مطالعۀ تطبیقی خاص‌گرایی‌های حقوقی در قبال حقوق بین‌الملل: معافیت‌گرایی امریکایی در برابر کثرت‌گرایی اتحادیۀ اروپایی

Authors

Abstract:

عام‌گرایی به ‌‌معنای اجرای قواعد حقوق بین‌الملل به ‌صورت یکسان بر همگان است. در مقابل، خاص‌گرایی بیانگر حالتی است که در آن، دولت یا موجودیت به ‌دنبال اجرای ارزش‌ها و هنجارهای خاص‌ خود است، هرچند مغایر قواعد عام تلقی شود. دولت یا موجودیت خاص‌گرا به ‌دنبال تعریف اسباب و شیوه‌هایی است که به‌واسطۀ آن‌ها، در مواردی که حقوق بین‌الملل را مغایر منافع و ارزش‌های خود یافت، بتواند از سیطرۀ حقوق بین‌الملل خارج شود یا آن را به ‌سمت خود متمایل کند. اتحادیۀ اروپا و دولت ایالات متحدۀ امریکا به‌‌منزلۀ دو بازیگر مهم در عرصۀ بین‌الملل، با اتخاذ مواضع و شیوه‌های عمل متفاوت از قواعد عمومی، رویکرد خاص‌گرایانه‌ای را در قبال حقوق بین‌الملل نهادینه کرده‌اند. امریکا و اتحادیه در رویکرد خاص‌گرایانۀ خود از شیوه‌های مشابهی بهره‌ می‌برند؛ شیوه‌هایی همانند کاربست معیار دوگانه، استفاده از تعبیر جایگزین و یکجانبه‌گرایی. خاص‌گرایی امریکایی مبتنی بر حاکمیت‌گرایی و اتکا به قدرت نظامی است؛ همین مسئله منجر شده است تا ویژگی «معافیت‌گرایی» در رویکرد امریکایی، جایگاه ویژه‌ای یابد. در مقابل، اتحادیۀ اروپایی با تأکید بر استقلال نظم حقوق اتحادیه و «کثرت‌گرایی» حقوقی، خاص‌گرایی هدفمند و معتدلی را از خود به ‌نمایش گذاشته است. نوشتار حاضر با تبیین وجوه تشابه و افتراق امریکا و اتحادیۀ اروپا، ضمن رد خاص‌گرایی ناموجه در حقوق بین‌الملل، رویکرد و عملکرد اتحادیه را معتدل‌تر ارزیابی می‌کند.

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

چالش‌های حقوقی تعهدات انفرادی و مشترک دول عضو اتحادیۀ اروپایی در قبال پناهندگان و مهاجران

  اتحادیۀ اروپایی در تلاش جهت مدیریت بحران پناه‌جویان سوری، با تدوین نظام مشترک پناهندگی کوشیده است رویکرد دولت‌های عضو را به این پدیده انسجام بخشد و از طریق سیاست برون‌سپاری بخشی از بار مسئولیت این امر را به دولت‌های ثالث واگذار کند. در مقالۀ توصیفی- تحلیلی پیش رو، ضمن تعریف و بررسی مفاهیم نظری مرتبط با پناهندگی، معاهدات بین‌المللی و اروپایی و اصول حقوقی نشأت‌گرفته از آنها، به‌منزلۀ مبنای حقوق...

full text

مطالعۀ تطبیقی گسترۀ مفهوم ذی‌نفع در اقامۀ دعاوی زیست‌محیطی در حقوق ایران و اتحادیۀ اروپا

سمت به معنای صلاحیت اقامة دعوا داشتن در محضر دادگاه است. احراز سمت دسترسی شهروندان به دادگاه را محدود می‌کند. این حق دسترسی اصلی کلیدی محسوب می‌شود و در نظام‌های حقوقی مختلف معیارهای متفاوتی برای احراز سمت خواهان به کار می‌رود. پرسش بنیادین این است: آیا، در دعاوی زیست‌محیطی، شهروندان و سازمان‌های غیر دولتی، که نفع مستقیم و شخصی ندارند، می‌توانند علیه آسیب‌زننده به محیط‌زیست اقدام به طرح دعوا کن...

full text

تحقق حق دفاع در پرتو مفهوم ادارۀ خوب؛ مطالعۀ تطبیقی نظام حقوقی ایران و اتحادیۀ اروپا

حق دفاع و اجرای آن در حقوق اداری مدرن از اهمیت بسزایی برخوردار است؛ به‌طوری که به صورت گسترده در نظام‌های حقوقی مطرح دنیا به‌رسمیت شناخته شده است. پرسشی که در این مقاله مطرح شده آن است که ادارۀ خوب چگونه و با چه ابزارهایی زمینۀ تحقق این حق را فراهم می‌کند؟ این ابزارها به چه میزان در نظام حقوق اداری ایران منعکس شده است؟ بر اساس منابع مربوط به مفهوم ادارۀ خوب در اتحادیۀ اروپا، الزامات این حق عبار...

full text

طریقیّت یا موضوعیّت روش دادرسی مطالعۀ تطبیقی در فقه امامیّه، حقوق اروپایی و حقوق موضوعه

در حقوق اروپایی تأکید بر ساختار و سازمان دادرسی جلوۀ بیش‌تری یافته است. در مقابل، در فقه امامیّه این تأکید بر شخص (مقام دادرس) بیش‌تر متجلّی شده است. در حقوق اروپایی در چنین ساختار و سازمانی، تعدّد مراحل دادرسی (تفکیک عرضی دادرسی) پیش‌بینی شده است که مستلزم تفکیک موضوعی مراحل دادرسی و ضوابط ناظر بر آن است. ازآنجاکه فرآیند دادرسی موصوف به صفت اصل قانونی بودن است، نهی به این ضوابط از سوی قانون‌گذار ...

full text

مطالعۀ تطبیقی شرایط کلی شناسایی و اجرای احکام خارجی در حقوق ایران و اتحادیۀ اروپا

با تحول نظام‌های سیاسی و اقتصادی، دنیا در حال تبدیل به دهکدۀ جهانی است و لزوم یکسان‌سازی قوانین و مقررات و جهانی شدن حقوق، بیش از پیش ملموس است. در این مطالعه شرایط و موانع شناسایی و اجرای احکام خارجی در حقوق ایران با مقررات اتحادیۀ اروپا تطبیق داده شده و اجرا و تفاوت‌های احکام در هر دو نظام بررسی شده است. نتایج نشان داد که از جمله مشترکات هر دو نظام آن است که صرفاً احکام مدنی و تجاری قابل شناسا...

full text

اثر بربرین در تنظیم آستروسیتهای Gfap+ ناحیه هیپوکمپ موشهای صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین

Background: Diabetes mellitus increases the risk of central nervous system (CNS) disorders such as stroke, seizures, dementia, and cognitive impairment. Berberine, a natural isoquinolne alkaloid, is reported to exhibit beneficial effect in various neurodegenerative and neuropsychiatric disorders. Moreover astrocytes are proving critical for normal CNS function, and alterations in their activity...

full text

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


Journal title

volume 48  issue 1

pages  159- 179

publication date 2018-03-21

By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023