نام پژوهشگر: محمدرضا صبور
الهه خسروی حسن قاسم زاده
آلودگی خاک و آب های زیرزمینی به مواد ارگانیک و سمی یک مشکل شایع محیط زیستی است. در این میان محصولات نفتی یکی از مهمترین آلوده سازهای محیط زیست محسوب می شود. مهمترین نگرانی در مورد محصولات نفتی مربوط به اثرات مضر آنها بر سلامتی و همچنین اکولوژی خاک در طی تمام مراحل پالایش، حمل و نقل و بهره برداری می باشد. با این وجود مساله آلودگی خاک در اثر نشت مواد نفتی از لحاظ ژئوتکنیکی نیز حائز اهمیت است. هر روز مقادیر زیادی گازوئیل به عنوان سوخت مصرف می شود از این رو مخازن بسیار زیادی به نگهداری این محصول نفتی اختصاص داده شده است. نشت از مخازن باعث ایجاد حجم عظیمی از خاک آلوده می گردد. در اثر فرآیندهای فیزیکی_شیمیایی که بین آلاینده و خاک رخ می دهد، رفتار ژئوتکنیکی خاک تغییر می کند. این امر می تواند باعث کاهش ظرفیت باربری خاک گردد و بنابراین پایداری مخزن به خطر افتاده و در اثر آسیب وارده به مخزن و به دلیل نشت مقادیر زیادی آلاینده، خاک و آب زیرزمینی آلوده می گردد. بنابراین ضرورت بررسی نحوه ی تغییر رفتار خاک در اثر آلودگی احساس می شود علاوه بر این هزینه پاکسازی و بازیابی خاک های آلوده بسیار هنگفت است و اگر بتوان به نحوی از این خاک ها به عنوان مصالح استفاده کرد صرفه اقتصادی به همراه دارد. این پژوهش برای مطالعه ی روش هایی برای استفاده از خاک های آلوده در بستر راه نیز الزامی است. بررسی اثر آلاینده های نفتی بر پایداری بستر سازه ها با انجام مطالعات گسترده ی آزمایشگاهی میسر می بود. با مطالعه پژوهش های پیشین دیده شد که اکثر مطالعات در این زمینه در مورد خاک ماسه ای و نفت خام صورت گرفته است و در مورد اثر گازوئیل بر ویژگی های ژئوتکنیکی خاک رس پژوهشی انجام نشده است. در این پایان نامه، مجموعه ی کاملی از آزمایشات مکانیک خاک شامل برش مستقیم، تک محوری، تحکیم و حدود اتربرگ بر روی نمونه های آلوده و تمیز خاک کائولینیت انجام شد و در انتها برای بررسی پایداری بستر مخازن با استفاده از نرم افزار plaxis دوبعدی که از روش اجزا محدود استفاده می کند، ظرفیت باربری آنها با استفاده از نتایج آزمایش برش مستقیم بدست آمد. خاک مورد استفاده تولیدی شرکت خاک چینی ایران بوده که با درصدهای مختلف گازوئیل مخلوط شد و در دمای 30 درجه به منظور جذب کامل آلاینده توسط ذرات رس، به مدت 10 روز نگهداری شد و سپس مورد آزمایش قرار گرفت. نتایج آزمایشات برش مستقیم نشان می دهد با افزایش میزان آلاینده ها، میزان چسبندگی افزایش و زاویه ی اصطکاک داخلی خاک کاهش می یابد. افزایش میزان آلاینده ها تا در صد مشخصی باعث افزایش مقاومت تک محوری و دامنه خمیری خاک، می گردد. میزان نشست خاک در اثر آلودگی به گازوئیل کاهش می یابد و امکان ایجاد نشست نامتقارن بدلیل ویژگی های متفاوت تراکم پذیری در اثر نشت آلاینده از مخزن ها محتمل است از این رو امکان به خطر افتادن پایداری سازه وجود دارد. خروجی نرم افزار plaxis نشان می دهد که ظرفیت باربری خاک در اثر آلوده شدن با گازوئیل افزایش می یابد. روند مشاهده شده نشان می دهد که به دلیل افزایش مقاومت برشی خاک در اثر آلوده شدن امکان استفاده از این خاک ها به عنوان مصالح مناسب به نظر می رسد و باید تحقیقات بیشتری در این رابطه انجام شود.
پیمان اردستانی محمدرضا صبور
در صنعت بتن، کاهش عیار سیمان و افزایش دوام دو موضوع اساسی است که ازجمله سرفصلهای مهم بحث «بتن و محیط زیست» یا «بتن و توسعه پایدار و درخور» تلقی می گردد. از سوی دیگر، با ظهور فناوری نانو در سالهای اخیر، تلاش گسترده ای برای استفاده از نانومواد و نیز نانوذرات در بتن انجام شده است تا با استفاده از آنها بتوان درجهت کاهش عیار سیمان در بتن و نیز افزایش دوام آن، گام موثری برداشت. یکی از نانوذرات مهمی که اخیرا استفاده از آن در بتن مورد بررسی و تحقیق قرارگرفته است نانوسیلیس می باشد. در این تحقیق «میزان کاهش عیار سیمان و افزایش دوام» ناشی از بکارگیری نانوسیلیس در بتن مورد بررسی قرار گرفته است. در این تحقیق، «مقاومت فشاری» و «نفوذپذیری در برابر یون کلرید» بتن حاوی نانوسیلیس در کنار بتن هایی با عیارهای مختلف سیمان مورد مطالعه قرارگرفته است و سپس براساس نتایج بدست آمده، مقدار کاهش عوارض زیست محیطی و شاخص های کمی مرتبط، در برخی موارد بصورت پارامتری محاسبه شده است. براساس نتایج این تحقیق، کاهش عوارض زیست محیطی ناشی از کاهش عیار سیمان، در اثر افزایش مقاومت فشاری، درحدود 9/17 درصد است. همچنین میزان کاهش عوارض دراثر افزایش دوام و کاهش نفوذپذیری، بشرط استفاده از نانوسیلیس در بتن، تنها به ازای یکسال بکارگیری، در دوره زمانی 50 ساله، برابر 45/0 درصد در سال خواهد بود. این تحقیق در کنار کارهای تحقیقاتی برخی دیگر از پژوهشگران، بار دیگر نشان می دهد که اولا استفاده از مقادیر بالای سیمان در مخلوطهای بتنی، در بیشتر موارد، نه تنها کمکی به بهبود ویژگیهای بتن نمی نماید بلکه می تواند کاملا در جهت عکس عمل نماید. ثانیا کاهش نفوذپذیری بتن حاوی نانوسیلیس در مقایسه با طرح شاهد، کاملا آشکار است.
