نام پژوهشگر: محمدرضا پورجعفر
ابراهیم حسینی محمدرضا پورجعفر
امروزه مباحث سازگاری با اقلیم و پایداری اکولوژیک جزء مباحث اساسی دربیشتر زمینه های علوم و فناوری می باشد. در زمینه طراحی شهری و معماری نیز این مبحث بخش مهمی را به خود اختصاص داده است. مباحثی چون آسایش حرارتی، صرفه جویی در مصرف انرژی و کنترل تبادل انرژی میان انسان و محیط و محیطهای مصنوع و طبیعی جزء لاینفک مطالعات طراحی شهری می باشند. در کنار این مساله ظهور تفکر پیاده محوری در طرح های شهری و تاکید بر حاکمیت پیاده در مقابل سواره و ایجاد پیاده راهها و به تبع آن لزوم تامین آسایش استفاده کنندگان از این پیاده راهها مبین ضرورت شناخت و مطالعه عوامل مختلف تاثیر گذار در طراحی فضاهای همساز با اقلیم است. حال این سوال مطرح می شود که عوامل اقلیمی موثر در طراحی که منجر به آسایش محیطی می شوند کدامند، و برای رسیدن به یک فضای شهری همساز با اقلیم چه تمهیداتی باید اندیشیده شود. در این پژوهش ضمن معرفی عوامل مختلف تاثیر گذار بر آسایش حرارتی و با استفاده از نرم افزار ecotect که یک نرم افزار تحلیلی جهت مسائل اقلیمی و انرژی می باشد، و تحلیل داده های اقلیمی تهران به بررسی عوامل تاثیر گذار خرد اقلیم بر آسایش محیطی در فضاهای شهری پرداخته شده است و با بررسی میزان تابش آفتاب، باد، رطوبت نسبی ، میزان سایه اندازی، آسایش حرارتی و سایر عوامل محیطی در محدوده مورد مطالعه بر اساس قرار گیری جداره های شهری، ارتباط آن با شرایط آسایش مورد بررسی قرارگرفته و محدوده های مساله دار و بحرانی از نظر آسایش حرارتی شناسایی شده و در نهایت راهکارهای مربوط به طراحی همساز با اقلیم در این محدوده ها ارائه شده است، که این راهکارها در دو سطح شامل: 1- برنامه ریزی برای توده گذاری وجداره ها و تحلیل اقلیمی توده ها با استفاده از نرم افزار ecotect 2- طراحی فضاهای باز و شهری جهت استفاده از عواملی چون گیاه و آب جهت تعدیل حرارتی محیط ، بوده است هدف اصلی در این پژوهش شناسایی دقیق عوامل اقلیمی موثر در فضاهای شهری و استفاده از آن در کنار عوامل موثر بر طراحی این فضاها ، و بطور خاص پیاده راهها بوده است.
