نام پژوهشگر: سمیه اصغری

مطالعه تکوین دانه گرده در گونه خارخسک
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده علوم طبیعی 1389
  سمیه اصغری   محبوبه علی اصغرپور

دانه گرده یا گامتوفیت نر، یک ساختار میکروسکوپی است که مراحل نموی خود را در بساک پرچم کامل می کند و نقش مهمی در چرخه تولیدمثلی گیاهان عالی ایفا می کند. از اینرو، تعداد زیادی از مطالعات بر روی نمو دانه گرده متمرکز شده اند. گونه خارخسک گیاهی یکساله از خانواده اسپند است که بومی نواحی گرمسیری و معتدل گرم در جنوب اروپا و آسیا، سراسر آفریقا و استرالیا می باشد. هدف از این پژوهش بررسی سیتولوژیکی تکوین بساک و دانه گرده در خارخسک می باشد. بدین منظور جوانه ها و گل های خارخسک در مراحل مختلف نمو بساک جمع آوری و بلافاصله در فیکساتیو مناسب تثبیت شدند. نمو بساک و دانه گرده پس از رنگآمیزی متعارف، با استفاده از میکروسکوپ نوری، انعکاسی، فلورسنس و الکترونی گذاره مورد مطالعه قرار گرفت. بر اساس نتایج بدست آمده بساک متشکل از چهار کیسه گرده است و نمو دیواره آن از نوع اولیه می باشد که شامل یک لایه اپیدرمی، یک لایه آندوتسیومی، دو لایه میانی و تپتوم می باشد. تپتوم از نوع ترشحی است و سلول های تپتومی تک هسته ای می باشند و در یک لایه قرار می گیرند. میوز سلول های مادر میکروسپور از نوع همزمان و تتراد میکروسپورها از نوع تتراهیدرال می باشد. دانه های گرده کروی شکل و دارای منافذ متعدد در تمام سطح خود می باشند و در مرحله سه سلولی از بساک آزاد می شوند.

بررسی تنوع ژنتیکی برخی از ارقام گندم نان با استفاده از نشانگرهای ریزماهواره و برخی صفات فیزیولوژیک تحت تنش سرمای بهاره
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده کشاورزی 1391
  سمیه اصغری   رضا قلی میرفخرایی

مدیریت ذخایر ژنتیکی و در این راستا، آگاهی از تنوع ژنتیکی اصول مهم پروژه های به‏نژادی می باشند. گیاهان غالباً در معرض طیفی از تنش‏های محیطی، زیستی و غیر‏زیستی، هستند که بر میزان رشد و عملکرد آن‏ها می‏توانند موثر باشند. تنش دماهای پایین تولید غلات را در مناطق سرد و فراسرد محدود می کند و در بعضی از سال‏ها خسارات فراوانی وارد می سازد. با پایان یافتن فصل سرما و ادامه رشد گندم با شروع فصل بهار، تحمل این گیاه به دماهای پایین به تدریج کاهش پیدا می کند. لیکن هر یک از مراحل رشد در این بخش از حیات گیاه ممکن است با نوعی دیگر از مدل‏های کاهش دما که از آن به کاهش سریع دما در فصل بهار و یا به طور خلاصه "سرمای بهاره" نام برده می شود، مواجه گردد و در نتیجه بعضی از قسمت های گیاه متناسب با مرحله رشدی صدمه ببیند، که اگر این تنش در دوره زایشی گیاه واقع شود، کاهش در محصول این گیاه استراتژیک اجتناب ناپذیر خواهد بود. در این تحقیق که بخشی از یک برنامه به نژادی می باشد، تنوع ژنتیکی 20 رقم گندم نان با استفاده از نشانگرهای مولکولی و صفات فیزیولوژیک مرتبط با تحمل به تنش سرمای بهاره، اسید‏آمینه پرولین و قند فروکتان، بررسی گردید. برای صفات فیزیولوژیک، گیاهان در مرحله خوشه رفتن و معادل با کدهای زیداکی 50 الی 68، به طور مصنوعی در معرض تنش‏های دمایی در سطوح °c8 ( به عنوان شاهد)، °c2، °c0 و °c2- در یک آزمایش فاکتوریل، فاکتور دما در 4 سطح و فاکتور ژنوتیپ در 20 سطح و در قالب طرح کاملاً تصادفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که اثر متقابل رقم در سرما در هر دو صفت در سطح احتمال 5 درصد و 1 درصد معنی دار بود. بررسی تنوع ژنتیکی در بخش مولکولی با استفاده از 9 جفت نشانگر ریز‏ماهواره انجام شد که 8 جفت از آغازگرها توانستند چند شکلی مطلوبی را ظاهر سازند. تعداد آلل‏های تولید شده به ازای هر آغازگر از 1 تا 4 متغیر بود. میانگین تعداد آلل در هر لوکوس 75/2 و در مجموع 22 آلل شناسایی شد. میزان محتوای اطلاعات چند شکلی از 27/0 تا 83/0 متغیر بوده و میانگین آن برابر 53/0 بود. فواصل ژنتیکی با استفاده از ضرایب تشابه دایس محاسبه گردیده و تجزیه خوشه ای با استفاده از الگوریتم دورترین همسایه یا همبستگی کامل انجام گرفت و بدین ترتیب 20 رقم مورد بررسی در 4 گروه قرار گرفتند. تجزیه به مولفه های اصلی نیز 5 مولفه را مشخص نمود که در مجموع توانستند بیش از 62% از کل تغییرات را توجیه کنند. برای تعیین ازتباط بین داده های مولکولی و فیزیولوژیکی از روش تجزیه ارتباطی که بر اساس روش رگرسیون گام به گام عمل می کند، استفاده گردید که نتایج آن ارتباط معنی دار 3 نشانگر از سری xgwm و به شماره های 55، 194 و 192 با مقدار پرولین و 6 نشانگر از همان سری مذکور و به شماره های 495، 194 و 55 در شرایط شاهد و شماره های 495، 194 و610 در شرایط تنش °c2- با مقدار قند فروکتان به عنوان نشانگرهای آگاهی بخش به اثبات رساند. سرانجام بر اساس تحقیق حاضر، در ویژگی پرولین ارقام سرداری و فلات به ترتیب دارای کمترین و بیشترین مقدار و در ویژگی مقدار قند فروکتان ارقام مهدوی و تجن به ترتیب دارای کمترین و بیشترین مقدار شناسایی شدند.

