نام پژوهشگر: مهرداد کلانتری
سولماز جوکار مهرداد کلانتری
آرتریت روماتوئید (ra) یک بیماری خود ایمنی مزمن است که بالاترین میزان شیوع را در میان بیماریهای التهابی روماتیسمی دارد و اغلب یک جریان درد و ناتوانی پیش رونده را به دنبال دارد. بیماران مبتلا به ra پریشانی روانشناختی بیشتری را در مقایسه با افراد سالم تجربه می کنند به طوریکه 2 تا 3 بار بیشتر از جمعیت عمومی دچار افسردگی می شوند و تقریبا 20% این بیماران دچار اضطراب شدید هستند. سیر غیر قابل پیش بینی همراه با عود و بهبود های مکرر و مفاصل آسیب دیده، به کاهش خود بسندگی، وابستگی در انجام فعالیت های روزانه، و کاهش توانایی کار منجر می شود. علاوه بر عوامل جسمانی که بیشترین تاثیر را در وضعیت سلامت این بیماران دارند، تغییرات روانشناختی همچون احساس بی پناهی، ناامیدی و افسردگی نیز نقش مهمی در این زمینه ایفا می کنند. هدف این پزوهش ارزیابی اثر بخشی درمان شناختی- رفتاری مدیریت استرس(cbsm) در کاهش علائم اضطراب و افسردگی و بهبود وضعیت سلامت در بیماران مبتلا به ra بود. روش: تعداد 24 نفر از بیماران که بر مبنای پرسشنامه ی افسردگی، اضطراب و استرس (dass) دارای علائم اضطراب و افسردگی بودند به طور تصادفی به دو گروه گواه (12=n) و آزمایش (12=n) تقسیم شدند که بعد از ریزش تعداد نمونه به 8 نفر در هر گروه کاهش یافت. گروه آزمایش به مدت 10 هفته در جلسات گروهی مدیریت استرس شرکت کردند و کتابچه هایی به آنها داده شد که حاوی تکالیف خانگی در این زمینه بود. گروه گواه مدخله ای دریافت نکرد. پرسشنامه ی dass و فرم کوتاه مقیاس اندازه گیری تاثیر آرتریت – ویرایش 2 (aims2-sf) به عنوان پیش آزمون، پس آزمون و در دوره ی پیگیری یکماهه در هر دو گروه به کار برده شد. یافته ها: تحلیل ها نشان داد که در دو مرحله ی پس آزمون و پیگیری میانگین نمرات اضطراب و افسردگی گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه به طور معناداری (0/0001>p) کاهش پیدا کرده است و همچنین بهبودی معناداری (0/0001>p و 0/05>p) در زیر مقیاس های وضعیت سلامت گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه مشاهده شد. نتیجه گیری: مدیریت استرس به شیوه ی شناختی- رفتاری می تواند به عنوان یک درمان الحاقی در کنار درمان های استاندارد ra، در زمینه ی کاهش اضطراب و افسردگی در این بیماران موثر واقع شود.
زهرا فخاری محسن صمدانیان
یکی از موضوعات مهم در در ادیان و بویژه دین مبین اسلام موضوع شعارهای این دین است که در حفظ و پیشبرد اهداف والای آن نقش سازنده ای دارد هر چند این موضوع ارتباط نزدیکی با احکام و اعتقادات دارد ، چنانچه برخی شعار را همان احکام و فرایض الهی دانسته اند اما باید گفت احکامی مانند نماز و روزه و زکات و حج و... خود بخشی از شعارهای اسلامی است که دین بدون آن معنا و ماهیت مستقل ندارد به عبارت دیگر خداوند به منظور معرفی دین اسلام که آخرین و کامل ترین ادیان است علاوه بر اعتقادات و نیز اخلاقیات ، یک سری احکام و نشانه هایی نیز تشریع فرموده که به سبب آن بندگان به کمال مطلوب رهنمون گردند . حال اگر فرد ، این اعمال و عبادات را صرفاً با قصد تقرّب به باریتعالی و کمال معنوی و فردی انجام دهد در نتیجه به وظیفه خود که همانا پایبندی به احکام الهی است عمل نموده است ، این حاکی از باطن دین است. اما اگر ضمن تقرّب الهی اهداف دیگری مانند حفظ و نگهداری و نیز معرفی نشانه های این دین آسمانی و توحیدی را مدّ نظر قرار دهد یعنی به سبب اعمال و نمادهای خاصی اعلام بندگی نماید به این معنا است که به شعارهای الهی پایبند بوده است و به تعبیر قرآن این از تقوی قلب وی ناشی می شود . این توجه به ظاهر عبادات است که باید توأم با باطن گرایی دینی باشد . در واقع می توان گفت توجه به باطن اعمال دینی دارای فایده و ثواب اخروی است و توجه به شعارهای اسلامی علاوه بر فواید اخروی ، برای خود جامعه اسلامی و پویایی و تحرّک آن نیز مفید فایده است ؛ به همین خاطر گفته شده که برخی اعمال هستند که صرف اعتقاد در آن ها کفایت نمی کند بلکه باید به معرض اجرا و نمایش در آیند این ها همان شعارهای اسلامی است. مانند : اذان ، تکبیر ، صلوات و... هدف در این پژوهش آشنایی با مفهوم و جایگاه شعار در دین مقدس اسلام ، آشنایی با انواع شعارها در اسلام ، شناخت شعائر ناپسند و نادرست در جامعه امروز ، آشنایی با نقش سازنده و فواید و آثار شعارهای اسلامی . این تحقیق با روش تحلیلی - توصیفی صورت گرفته و جمع آوری اطلاعات آن کتابخانه ای است که در پنج فصل ، به شرح زیر ، تنظیم گردیده است : - در فصل اول ، به کلیات موضوع ، پرداخته ایم . - در فصل دوم ، مفهوم شعار را در لغت و اصطلاح ، در قرآن و روایات و از نظر مفسرّان و همچنین جایگاه آن را در ادیان دیگر ( به اختصار ) و در اسلام بررسی می نماییم . - در فصل سوم ، به بررسی انواع شعارهای اسلامی و کارکردهای آن با توجه به قرآن و روایات می پردازیم. - در فصل چهارم آثار و فواید شعارها مورد تحلیل قرار می گیرد. - در آخر نیز یک جمع بندی مختصر و نتیجه گیری از کل پژوهش ، ارائه می دهیم .
سمیه رستم پور مهرداد کلانتری
هدف از این تحقیق" مقایسه اثر بخشی درمان حساسیت زدایی منظم و حساسیت زدایی با حرکات چشم و پردازش مجدد بر میزان هراس اجتماعی و اضطراب تعامل اجتماعی دانشجویان دختر دانشگاه اصفهان" بود. جامعه آماری تحقیق حاضر در برگیرنده دانشجویان دختر مقطع کارشناسی مستقر در خوابگاه دانشجویی دانشگاه اصفهان در سال 89-1388 بودند، که از بین آنها 120 نفر به طور تصادفی ساده انتخاب شدند. در مرحله پیش آزمون پرسشنامه هراس اجتماعی و اضطراب تعامل اجتماعی (ماتیک و پیترز، 1998) در مورد آنها اجرا شد. 30 نفر که بیشترین نمره را کسب کرده بودند به طور تصادفی به سه گروه 10 نفره (2 گروه آزمایشی و 1 گروه گواه ) تقسیم شدند. این روش با استفاده از مصاحبه بالینی و بر اساس ملاک های تشخیصی dsm-iv-tr انجام شد. گروه آزمایشی (حساسیت زدایی منظم و حساسیت زدایی با حرکات چشم و پردازش مجدد) به طور انفرادی ، تحت درمان قرار گرفتند. جلسات درمان حساسیت زدایی منظم شامل 8 جلسه آموزش آرمیدگی و یک جلسه درمان بود و جلسات حساسیت زدایی با حرکات چشم و پردازش مجدد شامل 2 جلسه درمان بود. به فاصله یک هفته پس از درمان ، پس آزمون روی گروه آزمایش اجرا شد. 95 روز بعد از اجرای پس آزمون، مرحله پی گیری انجام شد. نتایج تحلیل کوواریانس نتایج نشان داد که علائم هراس اجتماعی و اضطراب تعامل اجتماعی گروه آزمایش نسبت به گروه گواه در مرحله پس آزمون و پی گیری کاهش پیدا کرد (05/0p?). برای کاهش علائم هراس اجتماعی در مرحله پس آزمون بین دو درمان حساسیت زدایی منظم و حساسیت زدایی با حرکات چشم و پردازش مجدد تفاوتی مشاهده نشد ، ولی در مرحله پی گیری درمان حساسیت زدایی با حرکات چشم و پردازش مجدد ببیشتر موثر بوده است (044p=/). همچنین برای کاهش علائم اضطراب تعامل اجتماعی در مرحله پس آزمون تفاوتی بین دو درمان مشاهده نشد ، ولی در مرحله پی گیری درمان حساسیت زدایی با حرکات چشم و پردازش مجدد بیشتر موثر بوده است (013p=/).
محمد قدیری رضا شکرانی
شادی یکی از حالات روحی است که انسان بیشتر با آن سرو کار دارد ؛ شادی و بدست آوردن آن از دیرباز مورد توجه انسان قرارگرفته است ، اما روش علمی و تحقیقاتی در مورد شادی از چند دهه بیشتر نمی گذرد . روان شناسان با توجه به تحقیقاتی که انجام داده اند شادی انسان را یکی از عوامل بسیار مهم برای کارآیی بیشتر و زندگی بهتر وی دانسته اند . اما با توجه به اینکه مسلمانان عقیده دارند که دین اسلام ، آخرین دین الهی است و حاوی تمامی نیاز های معنوی بشر می باشد آیا در دین اسلام به شادی اهمیتی داده شده است یا خیر ؟ از طرف دیگر با یک نگاه سطحی به قرآن و برخی روایات به این نتیجه می رسیم که اسلام علاوه بر اینکه روی خوشی به آن نشان نداده در برخی موارد شادی را هم مذموم می شمارد . بر این اساس در این تحقیق طی پنج فصل به بررسی ، روان شناسی شادی از منظر قرآن و روایات پرداخته شده است . در فصل اول کلیات تحقیق ارائه شده ، در فصل دوم برای روشن تر شدن مفهوم شادی ، مفهوم مخالف آن یعنی حزن و اندوه در قرآن و روایات به صورت گذرا مورد بحث قرار گرفته است . در فصل سوم شادی از نگاه روان شناسی بررسی شده که شامل : اثرات شادی ، عوامل شادی ، و ارایه ی نتایج تحقیقات صاحب نظران روان شناسی می باشد . که با توجه به اهمیت موضوع برخی از آیات و روایات در این زمینه آورده شده اند در فصل چهارم کلید واژه های شادی در قرآن همچون فرح و سرور مورد تحقیق قرار گرفته اند و در برخی از موارد اقوال مفسران نیز آورده شد . در فصل پنجم شادی از نگاه روایات بررسی شد . در این فصل به تناسب موضوع به بررسی عوامل شادی ، انواع شادی ، نتایج شادی و ... پرداخته شد . با بررسی این موضوع در قرآن و روایات ، نتایج زیر به دست می آید : - قرآن و روایات معصومین نه تنها مخالف با شادی انسان نیست بلکه شادی را در زندگی تجویز می نماید . - قرآن و روایات نه تنها شادی را تجویز می کند بلکه آن را هدفمند ، مطابق با اهداف متعالی و کمالی انسان قرار می دهد - قرآن و روایات با آن دسته از شادی هایی مخالف است که موجب غفلت از یاد خدا ، سبکسری ، تمسخر دیگران و فراموشی آخرت باشد .