ملیکا انصاری محمدرضا صبور
سیستم جمع آوری پسماند از جمله پرهزینه ترین الما ن های مدیریت زایدات شهری بوده و بدلیل نیازمندی آن به مصرف مقادیر بالایی از سوخت های فسیلی، بررسی میزان انرژی مصرفی و انتشارات تولیدی در این بخش از جمله چالش های پیش روی مدیریت جامع پسماند شهری بشمار می رود. به منظور تعیین میزان مصرف سوخت و پیرو آن، برآورد انتشارات خروجی از سیستم جمع آوری زایدات، در این تحقیق پس از بررسی نوع و تعداد ماشین های جمع آوری فعال در ایستگاه انتقال پسماند در شهر تهران، تعداد سرویس های جمع آوری و وزن زائدات جمع شده توسط آنها در سه دسته ماشین شامل نیسان، ایسوزو و بادسان، با انجام مطالعات میدانی با مراجعه حضوری و تکمیل پرسشنامه موضوعی و با استفاده از ضرایب موجود در گزارش ipcc تعیین گردید. در نهایت با انجام محاسبات لازم میزان مصرف انرژی و نیز فاکتور تولید انتشارات گلخانه ای برحسب گرم co2 معادل بر کیلوگرم پسماند برآورد گردید. علاوه بر اندازه گیری دو اثر فوق، در این پایان نامه با بررسی میزان مصرف سوخت وسایل نقلیه جمع آوری، سن آنها، مسافت طی شده توسط هر کدام از ماشین ها در شبانه روز، مسیر جمع آوری، طول معابر و چگالی سطحی پسماند محدوده مورد مطالعه، به کمک نرم افزار sigmaplot، فرمول هایی جهت برآورد طول حقیقی جمع آوری پسماند، میزان مصرف انرژی و میزان انتشار گازهای گلخانه ای با هدف استفاده از آنها در مدیریت زائدات در سایر کلان شهرهای کشور، تهیه گردید.
مینا یکه لر محمدرضا صبور
به هر میزان که مقاومت و دوام سازه های بتنی افزایش یابد، از یکسو شاهد کاهش مصرف انرژی و مواد خام بوده و از سوی دیگر افزایش عمر مفید سازه موجب کاهش حجم ضایعات ساختمانی در بازه های زمانی طولانی خواهد گردید.پوزولان ها از جمله موادی می باشند که با کاهش نفوذپذیری بتن، دوام آن را افزایش می دهند.در این میان نانوسیلیس یکی از متداول ترین موادیاستکه با توجه به خاصیت پوزولانی بالای آنباعث کاهش عیار سیمان و افزایش مقاومت و دوام بتن می شود.از آنجا که استفاده از نانوسیلیس در بتن در سال های اخیر مورد توجه بسیاری از محققان قرار گرفته است، لازم است تحقیقاتی در زمینه چرخه عمر بتن های حاوی نانوسیلیس صورت گیرد.در این مطالعه به منظور بررسی اثرات زیست محیطی بتن حاوی نانو سیلیس و مقایسه آن با بتن متعارف، از روش ارزیابی زیست محیطی چرخه عمر (lca)استفاده شده است. در این روشورودی ها و خروجی های یک سیستم،متناسب با چرخه عمر محصولاتاز مرحله استخراج مواد خام تا مراحل تولید، استفاده و در نهایت دور ریز آن مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. جهت ارزیابی اقتصادی نیز با توجه به توصیه های astm جهت مدل کردن اثرات اقتصادی، از روش ارزیابی اقتصادی چرخه عمر(lcc) بهره گرفته شده است. در پایان نیز با استفاده از روش تصمیم گیری چند شاخصه(mada) نتایج ارزیابی زیست محیطی و اقتصادی به منظور نتیجه گیری نهایی با یکدیگر تلفیق می شوند. نتایج حاصل از مطالعه اثرات زیست محیطی مصرف 5/1% نانوسیلیس جایگزین سیمان در بتنحاکی ازکاهش اثرات سوء زیست محیطی در شاخص گرمایش جهانی و شاخص مصرف سوخت های فسیلی به ترتیب به میزان05/26 و 88/10 درصدبود.بر اساس نتایج ارزیابی اقتصادی نیز، مصرف 5/1% نانوسیلیس در بتن، هزینه یک متر مکعب بتن در دوران بهره برداری 50 ساله را به میزان 10 درصد کاهش داد.نمرات حاصل از ارزیابی تلفیقی زیست محیطی- اقتصادی نیز در سناریوی اول و دوم به ترتیب برابر 8/52 و 6/47 بدست آمد. بدین ترتیب با توجه به نتایج حاصل، مصرف نانوسیلیس با در نظر گرفتن توأم منافع فنی، زیست محیطی و اقتصادی به عنوان جایگزین مواد سیمانی در بتن به تصمیم گیران صنعت ساختمان پیشنهاد گردید.
امیر قربان محمدرضا صبور
یکی از مهمترین مشکلات پیش روی بهره برداری مراکز دفن بهداشتی، تولید و انتشار شیرابه در محیط می باشد. بطورکلی منشا تولید شیرابه را می توان علاوه بر محصولات فرعی حاصل از تجزیه بیولوژیکی، شامل بارندگی، رطوبت و دیگر مایعات موجود در پسماندهایی که دفن می شوند دانست. خصوصیات کمی و کیفی (شیمیایی و بیولوژیکی) شیرابه به نوع پسماندهای دفع شده، میزان تجزیه آن ها، شدت و دوام بارندگی، درجه حرارت محیط، رطوبت هوا، رواناب های سطحی، وجود جریانات آب زیرزمینی و عمر مرکز دفن، بستگی دارد. به بیان دیگر خصوصیات شیرابه مراکز دفن بسیار متغیر بوده و نمی توان روشی کلی در خصوص تصفیه و مدیریت شیرابه تمامی مراکز دفن پیشنهاد داد، بلکه شیرابه تولیدی در مراکز دفن مختلف می بایست به صورت مورد به مورد بررسی شده و روش بهینه تصفیه آن ها تعیین گردد. در حال حاضر بخش عمده ای از زایدات جامد شهر تهران در مرکز دفن آرادکوه به صورت غیر مهندسی و غیر بهداشتی دفن می شود و این امر سبب پیدایش دریاچه ای وسیع از شیرابه در مرکز دفن آرادکوه شده است. تاکنون تحقیقات چندی در زمینه بررسی روش های مدیریت شیرابه این مرکز انجام شده و بعنوان یکی از متداولترین این روش ها می توان به روش تصفیه شیمیایی شیرابه به روش انعقاد و لخته سازی اشاره داشت. با توجه به مطالعات پیشین، عموماً در تصفیه شیمیایی شیرابه از دو نوع منعقدکننده کلریدفریک و آلوم استفاده می شود. در تحقیق حاضر با بهره گیری از طراحی آزمایشات به روش رویه پاسخ (rsm)، مقدار بهینه منعقدکننده و ph واکنش به عنوان دو فاکتور موثر در حذف cod شیرابه، مورد بررسی قرار گرفته است. به بیان دیگر هدف اصلی از این تحقیق یافتن مقادیر بهینه دُز منعقدکننده و ph واکنش به منظور دستیابی به حداکثر میزان حذف cod با انجام حداقل تعداد آزمایش و در کمترین زمان ممکن می باشد. بدین منظور و بر اساس طرح ccd (یکی از طرح های متداول در rsm) 13 آزمایش برای هرکدام از منعقدکننده ها طراحی و اجرا گردید. نتایج حاصله حاکی از آن است که بیشترین راندمان حذف cod با استفاده از کلریدفریک بعنوان منعقدکننده بدست می آید. کلریدفریک با دز 5/5 گرم بر لیتر درph واکنش معادل 5، موجب حذف cod شیرابه با شیرابه ورودی 88،500cod = میلی گرم بر لیتر به میزان 57/47 درصد گردید، در حالی که برای شیرابه با cod یکسان بهترین نتیجه برای آلوم در دُز 5/6 گرم بر لیتر و 5ph = بهینه 22/46 درصد حذف cod بدست آمد.
