ارزیابی اثر مخارج تبلیغات بر تقاضا و سود محصولات صنعت نساجی و پوشاک ایران

امروزه تبلیغات به عنوان یکی از ابزارهای مهم جهت افزایش سود و تقاضای محصولات در تدوین استراتژی های بازاریابی شناخته می شود. هدف اصلی مقاله حاضر بررسی تاثیر تبلیغات و قیمت بر میزان تقاضا و سود در صنعت نساجی و پوشاک ایران با استفاده از یک الگوی پانل می باشد. برای این منظور از داده های سالانه 1374 تا 1386 مربوط به 12 کد چهار رقمی در زیر بخش های صنعت منسوجات و پوشاک استفاده شده است. نتایج تخمین الگوی دورفمن- اشتاینر بیانگر تاثیر مثبت و معنی دار هزینه های تبلیغات، درآمد و میزان تقاضای دوره قبل و تاثیر منفی شاخص قیمت بر میزان تقاضای محصولات صنعت نساجی و پوشاک است. مقدار کشش قیمتی تقاضا بیانگر بی کشش بودن تقاضا و مقدار کشش درآمدی بیانگر ضروری بودن کالاهای صنعت نساجی و پوشاک در سبد مصرفی خانوارهای ایرانی است. نتایج تخمین تابع سود چمبرلین بیانگر وجود ارتباط مثبت بین سود و هزینه های تبلیغات در صنعت مورد نظر است. بدین گونه که افزایش هزینه های تبلیغات، هرچند با نرخ ناچیزی، موجب افزایش سودآوری در این صنعت می گردد. این نتیجه از نقطه نظر طراحی استراتژی های بازاریابی و تدوین آمیزه بازاریابی برای بنگاه های فعال در این صنعت می تواند حائز اهمیت باشد