نام پژوهشگر: سمیه دولتیان

تحلیل ساختار و مضمون داستانک های معاصر فارسی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی - پژوهشکده ادبیات 1388
  سمیه دولتیان   تقی پورنامداریان

کوتاه نویسی و ایجاز از قرن¬ها قبل در ادبـــــــیات جهان، به ویژه ادبیات مشرق زمین دیده می¬شود. از دهه¬ی 70 بود که مینی¬مالیسم در هنر¬های مختلف شکل گرفت و در نوع داستان کوتاه وارد شد و «هرچه کمتر، بهتر» را شعار خود قرار داد. در ایران نیز داستانک نویسی به این نظریه نزدیک شد، اما می¬توان تفاوت¬هایی را بین داستانک و داستان¬های مینی¬مال یافت. همچنین میان گزیده¬نویسی کلاسیک با جریان کوتاه¬نویسی دنیای ماشینیزم تفاوت¬های اساسی¬ای وجود دارد. این پژوهش به بیان تعریف¬های گوناگون و جایگاه داستانک، نظریه¬های موافقان و مخالفان و ساختار این نوع ادبی می¬پردازد. در ایران هنوز نویسندگان سرشناسی در این زمینه دیده نمی¬شوند. داستانک با طرح ساده، زمان و مکان محدود، به کارگیری گفت¬و¬گو به جای شخصیت¬پردازی و توصیف صحنه و استفاده از حداقل کلمات موجودیت می¬یابد. در فارسی، نویــسندگان گاه بیان خاطره، طرح، لــطیفه و... را با این نوع اشتباه می¬گیرند. از آنجا که آثار پدید¬آمده¬ی مینی¬مالیستی در جهان با هم تفاوت دارند؛ کمتر می¬توان چارچوبی برای این نوع داستانی تعریف کرد، اما اصولی هم که وجود دارد، در داستان¬های نویسندگان مختلف به طور متفاوتی دیده می¬شود. دوری وگاه تفاوت برداشت از این اصول و تفاوت مضمون و تااندازه¬ای ساختار، موجب تفاوت داستانک با داستان¬های مینی¬مال غرب می¬شود. به سبب کمیت کم و تنوع نگارش داستانک در ایران هنوز نمی¬توان این دو را از هم جدا کرد. همچنین جامعه¬ی ایرانی تا جامعه¬ی مینی¬مال فاصله دارد و به همان نسبت داستانک با داستان مینی¬مال متفاوت است. هنوز ایران تسلیم دنیای ماشینیزم نشده است و تسلط تکنولوژی بر ادبیات داستانی آن به طور مطلق دیده نمی¬شود. این پژوهش به شیوه¬ی کتابخانه¬ای- توصیفی نوشته شده و داستانک و مینی¬مال طبق فرهنگ¬های موجود یکی دانسته شده، اما به تفاوت¬ها و شباهت¬های آنها نیز اشاره گردیده است.