آزاده چوبفروش زاده مهرداد کلانتری
هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی درمان مدیریت استرس به شیوه ی شناختی رفتاری بر رضایت زناشویی، سلامت ذهن و کیفیت زندگی زنان نابارو مراجعه کننده به مراکز در مان ناباروری شهر یزد بود. جامعه ی آماری این پژوهش شامل کلیه ی بانوان ناباروری بود که در تابستان 1388در مراکز درمان ناباروری شهر یزد دارای پرونده بودند. نمونه ی پژوهش شامل 24 زن نابارور بود که در دامنه ی سنی 35_25سال ،دارای سطح تحصیلات دیپلم به بالا وطول مدت ناباروری6-1 سال بودند. این تعداد به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه ی رضایت زناشویی انریچ ، پرسشنامه سلامت ذهن مولوی (1387) و پرسشنامه ی کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی بود که در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری به کار گرفته شد. زنان گروه آزمایش در 10 جلسه درمان مدیریت استرس به شیوه ی شناختی رفتاری شرکت کردند.فرض شده بود که درمان مدیریت استرس به شیوه ی شناختی رفتاری می تواند رضایت زناشویی،سلامت ذهن وکیفیت زندگی را افزایش دهد. نتایج با استفاده از تحلیل کوواریانس نشان داد که درمان مدیریت استرس به شیوه ی شناختی رفتاری در دو مرحله ی پس آزمون و پیگیری در افزایش رضایت زناشویی ،سلامت ذهن وکیفیت زندگی تاثیر معنی دار داشته است (05/0p<).
فیروزه مجدی حسین مولوی
هدف از اجرای پژوهش، بررسی رابطه معناداری زندگی مادران با شیوه فرزندپروری و اختلالات رفتاری کودکان آنها بود. جامعه آماری عبارت بود از همه کودکان دبستانی شهر مشهد در سال تحصیلی 89-88 و مادران آنها. روش مورد استفاده برای نمونه گیری، روش خوشه ای بود. بدین ترتیب که ابتدا از بین نواحی هفت گانه آموزش و پرورش شهر مشهد، دو ناحیه بطور تصادف انتخاب شد. سپس از هر ناحیه، دو مدرسه ابتدایی دخترانه و پسرانه (مجموعا چهار مدرسه) بطور تصادفی انتخاب گردیدند. از این چهار مدرسه، 200 نفر کودک و مادران آنها بعنوان نمونه پژوهش، به تصادف برگزیده شدند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه های شیوه های فرزندپروری بامریند با 30 سوال، تواناییها و مشکلات گودمن با 25 سوال، معناداری زندگی محقق ساخته با 48 سوال و پرسشنامه جمعیت شناختی بود. داده های مأخوذ از پرسشنامه ها ی مذکور، با دو شیوه ی آمار توصیفی و استنباطی (تحلیل مانوا، ضریب همبستگی پیرسون و ضریب همبستگی رتبه ای اسپیرمن) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج به این شرح حاصل گردید: در تحلیل رابطه معناداری زندگی و عوامل آن(معنویت-مادیت، درویشی-مادیت، ایمان-بی ایمانی، آزادی اراده-جبر و نوع دوستی-نفس پرستی) با شیوه های فرزند پروری مقتدرانه، سهل انگارانه و مستبدانه مشخص شد که هیچ یک از روابط معناداری زندگی و پنج عامل آن با شیوه فرزند پروری مقتدرانه، معنادار نبود. رابطه عامل سوم معناداری زندگی(ایمان-بی ایمانی) با شیوه فرزند پروری سهل انگارانه، معنادار بود(0.001>p). اما واریانس مشترک این دو متغییر ناچیز و در حدود 0.05 بوده است.رابطه سایر عوامل معناداری زندگی و کل معناداری زندگی با شیوه فرزند پروری سهل انگارانه معنادار نبود. عامل دوم(درویشی- مادیت) و سوم(ایمان- بی ایمانی) معناداری زندگی با شیوه فرزند پروری مستبدانه، دارای رابطه معنادار بودند(0.00>p و 0.03>p). اما واریانس مشترک، تنها در رابطه عامل سوم(ایمان- بی ایمانی) و شیوه مستبدانه، قابل توجه بود(0.11).رابطه معناداری زندگی و سایر عوامل آن با شیوه فرزند پروری مستبدانه معنادار نبود. در بررسی رابطه معناداری زندگی مادران و عوامل پنج گانه آن با اختلالات رفتاری کودکان آنها، این نتیجه حاصل شد: رابطه معناداری زندگی و عوامل آن(معنویت-مادیت، درویشی-مادیت، ایمان-بی ایمانی، آزادی اراده-جبر و نوع دوستی-نفس پرستی) با اختلالات رفتاری کودکان، معنادار نبود. بین معناداری زندگی با سن مادر و تعداد اعضای خانواده، عامل اول معناداری زندگی(معنویت-مادیت) و سن مادر، عامل دوم معناداری زندگی(درویشی-مادیت) و تحصیلات مادر، عامل سوم معناداری زندگی(ایمان-بی ایمانی) با تحصیلات مادر و پایه تحصیلی کودک، و بین عامل چهارم معناداری زندگی(آزادی اراده-جبر) و تعداد اعضای خانواده، همبستگی معنادار وجود داشت، اما واریانس مشترک(r2) این همبستگی ها ناچیز بود. بنابراین همبستگی آنها قابل ملاحظه نبود. شیوه فرزند پروری مقتدرانه با هیچ یک از متغیرهای جمعیت شناختی، دارای رابطه معنادار نبود. رابطه شیوه فرزند پروری سهل انگارانه با سن کودک، تحصیلات مادر و پایه تحصیلی کودک معنادار بود، اما بعلت ناچیز بودن واریانس مشترک آنها، این همبستگیها قابل ملاحظه نبودند. بین شیوه فرزند پروری مستبدانه و هیچ یک از متغیرهای جمعیت شناختی نیز رابطه معنادار وجود نداشت.
راضیه فتاحی قهنویه مهرداد کلانتری
اختلال افسرده خوئی یکی از اختلالات شایع روانی است که هزینه های هنگفتی را به طور مستقیم و غیر مستقیم بر خانواده و جامعه تحمیل می کند. از جمله درمان های رایج آن، درمان های دارویی و شناختی رفتاری است. با توجه به مزمن بودن اختلال، اخیراً گرایش روزافزونی به ادغام سازی روان درمانی با معنویت به وجود آمده است. هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی گروه درمانی معنوی اسلامی بر علائم افسرده خوئی و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به افسرده خوئی بود. طرح پژوهش مطالعه ی شبه تجربی تصادفی با استفاده از گروه گواه و آزمایش در پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بود. بدین منظور 20 نفر دانشجوی دختر مبتلا به اختلال افسرده خوئی بر مبنای ملاک های متن تجدید نظر شده راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی و مقیاس همیلتون، در دانشگاه انتخاب شدند. آزمودنی ها به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و گواه تقسیم شدند. گروه درمانی معنوی اسلامی طی 7 جلسه، 90 دقیقه ای در دانشکده روانشناسی اجرا شد. نتایج نشان داد که مداخله ی معنوی اسلامی برکاهش علائم افسرده خوئی نسبت به گروه کنترل در پس آزمون و پیگیری یک ماهه بطور معنی داری موثر بوده است(001/0> p) و این اثربخشی تا یک ماه بعد از درمان نیز حفظ شده بود(001/0> p). همچنین مداخله معنوی اسلامی بر بهبود کیفیت زندگی دانشجویان نیز به طور معنادار موثر بوده است(001/0> p). یافته های این پژوهش از تقویت اثربخشی روان درمانی با ظرفیت های فرهنگی و آموزه های دینی حمایت می کند. یافته های این پژوهش بیانگر نقش موثر گروه درمانی معنوی اسلامی بر کاهش علائم افسرده خوئی در دانشجویان دختر بوده است.
عبدالامیر سعیدی محمدرضا حاجی اسماعیلی
روان انسان دارای ابعاد گوناگون و پیچیده و از جهات مختلفی قابل بررسی است ؛ یکی از مهمترین و پیچیده ترین ابعاد روانی انسان، هیجانها هستند ؛ که تاکنون تعریف دقیق و کاملی در مورد ماهیت آنها ارائه نشده است و به دلیل مولفه های بسیار ذهنی ، روانی ، فیزیولوژیکی و رفتاری که در بر می گیرند، به عنوان یکی از مهمترین عوامل شکل دهنده رفتار و شخصیت آدمی به شمار می روند و نقش عمده ای در شکل گیری صحیح تعاملات اجتماعی و جلوگیری از به وجود آمدن بسیاری از بیماریهای جسمی و روانی و رفتاری و بقاء نسل انسان ایفا می کنند؛ به همین جهت موضوع هیجانها و چگونگی تسلط و مدیریت آنها به معنای تسلط آگاهانه و هوشیارانه نسبت به آنها و تلفیق فکر و منطق در ابراز صحیح هیجانها از اهمیت بسیاری برخوردار است و می تواند به عنوان یکی از موثرترین و مهمترین راهکارها در پیشگیری و درمان بسیاری از بیماریهای جسمی و روحی و معضلات رفتاری و اجتماعی به کار رود. این پژوهش با استناد به منابع موجود در دو حوزه دین و روانشناسی ، به بررسی و تحلیل راههای دستیابی به مدیریت هیجانها و تعیین راههای ابراز و مدیریت صحیح آنها به روش تحلیل محتوایی و با استناد به قرآن به عنوان کاملترین کتاب راهنمای بشر و منبعی الهی و دینی و تفاسیر موجود و احادیث و روایات مربوطه و با مراجعه به منابع موجود در حوزه روانشناسی به عنوان علمی که بر پایه حس و تجربه بنا گذاشته شده و منبعی انسانی دارد به تعیین و بررسی راهکارهای موجود در مورد راههای مدیریت و کنترل هیجانها و مقایسه راهکارهای دو حوزه پرداخته است. لذا ، با توجه به مبانی و شواهد ارائه شده در دو حوزه دین و روانشناسی ، اثبات شده است که ، دین به عنوان منبعی اصیل و الهی که همه جنبه های مادی و معنوی موجود در بشر را مد نظر قرار داده- در مقابل نظریات مادی و تک بعدی در برخی از رویکردهای روانشناسی- و با توجه به شواهد و نمونه های کاملی که در دین موجود است ، به وسیله ارتباط با خداوند و عمل به دستورات او و تقویت بعد روحانی و روانی وی، بهترین و کارآمدترین راهها و روشهای تحقق و دستیابی به بهداشت روانی و جسمی و به تبع آن دستیابی به جامعه ای سالم و عاری از هرگونه جرم و جنایت و بزهکاری ، در سایه مدیریت صحیح هیجانها را ارائه داده است ، به گونه ای که حتی بسیاری از دانشمندان و محققان علوم مختلف از جمله روانشناسان و روانکاوان نیز به تأثیرات بی نظیر روشهای دین از طریق التزام حقیقی و صحیح به آنها ، اذعان کرده اند.