ساینا نژادی محمدرضا صبور
امروزه یکی از بزرگ ترین معضلات زیست محیطی، آلودگی خاک ها و آب های زیرزمینی توسط آلاینده- ها می باشد. از جمله این آلاینده ها نفت سفید می باشد. برای پاکسازی خاک ها و آب های آلوده روش های متعددی وجود دارد. در این تحقیق سعی بر آن است که آلودگی خاک های آلوده به نفت سفید بررسی گردد. یکی از این روش ها، خاکشویی می باشد. برای افزایش بازدهی خاکشویی، از سورفکتانت های tritonx100 و sds استفاده می کنیم. با توجه به این مسئله که خاکشویی برای خاک رسی جواب دهی مناسبی ندارد، آزمایش روی خاک ماسه بادی درشت- دانه انبارهای نفتی تهران انجام شد. ابتدا آزمایش دانه بندی خاک انجام گرفت. سپس خاک را به مدت 3 ساعت در کوره قرار دادیم تا مواد آلی آن حذف شود. پس از سرد شدن خاک، یک کیلوگرم از آن با 150 گرم نفت سفید به همراه cc200 هگزان نرمال با هم مخلوط شده و بدین ترتیب خاک آلوده گردید. خاک را به مدت 2 ساعت هم زدیم تا هگزان نرمال آن تبخیر گردد. خاک حاصل را به مدت 3 هفته در کیسه پلاستیکی تیره در یخچال نگه داشتیم تا از مخلوط شدن کامل نمونه اطمینان حاصل شود. سپس نمونه های خاک را با سورفکتانت ها و به کمک دستگاه جارتست با سرعت 250 دور در دقیقه خاکشویی کردیم. در ابتدا توانایی غلظت محلول سورفکتانت tx100 و سپس توانایی غلظت محلول سورفکتانت sds در غلظت های 0، 1، 2، 4 و 8 گرم بر لیتر بررسی شد. سپس حجم محلول شستشو در مقادیر 100، 200، 400 و 800 میلی لیتر برای راندمان حذف مورد بررسی قرار گرفت. در مرحله بعدی پارامتر زمان امتحان گردید. زمان های 15، 30، 60، 120 و 240 دقیقه برای شستشو انتخاب شدند. در مورد ترکیبات btex، خاکشویی جواب مناسبی به دست نداد و روش مناسبی برای حذف آن محسوب نشد. به همین دلیل به بررسی راندمان حذف ترکیبات آلیفاتیک پرداختیم. در تمامی این آزمایشات در غلظت های مختلف، سورفکتانت tx100 بیشتر از sds بازدهی حذف داشت. در مورد حجم محلول شستشو هم، در حجم 200 میلی لیتر عمل اختلاط به میزان مطلوبی صورت گرفت. در مورد پارامتر زمان، زمان 30 دقیقه به عنوان زمان بهینه معرفی شد. در خاکشویی از غلظت صفر تا 8 گرم بر لیتر سورفکتانت tx100 شاهد افزایش راندمان حذف 59 درصد بودیم. در مورد سورفکتانت sds این افزایش در حدود 48 درصد به دست آمد. در مورد پارامتر حجم محلول شستشو، از 100 تا 800 میلی لیتر محلول شستشو شاهد افزایش راندمان حذف به میزان 28 درصد برای tx100 و 25 درصد برای sds بودیم. در مورد پارامتر زمان از 15 به 240 دقیقه، شاهد افزایش راندمان حذف 39 درصد برای tx100 و در مورد sds به میزان 36 درصد بودیم.
النا بوربور اژدری محمدرضا صبور
در این پایان نامه استحصال انرژی الکتریکی از لندفیل از جهت فنی، میزان کاهش انتشار ghg و اقتصادی مورد ارزیابی قرار گرفته است. تکنولوژی در نظر گرفته شده در این پژوهش موتور رفت و برگشتی jms320gs-b.l ساخت شرکت ین باخر می باشد. ارزیابی توسط نرم افزار retscreen انجام گرفته که میزان بیوگاز تولیدی، مقدار سوخت مورد نیاز برای موتور انتخاب شده، میزان کاهش انتشار ghg و پارامترهای اقتصادی پروژه به منظور بررسی سودآوری آن، محاسبه شده اند. در این تحقیق پتانسیل تولید الکتریسیته از لندفیل بورگو واقع در کالیفرنیا مورد مطالعه قرار گرفت و در انتها خروجی مدل برای میزان بیوگاز تولیدی با مقدار آزمایشگاهی آن مقایسه شده است. یک موتور با ظرفیت حدود 1000 کیلووات ساعت و کارکرد 92 درصد در یکسال 8535 مگاوات برق تولید می کند. میانگین سوخت مورد نیاز موتور برابر 4/749 مترمکعب بر ساعت بیوگاز و پتانسیل تولید lfg لندفیل در سال 2008 برابر 3/52 مترمکعب بر ساعت توسط نرم افزار محاسبه شد که در مقایسه با مقدار آزمایشگاهی آن 6/3 % خطا دارد. در بخش آنالیز اقتصادی، زمان برگشت هزین? اولیه و زمان برگشت سرمای? اولیه به ترتیب 8/10 و 8/6 سال محاسبه گردید و مقدار نسبت منافع به هزینه نیز 75/6 تخمین زده شد که نشان دهند? سودآور بودن پروژه است. همچنین میزان بیوگاز تولیدی لندفیل آرادکوه بر طبق پسماند دفنی آن در بین سال های 1381 تا 1389 توسط نرم افزار برآورد گردید و به علت مقدار بالای مواد ارگانیک موجود در پسماند ایران و حجم بالای زباله مدفون در آرادکوه نسبت به لندفیل بورگو حجم بیوگاز تولیدی آن به مراتب بیشتر از بورگو تخمین زده شد.
