نام پژوهشگر: سمیه شمسی
سمیه شمسی حسین شرکت توسلی
چکیده نظریه: فطرت مبتنی بر آفرینش ویژه انسان است که براساس آن نوع انسان از سه قسمت مشترکی برخوردارند که این سرشت ویژگی های خاصی را در جنبه های وجودی انسان از جمله در حوزه معرفت و ادراک و نیز در حوزه گرایش ها در بر می گیرد. لذا امور فطری به دو دسته ادراکات فطری و گرایش های فطری تقسیم می شوند. در زمینه اخلاق که از مهم ترین مسائل انسانی و دارای مباحث متعددی است این مسأله مطرح می شود که آیا فطرت و امور فطری جایگاهی در اخلاق و مباحث آن دارد یا نه؟ ارتباط فطرت و اخلاق را می توان در تقسیم اخلاق به دو شاخه نظری و عملی بررسی کرد. غالب متفکران معتقدند که بخشی از ادراکات و آگاهی های انسان فطری است، بنابراین بخشی از ادراکات عقل عملی نیز چنین اند و برخی قضایای اخلاقی مانند «عدالت خوب است» و... را هر انسانی به طور فطری درک می کند و حکم این قضایا، حکم بدیهیات در عقل نظری است که به دلیل وضوح و بداهت، نیازمند استدلال و... نمی باشد. علاوه بر این بسیاری از مفاهیم و موضوعات اخلاقی نیز حاصل برخی از فعالیت های فطری دستگاه ادراکی می باشند. مانند «انتزاع» و... برخورداری انسان از گرایش ها و تمایلات فطری نیز، جایگاه ویژه ای در مباحث اخلاق به ویژه بعد عملی آن دارند. اساساً ریشه بسیاری از رفتارها و حتی صفات اخلاقی انسان به گرایشات ذاتی او بر می گردد، از جمله گرایش ویژه او به خیر و فضیلت، گرایش به کمال، گرایش به زیبایی و... . واژگان کلیدی: فطرت، اخلاق، ادراکات فطری، گرایش های فطری، اخلاق عملی، اخلاق نظری.
سمیه شمسی آرش قربان نیا دلاور
در طراحی برنامه های کاربردی و الگوریتم های شبکه های حسگر بی سیم کاهش مصرف انرژی و افزایش طول عمر شبکه یک موضوع اساسی می باشد. خوشه بندی یکی از روشهای موثر در مصرف انرژی بوسیله سرخوشه در این شبکه ها می باشد. خوشه بندی شبکه های حسگر نقش عمده ای بر مدیریت مناسب تر و مقیاس پذیری این شبکه ها دارد. الگوریتم های مسیریابی مبتنی بر خوشه بندی از طریق تقسیم حسگرهای همسایه به خوشه های مجزا و انتخاب سرخوشه های محلی برای ترکیب و ارسال اطلاعات هر خوشه به ایستگاه مبنا، با کاهش افزونگی موجود در داده ها، بهترین کارایی را از لحاظ افزایش طول عمر و حفظ پوشش شبکه ای در مقایسه با سایر الگوریتم های مسیریابی به دست می آورند. از اینرو سرخوشه (ch) با پردازش و جمع آوری داده های ارسال شده بوسیله اعضای خوشه، ترافیک شبکه را برای ارسال داده ها به سینک کاهش میدهد. در این تحقیق یک الگوریتم مسیریابی بهینه برای کاهش مصرف انرژی در شبکه های حسگر بیسیم دوبعدی بوسیله تقسیم بندی شبکه به خوشه ها ارائه شده است. در الگوریتم ارائه شده انتخاب سرخوشه بر اساس مقدار آستانه انرژی خوشه و فاصله تا مرکز ثقل، صورت میپذیرد، در حقیقت گرهی که بهترین شرایط را بر اساس این پارامترها دارد به عنوان گره سرخوشه در راند جاری محاسبه میگردد، پس از تشکیل خوشه ها، انتقال اطلاعات از سرخوشه ها به ایستگاه مبنا با استفاده از روش های تک گامی انجام میشود. همچنین الگوریتم ارائه شده با استفاده از تکنیک انتخاب سرخوشه برای راندهای بعدی در راند انتخاب سرخوشه ها باعث کاهش حجم پیغامهای کنترلی برای راندهای بعدی شده و گرهها را برای ارسال داده به ch ها در راند مربوطه آگاه میکند. الگوریتم ارائه شده بوسیله انتخاب ch در خوشه و ارسال دادههای خوشه به سینک بوسیله این ch ها، باعث افزایش طول عمر شبکه و کاهش مصرف انرژی در شبکه میشود.