صدرالله خسروی حمید طاهر نشاط دوست
از بنیادی ترین موضوعات مطرح شده در روان شناسی مثبت نگر، مفهوم شادی است. افرادی که شاد هستند احساس امنیت بیشتری می کنند ، آسان تر تصمیم می گیرند و نسبت به کسانی که با آنان زندگی می کنند، بیشتر احساس رضایت می کنند. رضایت در زندگی از طریق علائق متقابل، پذیرش، درک یکدیگر و ارضای نیازهای متقابل ایجاد می شود. هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش الگوهای ارتباطی خانواده بر میزان شادی، رضایت از زندگی زوجین و مهارت های اجتماعی فرزندان بود. بدین منظور از 190 نفر (95 زوج) مراجعین به مراکز مشاوره شهر شیراز، آزمون پرسشنامه تجدیدنظر شده کوئرنر و فیتز پاتریک به عمل آمد. از بین آنها تعداد 40 زوج که دارای الگوهای ارتباطی خانوادگی بی قید و شرط و محافظت کننده بودند به صورت تصادفی انتخاب شدند. آزمون رضایت از زندگی دینر و پرسشنامه شادکامی آکسفورد از زوجین و مقیاس مهارتهای اجتماعی ماتسون از فرزندان آنها به عمل آمد. زوجین به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. گروه آزمایش در ده جلسه 5/1 ساعته تحت آموزش الگوهای ارتباطی خانوادگی کثرت گرا قرار گرفتند. در گروه آزمایش 3 زوج افت داشتند و در نهایت 34 زوج تجزیه و تحلیل شدند. مجدداً از هر دو گروه آزمونهای رضایت از زندگی و پرسشنامه شادکامی آکسفورد و مقیاس مهارت های اجتماعی ماتسون به عنوان پس آزمون به عمل آمد. نتایج بدست آمده از تحلیل کوواریانس چندمتغیره (مانکوا) نشان داد که میانگین نمرات گروه آزمایش در متغیرهای رضایت از زندگی، شادکامی و مهارت های اجتماعی فرزندان به طور معنی داری بیشتر از گروه گواه بود (05/0> p). همچنین تأثیر آموزش الگوی ارتباطی کثرت گرا بر میزان رضایت از زندگی زوجین، در الگوی ارتباطی خانوادگی محافظت کننده به طور معنی داری بیشتر از الگوی ارتباطی خانوادگی بی قیدوشرط بود (05/0> p) اما میزان شادکامی زوجین در دو نوع الگوی ارتباطی و همچنین تعامل الگوهای ارتباطی و عضویت گروهی از نظر میزان رضایت از زندگی و شادکامی معنی دار نبود. میانگین نمرات مهارتهای اجتماعی فرزندان در ابعاد رفتارهای اجتماعی مناسب، اطمینان داشتن به خود و رابطه با همسالان به طور معنی داری بیشتر از گروه گواه بودو به سطح معنی داری رسید(05/0> p)، اما میانگین نمرات مهارت های اجتماعی فرزندان در ابعاد رفتار تکانشی و پرخاشگری و رفتارهای غیراجتماعی فرزندان در گروه آزمایش به طور معنی داری کمتر از گروه گواه بود (05/0> p). بر اساس نتایج این پژوهش می توان گفت که آموزش الگوی ارتباطی خانوادگی کثرت گرا که مبتنی بر گفت وشنود بالا است، نقش اساسی در شادی و رضایت از زندگی زوجین و مهارتهای اجتماعی فرزندان آنها دارد.
مهنوش مانی سیده مریم روضاتیان
چکیده: رویا در عرفان اسلامی اهمیت خاصی دارد.غالباً نویسندگان متون عرفانی در بخشی از تألیفات خود به بیان این موضوع پرداخته اند.قشیری در باب پنجاه و چهارم در بیان«آن چه در خواب بدین قوم نمایند»و عطار در شرح احوال عرفا به موضوع رویا پرداخته اند.احمد غزالی، محمد غزالی، کلابادی، میبدی، خواجه عبدالله انصاری، روزبهان بقلی، عین القضات همدانی، خرقانی و ابوسعیدابوالخیر،از دیگر عارفانی هستند که در این رساله به آثار آن ها درباره ی رویا پرداخته شده است. اهمیت خواب و رویا به عرفان محدود نمی شود بلکه برخی روانشناسان به ویژه فروید و یونگ نیز به اهمیت رویا واقف بوده اند و در آثار خود به تحلیل آن و جایگاهی که می تواند در زندگی فرد داشته باشد توجه کرده اند.در میان آن چه نویسندگان متون عرفانی درباره ی رویا،اقسام و تأثیر آن مطرح کرده اند با دیدگاه های فروید و به ویژه یونگ مشابهت ها و تفاوت هایی دیده می شود.این رساله بر آن است تا ضمن تحلیل اهمیت رویا در عرفان و روانشناسی، شباهت ها و تفاوت هایی را که میان دیدگاه های عارفان و روانشناسان درباره رویا،اقسام و تأویل آن وجود دارد،تبیین کند. کلید واژه ها: رویا، عرفان، روانشناسی.
اکرم السادات میرمحمدی سیده مریم روضاتیان
مقایسه تحلیلی خوف و رجا در عرفان اسلامی و ترس و امید در روان شناسی تاریخ دفاع: 15/8/89 ارزش و منزلت هر انسان در عالم معنا به مرتبه علمی و میزان معرفت او بستگی دارد و این معرفت در جای جای متون اسلامی به طور خاص با نام عرفان به کار رفته است. عرفان یک جهان بینی روحانی و ساختار علمی و فرهنگیِ معنوی است که از راه تزکیه قلب و سیر و سلوک، به شناخت و معرفت حق تعالی می پردازد. از سویی دیگر روان شناسی علمی است که با قدرت اراده و تفکر صحیح، تفکرات منفی ذهن را از میان بر می دارد و ارزش انسان در این علم با عنوان ویژگی ها و خصایص روحی و رفتاری تعبیر می گردد. در میان تمام مسیرهایی که به تکامل بشر می انجامد، عرفان و روان شناسی راههای زیاد، نو و متفاوت برای ملاحظه و شناخت خود و حقیقت به انسان عرضه می کند، امّا باید اعتراف کرد که موازی بودن این دو مسیر آن چنان که شایسته است، شناخته است. در میان اندیشه های خاص عارفانه «خوف» و «رجا» به عنوان حالاتی از احوال عرفا جایگاه خاصی دارد و در متون عرفانی نیز مورد توجه قرار گرفته است. «خوف» در اصطلاح عرفانی ترس از به دست نیاوردن حالتی مطلوب یا از دست دادن آن حالت است و «رجا» امید به دست آوردن همان حالتِ مطلوب یا از دست ندادن آن. این مسئله در مکاتب روان شناسی به ویژه روان شناسی مثبت با وجود تفاوت هایی نسبت به همین مسئله در عرفان، به کار رفته است. «خوف» در روان شناسی با نام «ترس» یا «فوبیا» دیده می شود که به عنوان یک حالت منفی تلقی می گردد و «رجا» با نام «امید» و «امیدواری» به کار رفته است و به این معناست که انسان امیدوار باشد به خواسته ها و هدف هایش برسد. در این تحقیق کوشش می شود ضمن بررسی «خوف» و «رجا» در عرفان اسلامی و تعریف و بیان مراتب و درجات آن، مقایسه ای تحلیلی با مسئله «ترس» و «امید» در مکاتب روان شناسی، به ویژه روان شناسی مثبت انجام گیرد. واژگان کلیدی: عرفان، روان شناسی، خوف، رجا، ترس، امید.
فرزانه عظیمی زواره مهرداد کلانتری
تحلیل متون ادبی گذشته ی ادب فارسی از دیدگاه های جدید می تواند موجب زایش وکشف معانی جدید در این آثار گردد . شاهنامه ی فردوسی از آثار ارزنده ای است که می تواند از دیدگاه های مختلف از جمله روانکاوی بررسی شود و نتایج مفیدی به دست دهد . از میان روانکاوان و روانشناسان که آراء و نظریاتش با آثار حماسی ، عرفانی ، داستان ها و اشعار معاصران و اسطوره ها سازگار و قابل تحلیل است ، کارل گوستاو یونگ بنیانگذار نظریه ی تحلیل شخصیت و واضع کهن الگوها است . یونگ به رویا اهمیت زیادی می دهد و منشأ آن را ناخودآگاه روانی انسان می داند . او معتقد است گاهی محتوای ناخودآگاه به شکل نمادین دررویا ظاهر می شود . پژوهش حاضر به منظور تحلیل رویاهای شاهنامه ی فردوسی از دیدگاه یونگ نوشته شده است . بر اساس بررسی انجام شده ، در شاهنامه مجموعاً 33 رویا مطرح ، بیان و تعبیر شده است ؛ رویا هایی که قابل تحلیل و روانکاوی بوده مدّ نظر است . واژگان کلیدی: شاهنامه فردوسی ، رویا ، کهن الگو ، نماد ، یونگ
محمد حسین بهادری مهرداد کلانتری
اختلال هراس اجتماعی نوعی اختلال اضطرابی است که به عنوان ترس شدید و مزمن از موقعیت هایی که باعث تحقیر و خجالت زدگی می شود، توصیف شده است. پژوهش حاضر با هدف اثربخشی مداخله فراشناختی، بر علائم هراس اجتماعی در بیماران مبتلا به اختلال هراس اجتماعی انجام شد. این پژوهش به روش کار آزمایی بالینی کنترل شده انجام شده ، از میان مراجعین به کلینیک های مشاوره در شهر شیراز که مبتلا به اختلال هراس اجتماعی بودند، 19 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردیدند و در دو گروه گواه و تجربی به روش گمارش تصادفی جایگزین شدند. پس از اجرای پیش آزمون که با استفاده از پرسشنامه سنجش علائم هراس اجتماعی، مقیاس سنجش علائم ترس از ارزیابی منفی و پرسشنامه فراشناخت به عمل آمد، گروه تجربی طی 8 جلسه هفتگی درمان فراشناختی قرار گرفت و گروه گواه نیز در لیست انتظار قرار گرفتند. پس آزمون و پی گیری (دو ماهه) با همان ابزار انجام گرفت. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که درمان فراشناختی در کاهش علائم هراس اجتماعی در بیماران مبتلا به اختلال هراس اجتماعی تاثیر معناداری دارد. میزان بهبودی در پس آزمون 58 درصد و در پی گیری دو ماهه 64 درصد بود (p?0.001). میزان بهبودی برای علائم ترس از ارزیابی منفی در گروه آزمایشی نسبت به گروه گواه در پس آزمون معادل 71 درصد و در دو ماهه پی گیری معادل 64 درصد بود (p?0.001)، که نشان از امید بخش بودن نتایج درمان می باشد. این مداخله بر ارتقای مهارت های انطباقی کارآمد و انعطاف پذیر از طریق فرایندهای فراشناختی و تاثیر آن در کاهش علائم هراس اجتماعی در بیماران مبتلا به اختلال هراس اجتماعی تاکید می نماید.
