نام پژوهشگر: علی خوش باطن
فاطمه صفری سهراب حاجی زاده
مقدمه: داروهای مهار کننده سیستم رنین آنژیوتانسین مستقل از اثرات همودینامیکی با عمل در سطح سلولی مولکولی میتوانند اثرات محافظتی در سیستم قلب و عروق اعمال نمایند اما مکانیسم عملکرد آنها همچنان ناشناخته است. یکی از منابع اصلی تولید رادیکالهای آزاد اکسیژن (ros)در ایسکمی رپرفیوژن میوکارد (nadph oxidase)nox2 است که بیان و فعالیت آن توسط آنژیوتانسین القا میگردد. در مقابل پروتئینهای uncoupling (ucp2 وucp3 ) از عوامل کاهش دهنده تولید ros هستند. هدف از این مطالعه ارزیابی اثر داروی لوزارتان (بلوکر گیرنده at1 آنژیوتانسینii ( و رامیپریلات (مهار کننده آنزیم مبدل آنژیوتانسین ( بر اندازه ناحیه انفارکت و وقوع آریتمیهای دوره ایسکمی و نیز بررسی تغییرات بیان ژنهای ucp2 ، ucp3 و nox2 در طی ایسکمی - رپرفیوژن میوکارد بدون مصرف دارو و نیز به دنبال مصرف داروی لوزارتان و رامیپریلات است. مواد و روشها: در آزمایش اول 7 گروه از موشهای صحرایی نر ویستار (250 تا 300 گرم) به گروههای سالین، لوزارتان به مدت 1 (l-1w)، 4 ((l-4w و 10 هفته (l-10w) و رامیپریلات به مدت 1 (r-1w)، 4 ((r-4w و 10 (r-10w) هفته تقسیم شدند. با بستن شریان کرونر چپ مدل ایسکمی- رپرفیوژن در حیوانات القا گردید. تعیین اندازه ناحیه انفارکت توسط رنگ آمیزی با تترازولیوم و بررسی آریتمی های قلبی بر اساس قراردادlambeth صورت گرفت. جهت مطالعات مولکولی 8 گروه دیگر از حیوانات به گروههای:کنترل، شم جراحی، سالین بدون ایسکمی، سالین+ایسکمی، لوزارتان بدون ایسکمی، لوزارتان+ایسکمی، رامیپریلات بدون ایسکمی و رامیپریلات+ایسکمی تقسیم شدند. تغییرات سطح mrna توسط real-time pcr و تغییرات سطح پروتئین توسط وسترن بلات در میتوکندریهای جدا شده از بافت قلب مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: نتایج حاصل از این مطالعه نشان می دهد که در گروههای r-1w، r-4w، l-4w وl-10w اندازه ناحیه انفارکت و تعداد آریتمیهای بطنی به طور معنیداری کاهش مییابد در حالیکه در گروه l-1w و r-10w این کاهش از نظر آماری معنیدار نمیباشد. به دنبال ایسکمی - رپرفیوژن میوکارد، در ناحیه ایسکمی بطن چپ سطح پروتئینucp2 (p<0.001) و ucp3 (p<0.01)و نیز سطح nox2 mrna (p<0.001)افزایش مییابد. این در حالیست که در ناحیه غیرایسمکی بطن راست تغییر معنی داری در بیان ژنهای مورد مطالعه مشاهده نگردید. مصرف لوزارتان و رامیپریلات به مدت 4 هفته افزایش سطح پروتئین ucp2 و نیز افزایش سطح nox2 mrna ناشی از ایسکمی را در ناحیه ایسکمی به طور معنیداری کاهش داد. بحث: نتیجه این مطالعه نشان میدهد که مصرف دوز غیر موثر بر فشار خون رامیپریلات و لوزارتان قلب را در برابر آسیب ایسکمی و رپرفیوژن میوکارد محافظت می کند. همچنین به دنبال ایسکمی - رپرفیوژن میوکارد سطح پروتئین ucp2 و ucp3در ناحیه ایسکمی بطن چپ افزایش مییابد بدون آنکه میزان نسخه برداری به طور معنیداری افزایش یافته باشد بنابراین ممکن است تغییرات بعد از نسخه برداری مسوول افزایش سطح پروتئین باشد. تغییرات بیان ژنهای مذکور در بطن راست مشاهده نگردید که نشان دهنده موضعی بودن اثر ایسکمی است. مهار افزایش nox2 ناشی از ایسکمی توسط لوزارتان و رامیپریلات میتواند از مکانیسمهای بروز اثرات محافظت قلبی این داروها باشد.
محمد بدوی علی خوش باطن
در این مطالعه اثرات التهاب مزمن ناشی از تزریق فروند آجووانت کامل (cfa) روی قطر مفصل زانو، متغیرهای هیستوپاتولوژیک و پاسخدهی عرقی زانو در پاسخ به فنیل افرین (آگونیست گیرنده های آلفا - 1 آندرنرژیک)، کلونیدین (آگونیست گیرنده های آلفا -2 آدرنرژیک)، نیتروپروساید سدیم (دهنده نیتریک اکسید، اکسید، no) و تحریک الکتریکی عصب صافن در یک دوره 40 روزه مورد بررسی قرار گرفت. تزریق cfa در زانوی راست باعث افزایش قطر مفصل زانوی تزریق شده در تمام طول دوره آزمایش شد. علاوه بر این، در حیوانات دریافت کننده cfa تغییرات هیستوپاتولوژیک مانند ادم، ارتشاح لکوسیتها، هیپرتروفی غشای سینوویال، احتقان و اتساع عروق خونی در هر دو زانو و در انتهای دوره آزمایش واکنش گرانولوماتوز در زانوی تزریق شده مشاهده گردید. در حیوانات شاهد تجویز موضعی فنیل آفرین و کلونیدین (10 -7 - 10 -13 mole) باعث کاهش جریان خون به صورت وابسته به مقدار گردید (p<0.001) . با وجود این، در حیوانات دریافت کننده cfa پاسخدهی عروق به فنیل افرین تا سه هفته و به کلونیدین تا دو هفته بعد از تزریق cfa در هر دو زانو نسبت به گروه شاهد به طور معنی دار کاهش یافت (p<0.001). در گروه دیگری از حیوانات، پاسخدهی عروق به تحریک الکتریکی عصب صافن مورد بررسی قرار گرفت. در این بخش از آزمایش نیز مشاهده گردید که پاسخدهی عروق زانو به تحریک الکتریکی عصب صافن در تمام طول دوره آزمایش نسبت به گروه شاهد به طور معنی دار کاهش می یابد (p<0.001). علاوه بر این، بررسی پاسخدهی عروق به نیتروپروساید سدیم به عنوان دهنده no نشان می دهد که پاسخ عروق به تجویز موضعی نیتروپروساید سدیم در تمام طول دوره آزمایش کاهی می یابد.برای بررسی نقش نیتریک اکسید و آنزیم نیتریک اکسید سنتاز القا شوند (inos) در این تغییرات پاسخدهی، در گروههای دیگری از حیوانات از آمینو گوانیدین به عنوان مهارکننده انتخابی و برگشت ناپذیر inos استفاده شد. تجویز داخل صفاقی آمینوگوانیدین باعث شد که پاسخدهی عروق به عوامل منقبض کننده و متسع کننده بکار رفته در این آزمایش تقویت شده، به سمت پاسخدهی حیوانات شاهد میل نماید.