مطابقه، مقوله ای معنامند در ساخت غیرشخصی: تحلیلی در چارچوب دستور شناختی

Authors

سحر بهرامی خورشید

استادیار گروه زبانشناسی دانشگاه تربیت مدرس ارسلان گلفام

دانشیار گروه زبانشناسی، دانشگاه تربیت مدرس صدیقه سعیدی زاده

دانشجوی کارشناسی ارشد رشته زبانشناسی، دانشگاه تربیت مدرس

abstract

پژوهش حاضر به بررسی و تحلیل یک نوع از ساخت­های غیرشخصی معلوم در زبان فارسی در چارچوب انگارۀ دستور شناختی می­پردازد. این نوع ساخت خود مشتمل بر دو نمونه است. هر دو نمونه دو بند پایه و پیرو دارند که بند اول در هر دو فاقد سازه­ای در جایگاه فاعل است. علاوه بر این، فعل بند اول همیشه به صورت سوم شخص مفرد می­آید، در حالی که فعل در زبان فارسی بدون هیچ گونه محدودیتی در هر شش صیغه صرف می­شود. این واقعیت در حالی است که در اغلب پژوهش­های زبان­شناختی چنین فرض می­شود که مطابقه در زبان مقوله­ای صرفاً دستوری است و ظهور آن در سطح جمله هیچ پایگاه معنایی ندارد. در پاسخ به چنین دیدگاهی، در این پژوهش تحلیلی از مطابقۀ سوم شخص مفرد در یکی از انواع ساخت­های غیرشخصی در زبان فارسی در قالب انگارۀ دستور شناختی ارائه می­شود. نتایج این پژوهش نشان می­دهد که در ساخت­های غیرشخصی مورد نظر ما برجسته­ترین سازه که به عنوان فاعل (tr) قلمداد می­شود، موقعیت­فاعل است که نمایانگر موقعیتی عام و فراگیر است که رویداد یا حالت مورد نظر درون آن روی می­دهد. همچنین نشان داده خواهد شد که حضور نشانۀ سوم شخص مفرد در این ساخت­ها پدیده­ای قراردادی نیست، بلکه با موقعیت انتزاعی موجود در جمله (موقعیت­فاعل) مطابقت می­نماید. از همین روی، مطابقه را در ساخت­های غیرشخصی زبان فارسی مقوله­ای معنامند و نه صرفاً دستوری تلقی می­نماییم.

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

مطابقه، مقوله‌ای معنامند در ساخت غیرشخصی: تحلیلی در چارچوب دستور شناختی

پژوهش حاضر به بررسی و تحلیل یک نوع از ساخت­های غیرشخصی معلوم در زبان فارسی در چارچوب انگارۀ دستور شناختی می­پردازد. این نوع ساخت خود مشتمل بر دو نمونه است. هر دو نمونه دو بند پایه و پیرو دارند که بند اول در هر دو فاقد سازه­ای در جایگاه فاعل است. علاوه بر این، فعل بند اول همیشه به صورت سوم شخص مفرد می­آید، در حالی که فعل در زبان فارسی بدون هیچ گونه محدودیتی در هر شش صیغه صرف می­شود. این واقعیت د...

full text

بررسی ساخت موضوعی اسم فعل‌ها در چارچوب دستور واژی- نقشی

هدف از نگارش این مقاله توصیف ساخت موضوعی اسم فعل‌ها در چارچوب دستور واژی- نقشی می‌باشد.نگارندگان در این مقاله به بررسی چگونگی نمود نقش‌های معنایی یک فعل در ساخت نحوی اسم فعل مشتق از آن فعل که حاصل فرایند اسم‌سازی هستند، می‌پردازند.تحلیل داده‌ها نشان می‌دهد که اصول انطباق در دستور واژی- نقشی به خوبی پیش‌بینی می‌کند که در زبان‌ فارسی نقش معنایی عامل در اسم فعل‌های متعددی به صورت نقش نحوی متممی و ...

full text

اثر بربرین در تنظیم آستروسیتهای Gfap+ ناحیه هیپوکمپ موشهای صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین

Background: Diabetes mellitus increases the risk of central nervous system (CNS) disorders such as stroke, seizures, dementia, and cognitive impairment. Berberine, a natural isoquinolne alkaloid, is reported to exhibit beneficial effect in various neurodegenerative and neuropsychiatric disorders. Moreover astrocytes are proving critical for normal CNS function, and alterations in their activity...

full text

اثر بربرین در تنظیم آستروسیتهای Gfap+ ناحیه هیپوکمپ موشهای صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین

Background: Diabetes mellitus increases the risk of central nervous system (CNS) disorders such as stroke, seizures, dementia, and cognitive impairment. Berberine, a natural isoquinolne alkaloid, is reported to exhibit beneficial effect in various neurodegenerative and neuropsychiatric disorders. Moreover astrocytes are proving critical for normal CNS function, and alterations in their activity...

full text

ساختهای غیرشخصی مرخم در زبان فارسی: رویکردی شناختی

پژوهش حاضر به بررسی و چگونگی ساخت­های غیرشخصی مرخم در زبان فارسی در چارچوب انگاره دستور شناختی می­پردازد. این نوع از ساخت­ها از یک فعل وجهی و یک مصدر مرخم تشکیل شده­اند. دستور شناختی به دو نوع فعل وجهی ریشه­ای و معرفتی قائل است. در این پژوهش مشخص شد که افعال وجهی به کار رفته در ساخت­های غیرشخصی زبان فارسی از نوع افعال وجهی ریشه­ای می­باشند که گوینده و مخاطب مشخصی ندارند. از آنجا که جایگاه فاعل ...

full text

ساخت اضافۀ ملکی در زبان فارسی: تحلیلی از منظر دستور ساخت

زبان‌شناسیِ شناختی، شاخه‌ای است که به مطالعۀ زبان به‌منزلۀ بخشی از قوه شناخت می‌پردازد؛ ازاین‌رو، بسیاری از پژوهشگرانِ حوزه‌های زبان‌شناسی، علوم‌شناختی، عصب‌شناسی زبان به آن توجه ویژه‌ای داشته‌اند. دستور ساخت، یکی از دستورهای شناختی است که همچون زبان‌شناسی شناختی، قوۀ شناخت را مبدأ تحلیل قرار داده است. به دلیل اینکه این دستور، برخلاف دستورهای پیشین، تمام واحدهای زبانی اعم از کلیات و استثنائات را ...

full text

My Resources

Save resource for easier access later


Journal title:
مطالعات زبان و گویش های غرب ایران

جلد ۲، شماره ۷، صفحات ۱-۲۹

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023