علی پورروستا مهرداد کلانتری
چکیده هدف از انجام این پژوهش، بررسی میزان اثر بخشی آموزش گروهی بخشش بر تعارض زناشویی و سلامت ذهنی زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره ای شهر یاسوج بود. بدین منظور، 30 زوج به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 زوج) و گواه (15 زوج) قرار گرفتند. آموزش گروهی بخشش، طی 7 جلسه هفتگی بر روی گروه آزمایش انجام شد. پرسشنامه های تعارض زناشویی براتی و ثنایی و سلامت ذهن مولوی در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری (دو ماهه) تکمیل شد. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که، میانگین نمرات تعارض زناشویی گروه آزمایش نسبت به گروه گواه در مرحله پس آزمون کاهش معناداری پیدا کرده است ( 0001/0p=) و این کاهش در مرحله پیگیری نیز مشاهده شد (0001/0=p). همچنین میانگین نمرات ابعاد تعارض زناشویی شامل ابعاد همکاری، رابطه جنسی، واکنش های هیجانی، رابطه با خویشاوندان خود، رابطه با خویشاوندان همسر، حمایت فرزندان و مخفی کردن امور مالی از همدیگر در گروه آزمایش نسبت به گروه گواه در مرحله پس آزمون کاهش معناداری پیدا کرده است (006/0>p) و این کاهش در مرحله پیگیری نیز مشاهده شد (009/0>p). همچنین نتایج نشان داد که میانگین نمرات سلامت ذهنی گروه آزمایش نسبت به گروه گواه در مرحله پس آزمون افزایش معناداری پیدا کرده است (001/0=p) و این افزایش در مرحله پیگیری نیز مشاهده شد (001/0=p). در مجموع نتایج پژوهش حاضر نشان داد روش آموزش گروهی بخشش می تواند در کاهش تعارضات زناشویی و افزایش سلامت ذهنی زوجین موثر باشد.
راضیه زارع مهرداد کلانتری
هدف این پژوهش مقایسه کیفیت زندگی و بهزیستی روانشناختی مادران کودکان دارای اختلال بیش فعالی همراه با نقص توجه و مادران کودکان بهنجار در دوره ابتدایی شهرستان یزد بود. نمونه مورد استفاده در این پژوهش 60 نفر از مادران کودکان که 30 نفر از آنها دارای کودکان بیش فعال همراه با نقص توجه و 30 نفر آنها مادران کودکان بهنجار بودند که به عنوان نمونه های پژوهش یه صورت روش خوشه مرحله ای تصادفی انتخاب شدند. در این پژوهش از ابزارهای مختلفی ازجمله فرم کوتاه پرسشنامه کیفیت زندگی، پرسشنامه بهزیستی روانشناختی، پرسشنامه کانرز (فرم والد) برای تشحیص بیش فعالی و همچنین از پرسشنامه محقق ساخته جمعیت شناختی استفاده شده است. روش آماری استفاده شده در این پژوهش با توجه به موضوع پژوهش، روش تحلیل واریانس چند متغیری بود. یافته های تحلیل واریانس چند متغیری (مانوا) نشان داد که مادران کودکان بیش-فعال همراه با نقص توجه نسبت به مادران دارای کودکان بهنجار در تمام ابعاد بهزیستی روانشناختی به جز خودمختاری تفاوت معناداری (001/0) داشتند و همچنین این مادران در تمام ابعاد کیفیت زندگی به جز سلامت روانی (001/0) تفاوت معناداری وجود داشت. بحث: با توجه به یافته های به دست آمده در این پژوهش مادران کودکان دارای بیش فعالی همراه با نقص توجه از بهزیستی روانشناختی و کیفیت زندگی پایینی برخوردار هستند و این نشان دهنده این است که این کودکان نیاز به مراقبت و توجه بیشتری دارند و لذا باید برای این مادران برنامه های از جمله درمان مبتنی بر کیفیت زندگی و درمانهای دیگری جهت ارتقا بهزیستی و سلامت روانی آنها و همچنین برنامه های در مورد آموزش ویژگی این کودکان و نیازهایی که آنها دارند، در نظر گرفته شود که در نتیجه آنها بتواند ارتباط عاطفی خود را با این کودکان بهبود ببخشند.
الهام آقایی مهرداد کلانتری
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش رفتاری والدین بر مشکلات هیجانی و رفتاری کودکان پیش دبستانی محروم از پدر، با استفاده از روش آزمایشی بود. روش نمونه گیری، تصادفی ساده بود، به این شکل که از مادرانی که در سال 1389 به انجمن مددکاری امام زمان(عج) مراجعه کرده بودند و دارای کودکان 4 تا 6 ساله بودند، خواسته شد تا به پرسشنامه توانایی و مشکلات (فرم والدین) پاسخ دهند. 18 نفر از کودکان که براساس نمره کل پرسشنامه، بیشترین مشکلات هیجانی و رفتاری را دارا بودند، به عنوان نمونه ی مقدماتی به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه تقسیم شدند. 9 نفر از مادران کودکان داغدیده پیش دبستانی، به عنوان گروه آزمایش، با 9 نفر از مادران کودکان داغدیده ی پیش دبستانی به عموان گروه گواه در لیست انتظار مقایسه شدند. سپس افراد گروه آزمایش، مداخلات درمانی را در 8 جلسه (90 تا 120 دقیقه ای) به صورت گروهی دریافت کردند و گروه کنترل، مداخله ای دریافت نکرد. در پایان جلسات از هر دو گروه، پس آزمون به عمل آمد و بعد از 3 ماه، پیگیری به عمل آمد. به دلیل کنترل متغیرهای مداخله گر علاوه بر استفاده از آمار توصیفی از تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده شد. نتایج پژوهش، بیانگر آن بود که آموزش رفتاری والدین، میزان مشکلات هیجانی و رفتاری کودکان پیش دبستانی محروم از پدر را در هر دو مرحله پس آزمون و پیگیری، بطور معناداری کاهش داد (01 /0p<). همچنین این نتیجه در مورد همه زیر مقیاس های مشکلات هیجانی و رفتاری (مشکلات هیجانی در پس آزمون، سلوک، بیش فعالی، مشکل با همسالان) به استثنای زیر مقیاس مشکلات هیجانی در مرحله پیگیری، صادق بود.
جمیله مظاهری مهرداد کلانتری
هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش گروهی ابراز وجود بر کاهش علایم هراس اجتماعی و افزایش سلامت ذهنی دانش آموزان بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر سال اول، دبیرستان های شهر بوئین میاندشت در سال تحصیلی 89-1388 بوده است. نمونه پژوهش شامل 30 نفر از دانش آموزانی بود که در پرسشنامه هراس اجتماعی بالاترین نمرات را کسب کردند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه سنجش علائم هراس اجتماعی و پرسشنامه سلامت ذهنی بود که در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پی گیری به کار گرفته شد. گروه آزمایش در طی 8 جلسه آموزش ابراز وجود شرکت کردند. فرض بر این بود که آموزش گروهی ابراز وجود باعث کاهش علائم هراس اجتماعی و افزایش سلامت ذهنی در گروه آزمایش می شود. نتایج با استفاده از تحلیل کواریانس نشان داد که آموزش گروهی ابراز وجود باعث کاهش علائم هراس اجتماعی و هم چنین افزایش سلامت ذهنی در گروه آزمایش نسبت به گروه گواه شده است.
رضوان صدرمحمدی مهرداد کلانتری
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر سلامت ذهن دختران دبیرستانی بوده است. روش مطالعه نیمه تجربی است و نوع طرح به صورت پیش- پس آزمون و پیگیری گروه گواه است. جامعه آماری این مطالعه متشکل از همه دختران دانش آموز در مقطع دبیرستان در شهرستان رفسنجان در سال تحصیلی 1388-1389 است. روش نمونه برداری در این پژوهش، خوشه ای چند مرحله ای است. و از بین 148 نفری که پرسشنامه را پر کردند، 30 نفر که پایین ترین نمره را در پرسشنامه سلامت ذهن کسب کردند، انتخاب و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایش 15 نفر و گروه گواه 15 نفر جایگزین شدند. اطلاعات توسط پرسشنامه تجدید نظرشده سلامت ذهن که توسط مولوی در سال 1387 ساخته شده است، که دارای 39 عبارت، در مقیاس پنج درجه ای لیکرت 1 تا 5 می باشد و همچنین توسط پرسشنامه محقق ساخته شامل اطلاعات دموگرافیک جمع آوری گردید. افراد گروه مداخله در یک برنامه آموزشی 90 دقیقه ای به مدت 8 جلسه شرکت نمودند و نمرات پس آزمون در جلسه آخر و نمرات پیگیری بعد از 1 ماه جمع آوری گردید. داده ها با آزمون کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که نمرات سلامت ذهن در گروه مداخله و گواه در پیش آزمون تفاوت معنی داری نداشت اما با ارائه آموزش مهارت های زندگی نمرات پس آزمون در گروه مداخله بطور معنی داری بیشتر از گروه گواه بود (0001/0=p). و این تفاوت در نمرات پیگیری نیز قابل مشاهده بود (0001/0=p). نتایج مطالعه نشان می دهد که آموزش مهارت های زندگی می تواند در افزایش احساس شادی و رضایت از زندگی موثر باشد.
مرضیه سادات سجادی نژاد کریم عسگری
کولیت اولسراتیو یکی از بیماری های مزمن و ناتوان کننده مجرای گوارشی است که مقابله با آن تغییرات عمیقی بر جنبه های مختلف زندگی فرد ایجاد می کند. هدف پژوهش حاضر در بخش نخست، مقایسه سازگاری روانشناختی و تیپ شخصیتی d در بیماران مبتلا به کولیت اولسراتیو و افراد سالم بود. هدف بخش دوم پژوهش نیز مقایسه اثربخشی مدیریت استرس شناختی-رفتاری، آموزش خوش بینی و درمان طبی مرسوم بر سازگاری روانشناختی، شاخص های ایمنی شناختی و علائم بیماری این بیماران بود. در بخش نخست، 58 بیمار زن مبتلا به کولیت اولسراتیو، از بین مراجعه کنندگان به کلنیک های گوارشی سرپایی انتخاب شده و با 59 نفر از افراد سالم، از لحاظ افسردگی، اضطراب، شیوه های مقابله با استرس، استرس ادراک شده، کیفیت زندگی( تحت عنوان سازگاری روانشناختی) و تیپ شخصیتی d مقایسه شدند. یافته ها نشان داد که بیماران مبتلا به کولیت اولسراتیو نسبت به افراد سالم در افسردگی، اضطراب و استرس ادراک شده نمرات بالاتری داشتند، بیشتر از راهبردهای مقابله هیجان مدار استفاده می کردند و کیفیت زندگی پایین تری داشتند(سازگاری روانشناختی ضعیفتر) ( 01/0p<). بین دو گروه از لحاظ مقابله مسأله مدار و مقابله اجتناب مدار تفاوتی وجود نداشت. نتایج همچنین فراوانی بیشتر تیپ شخصیتی d را در بین بیماران نسبت به افراد بهنجار نشان داد ( 05/0p<). در بخش دوم پژوهش، 30 بیمار زن مبتلا به کولیت اولسراتیو به طور تصادفی به سه گروه مدیریت استرس شناختی-رفتاری بعلاوه درمان طبی مرسوم، آموزش خوش بینی بعلاوه درمان طبی مرسوم، و درمان طبی مرسوم قرار داده شدند. همه بیماران قبل از انجام مداخله، پس از آن و 6 ماه پس از اتمام آن، مقیاس بیمارستانی اضطراب و افسردگی، پرسشنامه های شیوه های مقابله با استرس، استرس ادراک شده، کیفیت زندگی، ادراک بیماری و شاخص فعالیت بیماری لیتچیگر را تکمیل کردند و در هر 3 مرحله نمونه های خونی از آنان جمع آوری شد. یافته های حاکی از اثربخشی مداخله مدیریت استرس شناختی-رفتاری و آموزش خوش بینی بر افسردگی، کیفیت زندگی، ادراک بیماری، مقابله مسأله مدار، کورتیزول و tnf? بود( 05/0p<)، که به نظر می رسد به دلیل تصحیح خطاهای شناختی، تصحیح ادراکات نادرست بیماران راجع به بیماری در گروه، آموزش مستقیم راهبردهای مقابله مسأله مدار و تنظیم بهتر سیستم ایمنی باشد. در بین این متغیرها، اثرات مداخلات بر افسردگی و ادراک بیماری تا مرحله پیگیری باقی ماند ( 05/0p<). مداخله مدیریت استرس شناختی-رفتاری فقط بر استرس ادراک شده و آموزش خوش بینی فقط بر مقابله هیجان مدار موثر بودند ( 05/0p<). هیچ یک از دو نوع مداخله در مرحله پس آ زمون بر اضطراب موثر نبودند اما اثرات آنها در پیگیری معنادار بود ( 05/0p<)، که به نظر می رسد ناشی از اثر مواجهه با اضطراب سلامتی بیماران باشد که پس از مدتی حاصل می شود. هیچ یک از مداخلات نتوانستند بر علائم بیماری، il1? ، il4، il6 و il10 موثر باشند و به دلیل شباهت کلی چهارچوب مورد استفاده در دو شیوه مداخله، بین اثربخشی مداخله مدیریت استرس شناختی-رفتاری و آموزش خوش بینی بر هیچ یک از متغیرها تفاوت معناداری وجود نداشت.
