تجلی خواننده ضمنی در ساز موسیقی و تسمیه ی شراب؛ مورد کاوی باده سرایی ابن فارض و اعشی
Authors
Abstract:
نظریههای خوانندهمحور به مثابه نگاه نقدیِ نو، افقهای جدیدی از زیباییشناسی متون ادبی را به روی ما میگشایند. این نظریات ضمن تأکید بر نقش و اهمیت مخاطب، به بررسی چند و چون ارتباط متن ادبی و خوانندة متن میپردازد. یکی از فاکتورهایی که در ذیل این نظریه مطرح شده «خوانندة ضمنی» است. این خواننده به عنوان حلقة واصل متن و خوانندههای اصلی، زمینة تحلیلِ تعامل آن دو را فراهم میکند. در این نوشتار چارچوب ظهور «خوانندة ضمنی» در دو لوحِ «نامِ شراب» و «موسیقی شعر» و در دو نوع شعرِ باده بررسی شده است. اول خمریة روحی و رمزی ابنفارض و دوم خمریات مادی أعشی. در این پژوهش مشخص گردید نام شراب در شعر ابنفارض، نقطة ثقل سرودة اوست و خوانندة ضمنیاش نیز محو این نام است؛ درحالی که مخاطبِ ضمنیِ شعرِ أعشی مرکزیت شعر را نه خود شراب بلکه از آنِ تأثیر آن و تلذذات خود میداند. از دیگر سو مخاطب ضمنیِ هر دو اثر علاقهمند موسیقیاند؛ لیکن موسیقی خاص خودشان، موسیقی شعر بیش از هر چیزی انعکاس جان، روح و حالی است که شاعر شعر خود را برای آن مهیا کرده است و باید جزء جزء آن به عنوان یکی از تماثیل شعری، با ماتریس کلیِ اثر هماهنگ و متناسب باشد، موسیقیِ بادهسراییِ این به نرمی و لطافت متمایل است و دیگری رو به سوی یک شب عیاشی دارد، هرچند گاهی تماثیل موسیقایی مشترکی بین آن دو میبینیم ولی در نگاه کلی و در کنار جمع تماثیل دیگر، روشن میشود که با وجود اشتراک جزئی هر یک گویای هندسة متفاوتی هستند و تمام تفاوتها و شباهتهای آنها، نشانگر ضعف یا نقص یکی از آنها نیست بلکه بیانگر یک نظام منحصر بهفرد موسیقیایی در شعر هرکدام هست که نمایی از طلب خوانندهی ضمنی هر کدام به نمایش میگذارد.
similar resources
تجلی وحدت در مثنوی مولانا و تائیۀ ابن فارض
ابن فارض از بزرگترین سرایندگان شعر صوفیانه در ادبیات عرب است و مولانا نیز خداوندگار عشق و عرفان در ادبیات فارسی است و زیباترین و مهمترین مضامین عرفانی در اشعار این دو یافت می شود. جهان بینی و نگرش این دو عارفِ بزرگ، با یکدیگر شباهت های قابل توجهی دارد و در بسیاری از موضوعات عرفانی مشابهت و مطابقت تام دارد. زیربنا و شالودۀ اعتقادشان بر وحدت حق و ادراک آن است و هر دو را باید قائل به وحدت شهود دان...
full textبررسی تطبیقی تجلی عشق در اشعار مولوی و ابن فارض
مولوی و ابن فارض دو شاعر و عارف بزرگ قرن هفتم معتقدند، حیات جاودانه یعنی فنای در عشق، و بالاترین مقام عزّت، درجه بقاء بعد از فناست، زیرا عشق از اوصاف الهی و سرآغاز خلقت بشر است، و ذره ذره عالم با آن سرشته شده است. این عشق در واقع بر «هستی مطلق» دلالت دارد و هر گاه حجاب برداشته شود و ذات یگانه در وجود او تجلی یابد، هر وصفی، وصف اوست و هر شکل و صورتی، از آن معشوق خواهد بود. زیرا ...
full textSurvey of the nutritional status and relationship between physical activity and nutritional attitude with index of BMI-for-age in Semnan girl secondary school, winter and spring, 2004
دیکچ ه باس فده و هق : ب یناوجون نارود رد هیذغت تیعضو یسررب ه زا ،نارود نیا رد یراتفر و یکیزیف تارییغت تعسو لیلد ب تیمها ه تسا رادروخرب ییازس . یذغتءوس نزو هفاضا ،یرغلا ،یقاچ زا معا ه هیذغت یدق هاتوک و یناوـجون نارود رد یا صخاش نییعت رد ب نارود رد یرامیب عون و ریم و گرم یاه م یلاسگرز ؤ تـسا رث . لماوـع تاـعلاطم زا یرایسـب لـثم ی هتسناد طبترم هیذغت عضو اب بسانم ییاذغ تاداع داجیا و یتفایرد یفاضا...
full textبررسی تطبیقی باده عرفانی در شعر حافظ و ابن فارض
چکیده بادهسرایی یکی از غرضهای برجستۀ شعر غنایی به شمار میآید که در ادبیّات پارسی و عربی از جایگاه ویژهای برخوردار بوده است. همین توجّه و اهمیّت به این مسأله، سبب پدید آمدن دو گونه ادبی در ادبیّات آنها شده که در ادب پارسی «ساقینامه» و در ادبیّات عرب «خمریات» نام گرفته است. در این غرض شعری، «شراب» در مفهوم اولیه خود، همان بادۀ انگوری و زمینی است؛ اما در مفهوم ثانویه، به نمادی معنوی برای بیان حال...
full textSurvey of cancer incidence during a 5-year (1998-2002) period in Semnan province
هدیکچ هقباس و فده : ناطرس زا بسانم تاعلاطا اب یم صاخ یئایفارغج هیحان رد فلتخم یاه همانرب ناوت ار یبط یاه یارب لابرغ و نامرد یرگ ) Screening ( هورگ دومن صخشم رطخرپ یاه . نآ زا هک اج گرم نازیم نانمس ناتسا تشادهب زکرم لااب ریم و ی زکرم رد یناقوف شراوگ هاگتسد ناطرس رثا رب ار ی ا هدرک شرازگ ناریا تس . یماـمت تـبث و یـسررب یارـب تفریذپ ماجنا یعماج قیقحت نانمس ناتسا یموب تیعمج نیب رد ناطرس دراوم ...
full textتجلی وحدت در مثنوی مولانا و تائیۀ ابن فارض
ابن فارض از بزرگترین سرایندگان شعر صوفیانه در ادبیات عرب است و مولانا نیز خداوندگار عشق و عرفان در ادبیات فارسی است و زیباترین و مهمترین مضامین عرفانی در اشعار این دو یافت می شود. جهان بینی و نگرش این دو عارفِ بزرگ، با یکدیگر شباهت های قابل توجهی دارد و در بسیاری از موضوعات عرفانی مشابهت و مطابقت تام دارد. زیربنا و شالودۀ اعتقادشان بر وحدت حق و ادراک آن است و هر دو را باید قائل به وحدت شهود دانس...
full textMy Resources
Journal title
volume 11 issue 2
pages 87- 107
publication date 2019-09-23
By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.
Keywords
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023