استفاده از سه روش نزدیکترین همسایه، تابع k رایپلی و میانگین مربعات در تعیین الگوی پراکنش گونه تاغ (haloxylon ammodenderon c.a.mey) در منطقه حفاظت شده سیاه کوه استان یزد
Authors
abstract
جوامع تاغ (haloxylon sp.) پوشش های درختچه ای مهمی در مناطق بیابانی ایران هستند که مطالعه خصوصیات آنها به ویژه در مورد تراکم و الگوی پراکنش با توجه به نقش فوق العاده شان در حفاظت خاک و ایجاد بستر حیات وحش بسیار قابل توجه می باشد. در این مطالعه یک قطعه 10 هکتاری درختچه زار طبیعی تاغ در منطقه حفاظت شده سیاه کوه استان یزد انتخاب و در قالب 111 کوادرات 30×30 متری به طور کامل مورد اندازه گیری قرار گرفت. در این کوادرات ها علاوه بر نوع گونه، قطرهای بزرگ و کوچک تاج و موقعیت مکانی تمامی پایه ها از طریق اندازه گیری فاصله و آزیموت آنها نسبت به یکی از گوشه های هر کوادرات، ثبت گردید. سپس به کمک نرم افزار arcmap نقشه موقعیت مکانی درختان ترسیم و الگوی پراکنش با سه روش نزدیکترین همسایه، تابع k رایپلی و میانگین مربعات که حالتی از روش کوادرات واریانس است، تعیین شد. براساس نتایج روش نزدیکترین همسایه، الگوی پراکنش پایه ها در این جوامع تصادفی (random) است. دو روش دیگر نیز نشان دادند که الگو تصادفی بوده و با افزایش فاصله از پایه ها به بیش از 10 متر، تجمعی (کپه ای) می شود. از برآیند این سه روش، الگوی پراکنش تصادفی ارزیابی می گردد که با افزایش مقیاس (فاصله از پایه ها) به سمت حالت کپه ای تمایل پیدا می کند. به نظر می رسد شرایط یکنواخت رویشگاهی در این منطقه، مهمترین عامل ایجاد الگوی تصادفی در مقیاس کوچک برای درختچه های تاغ بوده است. در مقیاس بزرگتر درختچهها در فواصل دور از کویر تراکم بیشتری داشته و الگو به سمت کپهای تغییر مییابد.
similar resources
استفاده از سه روش نزدیکترین همسایه، تابع K رایپلی و میانگین مربعات در تعیین الگوی پراکنش گونه تاغ (Haloxylon ammodenderon C.A.Mey) در منطقه حفاظتشده سیاهکوه استان یزد
جوامع تاغ (Haloxylon sp.) پوششهای درختچهای مهمی در مناطق بیابانی ایران هستند که مطالعه خصوصیات آنها بهویژه در مورد تراکم و الگوی پراکنش با توجه به نقش فوقالعادهشان در حفاظت خاک و ایجاد بستر حیاتوحش بسیار قابل توجه میباشد. در این مطالعه یک قطعه 10 هکتاری درختچهزار طبیعی تاغ در منطقه حفاظت شده سیاهکوه استان یزد انتخاب و در قالب 111 کوادرات 30×30 متری بهطور کامل مورد اندازهگیری قرار گر...
full textبرخی ویژگیهای اکوفیزیولوژیک گونه سیاه تاغ (Haloxylon aphyllum) در استان یزد
The adaptability of Haloxylon appilium to adverse environmental conditions and especially its capability for an appropriate establishment in saline and desert soils has introduced this plant as a suitable means for biological methods to stabilize sand dunes, control erosion and prevent desertification in arid regions. In order to evaluate the ecophysiological characteristics of Haloxylon appili...
full textمقایسة شاخص های فاصله ای و مبتنی بر کوادرات در تعیین الگوی پراکنش تاغ (منطقه سیاه کوه یزد)
با توجه به اینکه مساحت قابل توجهی از بیابان های مرکزی کشور زیر پوشش گونه های مختلف تاغ قرار دارد، هرگونه مطالعه در مورد این گیاهان مقاوم حائز اهمیت زیادی است. در این راستا دو نقطه از جنگلهای تاغ، هر یک به مساحت 30 هکتار انتخاب و از طریق اندازه گیری فاصله و آزیموت، موقعیت مکانی کلیه پایه ها ثبت گردید. با کمک نرم افزار gis arc نقشه موقعیت مکانی پایه ها ترسیم و در هر بخش 35 قطعه نمونه 10 آری به ص...
full textکاربرد تابع K رایپلی در آشکار سازی الگوی پراکنش مکانی گونه ملج در جنگل آموزشی و پژوهشی خیرود نوشهر
یکی از مهمترین جنبههای ساختاری یک توده جنگلی، الگوی مکانی درختان میباشد که در توصیف اکوسیستمهای جنگلی و مدیریت پایدار آن نقش مهمی ایفا می نماید. نظر به این که بیماری مرگ نارون و قطع بی¬رویه درختان ملج، موجودیت این گونه را تهدید می¬نماید، این مطالعه سعی دارد تا با بررسی الگوی مکانی به مدیریت حفاظتی این گونه ارزشمند برای جلوگیری از انقراض آن و همچنین احیای آن کمک نماید. مطالعه حاضر در بخش نم ...
full textاثر بربرین در تنظیم آستروسیتهای Gfap+ ناحیه هیپوکمپ موشهای صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین
Background: Diabetes mellitus increases the risk of central nervous system (CNS) disorders such as stroke, seizures, dementia, and cognitive impairment. Berberine, a natural isoquinolne alkaloid, is reported to exhibit beneficial effect in various neurodegenerative and neuropsychiatric disorders. Moreover astrocytes are proving critical for normal CNS function, and alterations in their activity...
full textاثر بربرین در تنظیم آستروسیتهای Gfap+ ناحیه هیپوکمپ موشهای صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین
Background: Diabetes mellitus increases the risk of central nervous system (CNS) disorders such as stroke, seizures, dementia, and cognitive impairment. Berberine, a natural isoquinolne alkaloid, is reported to exhibit beneficial effect in various neurodegenerative and neuropsychiatric disorders. Moreover astrocytes are proving critical for normal CNS function, and alterations in their activity...
full textMy Resources
Save resource for easier access later
Journal title:
تحقیقات جنگل و صنوبر ایرانجلد ۱۹، شماره ۳، صفحات ۳۶۹-۳۵۶
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023