ماهیت ارتباط بین معلم و فراگیر در فرایند یادگیری الکترونیکی با تاکید برآراء دلوز

Authors

  • سعید ضرغامی همراه گروه فلسفه تعلیم و تربیت، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه خوارزمی، کرج، ایران
  • علیرضا محمودنیا گروه فلسفه تعلیم و تربیت، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه خوارزمی، کرج، ایران
  • نصیبه تاری گروه فلسفه تعلیم و تربیت، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه خوارزمی، کرج، ایران
  • یحیی قائدی گروه فلسفه تعلیم و تربیت، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه خوارزمی، کرج، ایران
Abstract:

پیشینه و اهداف: هدف پژوهش حاضر، بررسی ماهیت ارتباط بین معلم و فراگیر در فرایند یادگیری الکترونیکی با تاکید بر آراء دلوز است. با گسترش یادگیری الکترونیکی یکی از وجوه تغییر در تعلیم و تربیت در زمینه یاددهی –یادگیری است؛ و از جمله آن، ارتباط بین معلم و فراگیر است. در تحلیل و ارزیابی ماهیت ارتباط و نقش آن در شناخت انسانی،  یکی از پارادایم­های نوظهور پساساختا­رگرایانه، معرفت‌شناسی ریزومی دلوز می‌باشد. در زمینه آراء دلوز و یادگیری الکترونیکی براساس نظریه ارتباط­گرایی، به طور جداگانه پژوهش­هایی صورت گرفت. اما آنچه این پژوهش را از سایر پژوهش­ها  متمایز می­کند بررسی این مهم است که، آیا قلمرو جدیدی که دلوز از آن با نام ریزوماتیک یاد می­کند و به توسط آن مناسبات سنتی بین معلم و فراگیر را در نظام درختی به چالش می­کشد و قلمروزدایی می­کند، می­تواند فضای جدید یادگیری الکترونیکی را مورد حمایت قرار دهد؟ آیا این دو همدیگر را همراهی می کنند؟ روش‌ها‌: روش این مطالعه، از نوع تحلیل فلسفی و استنتاجی است که جهت پاسخ به سوال پژوهش (ماهیت ارتباط بین معلم و فراگیر درفرایند یادگیری الکترونیکی چیست؟) مورداستفاده قرار گرفت. روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای–اسنادی است. بر اساس تحلیل مفهوم، فهم معتبر از مفهوم و تبیین روشن از معنای یک مفهوم به واسطه توضیح دقیق ارتباط آن با سایر مفاهیم بدست آمد؛ همچنین براساس رویکرد استنتاجی، به دلالت­های ماهیت ارتباط بین معلم و فراگیر مبتنی بر آراء دلوز در فرایند یاددهی-یادگیری در یادگیری الکترونیکی پرداخته و سپس به تحلیل فلسفی آنها اقدام گردید؛ به عبارت دیگر، مفاهیم معرفت­شناسی ریزوماتیک دلوز و مولفه­های مرتبط با آن از یک سو و مفاهیم یادگیری الکترونیکی مبتنی بر نظریه ارتباط­گرایی از سوی دیگر مورد تحلیل، تفسیر و وضوح بخشی قرار گرفت؛ سپس نسبت ارتباط در یادگیری الکترونیکی با ارتباط ریزوماتیک دلوز مورد بررسی قرار گرفت. یافته­ها: نخست، مولفه­های اساسی در معرفت­شناسی ریزومی دلوز تحلیل شد بر اساس یافته­های پژوهش، ماهیت ارتباط بین معلم و فراگیر مبتنی بر آراء دلوز، ریزوماتیکی است؛ یعنی ویژگی‌هایی چون پیوند و ناهمگونی، کثرت و چندگانگی، کوچ گرایی، نقشه نگاری و گسست نادلالت­گر ریز‌م را داراست و حکایت از روابطی غیرخطی، افقی و غیر سلسله مراتبی، سیال و شکننده، تمرکززدا، خودجوش و مولکولی، انبوه و متکثر، منعطف و نفوذپذیر دارد. سپس، ماهیت ارتباط در فرایند آموزش مجازی تبیین گردید. بنا بر نظریه ارتباط گرایی، ارتباط در یادگیری الکترونیکی، ارتباطی است سیستمی و شبکه­ای که روابط غیرخطی بین اجزای سیستم و شبکه برقرار است. طبق این نظریه، یادگیری الکترونیکی همان، فرایند برقراری ارتباطات اجزای شبکه با یکدیگر است؛ در پایان به ارزیابی ماهیت ارتباط در یادگیری الکترونیکی در نسبت با ماهیت ارتباط مطرح شده در معرفت شناسی ریزوماتیک دلوز پرداخته شد. برهمین اساس تبیین شده است که، جهت­گیری ارتباط در یادگیری الکترونیکی همسو با ارتباط ریزوماتیکی دلوز است. نتیجه­گیری: براساس نظریه ارتباط گرایی، آموزش مجازی همان، فرایند برقراری ارتباطات اجزای شبکه با یکدیگر است؛ لذا جهت­گیری ارتباط الکترونیکی همسو با ارتباط ریزوماتیکی دلوز می­باشد. از این­رو روابط ریزوماتیکی دلوز با توجه به قابلیت‌هایی که بر آن مترتب است، نویدبخش ارتباط مطلوب بین معلم و فراگیر در عصر یادگیری الکترونیکی است و می­تواند به عنوان مدلی در جهت رفع برخی از چالش­های نظام آموزشی سنتی برآید.

