی و کاهش ترس در حیواناتی میشود که توانایی بالا به سازگاری با تغییرات زیستگاهی و غذایی دارند. از آنجا که یکی از فرضیه...
متن کاملتدوین برنامه مدیریت استراتژیک جمعیت های گرگ (Canis lupus) در استان همدان با رویکرد کاهش تعارضات بین انسان و گرگ
نیاز حیات وحش به زیستگاه جهت برآوردن نیازهای حیاتی (آب، غذا، پناه و مکان تولیدمثل) از یک سو و نیاز انسان به اراضی طبیعی بیشتر جهت توسعه فعالیت های کشاورزی، صنعتی و مسکونی از سوی دیگر، منجر به بروز تعارضاتی میان انسان و حیات وحش شده است. وقوع حملات متعدد گرگ به انسان و دام در استان همدان یکی از نمونه های بارز این تعارض بشمار می آید. برای رفع این تعارضات تدوین و اجرای برخی استراتژی های سازگار با...
متن کاملمدلسازی مطلوبیت لانه گزینی و شناسایی حداقل نیازهای زیستگاهی مکان های لانه گزیی گرگ (canis lupus) در استان همدان با استفاده از روش ماهالانوبیس پارتیشن بندی شده
مدلسازی زیستگاه در محلهای لانهگزینی گونههای حیات وحش ابزاری کاربردی در شناسایی نحوۀ توزیع کانونهای فعالیت آنهاست. از اینرو این ابزار در شناسایی نواحیای که پتانسیل بالایی در بروز تقابل این گونهها با انسان دارند، کاربردهای فراوانی دارد. در این پژوهش با استفاده از مدل ماهالانوبیس پارتیشنبندی شده و با در نظر گرفتن فاکتورهای مهم زیستگاهی اثرگذار، مطلوبیت مکانهای لانهگزینی گرگ در استان ه...
متن کاملارزیابی ارتباط ترکیب پسماند و بروز تعارض گرگ (canis lupus) با جوامع بومی در استان همدان
مدیریت غیر اصولی زباله های خانگی و پسماندهای واحدهای تولیدی به ویژه مرغداری ها و دامپروری ها در روستاها و حاشیه شهرها از مهمترین عوامل جذب حیوانات وحشی به این مناطق معرفی شده است. این مشکل اغلب به شرطی شدن غذایی تعدادی از گونه های حیات وحش می انجامد و معمولا سبب تغییر عادات غذایی و کاهش ترس در حیواناتی می شود که توانایی بالا به سازگاری با تغییرات زیستگاهی و غذایی دارند. از آنجا که یکی از فرضیه ...
متن کاملاثر بربرین در تنظیم آستروسیتهای Gfap+ ناحیه هیپوکمپ موشهای صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین
Background: Diabetes mellitus increases the risk of central nervous system (CNS) disorders such as stroke, seizures, dementia, and cognitive impairment. Berberine, a natural isoquinolne alkaloid, is reported to exhibit beneficial effect in various neurodegenerative and neuropsychiatric disorders. Moreover astrocytes are proving critical for normal CNS function, and alterations in their activity...
متن کاملاثر بربرین در تنظیم آستروسیتهای Gfap+ ناحیه هیپوکمپ موشهای صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین
Background: Diabetes mellitus increases the risk of central nervous system (CNS) disorders such as stroke, seizures, dementia, and cognitive impairment. Berberine, a natural isoquinolne alkaloid, is reported to exhibit beneficial effect in various neurodegenerative and neuropsychiatric disorders. Moreover astrocytes are proving critical for normal CNS function, and alterations in their activity...
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
ذخیره در منابع من قبلا به منابع من ذحیره شده{@ msg_add @}
عنوان ژورنال
دوره 7 شماره 2
صفحات 19- 30
تاریخ انتشار 2015-08-23
با دنبال کردن یک ژورنال هنگامی که شماره جدید این ژورنال منتشر می شود به شما از طریق ایمیل اطلاع داده می شود.
کلمات کلیدی
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023