پریناز سجادیان مهرداد کلانتری
چکیده هدف از پژوهش حاضر تدوین الگوی ساختاری از عوامل خطر سوگ بحران زا و رابطه آن با اختلال استرس پس از سانحه در کودکان و نوجوانان داغدیده مهاجر افغانی بوده است. این پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی مبتنی بر معادلات ساختاری است. جامعه آماری این پژوهش کلیه کودکان و نوجوانان داغدیده افغانی تحت پوشش بنیاد خیریه امام محمدباقر (ع) در شهرستان قم بوده اند. بدین منظور نمونه ای متشکل از 335 دختر و پسر افغان از موسسه خیریه امام محمدباقر (ع) در شهرستان قم انتخاب و پرسشنامه های 22 سوالی جمعیت شناختی محقق ساخته، سوگ در کودکان (دیرگرو و همکاران، 2001) و مقیاس تجدید نظر شده تاثیر وقایع cries-8 بر روی آنان اجرا گردید. این مدل با استفاده از نرم افزار آماریamos طراحی گردیده است. نتایج بدست آمده نشان داد که در مجموع مدل اصلاح شده مسیر عوامل خطر سوگ با اختلال استرس پس از سانحه (ptsd) توسط داده های گردآوری شده مورد حمایت قرار می گیرد و در مجموع مدل مسیر عوامل خطر سوگ با اختلال استرس پس از سانحه (ptsd) به خوبی برازش شده است. نتایج بیانگر آن بودند که در این الگو رابطه جنسیت (22/0- )، همچنین وضعیت مسکن ( 16/0) و وضعیت اقتصادی (15/0-) و معنادار بوده اند و خطر سوگ بر اختلال استرس پس از سانحه (ptsd) (36/0) و معنادار برآورد شده است. واژگان کلیدی: الگوی ساختاری، عوامل خطر، سوگ بحران زا، اختلال استرس پس از سانحه
طاهره گل کاری مهرداد کلانتری
این پژوهش با هدف تعیین تأثیر مداخلات شناختی- رفتاری بر مشکلات رفتاری، عزت نفس وخودکارآمدی دختران نوجوان محروم از پدر اجرا شد. پژوهش از نوع نیمه تجربی و طرح آن به صورت دو گروهی همراه با سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری (1 ماهه) بود. جامعه ی آماری شامل دختران نوجوان محروم از پدر مقطع متوسطه شهرستان شاهین شهر در سال 90 بود که از میان آنها، 30 نفر به شیوه ی نمونه گیری دردسترس انتخاب و با روش تصادفی در گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. ابزار سنجش، پرسشنامه توانایی ها و مشکلات گودمن، مقیاس عزت نفس روزنبرگ و مقیاس خودکارآمدی شوارتزر و جروسالم بود. در گروه آزمایش 8 جلسه مداخلات شناختی-رفتاری (هر جلسه 90 دقیقه) اجرا شد. داده ها از طریق تحلیل کوواریانس و با استفاده از نرم افزار spss-15 تحلیل شدند. نتایج پژوهش، بیانگر آن بود که مداخلات شناختی- رفتاری میزان مشکلات رفتاری دختران نوجوان محروم از پدر در مرحله پس آزمون و پیگیری، بطور معناداری کاهش داده است (05/0 p). هم چنین این نتیجه در مورد همه زیرمقیاس های مشکلات هیجانی، مشکلات سلوک، بیش فعالی و مشکل با همتاها در مرحله پس آزمون و پیگیری صادق بود. نتایج همچنین نشان داد که مداخلات شناختی- رفتاری میزان عزت نفس و خودکارآمدی دختران نوجوان محروم از پدر در مرحله پس آزمون و پیگیری، بطور معناداری افزایش داده است (01/0 p).
هاجر ترکان مهرداد کلانتری
چکیده این پژوهش، به منظور بررسی اثربخشی تعدیل سوگیری شناختی (تفسیری) از طریق تصویرسازی مثبت بر سوگیری تفسیری، عاطفه و خلق در بیماران مبتلا به اختلال افسردگی عمده و نیز با هدف تعیین سازوکارهای ایجاد تغییرات مربوط به این شیوه انجام پذیرفت. برای دستیابی به اهداف پژوهشی، در نهایت، پس از انجام یکسان سازی حجم نمونه ها، 36 بیمار به طور تصادفی در یکی از شرایط سه گانه ی پژوهشی شامل 1) شرایط مداخله ی اصلی دریافت کننده ی تعدیل سوگیری تفسیری از طریق برانگیختن تصویرسازی مثبت از دیدگاه دوچشمی، 2) شرایط گواه بدون تصویرسازی و 3) شرایط گواه بدون مداخله گمارده شدند. برای ارزیابی سوگیری تفسیری شرکت کنندگان از آزمون جملات درهم ریخته و توصیفات آزمونی مبهم؛ برای ارزیابی عاطفه از زیر مقیاس های عاطفه ی مثبت و منفی جدول عاطفه ی مثبت و منفی (حالت و ویژگی)؛ برای ارزیابی علائم خلقی از پرسشنامه ی افسردگی بک- نسخه ی دوم، مقیاس ناامیدی بک و مقیاس ایده پردازی برای خودکشی بک؛ و برای ارزیابی بازنمایی های ذهنی از سبک تفکر نشخواری، مقیاس کاربرد خودانگیخته ی تصویرسازی و پرسشنامه ی وضوح تصویرسازی ذهنی دیداری استفاده شد. هر سه گروه در مراحل پیش آزمون، پس آزمون (هر گروه شامل 12 نفر)، و دو گروه مداخله ی اصلی و گواه بدون تصویرسازی در مراحل پیگیری (هر گروه شامل 7 نفر) مورد ارزیابی واقع شدند. برای تحلیل داده ها از طرح مختلط تحلیل واریانس با اندازه های تکراری استفاده گردید. در کل، نتایج نشان دهنده ی آن بود که شیوه ی تعدیل سوگیری شناختی (تفسیری) از طریق تصویرسازی مثبت به طور معناداری منجر به کاهش سوگیری تفسیری منفی و کاهش علائم خلق افسرده؛ و نیز بهبود معنادار عاطفه در مقایسه با دو شرایط گواه دیگر شده است (05/0p<) و این بهبودها تا دو هفته پس از مداخله، تداوم نشان دادند (05/0p<). با این وجود، چه در مرحله ی پس آزمون و چه در مرحله ی پیگیری، گروه ها از نظر استفاده ی خودانگیخته از تصویرسازی در زندگی روزمره، تفاوت معناداری نشان ندادند (05/0p>). اما در هر دو مرحله، گروه مداخله ی اصلی، کاهش معنادار نشخوار فکری و افزایش معنادار وضوح تصویرسازی را در مقایسه با گروه های گواه نشان داد (05/0p<). این نتایج، علاوه بر آنکه موید اثربخشی شیوه ی تعدیل سوگیری شناختی (تفسیری) از طریق تصویرسازی مثبت بر بهبود سوگیری شناختی، عاطفه و خلق بیماران مبتلا به اختلال افسردگی عمده بود، همچنین نشان دهنده ی آن بود که مولفه ی تصویرسازی، نقشی اساسی در ایجاد این تغییرات، ایفا می کند و بنابراین، شواهد حمایت کننده ای برای لزوم افزودن دستورعمل تصویرسازی برای دستیابی به مزایای درمانی این شیوه ی تعدیل سوگیری شناختی فراهم ساخت.
فهیمه السادات حسینی پور مهرداد کلانتری
هدف از این مطالعه بررسی و مقایسه اثربخشی مدیریت استرس به شیوه شناختی- رفتاری بر علائم سوگ و اختلال استرس پس از سانحه دختران نوجوان داغدیده مهاجر افغان ساکن استان قم است.این تحقیق از نوع تحقیقات شبه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری این مطالعه شامل کلیه نوجوانان دختر18-12 ساله داغدیده مهاجر افغانی تحت سرپرستی موسسه خیریه امام محمدباقر (ع) درشهرستان قم در سال 91-90 بود که بر اساس مقیاس تاثیر وقایع کودکان gries-8)) و پرسشنامه سوگ کودکان (دیرگرو و همکاران، 2001) مورد ارزیابی قرار گرفتند و نمرات این دو پرسشنامه به عنوان خط پایه در نظر گرفته شد. افرادی که دارای بالاترین نمرات بودند به عنوان افراد مورد پژوهش انتخاب شدند و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل ((n1=n2=8 تقسیم شدند. گروه آزمایشی ده جلسه مداخله درمانی را دریافت نمود. اطلاعات بدست آمده از گروه ها توسط نرم افزار spss-16 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج آزمون تحلیل کواریانس نشان می دهد که تفاوت معنی داری بین گروه آزمایش و گروه کنترل در نمرات سوگ و نمرات کلی ptsd و مولفه اجتناب وجود دارد (05/0p<). میزان تاثیر مداخلات درمانی در متغیرهای اجتناب و نمره کل به ترتیب: 65 درصد؛ 77 درصد و متغیر سوگ: 66 درصد می باشد. در کل می توان نتیجه گرفت که این مداخله درمانی موثر بوده و از آن می توان در مراکز درمانی جهت کاهش علایم سوگ و اختلال استرس پس از سانحه استفاده کرد. واژگان کلیدی: مدیریت استرس، سوگ، اختلال استرس پس از سانحه، نوجوان داغدیده
طاهره سعیدی مهرداد کلانتری
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش خوش بینی بر میزان علایم افسردگی، اضطراب و فشار روانی(استرس) دختران نوجوان شهر اصفهان بوده که والدینشان طلاق گرفته اند.آموزش خوش بینی با توجه به مفهوم سبک اسنادی خوش بینانه که سلیگمن در "برنامه ی پیشگیری پنسیلوانیا" به آن پرداخته است، طراحی شد. این پژوهش در قالب یک طرح پژوهشی نیمه تجربی، همراه با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری 40 روزه انجام گرفت. جامعه ی آماری پژوهش، کلیه ی دانش آموزان مقطع راهنمایی شهر اصفهان در سال تحصیلی 91-90 بودنده اند که والدینشان قبلا طلاق گرفته اند. برای انتخاب نمونه ی مورد نظر، ابتدا از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای استفاده گردید. بدین صورت که آموزش و پرورش اصفهان به پنج ناحیه تقسیم شده و از بین این پنج ناحیه، یک ناحیه یا خوشه انتخاب شد، سپس از آن ناحیه یک مدرسه انتخاب شده و مورد بررسی قرار گرفته است. درادامه برای انتخاب آزمودنیها از شیوه ی نمونه گیری در دسترس استفاده شد. حجم نمونه 30 نفر بود که 15نفر در گروه آزمایش و 15نفر در گروه گواه قرار گرفتند. ابزار مورد استفاده مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (dass-42) بود که پایایی آن به روش آلفای کرونباخ برای سه زیر مقیاس افسردگی،اضطراب و استرس به ترتیب برابر با 8/0، 67/0، 79/0 بدست آمد. نتایج تحلیل کواریانس در مجموع نشان داد که در مجموع آموزش خوش بینی بر میزان علایم افسردگی، اضطراب و استرس دختران نوجوان تأثیر معناداری دارد و موجب کاهش علایم افسردگی، اضطراب و استرس دختران نوجوان در مرحله ی پس آزمون و پیگیری شده است (05/0p<).
