بررسی تفاوتهای پاسخ به تحریکات تصویری دارای بار احساسی در زنان و مردان با استفاده از آزمون آماری ویلکاکسون
Authors
Abstract:
بازشناسی احساسات یکی از موضوعات چالشبرانگیز در بین محققان بخصوص در حوزه محاسبات عاطفی محسوب میشود. هرچند موفقیتهایی در این زمینه حاصل شده است، اما هنوز الگوریتمی ارائه نشده که بتواند احساسات بشر را بهطور کامل بازشناسی نماید. یکی از دلایل آن، ممکن است عدم توجه به تفاوت افراد در پاسخدهی به یک محرک عاطفی باشد. از این میان، مهمترین عامل تفاوتهای جنسیتی در پاسخ به احساسات است. مطالعه حاضر با ارائه رویکردی جامع از روشهای تحلیل سیگنال، تفاوتهای جنسیتی را در پارامترهای الکتروکاردیوگرام (ECG)، هدایت الکتریکی پوست (GSR) و پالس انگشت مورد بررسی قرار داده است. سیگنالهای خودمختار 47 دانشجو (میانگین سن: زنان 1.7 ± 21.9 و مردان 1.48 ± 21.1 سال) در هنگام تماشای تصاویر احساسی شادی، غم، ترس و آرامش جمعآوری گردید. طیف وسیعی از ویژگیها از سه سیگنال استخراج شد و تفاوت میان پاسخ سیگنالهای خودمختار زنان و مردان با آزمون آماری ویلکاکسون مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان میدهد که تفاوتهای معناداری میان پاسخهای فیزیولوژیکی زنان و مردان در هنگام تماشای تصاویر احساسی وجود دارد که قابلیت پاسخهای قلبی نسبت به GSR بالاتر است. همچنین، اهمیت و نقش ویژه شاخصهای غیرخطی در تحلیل سیگنالهای حیاتی دو جنس در پاسخ به تصاویر احساسی نشان داده شد. بیشترین تفاوت معنادار در ویژگیهای استخراجشده از دو گروه مربوط به احساس غم بوده است. نتایج این تحقیق، بر نقش جنسیت بهعنوان یک عامل مهم در مسئله بازشناسی احساسات تأکید دارد و پیشنهاد میکند که در هنگام طراحی سیستم بازشناسی احساسات تفاوتهای فردی لحاظ گردد.
similar resources
بررسی تفاوت های پاسخ به تحریکات تصویری دارای بار احساسی در زنان و مردان با استفاده از آزمون آماری ویلکاکسون
بازشناسی احساسات یکی از موضوعات چالش برانگیز در بین محققان بخصوص در حوزه محاسبات عاطفی محسوب می شود. هرچند موفقیت هایی در این زمینه حاصل شده است، اما هنوز الگوریتمی ارائه نشده که بتواند احساسات بشر را به طور کامل بازشناسی نماید. یکی از دلایل آن، ممکن است عدم توجه به تفاوت افراد در پاسخ دهی به یک محرک عاطفی باشد. از این میان، مهم ترین عامل تفاوت های جنسیتی در پاسخ به احساسات است. مطالعه حاضر با ...
full textمقایسه تأثیر وضعیت طاق باز و دمر بر وضعیت تنفسی نوزادان نارس مبتلا به سندرم دیسترس تنفسی حاد تحت درمان با پروتکل Insure
کچ ی هد پ ی ش مز ی هن ه و فد : ساسا د مردنس رد نامرد ي سفنت سرتس ي ظنت نادازون داح ي سکا لدابت م ي و نژ د ي سکا ي د هدوب نبرک تسا طسوت هک کبس اـه ي ناـمرد ي فلتخم ي هلمجزا لکتورپ INSURE ماجنا م ي دوش ا اذل . ي هعلاطم ن فدهاب اقم ي هس عضو ي ت اه ي ندب ي عضو رب رمد و زاب قاط ي سفنت ت ي هـب لاتـبم سراـن نادازون ردنس د م ي سفنت سرتس ي لکتورپ اب نامرد تحت داح INSURE ماجنا درگ ...
full textاثر بربرین در تنظیم آستروسیتهای Gfap+ ناحیه هیپوکمپ موشهای صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین
Background: Diabetes mellitus increases the risk of central nervous system (CNS) disorders such as stroke, seizures, dementia, and cognitive impairment. Berberine, a natural isoquinolne alkaloid, is reported to exhibit beneficial effect in various neurodegenerative and neuropsychiatric disorders. Moreover astrocytes are proving critical for normal CNS function, and alterations in their activity...
full textاثر بربرین در تنظیم آستروسیتهای Gfap+ ناحیه هیپوکمپ موشهای صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین
Background: Diabetes mellitus increases the risk of central nervous system (CNS) disorders such as stroke, seizures, dementia, and cognitive impairment. Berberine, a natural isoquinolne alkaloid, is reported to exhibit beneficial effect in various neurodegenerative and neuropsychiatric disorders. Moreover astrocytes are proving critical for normal CNS function, and alterations in their activity...
full textبررسی نقش میکروتوبولها در پاسخ سلول عصبی به بار انفجاری با استفاده از برهمکنش سیال-جامد
آسیب تروماتیک مغز، بیان آسیب مغزی درنتیجه ترومای ناگهانی است. درک مکانیسم و اثرات چنین خساراتی به مغز جهت درمان صدمات بسیار مهم است. در این تحقیق، یک چارچوب محاسباتی برای به دست آوردن پاسخ سلول عصبی ارائه شده است. سلول عصبی متشکل از سه قسمت هسته، سیتوپلاسم، غشا و همچنین شبکه میکروتوبولها با جهت گیری متفاوت شامل مربعی، ستارهای و جهت گیری تصادفی در نظر گرفته شده است. در مدلسازی موج انفجار از ب...
full textMy Resources
Journal title
volume 47 issue 2
pages 687- 695
publication date 2017-06-22
By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023