مهدی قنبرزاده لک محمدرضا صبور
روند رو به رشد تولید پسماندها در جوامع و تغییرات بوجود آمده در ترکیب و خصوصیات زایدات طی سالیان گذشته، در کنار آثار سوء و جبران ناپذیر ناشی از دفع غیر اصولی این قبیل دور ریزها بر محیط زیست، اهمیت تدوین و بکارگیری روشهای نوین تصمیم سازی مدیریت پسماند قابل انطباق با شرایط موجود در کشور، را آشکار می سازد. بمنظور تهیه و اجرای روش جامع مدیریت پسماندهای جامد شهری، ابتدا لازم است اطلاعاتی درخصوص شرایط محیطی و کمیت و کیفیت زایدات تولیدی در محدوده مورد مطالعه گردآوری گردد. پس از آن و در گام بعدی سناریوهای مختلف دفع تهیه و مزایا و معایب آنها با توجه به شرایط خاص منطقه، مورد ارزیابی های فنی، اقتصادی، زیست محیطی و اجتماعی قرار گرفته و در نهایت با وزن دهی به هرکدام از این ارزیابی ها، بهترین سناریو معرفی خواهد شد. در تحقیق حاضر بمنظور تعیین سناریوی برتر مدیریت پسماند شهری، از روش ارزیابی چرخه عمر(lca) در ارزیابی های زیست محیطی بهره گیری شده و انجام ارزیابی های فنی و همچنین تلفیق ارزیابی های سه گانه ذکر شده در قبل، توسط روش تحلیل شبکه ای(anp) صورت گرفته است. براین اساس و در گام اول، مدل های نرم افزاری طراحی و محاسبه مصارف انرژی و میزان انتشارات از هرکدام از گزینه های مدیریتی(شامل جمع آوری و حمل و نقل؛ پردازش و بازیافت؛ تولید کود کمپوست؛ زباله سوزی و دفن) تهیه گردید. بطور کلی خروجی های مدلهای تهیه شده در این بخش را می توان در پنج دسته (1) میزان و نوع حاملهای انرژی مصرفی، (2)میزان انتشارات گلخانه ای خروجی در هر سناریو، (3)برآوردهای اقتصادی اجرای هر سناریو مشتمل بر هزینه های سرمایه گذاری اولیه، هزینه های بهره برداری/تعمیر و نگهداری و درآمدها، (4)زمین مورد نیاز جهت احداث هرکدام از گزینه های مدیریتی و (5)تعداد پرسنل مورد نیاز، تقسیم بندی نمود. علاوه بر آن، میزان تخفیف در انتشارات/مصارف انرژی یا انرژی بازیابی شده در هر سناریو نیز در خروجی مدلها قابل محاسبه می باشد. در مرحله دوم نیز مدل تصمیم سازی مبتنی بر anp جهت انجام ارزیابی های فنی و تلفیق ارزیابی های سه گانه، تهیه شده و پرسش نامه های مربوطه تدوین گردید. بمنظور صحت سنجی نتایج مدلهای مراحل اول و دوم، جزیره سیری بعنوان مطالعه موردی انتخاب شده و با اجرای مدلها برای شرایط خاص این جزیره و سناریوهای منتخب، خروجی ها بمنظور انجام تحلیلهای بیشتر دریافت شدند. مدلهای ارائه شده در این تحقیق، بدلیل استفاده آن از اطلاعات موجود در کشور و توجه به تجربیات و محدودیتهای مربوط به مباحث مدیریت پسماند در ایران، قابلیت کاربرد در مناطق مختلف کشور یا نواحی مشابه در کشورهای دیگر را داشته و کافی است اطلاعات اولیه محیطی و مشخصات پسماند تولیدی بهمراه نقطه نظرات متخصصان محلی در زمینه مسائل فنی، در مدل تعریف گردند.
رضا قناتیان نجف آبادی مجید احتشامی
توسعه روزافزون مناطق شهری و افزایش بی رویه جمعیت در تهران باعث شده است که اهمیت مدیریت دفع پسماندهای شهری دوچندان شود و چگونگی دفع و معدوم سازی پسماندها، همواره یکی از دغدغه های مدیران ارشد باشد. هدف از مقاله حاضر تعیین مناطق مستعد برای احداث سامانه های دفع و مشخص نمودن بهترین سناریوی مدیریتی بمنظور اجرا در شهر تهران می باشد. بدین منظور و برای مکان یابی این سامانه ها، ابتدا نقشه لایه هایی نظیر مناطق حفاظت شده، مناطق نظامی، مناطق فرهنگی و تاریخی، توپوگرافی، رودخانه ها و دریاچه ها، گسل ها، زمین شناسی، کاربری اراضی و ... از سازمان های مختلف تهیه شده است. این لایه ها به روز رسانی می شود و سپس معیار های مکان یابی مراکز دفع که از منابع مختلف گردآوری شده است، بر روی این لایه ها اعمال می شود. از روی هم قرار دادن این لایه ها و مقایسه آن با لایه کاربری اراضی، نقاط مستعد با کاربری آزاد در شهر تهران بدست آورده شده است. در این مرحله، مدل فرآیند تحلیل شبکه ای (anp) و فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (ahp) برای مجموعه سناریو های مدیریتی تعیین و ترسیم می گردد. ارزیابی سناریوها از سه منظر فنی، اقتصادی و زیست محیطی انجام شده است. معیار فنی شامل زیر معیارهایی از قبیل نیاز به پرسنل ماهر و متخصص، نیاز به نگهداری و تعمیرات دوره ای، سهولت بهره برداری، نیاز به تجهیزات فنی، نیاز به احداث زیرساختها و نیاز به زمین بوده و زیر معیار های زیست محیطی نیز شامل آلودگی هوا، خاک، محیط آبی و صوت، می باشد. سه سناریو متشکل از واحدهای جداسازی و پردازش(mrf)، تولید کمپوست، تولید سوخت مشتق شده از پسماند(rdf) و زباله سوز و سناریوی چهارم مشتمل بر ادامه وضع موجود تعریف شده است. در نهایت با توجه به مقایسات زوجی معیار ها و زیر معیارها که توسط کارشناسان خبره انجام شده است و با استفاده از نرم افزارهای expert choice و super decisions، اوزان هر یک از سناریوها معین می گردد و سناریو برتر انتخاب می شود. تفاوت اصلی مدل ahp و anp در این است که در مدل ahp ارتباط معیارها بصورت سلسله مراتبی بوده و از بالا به پایین می باشد ولی در مدل anp معیارها و زیر معیارها در هر خوشه می تواند با معیارها و زیر معیارهای خوشه دیگر در ارتباط باشد. نتایج در مدل ahp حاکی از برتری سناریوی اول، دوم، سوم و چهارم به ترتیب با اوزان 0.263، 0.252، 0.247 و 0.238 و در مدل anp سناریوها به ترتیب اولویت عبارتند از: سناریوی اول با وزن 0.3079، سناریوی دوم با وزن 0.2441، سناریوی چهارم با وزن 0.2393 و سناریوی سوم با وزن 0.2087. در هر دو مدل سناریوی اول، سناریوی برتر می باشد و در پایان با توجه به نزدیکی وزن بدست آمده برای سناریوها، حساسیت سنجی بر روی مدل ها انجام می گردد. با افزایش وزن معیار زیست محیطی، سناریوی 4 که بیشترین آلودگی زیست محیطی را ایجاد می کند و بیشترین حمل ونقل را دارا می باشد، ارجحیتش کاهش می یابد و سایر سناریوها ارجحیتشان افزایش می یابد.