محمدهادی متولی حقیقی محمدرضا پورجعفر
از آن جایی که انسان موجودی اجتماعی است که نیازهای اجتماعی او در فضاهای جمعی معماری پاسخ داده می شود، لذا وجود فضاهایی که قابلیت پاسخ گویی به نیازهای اجتماعی-فرهنگی انسان را داشته باشد امری ضروری است. دردهه های اخیر متحول شدن شکل زندگی در جوامع باعث کم رنگ شدن فعالیت های جمعی و اجتماعات مردمی در کلان شهرها شده است. امروز دیگر خبری از محلات مسکونی، کوچه های باریک و میدان ها و بازارهای محلی نیست و جای آنها را مجتمع های مسکونی بلند مرتبه، خیابان های عریض، اتوبان ها و مجتمع های تجاری کوچک و بزرگی گرفته که نه تنها زمینه رشد روابط و تعاملات اجتماعی در جامعه را فراهم نکرده اند، بلکه موجبات کم رنگ شدن اجتماعات مردمی در سطح شهرها شده اند. امروز بسیاری از مفاهیم فرهنگی-اجتماعی جامعه که در قالب جشن ها، نمایش های آیینی- ملی و عزاداری های مذهبی در جامعه عینیت پیدا می کنند، در حال فراموشی است و جزء مکان های محدود در شهرها که بستری برای رویدادن این اتفاقات می باشند فضاهای دیگری مهیا نیست، بنابراین می توان مهمترین دلیل این موضوع را کمبود فضاهایی که بتوانند پاسخ به این نوع از فعالیت ها بدهند، دانست. این در حالی است که از مجتمع-های مسکونی این انتظار می رود که بتوانند نیازهای مختلف ساکنان خود را با تخصیص فضاهایی با کیفیت مطلوب، پاسخ گو باشند تا ساکنین این مجتمع ها مجبور نباشند جهت رفع نیازهای اجتماعی- فرهنگی خود با صرف هزینه بالا و زمان طولانی، خود را به نقاط دیگر شهرها برسانند تا بتوانند به این نوع از نیازهای خود پاسخ دهند. پایان نامه حاضر براساس گردآوری اطلاعات به روش اسنادی-کتابخانه ای و مبتنی بر روش تحلیلی-توصیفی می باشد. این تحقیق با مطرح نمودن تکنولوژی به عنوان یک عامل پر رنگ در زندگی انسان در عصر حاضر، به دنبال خلق فضاهایی در معماری است که بتواند با در نظر گرفتن تکنولوژی در خدمت معماری، رویدادهای اجتماعی موجود در فرهنگمان را احیاء نماید و روح زندگی جمعی را در فضاهای اجتماعی مجتمع های مسکونی برقرار سازند. لذا در فاز طراحی به تعریف فضایی برای اجتماعات مردمی درسایت مجتمع مسکونی آتی ساز تهران پرداخته است، مجموعه ای که فضاهای آن بتواند با قابلیت تطبیق پذیری که دارند به نیازهای متغیر اجتماعی- فرهنگی ساکنان مجتمع پاسخ دهند.
مهدی منتظرالحجه محمدرضا پورجعفر
در طول سه دهه اخیر ایجاد شهرهای جدید در ایران به عنوان راهکاری جهت کنترل رشد شهرهای بزرگ و محرکی برای توسعه، گسترشی روزافزون به خود گرفته است. اما با این وجود این شهرها نتوانسته اند آن چنان که باید محیط های خوانا و پاسخگویی را برای ساکنین خود و دیگر افراد به وجود آورند. عمده ترین علل و به طور کلی نقصان این شهرها در تأمین کیفیت های مختلف طراحی شهری و به ویژه خوانایی را نیز می توان در ساخت و سازهای توده ای و ناگهانی، تهاجم فرهنگ معماری و شهرسازی غرب و در نتیجه فراموشی اصول معماری و شهرسازی بومی گذشته دانست که سبب تشکیل فضاهایی با کمترین میزان رعایت اصول طراحی و ایجاد کیفیت های مطلوب کالبدی گردیده است. پژوهش حاضر هدف خود را ارتقاء خوانایی و نمایانی شهر جدید سهند به واسطه مکان یابی و طراحی مناسب نشانه های شهری قرار داده است. دستیابی به هدف فوق زمینه لازم برای شکوفایی و توسعه هویت مند این شهر جدید و در نتیجه حس تعلق بیشتر ساکنین این شهر نسبت به آن خواهد شد. با مطالعات عمیق در ارتباط با معیارهای طراحی شهری در توسعه شهر جدید سهند می توان به ارتقاء کیفیت های محیطی این شهر کمک نمود. بنابراین پرداختن به سیمای شهری و پنج عنصر فیزیکی تشکیل دهنده آن (راه، لبه، حوزه، گره، نشانه) در طرح های توسعه شهری شهر جدید سهند یکی از مهمترین راهکارهای دستیابی به هدف مذکور و همچنین مدون تر کردن نقشه ادراکی مردم و در نتیجه بالا بردن حس جهت یابی و مسیریابی در این شهر می باشد. روش تحقیق در پژوهش کاربردی حاضر از نوع توصیفی – تحلیلی می باشد. مناسب ترین راه دستیابی به هدف این پژوهش که به صورت طراحی ارائه گردیده است در واقع دستیابی به معیارهایی است تا بتوان از طریق آن ها مناسب ترین مکان ها برای استقرار نشانه های شهری در مقیاس های مختلف و همچنین چگونگی طراحی آن ها است به گونه ای که بتوان ساختمان هایی متمایز و شاخص را در اذهان ساکنین این شهر و دیگر مراجعین آن به وجود آورد. بدین ترتیب محیطی به وجود خواهد آمد که ساکنین آن و دیگران به راحتی قادر به شناسایی، خواندن، تحلیل و ضبط آن در ذهن خود خواهند بود و از این طریق و با مسیریابی و هدایت گری مناسب تر، راحت تر در سطح شهر جابجا خواهند شد.