سمیه شمسی فرهاد خرمالی
تأثیر نوع کاربری اراضی بر نحوه عملکرد خاک در اکوسیستم، از طریق مطالعه و ارزیابی تغییرات شاخص های کیفیت خاک امکان پذیر می باشد. اینگونه مطالعات که با هدف حفظ و بهبود کیفیت منابع اراضی انجام می گیرد، امکان شناسایی مدیریت های پایدار و به تبع آن پیشگیری از تخریب فزاینده خاک را فراهم می سازد. به منظور مطالعه تأثیر کاربری های مختلف بر تحول و تکامل و پارامترهای کیفیت خاک، اراضی لسی شرق استان گلستان منطقه آق- سو انتخاب شد. تعداد 6 پروفیل در کاربری های مرتع، جنگل طبیعی بلوط، جنگل مصنوعی سرو و زراعی حفر شد و مورد مطالعه قرار گرفت. از افق های مختلف تعدادی نمونه جهت مطالعات فیزیکوشیمیایی و تعدادی جهت مطالعات میکروسکوپی برداشته شد. خصوصیات فیزیکی، شیمیایی و بیولوژی مهم به عنوان پارامترهای کیفیت خاک از قبیل وزن مخصوص ظاهری، میانگین وزنی قطر خاکدانه، کربن آلی، ظرفیت تبادل کاتیونی، فسفر قابل دسترس، کربن توده زنده میکروبی و تنفس میکروبی در کاربری ها مقایسه شد. نتایج نشان دادند که کشت و زرع منجر به تخریب تقریباً همه پارامترهای کیفیت خاک مورد مطالعه شده است. oc، cec و mwd در کاربری زراعی خیلی پایین تر بودند. میزان مواد آلی در منطقه جنگلی و مرتعی به طور قابل ملاحظه ای بیشتر از اراضی زراعی بود. مطالعه تکامل پروفیل خاک نشان داد که خاک های جنگلی تکامل یافته ترند، به طوری که خاک های مناطق جنگل طبیعی تحت عنوان argixerolls calcic طبقه بندی شدند و پایداری اراضی بیشتر سبب به وجود آمدن افق آرجیلیک با بی فابریک لکه ای و کریستالی در افق کلسیک زیرین شده است. ولی خاک های زراعی دارای تکامل کمتری بودند و تحت عنوان calcixerepts typicطبقه بندی شدند. بی فابریک خاک های زراعی در تمام افق ها کریستالیتیک بوده و نشاندهنده عدم آبشویی کافی کربنات و متعاقب آن عدم انتقال رس است و بدلیل فرسایش شدید افق های سطحی، افق غنی از آهک زیرین رخنمون نموده و مانع تکامل پروفیل شده است. خاک های جنگل مصنوعی و مرتع نیز دارای افق مالیک و طبقه بندیtypic calcixerolls بودند و از تکامل متوسطی برخوردار بودند. این نتایج نشان دهنده کارآیی مطالعات کیفیت خاک در تعیین وضعیت کنونی اراضی در عرصه های کشاورزی و منابع طبیعی است. در تعیین کارایی روش سنجش از دور به منظور بررسی ماده آلی سطح خاک از داده های رقومی سنجنده aster ماهواره terra مربوط به سال 2006، استفاده گردید. پس از تصحیح هندسی تصاویر، فنون مختلف بارزسازی نظیر، تجزیه به مولفه های اصلی و ادغام بر روی داده های اصلی انجام شد. ارزش رقومی تصاویر در هر نقطه نمونه برداری شده استخراج گردید. رابطه بین dn نقاط نمونه برداری و پارامتر اندازه گیری شده خاک مورد بررسی قرار گرفت. پس از تعیین مدل مناسب، دقت آن با پارامترهای کنترل اعتبار (rmse) تعیین شد که برای ماده آلی سطحی rmse معادل 63/0 به کمک داده های aster بدست آمد.