سیده مهسا اسماعیلی فر نصرالله شاملی
پژوهش حاضر در پنج فصل تدوین گردیده است. فصل اول تحقیق، در مورد کلیاتی است که در باب تربیت اجتماعی از دیدگاه حضرت علی (?) و نیز تربیت اجتماعی از دیدگاه جامعه شناسی و روانشناسی پرداخته است و همچنین تعاریفی از روش های تربیت اجتماعی ارائه داده است. در این فصل به تاریخچه تربیت اجتماعی و شرح و بیان آن می پردازیم. در فصل دوم به بررسی روش های تربیت اجتماعی با استناد به نهج البلاغه می پردازیم، از آنجایی که انسان دارای خلقتی ویژه است، لذا تربیت ویژه هم نیازمند است، و تربیت اجتماعی یکی از ابعاد ضروری تربیت برای افراد یک جامعه می باشد، تربیت اجتماعی در نهج البلاغه به معنای بندگی انسان در برابر خداوند و پیروی از دستورات الهی، به منظور تنظیم روابطی انسانی مبتنی بر معیارهای اصلاحی جامعه است، و به معنای سازگاری صرف با ملاکهای جوامع بشری نیست. روش های تربیت اجتماعی، ابزاری برای رسیدن به اهداف تربیت اجتماعی است که در این فصل از تحقیق به بیان روش هایی از تربیت اجتماعی موجود در نهج البلاغه پرداخته شده است، مانند روش پرهیز از تحقیر، روش ایجاد نشاط اجتماعی، روش محبت و مهرورزی، روش ابراز توانایی، روش الگو دهی، روش زینت کلام، روش آراستن ظاهر، روش توجه به هدف الهی در امور اجتماعی و... که در عین حال هر یک از این روش ها با خطب و کلام حضرت علی (?) تطبیق داده شد در فصل سوم از این مجموعه، زمینه های محقق شد? تربیت اجتماعی، مورد نقد و بررسی قرار گرفته است، که این مقتضیات تربیت اجتماعی را به دو گروه تقسیم کرده، که یکی از زمینه های جاری شدن تربیت اجتماعی، تربیت فردی است و گروه دوم از زمینه های محقق شد? تربیت اجتماعی جامعه، خود تربیت اجتماعی افراد جامعه و آموزش آنان در این زمینه می باشد، که در این فصل به صورت جداگانه مورد بررسی قرار گرفت. پس از پرداختن به مفاهیم تربیت اجتماعی در نهج البلاغه و بررسی روش های تربیت اجتماعی و زمینه های موثر در تحقق تربیت اجتماعی، در فصل چهارم این تحقیق به آسیب شناسی روش های تربیت اجتماعی در جامعه و از دیدگاه نهج البلاغه پرداخته شد. آسیب هایی که متوجه این تربیت اجتماعی می شوند از جمل? آسیب های معرفتی، آسیب های رفتاری و آسیب های گفتاری می باشند، که هر یک از این آسیب ها به تفکیک بررسی گردید و در فصل پایانی، نتیجه گیری کلی انجام گرفت و پیشنهاداتی در این خصوص داده شد. در این تحقیق مشخص گردیده است که، تربیت اجتماعی فردگرا، به دنبال تربیتی است که فرد را برای غلبه بر دیگران آماده می کند و تربیت اجتماعی جمع گرا، متوجه تربیتی است که موجب سازگاری افراد جامعه با همدیگر می باشد. امّا تربیت اجتماعی مبتنی بر نظرات حضرت علی (?) به هر دوی فرد و جامعه بها داده است و متوجه تربیتی است که افراد را مسئول در برابر خداوند و سایر انسانها تربیت کرده و به شکوفایی اجتماعی منجر می گردد. کلید واژه ها: تربیت، تربیت اجتماعی، روش های تربیت اجتماعی، نهج البلاغه
محمد سلطانی زاده مهرداد کلانتری
هدف از این پژوهش مقایسه اثربخشی درمان های شناختی- رفتاری، فراشناختی- رفتاری و درمان مبتنی بر ذهن آگاهی بر انزال زودرس، رضایت زناشویی، اضطراب و افسردگی مردان مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر اصفهان بود. طرح پژوهش یک طرح نیمه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه بود. نمونه پژوهش 40 نفر از مردان دارای انزال زودرس بر اساس ملاک های dsm-iv-tr بودند که به صورت در دسترس انتخاب شدند و در چهار گروه گواه، درمان شناختی- رفتاری، فراشناختی- رفتاری و درمان مبتنی بر ذهن آگاهی قرار گرفتند. آزمودنی ها پرسشنامه های رضایت زناشویی انریچ، شاخص انزال زودرس، پرسشنامه افسردگی و اضطراب بک، فرم کوتاه پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی، مقیاس رضایت از زندگی، پرسشنامه پنج وجهی ذهن آگاهی و فرم کوتاه پرسشنامه فراشناخت را در پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه تکمیل کردند. همچنین، از آزمودنی ها خواسته شد تا در هر سه مرحله ارزیابی، سه مرتبه زمان انزال درون واژنی (ielt) خود را به وسیله کرنومتر اندازه گیری کنند. داده های حاصل از پژوهش با روش تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که تفاوت معنی داری بین اثربخشی سه روش درمانی بر کاهش نشانه های انزال زودرس و افزایش ielt در مراحل پس آزمون و پیگیری وجود دارد و درمان شناختی- رفتاری بیشترین اثربخشی را داشت (01/0>p)، با این حال، در زمان پیگیری، بین گروه درمان مبتنی بر ذهن آگاهی و گروه گواه تفاوتی وجود نداشت. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که هر سه روش درمان توانست رضایت زناشویی مردان دارای انزال زودرس را افزایش و اضطراب و افسردگی آنها را کاهش دهد و اثرات درمان تا زمان پیگیری حفظ شد. درمان های ارائه شده توانست کیفیت زندگی آزمودنی ها را افزایش دهد و در این بین، اثربخشی درمان شناختی- رفتاری بیش از دو روش درمان فراشناختی- رفتاری و درمان مبتنی بر ذهن آگاهی بود. در متغیر رضایت از زندگی، بین گروه های پژوهش تفاوت معنی داری وجود داشت و درمان مبتنی بر ذهن آگاهی بیشترین اثربخشی را در افزایش میزان رضایت از زندگی آزمودنی ها داشت (01/0>p). نتایج پژوهش تأیید کننده تأثیر عوامل شناختی و فراشناختی بر انزال زودرس می باشد و درمان افراد دارای این اختلال، باعث افزایش رضایت زناشویی، رضایت از زندگی، کیفیت زندگی و کاهش اضطراب و افسردگی شد.
سعیده سبزیان مهرداد کلانتری
هدف از اجرای این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش بازی مشترک مادر-کودک بر شدت علائم اختلالات رفتاری و اختلال دلبستگی دانش آموزان پسر مبتلا به بی اعتنایی مقابله ای شهر اصفهان بود. بر این اساس، در قالب یک مطالعه نیمه تجربی همراه با گروه کنترل و با ارزیابی به صورت پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری، تعداد 32 دانش آموز پسر دارای نمره بالا در دسته مقیاس های اختلالات رفتار ایذایی csi-4 از مدارس ابتدایی شهر اصفهان به شیوه در دسترس انتخاب و به شیوه تصادفی به گروه های آزمایش و کنترل گمارده شدند (16=n2=n1). آزمودنی های گروه آزمایش یک دوره هشت جلسه ای به صورت هفتگی با مشارکت مادران و بازی با کودک دریافت کردند، در حالی که آزمودنی های گروه کنترل چنین مداخله ای دریافت نکردند و در لیست انتظار قرار گرفتند. آزمودنی های دو گروه با استفاده از فرم والد چک لیست مرضی کودکان (csi-4) و پرسشنامه اختلال دلبستگی راندولف مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد که ارائه مداخله بازی مشترک مادر-کودک باعث کاهش شدت علائم بی اعتنایی مقابله ای، سلوک، ترس مرضی، افسردگی، اضطراب منتشر و اختلال دلبستگی در مراحل پس آزمون و پیگیری می شود (05/0p<). بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت ارائه مداخله مبنی بر آموزش بازی مشترک مادر- کودک در کاهش شدت علائم اختلالات رفتاری و اختلال دلبستگی در دانش آموزان پسر مبتلا به بی اعتنایی مقابله ای موثر بوده است و با استفاده از این روش مداخله ای می توان در جهت بهبود رابطه مادر و کودک دارای مشکلات رفتاری و بهبود علائم مشکلات رفتاری این کودکان استفاده کرد.
مهرداد کلانتری طهمورث سهرابی
چکیده رتبه بندی شرکت ها و سازمان ها بر اساس تولید چابک باعث می شود که به جایگاه هر کدام از این شرکت ها در بازار پی ببریم. رتبه بندی شرکت ها بر اساس تولید چابک مشخص می کند که شرکت ها بر اساس مولفه های تولید چابک موفق تر عمل کرده اند و همچنینی کدام یک از آنها نسبت به سایر رقبا در زمینه ی تولید چابک ضعیف تر عمل کرده اند. مزایای حاصل از تولید چابک را می توان در موارد زیر خلاصه کرد: ?) پیشبرد سریعتر سازمان به سمت هدفهای از پیش تعیین شده؛ ?) خدمت رسانی بهتر،کاهش قیمتها، و ثبات سازمان؛ ?) کسب ارزش در قبال سرمایه گذاری در زمینه فناوری اطلاعات ؛ ?) کاهش حجم بودجه اختصاصی در زمینه فناوری اطلاعات؛ ?) برقراری هماهنگی لازم بین سرویس دهندگان فناوری اطلاعات ؛ ?) توانایی سازمان در تغییر فرایندها و بهبود عملیات کاری؛ ?) پاسخگویی سریعتر سازمان به نیازهای مشتری؛ ?) افزایش رضایت خاطر کارکنان؛ ?) پاسخگویی مناسب به تغییرات؛ ??) توسعه چشمگیر مهارتهای کارکنان؛ ??) افزایش ارزشهای کاری و عملیاتی؛ ??) توجه و تأکید بر کنترل سازمان؛ ??) پیشرفت ساختار فرایندهای سازمانی؛ ??) بهبود کنترل هزینه، و افزایش کارایی سازمان به دلیل کنترل و کاهش هزینهها.
