تبیین تأثیر مُخرّب حسد بر ساحت معرفتی و عاطفی ایمان

Authors

Abstract:

در منابع حدیثی «حسد» به عنوان تخریب‌کننده و از بین برندهٔ ایمان معرفی شده است. این نگرشْ بر خواسته از متون دینی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌، ضمن آن ‌که رابطهٔ معنادار مسائل اخلاقی با مسائل اعتقادی و حوزهٔ باورها را نشان می‎دهد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌، به عنوان یکی از ظرفیت‌های اساسی در اصلاح و بهبود عملکرد اخلاقی افراد - به ‌ویژه دوری از رذیله حسد - به شمار آمده است. در این مقاله - به روش توصیفی – تحلیلی - به تأثیرگذاری این دو حوزهٔ حائز اهمیت پرداخته شده است؛ یکی ساحت ‌شناختی و دیگری ساحت عاطفی و گرایشی. با توجه به این‌که مؤلفه‎های شکل‌دهندهٔ ایمان دو عنصرِ باور قلبی و معرفت‌شناختی است‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌، «حسد» به عنوان یک رذیلهٔ درونی با تأثیر در این دو ساحت معرفتی و عاطفی انسان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌، زمینهٔ تخریب و نابودی ایمان را فراهم می‌آورد. ویژگی حسد که بیانگر اختلال در حوزهٔ عقیده و باور اعتقادی افراد از یک‎سو و بیماری قلبی و روحی افراد از دیگرسوست‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌، می‎تواند به کاهش و فرسایش ایمان اعتقادی و قلبی افراد بیانجامد. نتایج این پژوهش نشان می‎دهد که مبتنی بر معارف قرآنی وحدیثی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌، این رذیلهٔ اخلاقی با سه شاخصهٔ شناختى و سه شاخصهٔ عاطفى‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌، زمینه‌های تخریب ایمان را در انسان فراهم می‌آورد.

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

بررسی تأثیر مؤلفه‎های هوش عاطفی بر رفتارهای کاری مخرب و رفتارهای شهروندی سازمانی

امروزه شواهد حاکی از آن است که هوش به تنهایی نمایان‎گر موفقیت در محیط کار نیست و عواطف و احساسات نقش کلیدی در موفقیت سازمانی به عهده دارند. افراد هوشمند از نظر هیجانی می‎توانند اثربخشی را در تمام سطوح سازمانی گسترش دهند و نقشی مهم در ارتقاء رفتارهای شهروندی سازمانی و تقلیل رفتارهای کاری مخرب ایفا نمایند. جامعه آماری این تحقیق، کارکنان ستادی معاونت نظارت مالی و خزانه داری کل کشور وزارت امور اقتص...

full text

معرفت‌شناسی متداول و محدودیت‌های ذاتی آن برای تحلیل و تبیین اندیشه‌های معرفتی دینی، مثل «ایمان»، «کفر»، «شرک»، و «نفاق»

«اعتقاد» به‌عنوان گرایشی روان‌شناختی به صدق یک قضیه، به اعتباری، دارای دو وجه است: (1) از یک‌سو اعتقاد به یک قضیه با خود پیامدها و لوازمی عملی را به‌همراه می‌آورد. هنگامی که ما واجد یک اعتقاد می‌شویم مقارن با آن گرایش‌های روان‌شناختی دیگری هم در ما پیدا می‌شوند. یک اعتقاد نه تنها می‌تواند رفتاری از ما را تغییر دهد، بلکه بیش از آن زندگی ما را تحت‌تأثیر خود قرار دهد. ما این وجه از اعتقاد را وجه «...

full text

بررسی تأثیر مؤلفه‎های هوش عاطفی بر رفتارهای کاری مخرب و رفتارهای شهروندی سازمانی

امروزه شواهد حاکی از آن است که هوش به تنهایی نمایان‎گر موفقیت در محیط کار نیست و عواطف و احساسات نقش کلیدی در موفقیت سازمانی به عهده دارند. افراد هوشمند از نظر هیجانی می‎توانند اثربخشی را در تمام سطوح سازمانی گسترش دهند و نقشی مهم در ارتقاء رفتارهای شهروندی سازمانی و تقلیل رفتارهای کاری مخرب ایفا نمایند. جامعه آماری این تحقیق، کارکنان ستادی معاونت نظارت مالی و خزانه داری کل کشور وزارت امور اقتص...

full text

مقایسه تأثیر وضعیت طاق باز و دمر بر وضعیت تنفسی نوزادان نارس مبتلا به سندرم دیسترس تنفسی حاد تحت درمان با پروتکل Insure

کچ ی هد پ ی ش مز ی هن ه و فد : ساسا د مردنس رد نامرد ي سفنت سرتس ي ظنت نادازون داح ي سکا لدابت م ي و نژ د ي سکا ي د هدوب نبرک تسا طسوت هک کبس اـه ي ناـمرد ي فلتخم ي هلمجزا لکتورپ INSURE ماجنا م ي دوش ا اذل . ي هعلاطم ن فدهاب اقم ي هس عضو ي ت اه ي ندب ي عضو رب رمد و زاب قاط ي سفنت ت ي هـب لاتـبم سراـن نادازون ردنس د م ي سفنت سرتس ي لکتورپ اب نامرد تحت داح INSURE ماجنا درگ ...

full text

بررسی تأثیر رفتارهای مخرب نظارتی بر تسهیم دانش با توجه به نقش میانجی خستگی عاطفی و نقش تعدیلی عدالت سازمانی

هدف: هدف از اجرای این پژوهش بررسی تأثیر رفتارهای مخرب نظارتی بر تسهیم دانش با توجه به نقش میانجی خستگی عاطفی و نقش تعدیلی عدالت سازمانی در میان کارکنان شرکت برق در شهرستان مشهد است. روش: پژوهش پیش­ رو از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش، از نوع پژوهش‌های توصیفی ـ پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش، کارکنان شرکت برق شهرستان مشهد هستند. با استفاده از روش نمونه‌گیری تصادفی ساده، پرسش‌نامه‌های ...

full text

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


Journal title

volume 3  issue 8

pages  111- 131

publication date 2020-11-21

By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023