اسماعیل esmael مجید احتشامی
توسعه روز افزون صنایع سنگبری، منجر به افزایش تولید ضایعات حاصل از این صنایع گردیده و این خود مدیریت صحیحی را از نقطه نظر زیست محیطی طلب خواهد نمود. تصفیه و بازیابی آب آلوده شده طی فرآیند تولید محصولات کارخانه و بازگشت آن به سالن تولید جهت مصارف مجدد، بسیار پر هزینه بوده و در صورت عدم اجرا، علاوه بر هدر رفت آب، تخریب محیط زیست را نیز در پی خواهد داشت. در حال حاضر از دو روش سنتی یا مدرن در تصفیه پسآب کارخانجات سنگبری بهره گیری می شود. به گونه ای که در روش مدرن، به منظور تصفیه سریع آب و استفاده مجدد آن از روش انعقاد و لخته سازی استفاده می شود. ذرات معلق (tss) موجود در پسآب صنایع سنگ بری موجب پایین آمدن راندمان دستگاه ساب که باعث کدر شدن سنگ و جلوگیری از خوب صیقل خوردن و شفافیت سنگ می شود و همچنین موجب گرفتگی لوله های انتقال آب به ماشین آلات می شود. در مطالعات پیشین، عموماً در تصفیه پساب سنگبری از سه نوع منعقدکننده، کلریدفریک، آلوم و کلرید آلومینیوم استفاده شده است. در تحقیق حاضر با بهره گیری از طراحی آزمایشات به روش رویه پاسخ سطح (rsm)، مقدار بهینه غلظت منعقدکننده و ph واکنش به عنوان دو عامل موثر در حذف tss پساب، مورد بررسی قرار گرفته است. بدین منظور و بر اساس طرح ccd (یکی از طرح های متداول در rsm)، یازده آزمایش برای هرکدام از منعقدکننده ها طراحی و اجرا گردید. نتایج حاصله حاکی از آن است که بیشترین راندمان حذفtss و کدورت با استفاده از منعقدکننده های کلریدفریک در شرایط ph=10.12 و dosage=0.519 (g/l) به میزان 88% حذف tss و کدورت باقیمانده 19 ntu و آلوم در شرایط ph=10.62 و dosage=1.092 (g/l) با میزان 87% حذف tss و کدورت باقیمانده 18 ntu بوده و پس از آن منعقدکننده کلرید آلومینیوم ph=9.23 وdosage=0.780 (g/l) با 80% حذف tss و کدورت باقیمانده 19 ntu، قرار خواهد گرفت. هر سه منعقدکننده مورد استفاده در این تحقیق در ph بازی نتایج مناسبی نشان داده اند.
الناز غفاری محمدرضا صبور
هدف از این تحقیق بررسی امکان استفاده از فرآیند فتوفنتون جهت تصفیه شیرآبه مراکز دفن بوده است. ارزیابی عملکرد فرآیند فتوفنتون توسط راندمان حذف cod در مقایسه با فنتون انجام پذیرفت. نتایج نشان داد که cod حذف شده توسط فرآیند فتوفنتون به مقدار 82% میزان cod اولیه (mg/l 17200) بوده، که این مقدار حذف با استفاده از میزان غلظت آهنmg/l 65841 و نسبت مولی5/18= ] [h2o2]/[fe2+ و با شرایط راهبری بهینه، ph اکسیداسیون 6/4 زمان اکسیداسیون 30 دقیقه، ph لخته سازی 8 و زمان لخته سازی 25 دقیقه حاصل گردید. در این تحقیق جهت بررسی میزان تاثیر پارامتر شدت (ee/o) همزمان با آزمایشات فتوفنتون، آزمایشات فنتون با تمام مشخصات یکسان انجام شد و مشخص گردید که با افزودن نور uv به آزمایشات فنتون (فتوفنتون) می توان با صرف هزینه کمتر از نظر (میزان واکنشگرهای مصرفی) به راندمان بالاتری رسید.
سیاوش دولتی محمدرضا صبور
امروزه با توسعه اقتصادی جوامع و رشد روزافزون جمعیت همواره بشر به منابع غذایی بیشتری برای ادامه حیات نیازمند می باشد. در این راستا بشر نسبت به توسعه کشاورزی و استفاده از کودهای شیمیائی در مزارع اقدام می کند. استفاده از کودهای فسفره در شالیزارها که کشت در آنها در برخی مواقع به صورت غرقابی صورت می گیرد، سبب انحلال این کودها در آب و نفوذ آلاینده به آب های زیرزمینی می شود. در این پژوهش ابتدا به بررسی اثرات زیست محیطی آلودگی آب های زیرزمینی و عوامل فسفره شدن آب های سطحی و زیرزمینی پرداختیم و سپس با معرفی مدل شبیه سازیleachn جابجایی فسفر در خاک و آب مورد توجه قرار گرفت. با تعریف سناریوهای مختلف و انجام آنالیز حساسیت، جابجایی فسفر در شرایط مختلف خاک و آب را مورد بررسی قرار دادیم. با انجام این پژوهش مشخص شد مدل می تواند مقادیر غلظت فسفر در عمق را با دقت خوبی اندازی گیری نماید به طوری که میزان خطای متوسط حاصل از مدل سازی برای پارامتر خروجی غلظت فسفر ???/?- می باشد. مقدار منفی در میزان خطا نشان دهنده آن است که مدل مقادیر را به صورت دست پایین محاسبه نموده است. همچنین ضریب همبستگی نتایج مدل سازی با دیتاهای واقعی ?.?? به دست آمد. در محاسبه میزان رطوبت نیز مشخص شد که شرایط مرزی تحتانی تاثیر زیادی در نتایج مربوط به رطوبت پروفیل دارد و مدل، شار رو با بالای زیاد و افزایش رطوبت خاک را نشان می دهد. همچنین با انجام آنالیز حساسیت مدل برای پارامتر خروجی غلظت فسفر مشخص شد که مدل نسبت به پارامتر هایی چون وزن مخصوص ظاهری و شرایط رطوبتی خاک حساسیت بالائی دارد در حالی که نسبت به ضخامت لایه ها و هدایت هیدرولیکی اشباع حساسیت کمی دارد. در انتها نیز با توجه به نتایج مدلسازی و نمودارهای حاصله از پیش بینی ها، راهکارهایی برای کاهش اثرات آلودگی فسفر در آب ارائه گردید.
محمدعلی جیوار محمدرضا صبور
امروزه نیازها و فشارهای موجود برای تامین آب با کیفیت بالا، هرچه بیشتر از پیش احساس می شود. در این راستا، با هدف تصفیه آب های زیرزمینی و پاکسازی آن از فلزات سنگین (کروم و مس) به منظور جلوگیری از به هدر رفتن این ماده با ارزش و گران قیمت (آب) از یک طرف و کنترل آلودگی محیط زیست از طرف دیگر، روش های مختلف پاکسازی آب، بررسی و با توجه به نوین بودن روش های غشائی و بالاخص نانوفیلتراسیون، راندمان حذف فلزات سنگین (کروم و مس) توسط این روش، در این تحقیق بررسی گردیده است. تحقیق در دو فاز حذف کروم و مس به طور جداگانه انجام شد. به منظور ساخت نمونه های آب زیرزمینی، از آب شهری با tds حدود 200 میلی گرم در لیتر استفاده گردید و برای آب های آلوده به کروم، پودر کروم و برای آب های آلوده به مس، سولفات مس پنج آبه به نمونه ها اضافه گردید. در هر فاز آزمایش، ابتدا با تغییر فشار عملیاتی دستگاه در غلظت و ph ثابت، اثر فشار بر حذف فلزات سنگین بررسی و فشار بهینه فرآیند بدست آمد. سپس با قراردادن فشار بهینه به عنوان فشار عملیاتی دستگاه، حذف فلزات سنگین در ph های مختلف بررسی گشت و متعاقبا ph بهینه نیز برای فرآیند بدست آمد. در مرحله آخر، با تغییر غلظت ها در فشار و ph بهینه، اثر تغییرات غلظت بر فرآیند حذف فلزات سنگین بررسی گردید. فشار بهینه برای هر دو فرآیند حذف کروم و مس برابر 5/7 بار و میزان ph بهینه برای فرآیند حذف کروم 3/6 و برای فرآیند حذف مس 7/6 بدست آمد. اثر تغییرات غلظت بر راندمان حذف کروم و مس در فشار و ph بهینه را نیز به طور کلی، می توان به صورت خطی و ثابت درنظر گرفت.