مرضیه توکلی دینانی سیدعلی هاشمیان فر
این پژوهش به بررسی مسائل زنان حاشیه نشین با تأکید بر آسیب های روانی_اجتماعی در منطقه ارزنان و دارک پرداخته است. حاشیه نشینی مجموعه ای از ویژگیها است که به صورت طیفی هر کسی که در حاشیه شهر زندگی می کند میزانی را دارا می باشد براساس تحقیقات انجام شده میزان بزهکاری در این دو منطقه بسیار قابل توجه است بنابراین با توجه به آسیب پذیری زنان این مناطق شناخت ناهنجاری ها و آسیب های روانی ـ اجتماعی آنان ضرورت دارد. محقق در این پژوهش از روش مطالعه پیمایشی مبتنی بر پرسشنامه محقق ساخته و پرسشنامه استانداردdass بهره گرفته حجم نمونه شامل 400 نفر بصورت اتفاقی از بین زنان حاشیه نشین منطقه ارزنان و دارک اصفهان می باشد. نتایج این بررسی نشان می دهد که زنان منطقه ارزنان و دارک بیشتر مهاجرین روستایی هستند که از تحصیلات پایین برخوردار بوده و بیشتر به شغل خانه داری که بدون درآمد است،پرداخته اند. ضرایب همبستگی پیرسون وآزمون t مولفه ها و نتایج بدست آمده حاکی از آن است که بین متغیر حاشیه نشینی و نگرش به اعتیاد ، دست فروشی،تکدی گری،روسپیگری،رابطه معنی دار بوده است.زنان منطقه بیشتر در معرض خشونت خانگی قرار دارند.حاشیه نشینی تأثیری بر فقر زنان ندارد.آسیب های روانی چون افسردگی و اضطراب بین این زنان شیوع بیشتری داشته است اما حاشیه نشینی تأثیری بر استرس زنان نداردوزندگی حاشیه نشینی زنان ارزنان و دارک دخالتی در وضعیت طلاق آن ها ندارد.
شیوا کدخدازاده مهرداد کلانتری
در این مطالعه رابطه قدردانی با سلامت معنوی، حمایت اجتماعی، سلامت عمومی و استرس در دختران نوجوان شاهین شهر بررسی شد. بر این اساس ، در قالب یک مطالعه توصیفی از نوع همبستگی، تعداد 338 دختر نوجوان از مدارس متوسطه و مراکز عمومی سطح شاهین شهر انتخاب شدند و پرسشنامه های قدردانی (مک کلوف و همکاران، 2002)، سلامت معنوی (پولوتزین و الیسون، 1983)، حمایت اجتماعی (فیلیپس، 1989)، سلامت عمومی (گلدبرگ،1972)، مقیاس dass-21 (لویبونود و لویبوند، 1995) و جمعیت شناختی را تکمیل کردند. نتایج حاصل از ضریب همبستگی نشان داد که قدردانی با ابعاد سلامت معنوی شامل سلامت دینی و وجودی، ابعاد حمایت اجتماعی شامل حمایت از جانب خانواده، دوستان و دیگران، ابعاد سلامت عمومی شامل عملکرد جسمانی، اضطراب، عملکرد اجتماعی و افسردگی رابطه مثبت و معنادار دارد (0/05 p<)، به طوری که با افزایش قدردانی، سلامت معنوی، حمایت اجتماعی و نمره پرسشنامه سلامت عمومی افزایش می یابد. از سوی دیگر نتایج نشان داد که قدردانی با استرس رابطه معکوس دارد و با بالا رفتن قدردانی، استرس کاهش می یابد. علاوه بر این، نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که از بین متغیرهای مورد بررسی، متغیرهای حمایت از جانب خانواده و دوستان، سلامت دینی و وجودی، عملکرد جسمانی و سن در مجموع قادر به پیش بینی 24/9 درصد از قدردانی در دختران نوجوان شاهین شهر می باشد(0/05 p<).
فاطمه اسدالهی مهرداد کلانتری
سندرم روده تحریک پذیر یکی از اختلالات شایع کارکردی دستگاه گوارش می باشد. مداخلات روان شناختی متعددی برای درمان علائم جسمی و روان شناختی این بیماران به کارگرفته شده است. هدف این مطالعه مقایسه اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و معنویت درمانی بر شدت علائم جسمی، اضطراب و افسردگی بیماران زن مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر بوده است. بر این اساس، در یک طرح نیمه تجربی با گروه کنترل و ارزیابی به صورت پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه، تعداد 36 بیمار مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر با تشخیص متخصص و بر اساس ملاک های rom iii، به شیوه در دسترس انتخاب و به شیوه تصادفی به دو گروه آزمایش (آموزش ذهن آگاهی و معنویت درمانی) و یک گروه کنترل گمارده شدند (12=n3=n2=n1). آموزش ذهن آگاهی و معنویت درمانی هر کدام طی 8 جلسه 90 دقیقه ای برای آزمودنی های دو گروه آزمایش، ارائه شد. ابزار پژوهش، سیستم نمره گذاری شدت علائم (ibs-sss) و مقیاس اضطراب و افسردگی چک لیست علائم مرضی (scl-90-r)، بود. نتایج حاصل از تحلیل کواریانس، حاکی از عدم اثربخشی ارائه مداخلات آموزش ذهن آگاهی و معنویت درمانی بر شدت علائم جسمی بیماران زن مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر در مراحل پس آزمون و پیگیری بود. این در حالی است که آموزش ذهن آگاهی منجر به کاهش اضطراب و افسردگی آزمودنی ها در مرحله پس آزمون شده البته این کاهش در مرحله پیگیری معنادار نبود. علاوه بر این، معنویت درمانی اگر چه در مرحله پس آزمون بر اضطراب تأثیر معناداری نداشت، اما در مرحله پیگیری این اثربخشی معنادار و نشان گر آن بود که معنویت درمانی در مرحله پیگیری باعث کاهش معنادار اضطراب شده است. در مقایسه گروه های درمانی، نتایج نشان داد که گروه های مداخلات آموزش ذهن آگاهی و معنویت درمانی در متغیرهای این پژوهش در مراحل پس آزمون و پیگیری با یکدیگر تفاوت معنی داری نداشتند.
فائزه امامی مهرداد کلانتری
هدف کلی پژوهش حاضر، بررسی سبک زندگی از منظر امام علی(ع) در زمینه سلامت روان بوده است. اهمیت این موضوع از آنجا آشکار می شود که با وجود پیشرفت علم و تکنولوژی دانشمندان هنوز نتوانسته اند راه حل مناسبی را جهت بهبود و حفظ سلامت روانی انسانها ارائه دهند و تعداد مشکلات اجتماعی چون اضطراب، افسردگی، به پوچی رسیدن و خودکشی و... ، همچنین بیماری هایی چون کبر وغرور، ریا، خود بزرگ بینی، ترس های واهی و ... ، رو به افزایش است. و حتی آنهایی که در رفاه کامل به سر می برند، به دنبال گمشده ای به نام خوشبختی و سعادت می گردند. و حتی آنهایی که در رفاه کامل به سر می برند، به دنبال گمشده ای به نام خوشبختی و سعادت می گردند. در مقاله حاضر تلاش شده است و با بهره گیری از روش توصیفی ـ تحلیلی، دیدگاه اسلام پیرامون موضوعاتی چون سلامت روان، بیماری های روانی و سبک زندگی مبتنی بر سلامت روان، با استناد به آیات قرآن و روایات شیعی، روشن گردد و سپس تحلیل و طبقه بندی شده است و در بخش پایانی نگاه امام را در مورد راه های بهبود سلامت روانی و رفع بیماری های روان بیان کند. از نظر امام، خوشبختی واقعی در گرو ایمان به خدا و دست یابی به رضای اوست و با توجه به سنت و روایات امام علی(ع) در زمینه سلامت روان، می توان گفت که انسان سالم از نظر این بزرگوار، کسی است که در رابطه با خدا، رابطه با خود و رابطه با مردم تعادل مناسبی را برقرار کند و عوامل آسیب زا روانی از نظر امام، شامل این موارد است: کفر، نفاق، شرک، شک، قساوت قلب، ریا، عجب و خودپسندی، کبر و غرور، سوءظن، حقد و کینه، حسد، دنیادوستی، خشم و غضب، غفلت و بی خبری، وسوسه و اندیشه انحرافی، ناامیدی، طمع، ترس، اندوه، گناه و خیانت، امام علی(ع) برای درمان بیماری های روانی، راه هایی را معرفی می کند از جمله: ایمان، صبر، عبادت، دعا، قرآن و بهره گرفتن از آن، تقوا، توکل به خدا، توبه، تفکر و اندیشیدن در چگونگی خلقت خود و آفرینش و قدرت خدا و دوری از گناه.
غلامرضا نیک راهان مهرداد کلانتری
مقدمه و هدف: افسردگی سه برابر بیشتر از جمعیت عمومی در بیماران کرونری شایع است و میزان مرگ و میر را در این بیماران به شکل معنی داری افزایش می دهد. یافته ها حاکی از آن است که به احتمال زیاد این افزایش مرگ و میر به دلیل التهاب و اختلالات ناشی از کژکاری محور هیپوتالاموس- هیپوفیز- آدرنال ایجاد می شود. در مقابل پژوهش های اخیر نشان دهنده آن است که حالات مثبت روانی با نتایج مثبت قلبی عروقی، کاهش التهاب و بهبود عملکرد محور هیپوتالاموس- هیپوفیز- آدرنال همراه است. با وجود تمام مزایای بالقوه حالات مثبت روانی، مداخلات روانشناسی مثبت در این جامعه توسعه نیافته است. مطالعه حاضر به بررسی و مقایسه اثربخشی سه نوع مداخله شادمانی بر روی پاسخ صبحگاهی کورتیزول، نشانگر های التهابی و متغیرهای سلامت روان در بیماران کرونری می پردازد. ابزار و روش ها : در مطالعه حاضر 68 بیمار کرونری به طور تصادفی به چهار گروه 17 نفری شامل سه گروه شادمانی سلیگمن ، لیوبومیرسکی و فوردایس و گروه گواه اختصاص یافتند. گروه های مداخله شش هفته آموزش شادمانی دریافت نمودند و اندازه گیری ها در مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پی گیری به انجام رسید. ارزیابی ها شامل پاسخ صبحگاهی کورتیزول، سطوح پلاسمایی پروتئین واکنش دهنده c، il- 1 ، il-6، tnf-? و افسردگی ، شادی، رضایت از زندگی و امید بود. یافته ها: نتایج نشان داد که هر سه نوع مداخله اثرات مفیدی بر روی نشانگرهای زیستی خطر داشته اند و به طرز معنی داری موجب بهبود سلامت روان در این بیماران شده اند. هر سه برنامه شادمانی سلیگمن ، لیوبومیرسکی و فوردایس در مقایسه با گروه گواه موجب افزایش معنی دار شادمانی شدند ( 01/0 >p). در مقایسه با گروه گواه تفاوت میانگین گروه فوردایس در مورد متغیر افسردگی و نشانه های شناختی افسردگی ( 05/0 >p) و در مورد گروه سلیگمن در متغیر امید ( 05/0 >p) ، و کارگزار امید ( 05/0 >p) معنی دار بود. همچنین نتایج نشان هنده گرایش قوی شادمانی اصیل سلیگمن برای کاهشhs-crp (07/0 = p) و بهبود انعطاف پذیری پاسخ صبحگاهی کورتیزول است ( 054/0 = p). نتیجه گیری: این یافته ها نشان می دهد که توجه به روان درمانی مثبت و بهبود حالات مثبت روانی در مقایسه با تاکید صرف بر درمان افسردگی ممکن است به نتایج امیدوار کننده تری منجر شود. همچنین نتایج نشان می دهد که شادمانی اصیل ممکن است اثرات مثبتی در کاهش نشانگرهای خطر در بیماران کرونری داشته باشد.
