ساخت غشای متقارن برپایه پلیاترسولفون با استفاده از اعمال مرحله توقف در انعقاد
Authors
Abstract:
وارونگی فازی، روشی مرسوم برای ساخت غشاهای پلیمری است و اغلب غشاهای ساخته شده به این روش، ساختار نامتقارن دارند. جداسازی ذرات در ایننوع غشاها با لایه متراکم سطحی و در فشار عملکردی زیاد انجام میشود. از سوی دیگر، در غشاهای متقارن دارای حفرههای سطحی، جداسازی افزون بر سطح، در عمق غشا و در فشار عملکردی کمتر انجام میشود. در پژوهش حاضر، ساخت غشاها برپایه پلیاترسولفون با استفاده ازحلال دیمتیلاستامید و ضدحلال آب به روش وارونگی فازی انجام شد. برای کنترل تخلخل و تغییر ساختار غشا از افزودنی آبدوست پلیوینیلپیرولیدون و نیز تغییر شرایط انعقاد، با اعمال یک مرحله توقف در محیطی با کنترل دقیق دما و رطوبت استفاده شد. برای بررسی ساختاری غشاهای تهیه شده، تصویربرداری با میکروسکوپ الکترونی پویشی، آزمونهای تعیین نقطه حباب، تعیین تخلخل و تعیین شعاع متوسط حفرهها بهکار گرفته شد. همچنین، عملکرد غشاها با استفاده از محاسبه تراوایی آب خالص و انجام آزمون حذف باکتری از محیط کشت سلول ارزیابی شد. نتایج حاصل نشان داد، با استفاده از روش انعقاد اجرا شده در این پژوهش، میتوان به غشاهایی با ساختار متقارن، حفرههایی با قطر کمتر از 0.4µm، تراوایی مناسب آب خالص و قابلیت حذف باکتری دست یافت. همچنین مشاهده شد، افزایش غلظت افزودنی پلیوینیلپیرولیدون موجب افزایش تخلخل، تراوایی و اندازه حفرههای نمونههای غشایی میشود. از سوی دیگر، استحکام کششی و نیز ازدیاد طول در ناحیه شکست نمونههای غشایی با افزایش غلظت افزودنی پلیوینیلپیرولیدون کاهش یافته است.
similar resources
ساخت غشای متقارن برپایه پلی اتر سولفون با استفاده از اعمال مرحله توقف در انعقاد
وارونگی فازی، روشی مرسوم برای ساخت غشاهای پلیمری است و اغلب غشاهای ساخته شده به این روش، ساختار نامتقارن دارند. جداسازی ذرات در این نوع غشاها با لایه متراکم سطحی و در فشار عملکردی زیاد انجام می شود. از سوی دیگر، در غشاهای متقارن دارای حفره های سطحی، جداسازی افزون بر سطح، در عمق غشا و در فشار عملکردی کمتر انجام می شود. در پژوهش حاضر، ساخت غشاها برپایه پلی اتر سولفون با استفاده ازحلال دی متیل است...
full textاثر بربرین در تنظیم آستروسیتهای Gfap+ ناحیه هیپوکمپ موشهای صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین
Background: Diabetes mellitus increases the risk of central nervous system (CNS) disorders such as stroke, seizures, dementia, and cognitive impairment. Berberine, a natural isoquinolne alkaloid, is reported to exhibit beneficial effect in various neurodegenerative and neuropsychiatric disorders. Moreover astrocytes are proving critical for normal CNS function, and alterations in their activity...
full textاثر بربرین در تنظیم آستروسیتهای Gfap+ ناحیه هیپوکمپ موشهای صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین
Background: Diabetes mellitus increases the risk of central nervous system (CNS) disorders such as stroke, seizures, dementia, and cognitive impairment. Berberine, a natural isoquinolne alkaloid, is reported to exhibit beneficial effect in various neurodegenerative and neuropsychiatric disorders. Moreover astrocytes are proving critical for normal CNS function, and alterations in their activity...
full textارزیابی ریسک محیط زیستی سد بالارود خوزستان در مرحله ساخت با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی(AHP)
این تحقیق با هدف شناسایی و ارزیابی ریسکهای احتمالی ناشی از عملیات ساختمانی سد بالارود، به انجام رسید. بدین منظور پس از شناسایی فعالیتها و محیط زیست محدوده مطالعاتی با توجه به شدت اثر،احتمال وقوع و پیامدهای احتمالی مواجهه آن بر انسان، محیط زیست و تجهیزات، کار شناسایی و طبقه بندی ریسک هادر قالب متدولوژی دلفی به انجام رسید. سپس عوامل مولد ریسک در قالب رویدادهای طبیعی، بیوفیزیکی و انسانی طبقه ب...
full textمفهوم و جایگاه اعمال حقوقی الکترونیکی و شرایط انعقاد آن
قانون تجارت الکترونیکی در سال 1382 به تصویب رسید و به این ترتیب، تجارت به روش الکترونیکی برای نخستین بار در سطح ملی به رسمیت شناخته شد. از محوری ترین مباحث در حقوق تجارت، بحث قراردادها می باشد که با پیدایش تجارت الکترونیکی، با شیوه جدیدی از قراردادها مواجه خواهیم بود که «قراردادهای الکترونیکی» می باشند. آیا قراردادهای الکترونیکی را می توان همانند قراردادهای سنتی و غیرالکترونیکی منعقد کرد؟ در ...
full textMy Resources
Journal title
volume 28 issue 5
pages 436- 421
publication date 2015-11-22
By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023