محسن حسینی محمدرضا پورجعفر
احداث شهرهای جدید که از اواخر دهه شصت در ایران و با هدف پاسخگویی به نیاز مسکن در شهرهای بزرگ و اسکان سرریز جمعیت در این شهرها آغاز گردید، علاوه بر نتایج کارآمد، مسائلی را نیز به همراه داشت. عدم برخورداری از هویت، سرزندگی، پویایی و ... از جمله مسائل مطرح این شهرها در حیطه طراحی شهری است که برای رفع این مسائل می توان از الگوهای طراحی شهری بهره گرفت. یکی از این الگوها که هم اکنون نیز در ساختار شهرهای جدید ایران مشاهده می شود، الگوی محور شاخص شهری یا محور مجهز شهری است. محورهای شاخص، محورهایی هستند که همچون ستون فقرات شهر عمل می کنند و عملکرد مرکز خدماتی شهر را دارند. اما سوالی که مطرح می شود این است که برنامه ریزی و طراحی این محورها و فضاهای شهری پیرامون آنها، تا چه اندازه به اهداف اولیه خود دست یافته است و طراحی فضاهای شهری پیرامون این محورها از چه الگویی باید تبعیت کند. برای پاسخ به این سوال، محور شاخص شهر جدید سهند با استفاده از تکنیک swot و ارائه نقشه های تحلیلی مورد تحلیل کالبدی و ارزیابی عملکردی قرار گرفته است. تحلیل و ارزیابی صورت گرفته نشان می دهد که طراحی و شکل گیری محور شاخص و فضاهای پیرامون آن، ضمن حل بعضی مسائل، مسائلی را نیز به همراه داشته است که نشانه های این مسائل در حال بروز هستند. عدم رعایت اصول کالبدی و کیفی طراحی فضا مثل پیوستگی فضایی، محصوریت و انتظام فضایی، فقدان حس مکان و هویت شهری، انطباق لایه های مختلف عملکردی و بیش از ظرفیت بر محور شاخص شهر و ... از جمله مسائل در حال شکل گیری در محور شاخص شهر جدید سهند است. برای حل این مسائل در محور شاخص شهر جدید سهند و فضاهای پیرامون آن، پس از تحلیل کالبدی صورت گرفته با استفاده از تکنیک swot و با تدوین چشم انداز و ارائه الگوهای راهبردی، معیارهای طراحی کالبدی این فضاها ارائه گردیده است و فضاهای شهری پیرامون محور طبق الگوها و معیارهای ارائه شده طراحی گردیده است.