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

اثر بربرین در تنظیم آستروسیتهای Gfap+ ناحیه هیپوکمپ موشهای صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین

Background: Diabetes mellitus increases the risk of central nervous system (CNS) disorders such as stroke, seizures, dementia, and cognitive impairment. Berberine, a natural isoquinolne alkaloid, is reported to exhibit beneficial effect in various neurodegenerative and neuropsychiatric disorders. Moreover astrocytes are proving critical for normal CNS function, and alterations in their activity...

full text

اثر بربرین در تنظیم آستروسیتهای Gfap+ ناحیه هیپوکمپ موشهای صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین

Background: Diabetes mellitus increases the risk of central nervous system (CNS) disorders such as stroke, seizures, dementia, and cognitive impairment. Berberine, a natural isoquinolne alkaloid, is reported to exhibit beneficial effect in various neurodegenerative and neuropsychiatric disorders. Moreover astrocytes are proving critical for normal CNS function, and alterations in their activity...

full text

تطورات مفهوم طبقه در اندیشه‌های مارکسیستی با تاکید برآراء رایت

مقاله حاضر قصد دارد پس از بررسی فشرده آراء مختلف در مود مفهوم طبقه به بررسی این مفهوم در مهمترین نحله متعلق به آن–نحله مارکسیستی– بپردازد.  بنابراین این مقاله سه هدف اساسی را دنبال خواهد کرد: ابتدا یک نوع شناسی از مفاهیم کلی طبقه به تبعیت از اریک الین رایت ارائه می گردد، دوم به بررسی این مفهوم در اندیشه مارکس پرداخته می شود و در ادامه چهار نحله اساسی همرا با زیر مجموعه‌های هریک در نحله‌های گونا...

full text

رابطه‌ بین فراگیر و معلم با تأکید بر رویکردهای نوین آموزشی

یکی از مهم‌ترین عوامل موثر بر یادگیری، محیط کلاس است. معلم باید بتواند یک محیط شاد و خلاق برای یادگیری فراهم نماید. علاقه و توان معلم و دانش‌آموزان در کلاس، تعاملات رفتاری را موجب می‌شوند که اساس فرآیندهای یاددهی-یادگیری را به وجود می‌آورند. البته روابط بین معلم و دانش‌آموزان، کاملاً تنظیم شده و قابل پیش‌بینی نیست. ارتباط موثر، یکی از وظایف محوری آموزش موثر است، زیرا دانش‌آموزان عمدتاً در ارتباط ...

full text

یادگیری معلم با درس پژوهی

مقدمه درس پژوهی[1] رویکرد­ی ­همکاری محور به توسعه حرفه­ای معلمان است، که از کشور ژاپن منشاء گرفته است (فرناندز و یوشیدا، 2004؛ لوئیس و تسوچیدا، 1998؛ استیگلر و هیئبرت، 1999). زمانی که این رویکرد اولین بار در اواخر دهه­ی 1990 در ایالات متحده معرفی شد، به سرعت توجه مربیان و کارشناسان آموزش آمریکا را به خود جلب کرد، زیرا تصور بر این بود که این رویکرد یک نوآوری مؤثر و قابل اقتباس می­باشد (چاکسی و ف...

full text

یادگیری معلم با درس پژوهی

مقدمه درس پژوهی[1] رویکرد­ی ­همکاری محور به توسعه حرفه­ای معلمان است، که از کشور ژاپن منشاء گرفته است (فرناندز و یوشیدا، 2004؛ لوئیس و تسوچیدا، 1998؛ استیگلر و هیئبرت، 1999). زمانی که این رویکرد اولین بار در اواخر دهه­ی 1990 در ایالات متحده معرفی شد، به سرعت توجه مربیان و کارشناسان آموزش آمریکا را به خود جلب کرد، زیرا تصور بر این بود که این رویکرد یک نوآوری مؤثر و قابل اقتباس می­باشد (چاکسی و ف...

full text

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


Journal title

volume 14  issue 3

pages  521- 532

publication date 2020-06-21

By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023