اثر درمانی محیط کشت حاصل از سلولهای بنیادی مزانشیمی مشتق از بافت چربی بر تغییرات هیستومورفومتریک بیضه موش در مدل آزواسپرمی القایی با بوسولفان
نویسندگان
چکیده مقاله:
اهداف: محیط کشت رویی سلولهای بنیادی مزانشیمی بهدلیل دارابودن متابولیتها، فاکتورهای رشد و سیتوکینها تاثیر مثبتی در ترمیم بافتهای آسیبدیده دارد. هدف مطالعه حاضر، بررسی اثر درمانی محیط کشت حاصل از سلولهای بنیادی مزانشیمی مشتق از بافت چربی بر تغییرات هیستومورفومتریک بیضه موش تحت تیمار با بوسولفان بود. مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، 18 سر موش سوری نر بالغ بهطور تصادفی به سه گروه کنترل (بدون تیمار)، شاهد آزواسپرمی و تجربی تقسیم شدند. گروههای شاهد و تجربی با دو تزریق درونصفاقی بوسولفان با دوز 10میلیگرم بر کیلوگرم بهفاصله 21 روز دچار آزواسپرمی شدند. گروه تجربی، 35 روز پس از تزریق دوم بوسولفان، تحت درمان با محیط کشت رویی سلولهای بنیادی مزانشیمی مشتق از بافت چربی قرار گرفت و پس از 60 روز از تزریق محیط کشت رویی، بیضه موشها جدا و بررسی هیستومورفومتریک انجام شد. نتایج توسط نرمافزار SPSS 18 و بهکمک آزمونهای آنالیز واریانس یکطرفه، تعقیبی توکی و منویتنی تحلیل شدند. یافتهها: قطر و مساحت لومنی لولههای منیساز در سه گروه اختلاف معنیداری با یکدیگر نداشتند، اما در گروه تجربی قطر کلی، ضخامت و مساحت سلولی، مساحت مقطع عرضی و شاخص اسپرماتوژنز لولههای منیساز نسبت به گروه کنترل کاهش معنیدار (05/0p<)و نسبت به گروه شاهد آزواسپرمی افزایش معنیدار نشان دادند (001/0p<). همچنین تعداد و تراکم عددی لولههای منیساز در گروه شاهد آزواسپرمی نسبت به گروههای کنترل و تجربی افزایش معنیداری داشت (001/0p<). نتیجهگیری: فاکتورهای ترشحی محیط کشت رویی حاصل از سلولهای بنیادی بافت چربی میتواند در ترمیم اسپرماتوژنز در موشهای نابارورشده با بوسولفان موثر باشد.
منابع مشابه
اثر محیط کشت حاصل از سلولهای بنیادی مزانشیمیمغز استخوان در درمان ناباروری آزواسپرمیک القاء شده به وسیله بوسولفان در موش بالب– سی
چکیده زمینه و هدف: تجویز داروهای شیمیدرمانی در بیماران مبتلا به سرطان میتواند زمینهساز ناباروری باشد، لذا این مطالعه با هدف بررسی اثر محیط استفاده شده در کشت سلولهای بنیادی مزانشیمیمغز استخوان(سیکریتا) در درمان ناباروری آزواسپرمیک القاء شده به وسیله بوسولفان در موش بالبـ سی انجام گردید. روش بررسی: در این مطالعه تجربی، 18 سر موش سوری از نژاد بالب - سی به صورت تصادفی به سه گروه کنترل، آز...
متن کاملبررسی قابلیت بقای سلولهای بنیادی مزانشیمی مشتق از بافت چربی بر روی داربستهای طبیعی بهعنوان محیط رشد مناسب
هدف: هدف از این مطالعه ارزیابی کارایی دو داربست پلاسمای غنی شده از پلاکت (PRP)و فیبرین گلو در ایجاد محیط مناسب جهت رشد سلولهای بنیادی مزانشیمی میباشد. مواد و روشها: در این مطالعه، آماده سازی دو داربست PRP و فیبرین گلو انجام پذیرفت و سلولهای بنیادی مزانشیمی از بافت چربی جداسازی شد. مزانشیمی بودن سلولها با مارکرهای سطحی مزانشیمی بهروش فلوسایتومتری بررسی شد. سپس، سلولهای بنیادی تکثیر شده...
متن کاملمعرفی سیستم کشت پلت سلولهای بنیادی مزانشیمی مشتق از بافت چربی انسان به عنوان یک مدل کشت آزمایشگاهی به منظور اهداف مهندسی بافت غضروف
Background and Objective: Various diseases and injuries can lead to loss cartilage tissue. Cartilage tissue engineering based on the use of stem cells which has provided a promising opportunity to repair damaged tissue. Recently, adipose-derived mesenchymal stem cells (ADSCs) have captured considerable scientific and clinic interest because of their easy access, rapid expansion in vitro...
متن کاملبررسی بیان نستین و فاکتورهای رشد عصبی در کشت سلول های بنیادی مزانشیمی مشتق از بافت چربی
سابقه و هدف: بافت چربی منبع قابل دسترسی برای سلول های بنیادی (Adipose tissue-derived mesenchymal stem cells ADSCs) است. فاکتورهای نوروتروفیک، مولکول هایی هستند که در بقا، تکثیر و تمایز سلول های بنیادی نقش حیاتی دارند. هدف از این مطالعه بررسی ظرفیت تکثیری و قابلیت بیان فاکتورهای نوروتروفیک (NGF، CNTF، NT3، NT4، GDNF و BDNF) و همچنین بیان فیلامان بینابینی سلول های پیش ساز عصبی (نستین) در ADSCها م...
متن کاملجداسازی، کشت و تعیین هویت سلولهای بنیادی مشتق از بافت چربی با استفاده از روش اکسپلنت_آنزیمی
هدف: در این مطالعه، ترکیبی از روش آنزیمی و اکسپلنت را برای جداسازی و کشت سلولهای بنیادی چربی مورد استفاده قرار گرفت. مواد و روشها: بافت چربی ناحیهی شکم از رَتهای نر نژاد ویستار جدا شد. بافتها به قطعات کوچک (mm2≈( تقسیم شدند، سپس آنزیم Trypsin –EDTA با غلظت 25/0 درصد به بافتها افزوده شد و بهدنبال آن بهمدت 30 دقیقه در دمای 37 درجه سانتیگراد در انکوباتور ...
متن کاملاثر بربرین در تنظیم آستروسیتهای Gfap+ ناحیه هیپوکمپ موشهای صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین
Background: Diabetes mellitus increases the risk of central nervous system (CNS) disorders such as stroke, seizures, dementia, and cognitive impairment. Berberine, a natural isoquinolne alkaloid, is reported to exhibit beneficial effect in various neurodegenerative and neuropsychiatric disorders. Moreover astrocytes are proving critical for normal CNS function, and alterations in their activity...
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
ذخیره در منابع من قبلا به منابع من ذحیره شده{@ msg_add @}
عنوان ژورنال
دوره 23 شماره 3
صفحات 235- 240
تاریخ انتشار 2017-06
با دنبال کردن یک ژورنال هنگامی که شماره جدید این ژورنال منتشر می شود به شما از طریق ایمیل اطلاع داده می شود.
کلمات کلیدی برای این مقاله ارائه نشده است
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023