زهرا فتح اللهی کلانپا محمدرضا صبور
استفاده از روش های علمی به عنوان بخشی از مدیریت پسماند در قرن بیستم مطرح شده است. مطالعات علمی می بایست با معرفی روش های نوین و ارتقای راندمان سیستم های موجود، در راستای این هدف تلاش نمایند. با توجه به معضلاتی که پسماندهای آلی در روش های متداول تر دفع، ایجاد می کنند، فرآیند هضم بی هوازی، به عنوان روش جایگزین، گزینه مطلوبی است. در این صورت، علاوه بر کاهش مقبول بار آلودگی، گاز متان تولیدی در پروسه نیز می تواند برای تولید انرژی برق استفاده شود. در این پایان نامه، مدل سازی متان تولیدی از فرآیند هضم بی هوازی پسماندهای جامد آلی با استفاده از مدل جامع adm1، مورد مطالعه قرار گرفته است. راکتور هضم بی هوازی آزمایشگاهی نیمه پیوسته و مزوفیلیک، تحت پنج بارگذاری متفاوت در 125 روز، مدل شد. سپس ضرایب و پارامترهای مهم، با انجام آنالیز حساسیت و با استفاده از شاخص آنتروپی، برای اولین بار در این مطالعه، تعیین شد. در نهایت با استفاده از الگوریتم ژنتیک، مربع اختلاف لگاریتمی نتایج مدل و تجربی، کمینه و پارامترهای مهم کالیبره شدند. در نهایت صحت سنجی نتایج مدل با استفاده از نتایج آزمایشگاهی با ضریب تبیین 8/0 بدست آمد. در انتهای این مطالعه برای بررسی میزان متان قابل تولید از پسماند آلی شهر تهران، یکی از هاضم های سایت پردازش آبعلی (1360 مترمکعب حجم مایع)، شبیه سازی شد که طبق نتایج حاصل از مدل، در طول یک دوره بهره برداری پنجاه روزه از هاضم، در مجموع، میزان 4000 مترمکعب متان قابل تولید است.
سعیده آقازیارتی فراهانی محمدرضا صبور
سیالات غیر ممزوج با آب عموماً دارای قابلیت انحلال اندکی در آب بوده و این آلاینده ها به دلیل پایداری در محیط های طبیعی، نگرانی های زیست محیطی ویژه ای را برانگیخته اند. بخش عمده ای از این سیالات، که به صورت جدی کیفیت آبهای زیرزمینی را متأثر می نماید، آلاینده های نفتی است که از این میان بنزن، تولوئن و mtbe برای بررسی در این پژوهش انتخاب شده اند. پتانسیل ورود گسترده این ترکیبات به منابع آب زیرزمینی، بررسی خصوصیات گسترش آنها را تبدیل به موضوعی حائز اهمیت نموده است. هدف از این پژوهش، بکارگیری مدل های عددی شبیه ساز انتقال آلاینده های هیدروکربنی در ناحیه غیراشباع، به منظور بررسی تاثیرات پارامترهای فیزیکی، شیمیایی مختلف بر انتقال این آلاینده ها جهت مقایسه آثار زیست محیطی ورود آنها به محیط زیرسطحی است. برای انجام این تحقیق از مدل hssm استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که از ویژگی های آلاینده، پارامترهای انحلال پذیری و ضریب تفکیک فازی آب/ napl (ko)، بر رفتار و حرکت آلاینده های نفتی بسیار تأثیرگذارند. شعاع لنز تشکیل شده بر روی آبخوان با افزایش انحلال پذیری کم می شود. ماکزیمم شعاع لنز و شعاع در زمان پیک شار برای تولوئن بیشتر از بنزن، و برای بنزن بیشتر از mtbe است. غلظت در آبخوان و شار انحلال برای mtbe بیشتر از بنزن، و برای بنزن بیشتر از تولوئن می باشد. چون ko به ترتیب برای تولوئن، بنزن و mtbe مقدار بیشتری است پس باید زمان پیک شار جرمی ورودی به آبخوان به همین ترتیب زیاد شود. براساس آنالیز حساسیت، اگر عمق آب زیرزمینی، تخلخل، napl باقیمانده در منطقه غیراشباع و یا ko 50% افزایش یابند، به ترتیب پیک غلظت در سطح آب را 36% ، 24% ، 21% و 25 % کاهش می دهند. افزایش چشمگیر در زمان رسیدن آلاینده به سطح آب (3 تا 9 برابر) می تواند به علت افزایش (50%) عمق آب زیرزمینی و تخلخل باشد. همچنین افزایش 50 درصدی در ویسکوزیته napl و اشباع باقیمانده napl در منطقه غیراشباع، زمان رسیدن آلاینده به سطح آب را 40 تا 52 درصد افزایش می دهد. با 50% افزایش در عمق آب زیرزمینی و یا اشباع napl باقیمانده غیراشباع، به ترتیب 21 و 23 % شعاع لنز در زمان پیک شار جرمی ورودی به آبخوان کاهش می یابد. با توجه به این که صحت سنجی و کالیبراسیون مدل انجام شده است، بنابراین می توان با استفاده از نتایج مدل مقدار غلظت را در زمان ها و مکان ها مختلف برای شرایط موجود و هر یک از سه آلاینده پیش بینی کرد. همچنین با مقایسه رفتار سه آلاینده در محیط زیرزمینی، روند رفتاری lnapl ها مشخص شده است که در نتیجه می توان با اطلاع از خصوصیات هر آلاینده، حدود پیک غلظت در یک نقطه مشخص و زمان رسیدن آن را پیش بینی کرد که بر این اساس به پیش بینی رفتار زایلن ها پرداخته شده است.
