جاودانگی عالم در تعامل با خلقت از دیدگاه ابن رشد
author
Abstract:
بسیاری از فیلسوفان با استدلالهای فلسفی خود به قدم عالم معتقد شدهاند، درعین حال، بر این باورند که انبیاG در معارف خود، حدوث عالم را بیان کردهاند. غزالی نیز در این مسئله به تکفیر فلاسفه پرداخته است. اما ابنرشد در برابر وی به دفاع از فلسفه برخاسته و اعتراضات او را پاسخ داده است. ولی عقیدة خود ابنرشد چیست؟ بعضی به این دلیل که نتوانستهاند بین آرای او جمع کنند، گاهی او را متهم به تناقضگویی کرده و گاهی نیز داشتن دو نظر مختلف را به او نسبت دادهاند. مقالة حاضر به بازسازی نظر ابنرشد در این مسئله پرداخته و پس از بیان کیفیت جمع بین دین و فلسفه از نظر فیلسوف قرطبه به این نتیجه رسیده که ابنرشد بدون مسئلة جمع بین شریعت و حکمت قابل شناخت نیست. وی در تفسیر مابعدالطبیعه که در آنجا، تنها شارح ومفسر آرای ارسطوست، قدم عالم را گفته، ولی در آثاری که عقیدة شخصی خود را بیان میکند، به حدوث عالم گرایش دارد و با تأویل لفظ خلقت و مجاز دانستن آن و تمایز بین حدوث ذاتی و زمانی راهی برای پیوند عقل و نقل یافته است.
similar resources
اثر بربرین در تنظیم آستروسیتهای Gfap+ ناحیه هیپوکمپ موشهای صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین
Background: Diabetes mellitus increases the risk of central nervous system (CNS) disorders such as stroke, seizures, dementia, and cognitive impairment. Berberine, a natural isoquinolne alkaloid, is reported to exhibit beneficial effect in various neurodegenerative and neuropsychiatric disorders. Moreover astrocytes are proving critical for normal CNS function, and alterations in their activity...
full textاثر بربرین در تنظیم آستروسیتهای Gfap+ ناحیه هیپوکمپ موشهای صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین
Background: Diabetes mellitus increases the risk of central nervous system (CNS) disorders such as stroke, seizures, dementia, and cognitive impairment. Berberine, a natural isoquinolne alkaloid, is reported to exhibit beneficial effect in various neurodegenerative and neuropsychiatric disorders. Moreover astrocytes are proving critical for normal CNS function, and alterations in their activity...
full textرهیافت معرفت شناسی به عالم برزخ و عالم خیال از دیدگاه ابن عربی
ابن عربی، برزخ را به معنای حدّ فاصل بین دو چیز می داند که معرفت آن امری عقلانی است امّا وجود آن امری خیالی است. وی مراتب وجودیِ برزخ را به برزخ نزولی (اعیان ثابته) و برزخ صعودی (برزخ پس از مرگ) تقسیم می کند.به زعم وی، مفهوم و مصداق خیال، حقیقتی است که «نه موجود، و نه معدوم» یا «هم موجود، و هم معدوم» است؛ از این رو،اگرچه این امر به ظاهر تناقض نماست امّا نه تنها متناقض نیست، بلکه حاکی از رابط...
full textMy Resources
Journal title
volume 7 issue 25
pages 17- 33
publication date 2005-11-22
By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023