نام پژوهشگر: ابراهیم رایگانی
ابراهیم رایگانی مهدی موسوی کوهپر
نقوش برجسته تخت جمشید یکی از مهمترین یادگارهای دوره هخامنشی در ایران به شمار می رود که به مثابه چکیده ای از هنر، معماری، سیاست، اقتصاد، مدیریت و ... این دوره درخشان از تاریخ ایران توجه دانشمندان علوم مختلف را به خود جلب کرده است. این نقوش به واسطه ماهیت تاریخی خود، به عنوان یک منبع موثق برای تحلیل بسیاری از مسائل مدیریتی امپراتوری هخامنشی، واجد اهمیت فراوانی هستند. آنچه مسلم است، در اجرای نقوش برجسته تخت جمشید حجاران زیادی با ملیت های متفاوت نقش آفرینی کرده اند. از همین رو متون الواح تخت جمشید و همچنین عناصری که از معماری و پیکرتراشی سایر ملل اقتباس و در این مجموعه عظیم مورد استفاده قرار گرفته اند، بعضاُ گویای هویت و ملیت خالقان این اثر گرانسنگ هستند. اما، به رغم تنوع و تعدد معماران و حجارانی که در پدید آمدن این بنای سترگ ایفای نقش کردند، آنچه مبرهن و روشن است روح حاکم بر این آثار ایرانی است. از منظر گونه شناسی، نقوش تخت جمشید را می توان به چند دسته تقسیم بندی کرد، که عبارتند از نقوش انسانی،گیاهی و حیوانی. بررسی این سه گروه مستلزم تعریف معیاری است که در میان نقوش صحیح و سالم در تخت جمشید وجود دارد. برخی از نقوش برجسته تخت جمشید دچار نواقص و اشتباهاتی شده اند که هر قسمت از این نقایص به یک یا چند عامل وابسته است. حجار و طراح از مهمترین عوامل این ناهمخوانی ها و نقایص به شمار می روند. تغییرات سبکی و گذر زمان نیز مزید برعلت شده و در بروز این اشتباهات و ناهمخوانی ها تأثیرگذار بوده اند. آنچه اهمیت دارد، کپی برداری حجار در برخی از نقوش است که منجر به پدید آمدن نقوشی با ظاهری مشابه ولی درعین حال متفاوت از هم شده است؛ که با تأمل دقیق در آنها می توان تفاوت ها و حتی ناهمخوانی های موجود را دریافت. برخی از تفاوت ها به خاطر سبک و برخی به خاطر گرو ه های متفاوت حجارانی است که به طور همزمان ولی در قالب چند تیم کار می کرده اند. در کل اشتباهات فنی و تکنیکی نقوش برجسته و همچنین ناهمخوانی های موجود میان آنها، نشان از یک نظام پیچیده مدیریتی دارد که در لابه لای آن، به واسطه عدم وجود سازماندهی یکپارچه، دچار ناهماهنگی پنهان بوده است که این ناهماهنگی در قالب اشتباهات و ناهمخوانی میان نقوش برجسته بروز یافته است.