مرضیه شجاعی محمدرضا صبور
در جامعه مدرن امروز، ترکیبات الی سهم قابل توجهی در کیفیت زندگی دارند. محصولات ترکیبات الی موجود در آفت کش ها، علف کش ها، داروها و حلال ها تقریبا در تمامی بخش های فعالیت های اقتصادی کارایی دارند. بنابراین ایده دنیای خالی از ترکیبات الی با شیوه زندگی امروز غیرممکن است. استفاده گسترده از ترکیبات الی نگرانی ها در مورد وضعیت نهایی اینگونه مواد و خطرات زیست محیطی و بهداشتی مرتبط با آنها افزایش یافته است. یکی از فرایندهای کلیدی در تعیین انتقال زیست محیطی و وضعیت ترکیبات الی، جذب این مواد توسط خاک است. به این دلیل که وضعیت و انتقال مواد شیمیایی می تواند به چگونگی تفکیک اینگونه مواد جامدات خاکی و فاز آبی بستگی داشته باشد. ترکیبات الی با مقدار بالا ضریب جذب آب/خاک kd به شدت توسط خاک جذب می شوند و در سطح خاک ثابت خواهند بود، همچنین مقدار بالا kd آب گریزی بالای آن ترکیب را نشان می دهد. برای خاک های با محتوای کربن الی بیش از 0/001 و غلظت پایین مواد حل شده، این پارامترمی تواند بوسیله محتوای کربن الی خاک با فرمول k_oc=k_d?f_oc نرمال شود، که koc ضریب تفکیک کربن الی است. ثابت جذب نرمال شده بر محتوای کربن الی (koc) انعکاس دهنده این حقیقت است که محتوای کربن الی حوزه اصلی جذب برای مواد الی خنثی است. خاصیت آبگریزی ماده الی نیروی اصلی محرکه جذب اینگونه مواد است بنابراین پارامتر آبگریزی (logkow) رابطه ای خطی با این پارامتر داشته باشد. باور بر این است که تنها غلظت ماده شمیایی که به صورت آزاد در آب محلول است برای جذب توسط خاک یا رسوب در دسترس است. بنابراین انحلال-پذیری در آب بر پارامتر ضریب جذب تاثیرگذار است. در این پژوهش، مجموعه داده ای متشکل از 832 ترکیب الی از پژوهش ها و پایگاه های داده ایجاد شد و هدف از این تحقیق ایجاد مدل هایی خطی است که ضریب تفکیک آب/اکتانول، انحلال پذیری در آب و شاخص اتصال مولکولی درجه اول را با koc مربط سازند. درخت تصمیم گیری عددی m5p که در نرم-افزار داده کاوی weka اجرا می شود برای ایجاد مدل هایی استفاده شد که logkoc با logkow، و logsw شاخص اتصال مولکولی درجه اول (mci) مرتبط می سازد. در تمام مدل های ایجاد شده، نتایج مدلسازی به گونه ای است که ترکیبات چربی دوست از ترکیبات آب دوست جدا شده اند. تمامی مدل ها با پارامترهایی چون ضریب همبستگی، خطای میانگین مطلق و خطای جذر نسبی مربعات ارزیابی شده اند. با مقایسه نتایج بدست آمده برای هر مدل می توان دید که در این پژوهش، مدلی که از هر سه پارامتر انحلال پذیری در آب، ضریب تفکیک آب/اکتانول و شاخص اتصال مولکولی درجه اول به عنوان پارامتر مستقل در جهت تخمین koc استفاده کرده است با داشتن ضریب همبستگی برابر با 0/92، خطای میانگین مطلق برابر با 0/44 و خطای جذر نسبی مربعات برابر با 56/. بهترین مدل ایجاد شده در این پژوهش است. طبق نمودارهای موجود در بخش ارزیابی دامنه کاربرد مدل ها می توان دید که در همه مدل ها عمده ترکیبات موجود در داده کاوی در دامنه قرار گرفتند و leverage کوچکتر از مقدار بحرانی مربوط به مدل خود را دارند و باقیمانده استاندارد شده آنها در بازه بین 3و 3- قرار گرفته است.
امیر مصطفی حاتمی محمدرضا صبور
در میان مراحل تصفیه روغنها، فرایند رنگبری روغن، از مهمترین بخشهاست که رنگبری با جذب سطحی، رایجترین روش بوده و خاک رس، پرکاربردترین جاذب مورد استفاده در این مرحله میباشد. از طرفی، دفع رس رنگبر بعنوان پسماند کارخانه های تولیدکننده روغن، مشکلات زیاد زیست محیطی و اقتصادی را برای این کارخانه ها به همراه دارد. بنابراین، با بازیافت پسماندهای واحدهای تصفیه دوم روغنموتور مستعمل، علاوه بر بازگرداندن میزان قابل توجهی خاک رس به چرخه صنعت، صرفه جویی در مصرف آن و کاهش هزینه های مربوط به خریداری رس جدید، بر روی مقدار زیادی روغن موجود در آن نیز جداسازی صورت گرفته و حجم زیادی پسماند خطرناک با قابلیت اشتعال خود به خودی نیز احیا خواهد شد. هدف تحقیق پیش رو، بررسی آزمایشگاهی پاکسازی خاک رس رنگبر استفاده شده در تصفیه روغنموتور، به روش استخراج با حلال بوده است. در این تحقیق، با استفاده از حلال متیل اتیل کتون (mek)، به بررسی تأثیر عوامل احتمالی بر بازدهی این فرایند، از جمله scr (نسبت حلال به خاک رس)، مدت زمان استخراج، دانه بندی و سرعت چرخش همزن مغناطیسی(درجه اختلاط) بر روی میزان روغنموتور استخراج شده پرداخته شده است. در بررسیهای صورتگرفته، مهمترین عامل تأثیرگذار در به دست آمدن بازده مناسب، میزانscr بوده و در بررسی اثر دانه بندی بر راندمان، بیشترین بازده خروجی مربوط به نمونه دانه بندی نشده است. در نهایت با در نظر گرفتن دو عامل تأثیرگذار scr با دامنه 9.52-2.48 میلیلیتر بر گرم و مدت زمان فرایند با محدوده 40-5 دقیقه، به روش رویه پاسخ (rsm)، دست به طراحی آزمایش زده و با استفاده از نرم افزار minitab، مدل کلی این آزمایشها، صحت و دقت مدل ارائه شده، مورد بررسی قرار گرفته اند. در بهترین بازده به دست آمده، در بالاترین میزان scr و مدت زمان 22.5 دقیقه، %88.60 از روغن موجود در خاک استخراج شده و دقت مدل خروجی، بالای %96 برآورد شده است.
مریم خورشید احمدی محمدرضا صبور
آلودگی خاک و آب های زیرزمینی به مواد ارگانیک و سمی یک مشکل شایع محیط زیستی است. در این میان محصولات نفتی یکی از مهمترین آلوده سازهای محیط زیست محسوب می-شود. با این وجود مساله آلودگی خاک در اثر نشت مواد نفتی از لحاظ ژئوتکنیکی نیز حائز اهمیت است. در اثر فرآیندهای فیزیکی_شیمیایی که بین آلاینده و خاک رخ می دهد، رفتار ژئوتکنیکی خاک تغییر می کند. این امر می تواند باعث کاهش ظرفیت باربری خاک گردد. بسیاری از پارامترهایی که در تحلیل های ژئوتکنیکی مورد استفاده قرار می گیرند، دارای عدم قطعیت هستند. از این رو کار با عدم قطعیت، یکی از جنبه های مهم و اساسی مهندسی ژئوتکنیک محسوب می گردد. بطوری که هرچه میزان عدم قطعیت بیشتر باشد، شرایط بحرانی تر و نیاز به ارزیابی آن بر روی نتایج بیش تر خواهد بود. از این رو با به کارگیری یک تحلیل قطعی به همراه یک تحلیل احتمالاتی مانند شبیه ساز مونت کارلو می توان نقص ناشی از این کمبود اطلاعات را پوشش داد.