اکبر کلاهدوزان مهرداد کلانتری
توجه به معنویت و عرفان در گستره فرهنگ و آداب و رسوم این مرز و بوم پیوسته از جایگاه ویژه ای برخوردار است. در چند دهه اخیر که پیشرفت های روز افزون علمی، زمینه ساز پویایی بیشتر و پیچیدگی جوامع بشری شده است، همواره توجه به «دین و معنویت» برای رشد و شکوفائی استعدادهای فطری و درونی و هدفمندی مسیر رشد و بالندگی به طور آشکارا احساس می شود. امروزه روانشناسان برای اصلاح رفتارها علاوه بر ابعاد جسمی، روحی و اجتماعی اصل دیگری به نام «معنویت» را مطرح می کنند. از این رهگذر توجه به آثار فرهیختگان شعر و نثر ادب فارسی که از منابع غنی و سرشار برای آشنایی با عرفان و معنویت است، بسیار ارزشمند است؛ اما مطالعه آثار عرفا و سیر در معنویت و عرفان بدون فهم و درک معانی دقیق اصطلاحات عرفانی میسر نیست. از طرفی برای دستیابی به مفاهیم عمیق معنویت تحلیلی مقایسه ای بین عرفا و روانشناسان مفید است. در این پژوهش سعی شده است ضمن واکاوی مفهوم شکر، عفو، مراقبه و سکینه قلب در متون نثر عرفانی تا سده هفتم و بررسی شکر و تشکر؛ بخشودگی، مراقبت و آرامش درون در روانشناسی، به بیان آثار و فواید این مقایسه تطبیقی با روش توصیفی – تحلیلی پرداخته شود و تفاوت و اشتراک هر دو حوزه بیان گردد. مفاهیم شکر، عفو، مراقبه و سکینه قلب در بیان عرفا بر اساس خدا محوری است که آثار آن به صورت فردی و جمعی در روابط بین انسانها نیز تبیین می شود. اما در بیان روانشناسان بر اساس انسان محوری و نوع دوستی بررسی می گردد. - تأثیر این مباحث از منبع وحی در میان عرفا موجب اعتماد و اطمینان خاطر بوده و زمینه ساز اصلاح فرد و جامعه است. اما در روانشناسی تأثیر بخشودگی، تشکر، مراقبه و آرامش درون، بیشتر در استحکام زندگی اجتماعی بررسی و تبیین می شود البته به این معنا نیست که به جنبه های فردی توجه نشود. - خدا محوری در بیان مفاهیم موجب هدفمندی، معناداری و رشد و بالندگی مسیر زندگی است. - برخی از آثار و فواید شکر، عفو، مراقبه و سکینه قلب عبارتاست از: کاستی ناهنجاریهای فردی و اجتماعی، کاهش اضطراب، تهذیب نفس، افزایش عزت نفس، سلامت جسم و روان، اعتماد به نفس و در نهایت اصلاح فرد و جامعه. کلید واژگان: شکر، بخشودگی، مراقبه، سکینه قلب و معنویت..
مهدی ربیعی کریم عسگری
هدف مطالعه حاضر تدوین و اعتباریابی مدل رفتاری-شناختی-فراشناختی برای تبیین اختلالات طبقه وسواس بود. 635 شرکت کننده(304 مونث و 331 مذکر) بطور تصادفی انتخاب و پرسشنامه های پژوهش حاضر بر روی آنها اجرا شد. علاوه بر این، یازده بیمار بر اساس ملاک های dsm-iv-tr که تشخیص های اختلال وسواس-جبری، اختلال بدشکلی بدن، اختلال مو کنی و اختلال پوست کنی داشته اند، انتخاب شدند. آنها به روش مورد منفرد دوازده جلسه تحت درمان مداخله رفتاری-شناختی- فراشناختی قرار گرفتند. برای اعتباریابی ساختار عاملی مدل رفتاری-شناختی-فراشناختی از مدل معادلات ساختاری و برای ارزیابی نتایج مداخله رفتاری-شناختی-فراشناختی از نمودارهای تصویری استفاده شد. نتایج تحلیل ساختاری و مداخله رفتاری-شناختی-فراشناختی نشان داد که مدل رفتاری-شناختی-فراشناختی توان تبیین اختلالات طبقه وسواس-جبری را دارد. این مدل می تواند تحقیقات آینده ی مرتبط با اختلالات طبقه وسواس-جبری هستند را ارتقاء بخشد و فرمول بندی موردی و درمان های بالینی را تسهیل کند.
عاطفه گل محمدی هفشجانی مهرداد کلانتری
چکیده پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان شیوع اختلال استرس پس از سانحه و رابطه علائم این اختلال با کیفیت زندگی در بازماندگان همسران قربانیان انفجار لوله گاز سرخس- مشهد انجام شد. نتایج تحلیل آماری نشان داد که 3/14 درصد از بازماندگان این حادثه دارای اختلال استرس پس از سانحه و 4/29 درصد از فرزندان قربانیان این حادثه دارای اختلال استرس پس از سانحه و 7/16 درصد از همسران قربانیان این حادثه نیز دارای اختلال استرس پس از سانحه می باشند. به علاوه بررسی رابطه بین کیفیت زندگی با علائم اختلال استرس پس از سانحه در قربانیان بازمانده نشان داد که با بالارفتن علائم اختلال استرس پس از سانحه، کیفیت زندگی قربانیان در همه ابعاد جسمانی، روانی، محیطی و اجتماعی به طور معنی داری کاهش می یابد(05/0p<). بررسی این رابطه در همسران قربانیان نشان داد در همسران بالارفتن علائم استرس اختلال استرس پس از سانحه با کاهش معنادار بعد روانی کیفیت زندگی همراه است(05/0p<). علاوه بر این بررسی رابطه علائم اختلال استرس پس از سانحه و سوگ در فرزندان قربانیان حادثه نشان داد که براساس مقیاس m-ptsd، با بالارفتن علائم اختلال استرس پس از سانحه، علائم اختلال سوگ هم در کودکان به طور معنی داری افزایش می یابد(05/0p<).
زهرا کرمی صادق آبادی امیرحسین بانکی پورفرد
بنیاد اصلی اجتماع در اسلام، خانواده و زن مهمترین رکن این نهاد حقوقی و فرهنگی است، به طوری که اصلاح و پیشرفت جامعه، منوط به اصلاح نقش زنان در خانواده است. این در حالی است که با رواج فرهنگ اومانیستی غرب، شاهد تزلزل جایگاه زن در خانواده هستیم که این موجب پدید آمدن مسائل جدی در مورد نقش زنان در خانواده شده است. از آنجا که تئوری های مرتبط با خانواده در کشور ما وحدت نظری نداشته اند و نتوانسته اند بر استحکام و دوام خانواده ها بیافزایند، لذا جهت یافتن یک فصل الخطاب برای رسیدن به یک دیدگاه مشترک، لازم است که دیدگاه های حضرت آیت الله خامنه ای، رهبر نظام جمهوری اسلامی -که سیاست کلان جامعه بر اساس قانون اساسی بر عهده ایشان است- با توجه به سه رویکرد مهم اسلامی سنت گرایی، تجدد گرایی و تمدن گرایی مورد بررسی قرار گیرد. این پژوهش با روش کمی و کیفی در صدد جمع آوری و طبقه بندی بیانات و نظرات مقام معظم رهبری،پیرامون نقش زن در خانواده است تا با تحلیل محتوای آراء و بیانات، راهکاری مناسب برای استحکام خانواده از منظر نقش زن ارائه گردد. مقام معظم رهبری مهمترین نقش زن در خانه را، تقویت روحی شوهر و تربیت فرزند می دانند، به طوری که باید دیگر فعالیت های زن با اولویت دهی به نقش زن در خانواده تنظیم گردد. ایشان رشد عاطفی و عقلی زن را،مهم می دانند زیرا از یک سو، او را در اجرای صحیح مسوولیتش در خانواده یاری می رساند و از سوی دیگر موجب شکوفایی استعدادهای واقعی زنان خواهد شد و از دگر سو حضور کیفی زنان در خانواده را، حیاتی تر از حضور کمی آنان در خانه می دانند. رویکرد مقام معظم رهبری درباره نقش زن در خانواده، یک رویکرد تمدن گرایی اسلامی است و نگاه جاهلی سنتی که زنان را محبوس در خانه می کند و نگاه جاهلی مدرنیته که زنان را رها از قید و بند خانواده می کند، نمی پذیرند. همچنین حق و تکلیف در مورد مباحث زنان را، دو روی یک سکه می دانند زیرا رعایت حقوق زنان و متعهد بودن زنان در انجام وظایف خویش، موجب کارآمدی و استحکام خانواده می شود. ایشان تنها راه حل برون رفت از مسائل کنونی زنان را، جلوگیری از نفوذ فرهنگ اومانیستی –که باعث سستی بنیان خانواده و نابودی تمدن ها است- و اجرای واقعی دستورات دین مبین اسلام می دانند که این در نگاه تمدن گرایی اسلامی ایشان، کاملا مشهود است.
فاطمه رحیمی مختار ملک پور
چکیده ندارد.
حجت اله فراهانی شعله امیری
چکیده ندارد.
ابوالقاسم کمالی حسین مولوی
چکیده ندارد.
اسماعیل هونجانی احمد یارمحمدیان
چکیده ندارد.
امراله ابراهیمی مهرداد کلانتری
چکیده ندارد.
مهدیه السادات عقیلی مهرداد کلانتری
چکیده ندارد.
زهرا علی زاده مهرداد کلانتری
چکیده ندارد.
مژگان بهراد مهرداد کلانتری
چکیده ندارد.
مهدی ربیعی مهرداد کلانتری
چکیده ندارد.
ملیحه رمضانی مهرداد کلانتری
چکیده ندارد.
کمال صولتی دهکردی مهرداد کلانتری
چکیده ندارد.
زهرا فقیهی محمد رضا حاج اسماعیلی
چکیده ندارد.