نقش «منِ نفسانی» در مقالات شمس؛ تجّلی «فرایند آینه» در «ساحت خیالیِ» مؤلف و خصایص «نارسیسیستیِ» آن

Authors

  • شروین خمسه استادیار زبان و ادبیّات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی
  • شهاب کاظمیان دانش‌آموختۀ کارشناسی ارشد زبان و ادبیّات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی
Abstract:

شمس تبریزی از مشایخ بزرگ تصوّف و از تأثیرگذارترین چهره‌ها بر مولانا به ‌شمار می‌رود، در عین‌حال از قِبل روایات موجود، ابعاد مبهم بسیاری در مورد احوال و خصوصیّات وی به‌ چشم می‌خورد. در متن مقالات شمس به ‌منزلۀ اثری که بازتاب‌دهندۀ بخش‌هایی از زندگی و عقاید مؤلفِ خود است، با مجموعۀ عباراتی مواجهیم که متضمن مفاهیمی نظیر انانیّت و تفاخر بوده، نمایانگر جایگاه و اعتبار مفهوم «من» نزد مؤلف هستند. این عبارات عمدتاً به ایراد ‌وجوه تحسین برانگیز «خود» اختصاص‌ داشته، یا دیگر مشایخ را به باد نقد و تقبیح گرفته‌ است. نظر به اینکه در مبانی تصوف، خودپسندی همواره به ‌مثابة مانعی در راه وصول ‌به مطلوب تلقی شده‌ است، با مسئله‌‌ای متناقض‌نما روبه‌روایم که به‌ حتم واجد ریشه‌های گسترده‌ای در شخصیت مؤلف است. بنابر رویکرد روان‌کاوانه، آثار ادبی به ‌منزلۀ مفاهیمی برخاسته از دستگاه نفسانی و بازتابی از ناخودآگاه مؤلف بررسی می‌شوند. بدین‌ترتیب، با روش نقد روان‌شناسانۀ مؤلف از مجرای متن اثر ادبی، به تحلیل مسئلۀ مذکور مبادرت شده، با محوریت مفهوم «من نفسانی» به بررسی زوایای فکری مؤلف در بستر «ساحت خیال» وی و کارکردهای نمادین آن پرداخته شده‌ است. این امر در قالب شکلی تحقق‌ یافته از کارگزاری فرایند استعاری «مرحلۀ آینه» ترسیم شده و در نهایت به ‌صورت بروز مفهوم «نارسیسیسم» و نمودهای رفتاری آن تبیین شده‌ است.

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

رویکرد مخاطب‌گزین شمس و نقش آن در تکوین ساختار مقالات

یکی از مسائل پراهمیت در خوانش مقالات، نحوۀ تعامل شمس تبریزی با مخاطبانش است. ساختار مقالات بیش از هر مطلب دیگری، متأثر از نگاه مداوم شمس به مخاطب بوده است. شمس تبریزی در لابه‌لای مقالات به تبیین جایگاه و نقش مخاطب در تکوین اثرش، مخاطب خاص و چگونگی تعامل با وی پرداخته است. وی نه مخاطب‌محور نه مخاطب‌سالار و نه مخاطب‌ناشناس بوده است؛ او مخاطب‌گزینی بوده که وسواس فراوانی در تخصیص خطاب و کلام داشته ...

full text

مقالات شمس تبریزی از دیدگاه نظریه ساحت اخلاقی زبان

زبان یکی از ابزارهای اصلی در مشترک ساختن جهان "خود" با "دیگری" است و با اخلاق ارتباط دارد. هدف نگارندگان این مقاله این بوده است که با رویکردی پدیدارشناسانه، به منشأ اخلاقی برخی بحث‌های مهم در مقالات شمس تبریزیبپردازند؛ مسائلی که فهم آن‌ها راهی به درک درست شخصیت شمس می‏گشاید؛ از همین‏روی، با به‏کارگیری روش کتابخانه‏ای و تحلیل محتوا ابتدا یکی از مهم‌ترین مفاهیم نزد او، یعنی انزوا را مطرح و دیدگاه...

full text

Degenerate Four Wave Mixing in Photonic Crystal Fibers

In this study, Four Wave Mixing (FWM) characteristics in photonic crystal fibers are investigated. The effect of channel spacing, phase mismatching, and fiber length on FWM efficiency have been studied. The variation of idler frequency which obtained by this technique with pumping and signal wavelengths has been discussed. The effect of fiber dispersion has been taken into account; we obtain th...

full text

اثر بربرین در تنظیم آستروسیتهای Gfap+ ناحیه هیپوکمپ موشهای صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین

Background: Diabetes mellitus increases the risk of central nervous system (CNS) disorders such as stroke, seizures, dementia, and cognitive impairment. Berberine, a natural isoquinolne alkaloid, is reported to exhibit beneficial effect in various neurodegenerative and neuropsychiatric disorders. Moreover astrocytes are proving critical for normal CNS function, and alterations in their activity...

full text

اثر بربرین در تنظیم آستروسیتهای Gfap+ ناحیه هیپوکمپ موشهای صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین

Background: Diabetes mellitus increases the risk of central nervous system (CNS) disorders such as stroke, seizures, dementia, and cognitive impairment. Berberine, a natural isoquinolne alkaloid, is reported to exhibit beneficial effect in various neurodegenerative and neuropsychiatric disorders. Moreover astrocytes are proving critical for normal CNS function, and alterations in their activity...

full text

تجلی پدیدارهای ترس و ترس آگاهی، در ساحت اثر سینمایی

در این مقاله به تحلیل پدیدارهای ترس و ترس آگاهی در اندیشه مارتین هایدگر پرداخته و تلاش می‌گردد تا اثبات شود که این حوزه معنایی در طیفی از امر نااصیل ترس تا امر اصیل تر‌س‌آگاهی تعریف و به صورت «رویداد حقیقت» در مقام پیکار میان زمین و جهان در ساحت اثر سینمایی منکشف می‌گردد. هیولا، به مثابه تجسم شر و عنصر مقوّم و محوری سینمای وحشت، در جلوه‌های متفاوتی از پدیدار ترس تجلی می‌یابد. سینمای وحشت با ط...

full text

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


Journal title

volume 14  issue 50

pages  205- 235

publication date 2018-05-22

By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023