محمد عجم محمدرضا صبور
تعیین مشخصات مکانیکی خاک یکی از گام های مهم در طراحی پی پروژه های عمرانی و به ویژه سازه های آبی است.در این پزوهش،تاثیر شوری آب سد گتوند واقع در انتهای رود کارون در استان خوزستانبر خصوصیات مکانیکی خاک ریز دانه بررسی شده است.بدین منظور ترکیب نمکی حاوی سه نوع نمک سدیم کلرید(50%)،منیزیم کلرید(30%) و کلسیم سولفات(20%) که بیشترین غلضت را در آّب مخزن پشت سد را داراست، در نظر گرفته شد. خاک استفاده شده حاوی 80%کائولینیت و 20%ماسه بادیمی باشد.سپس تاثیر شوری بر خواص مکانیکی خاکشامل مشخصات تراکمی،حدود اتربرگ،زاویه اصطکاک داخلی، چسبندگی و تورم آزاد مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور در بازه صفر تا 11درصد وزنی نمک نسبت به خاک، طراحی آزمایش با استفاده از روش rsm(روش سطح پاسخ)،صورت گرفت و تیمار های لازم ساخته شد.نتایج حاصل به کمکروش rsmمورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.بر اساس نتایج حاصل از آزمایشات مشخص شد که میزان و نوع شوری خاک تاثیر چشمگیری بر مشخصات تراکمی خاک یعنی رطوبت بهینه و دانسیته خشک ماکزیمم ندارد. نتایج نشان می دهد که به ازای تمام مقادیر غلظت های مورد استفاده ،رطوبت بهینه بین11.5 تا 12.5درصد متغییر است.درحالیکه در پروژه های اجرایی برای میزان رطوبت بهینه مقدار رواداری 2درصد مجاز شناخته می شود.از اینرو می توان نتیجه گرفت که تاثیر انواع و مقادیر مختلف نمک های مورد استفاده در مقدار رطوبت بهینه ناچیز و قابل چشم پوشی است. در مورد تغییرات حدود اتربرگ نتایج آزمایش ها نشان داد که حضور نمک باعث کاهش پلاستیسیته ی خاک شده و با افزایش درصد نمک تا حدود 11درصد وزنی حدروانی 30درصد و شاخص خمیری 45درصد کاهش می یابد ، در حالی که حد خمیری تقریباً ثابت ماند.آزمایشاتنشانمی دهدبا افزایش نمک تا 5.5درصد زاویه اصطکاک داخلی، کاهش و با افزایش بیشتر درصد نمک تا حدود 11درصد، زاویه اصطکاک افزایش می یابد. بررسی ها نشان داد که چسبندگی خاک ابتدا با افزایش غلظت نمک تا 5.5درصد، با افزایش روبه روست ولیبا افزایش بیشتر درصد نمک، در نهایت کاهش پیدا می کند. در آزمایش تورم آزاد هر چه قدر غلظت نمک بیشتر باشد،میزان تورم آزاد نمونه کمتر خواهد بود.
مهسا شاهی محمدرضا صبور
هدف از این تحقیق بررسی آزمایشگاهی پاکسازی خاک رنگبر مصرف شده در تصفیه روغن موتور به روش احیای حرارتی، اسید شویی و سپس استفاده از خاک پاکسازی شده جهت جذب رنگ در تصفیه پساب صنعت نساجی است. پارامترهای موثر در انجام آزمایشها شامل درجه حرارت، غلظت مولار اسید، غلظت محلول رنگی و نسبت خاک به محلول رنگی میباشد. نتایج نشان داد که فرایند حذف روغن و جذب رنگ در درجه حرارت c°650، غلظت مولار اسید m 83/0، غلظت محلول رنگی ppm 75/11 و نسبت خاک به رنگ 52/1% دارای میزان جذب 57/68% و راندمان بالاتری نسبت به رس خام و رس فعالسازی شده با میزان جذب به ترتیب 56/51% و 75/66% میباشند.
علی عزیزی محمدرضا صبور
حضور نفت و مشتقات آن در خاک منجر به آلودگی خاک شده و می تواند چرخه های زیستی موجود در طبیعت را مختل کرده و حتی در نهایت منجر به آلودگی آب زیرزمینی به عنوان اصلی ترین منبع آب آشامیدنی گردد. آلودگی های نفتی، از جمله رایج ترین و خطرناک ترین آلاینده هایی هستند که باعث آلودگی محیط زیست می شوند. روش های زیستی پاکسازی آلودگی خاک به عنوان روش های کم هزینه و دوستدار محیط زیست شناخته شده اند. فرایند زیست پالایی به فعالیت باکتری ها در تجزیه ترکیبات شیمیایی نامطلوب گفته می شود که مواد نفتی به عنوان منبع انرژی و کربن برای فعالیت های سوخت وساز میکروارگانیزم ها استفاده می شود. روش الکتروکینتیک به اعمال میدان الکتریکی ضعیف به وسیله قراردادن دو رشته الکترود (آند و کاتد) در خاک و عبور جریان مستقیم گفته می شود و به عنوان یکی از روش های فیزیکی و شیمیایی پالایش خاک های آلوده دسته بندی می شود. در این پژوهش با تلفیق دو روش زیست پالایی (bio) و الکتروکینتیک (ek) حذف کل هیدروکربن نفتی (tph) از خاک بررسی گردید. در آزمایشات، نمونه خاک رس کائولینیت به صورت مصنوعی با نفت خام آلوده و در راکتورهای طراحی شده قرار داده شدند. سپس محلول های مواد مغذی کاتولیت و آنولیت و ولتاژ 1 ولت بر سانتی متر اعمال شدند. قطبیت الکترودها هر 5 روز عوض شدند. هر دو آزمایش bio و bio-ek با 100 میلی لیتر سوسپانسیون باکتری سودوموناس آئروژینوزا با جمعیت حدود bacterial number/ml 108 ×3 مخلوط شدند. نتایج نشان داد که در مدت 15 روز 98 درصد ترکیبات tph در آزمایش bio و 75 درصد از آن در آزمایش bio-ek کاهش می یابند.
محمدرضا صبور
از آنجا که تعیین ظرفیت دقیق باربری شمع ها و رفتار آنها در خاکهای مختل علیرغم روابط تجربی و تئوری متعدد هنوز بطور روشن و صد درصد قطعی مشخص نمی باشد مطالعه تجربی و آزمایشی پارامترهای مختلفی که در چنین رفتاری نقش دارند از قبیل نوع خاک ، تراکم خاک ، اندازه ذرات ، دانه بندی قطر و طول شمع و بالاخره شرایط جانبی و انتهایی شمع می تواند از اهمیت قابل ملاحظه ای برخوردار باشد. نظر باینکه کنترل کلیه پارامترهای موثر همزمان میسر نمی باشد در اینجا سعی سده است که شمعهای فولادی در داخل زمینهای دانه ای مورد ارزیابی قرار گیرد بدیهی است مطالعه رفتار دیگر انواع شمعها در محیطهای غیر دانه ای نیز می تواند موضوع قابل مطالعه ای باشد مقایسه نتایج تجربی بدست آمده در این پروژه با فرمولها و روابط تئوری و ریاضی متداول و موجود خود می تواند میزان دقت و کارآیی روشهای مختلف راتعیین و احتمالا به توصیه های علمی دقیقتر و جدیدتر در طراحی و اجرای شمعها منجر گردد .