بازاندیشی نسبت نظر و عمل در کار معمار، با تکیه بر خوانش گادامر از آراء ارسطو دربارۀ «حکمت عملی»

author

Abstract:

This paper provides answers to one of the most commonly asked questions in architectural education, which is about the lack of coherence resulting in the separation of theory and practice in architecture, by exploring philosophical concepts and assumptions. A look into Aristotle’s views about practice and theory reveals a new meaning of “practice," dimensions of which have been beautifully demonstrated in the concept of “phronesis” or practical wisdom. Gadamer’s analysis of phronesis shows the importance of his view in understanding the relation of the universal and the particular, ergo the relation of theory and practice. Understanding practice as a concept that relies on deliberation and decision corrects our assumption of practice as the mere application of theoretical knowledge, and makes the particular situations in which we, architects, need to make deliberation and decision, a critical point to seek “the relation of theory and practice.” A deep understanding of dynamic situations in the architectural profession suggests that we need an alternate definition for theory, practice, and their relation. If we insist on the familiar meanings of practice and theory and on the application of theoretical knowledge, we can never bridge theory and practice. However, if we deeply understand the dialectics between theory and practice and between the universal and the particular that exists in moments of deliberation and decision, we can finally say that we have filled the fracture between theory and practice.

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

حکمت عملی از نظر آکویناس

آکویناس بر این باور بود که طبیعت انسان مشتمل بر غایاتی ذاتی است که از نظمی پیروی می‌کنند که وی آن را قانون طبیعی می‌نامید. از نظر وی هم عقل نظری و هم عقل عملی دارای مبادی بدیهی‌ای هستند که بی نیاز از اثبات هستند. برخی در عقل عملی آکویناس میان دو زمینه اکتشافی و توجیهی تمایز قائل شده اند؛ زمینه اکتشافی سیندرسیس و زمینه توجیهی عاقبت‌اندیشی است. آکویناس بر این باور است که سیندرسیس غایت را برای فضا...

full text

شکوفندگی انسانی از دیدگاه فوت با نظر به آراء ارسطو

اخلاق فضیلت ارسطویی اخلاقی غایتگرا بود، بدین معنی که هدف از کسب فضایل اخلاقی را دستیابی انسان به سعادت یا اودایمونیا می­دانست. بهترین تعبیری که از اودایمونیا صورت پذیرفته است شکوفندگی انسانی است که محور اصلی اخلاق ارسطو و نیز فیلسوفان معاصر قائل به اخلاق فضیلت را شکل می­دهد. تحلیل ارسطو از شکوفندگی انسانی که در بافتی زیست­محور صورت می­گیرد، مبتنی بر مفهوم ارگون یا کارکرد است. از این حیث ارسطو د...

full text

تبیین رابطة بین نظر و عمل در سیر معرفتیِ فطرت معمار مسلمان در ساختار فتوت‌نامه‌ها با تکیه بر رویکرد نظام‌محور

هدف: پژوهش حاضر به دنبال راهکارهای معرفتی در نظام معرفتی آثار معماری گذشتگان بود؛ زیرا به نظر می‌رسید معماری اسلامی در دوران معاصر با وجود کثرت مبانی نظری، در مقام اجرا عقیم مانده است. روش: پژوهش حاضر با روش تحلیلی- تفسیری و با روش کدگذاری سه مرحل...

full text

مقایسه تأثیر وضعیت طاق باز و دمر بر وضعیت تنفسی نوزادان نارس مبتلا به سندرم دیسترس تنفسی حاد تحت درمان با پروتکل Insure

کچ ی هد پ ی ش مز ی هن ه و فد : ساسا د مردنس رد نامرد ي سفنت سرتس ي ظنت نادازون داح ي سکا لدابت م ي و نژ د ي سکا ي د هدوب نبرک تسا طسوت هک کبس اـه ي ناـمرد ي فلتخم ي هلمجزا لکتورپ INSURE ماجنا م ي دوش ا اذل . ي هعلاطم ن فدهاب اقم ي هس عضو ي ت اه ي ندب ي عضو رب رمد و زاب قاط ي سفنت ت ي هـب لاتـبم سراـن نادازون ردنس د م ي سفنت سرتس ي لکتورپ اب نامرد تحت داح INSURE ماجنا درگ ...

full text

بررسی نسبت نظر و عمل ابن سینا در مقایسه با ارسطو

فیلسوفانی مانند ارسطو و ابن‌سینا اندیشه‌ورزی را بالاترین فعالیت سعادت برای آدمی می‌دانستند. پرسش این است رابطه اندیشه و تأمل نظری با عمل چگونه است؟ بر اساس دیدگاه ایندو اندیشمند رابطه نظر و عمل در چه زمینه‌هایی مطرح می‌شود؟ آیا ابن سینا صرفا شارح ارسطو است یا آراء او را بسط نیز داده است؟ اگر بسط داده آیا در همه جوانب بسط داده یا در جوانبی آنرا مغفول گذاشته است؟ «نسبت علی» نظر و عمل در ارسطو و ا...

full text

شکوفندگی انسانی از دیدگاه فوت با نظر به آراء ارسطو

اخلاق فضیلت ارسطویی اخلاقی غایتگرا بود، بدین معنی که هدف از کسب فضایل اخلاقی را دستیابی انسان به سعادت یا اودایمونیا می­دانست. بهترین تعبیری که از اودایمونیا صورت پذیرفته است شکوفندگی انسانی است که محور اصلی اخلاق ارسطو و نیز فیلسوفان معاصر قائل به اخلاق فضیلت را شکل می­دهد. تحلیل ارسطو از شکوفندگی انسانی که در بافتی زیست­محور صورت می­گیرد، مبتنی بر مفهوم ارگون یا کارکرد است. از این حیث ارسطو د...

full text

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


Journal title

volume 1  issue 12

pages  133- 157

publication date 2018-02

By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.

Keywords

No Keywords

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023