ارزیابی خصوصیات مهندسی خاک های گچ دار جنوب مشهد
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم 1393
  سمیه اصغری   محمد غفوری

خاک های گچی چنانچه به عنوان پی در پروژه های مهندسی از قبیل جاده، ساختمان وسازه های دیگر به کار برده شوند به عنوان خاک های مسأله دار problematic soils)) محسوب می شوند. یکی از مشکلات خاک های گچی انحلال پذیری آنها می باشد. این خاک ها در حالت خشک مقاوم و دارای خصوصیات مهندسی مناسبی هستند.چنانچه املاح موجود در این خاک ها پس از اشباع شدن توسط آب باران یا بالا آمدن سطح آب زیرزمینی شسته شوند، سازه های ساخته شده برروی آن ها دچار پدیده نشست می شوند.در طول دهه های اخیر ساختمان های ساخته شده در منطقه جنوب مشهد به طور گسترده با این مشکل مواجه بوده اند. از آنجایی که ترکیب شیمیایی و خصوصیات مهندسی این خاک ها بدلیل انحلال پذیری گچ در طول زمان متغیر است، تحقیق حاضر کوششی در جهت تعیین خصوصیات شیمیایی و مهندسی خاک های انحلال پذیر منطقه و تغییرات آن طی فرآیند آبشویی است. در ابتدا 38 نمونه از قسمت های مختلف موجود در منطقه برداشته و آزمایشات شیمیایی مربوطه انجام شده و با استفاده از نتایج شیمی این نمونه ها واطلاعات حاصل از 511 گمانه موجود در منطقه نقشه پهنه بندی گچ و سولفات منطقه ترسیم گردید.سپس 7 نمونه خاک با مقادیر گچ مختلف انتخاب گردید و آزمایش های تکمیلی بر روی این نمونه ها مشتمل بر 4 قسمت ازجمله، آزمایش های هیدرولیکی(نفوذپذیری - انحلال پذیری)، آزمایش های شیمیایی(تجزیه شیمیایی خاک،تعیین میزان tds،کلسیم(calcium hardness) ،کلر آب نشتی) ،آزمایش های فیزیکی (دانه بندی،حدودآتربرگ ،تعیین وزن مخصوص)،آزمایش های مکانیکی (تحکیم، برش مستقیم)انجام گردید. تغییرات هرکدام از پارامتر های مذکور طی فرآیند آبشویی 5روزه بررسی گردید.با توجه به نتایج آزمایش های انجام شده تغییر ضریب نفوذپذیری و غلظت املاح خاک های گچی در مراحل اولیه آزمایش زیاد بوده اما به تدریج کاهش یافته و نهایتاً به مقدار ثابتی میل میکند .همچنین شاخص تراکم پذیری (cc)افزایش در حالی که شاخص تورم(cs)کاهش یافت .در طول آبشویی مقاومت برشی نیز کاهش یافت که این کاهش به از بین رفتن چسپندگی بدلیل از دست رفتن مواد سیمانی طی آبشویی نسبت داده می شود.