احسان رنجبر محمدرضا پورجعفر
شکل گیری اندیشه پایداری در موضوعات مربوط به محیط زیست و گسترش دامنه آن در طراحی و برنامه ریزی شهری، سطح تأثیر خود را در مقیاس های مختلف شهر توسعه داده و رسیدن به پایداری، به یک جزء ثابت از اهداف متعالی طراحی شهری در دهه های اخیر تبدیل شده است. به دنبال این امر، مطرح شدن گفتمان فضا های عمومی پایدار شهری یا مکان های جمعی پایدار شهری در عرصه طراحی شهری را می توان به عنوان گوشه ای از تأثیر نفوذ اندیشه کلان پایداری در مقیاس میان شهر قلمداد کرد. مجموع مطالعات و پژوهش های انجام شده در حوزه پایداری و به دنبال آن فضاهای عمومی پایدار به طور عمده سه مولفه محیطی، اقتصادی و اجتماعی را پیش رو قرار می دهد که از این میان مولفه محیطی به نوعی بیشتر از دو مولفه دیگر بروز کالبدی در شهر می یابد. لذا.....
مهدی فاطمی مجتبی انصاری
در شهرهای قدیمی تعیین همه استاندارد ها و تناسبات فضاهای شهری، معماری، فواصل و اندازه عمده معابر بر مبنای حرکت عابر پیاده و نیازهای وی بودند. در همه امور مربوط به طراحی ساختمان ها و فضاهای شهری انسان محوری حاکم بود. بعد از انقلاب صنعتی، به تدریج ماشین در زندگی انسان پدیدار شد. با گذشت زمان، در پی عدم توجه به انسان در فضاهای شهری و تصمیم گیری های کلان، معضلاتی به وجود آمدند. علم شهرسازی نوین با تغییر نگرش و بر اساس رویکرد انسان محوری، سعی در بازیابی نقش از دست رفته انسان در فضاهای شهری و تعاملات وی با محیط شکل گرفت.شهر بیرجند از جنبه های مختلف نیاز به عرصه عمومی و فضای شهری در راستای اوقات فراغت شهروندان را احساس می کند. پتانسیل های فرهنگی این شهر در ترکیب با شاخصه های معماری منظر شهری می توانند سهم بسزایی در تامین فضاهای پویا وزنده برای گذران اوقات فراغت شهروندان و همچنین جذب توریست داشته باشند. این پتانسیل های فرهنگی که به طور بارز در باغ های تاریخی این شهر نمود پیدا می کند به علت عدم عرضه ناشناخته باقی مانده اند.نگاه به کلیت ساختاری شهر بیرجند، امکانات و نیازهای شهر در راستای گذران اوقات فراغت و گردشگری شهری و همچنین موقعیت باغ های تاریخی در شهر، زمینه های شکل گیری یک محور تفریحی - گردشگری بین دو باغ تاریخی رحیم آباد و اکبریه را پیش رو قرار می دهد. از طرفی تلفیق جنبه های تاریخی – هویتی این باغ ها با جنبه های تفریحی- توریستی اهمیت تولید فضاهای شهری در ارتباط با این باغ ها را دو چندان می کند.در این پایان نامه پس از بررسی ویژگیهای معماری منظر، فضاهای جمعی و باغ ایرانی که به عنوان مبانی نظری موضوع بیان شده اند، با توجه به اصول کسب شده از بستر طرح و با رویکرد ایجاد فضای شهری و همچنین ساماندهی محوطه تاریخی باغ های بیرجند به بیان ایده ها و طراحی محور گردشگری بین دو باغ تاریخی بیرجند پرداخته شده است.
رضا عبادی رجلی محمدرضا پورجعفر
باغ های تاریخی بخش مهمی از هویت تاریخی یک سرزمین هستند. در این میان باغ سازی ایرانی نیز با شاخصه ها و ویژگی های خاص خود همواره به عنوان یکی از شاخص ترین سبک های باغ سازی در میان الگوهای باغ سازی سرزمین های دیگر خود را مطرح کرده است. نگاه به عمده باغ های تاریخی ایران حکایت از آن دارد که نقش حاکمان از مهمترین عوامل شکل گیری باغ ها بوده و در بسیاری موارد به عنوان یک فضای تفرجی مورد استفاده قرار می گرفته اند. متناسب با این کاربرد باغ ها کوشک هایی نیز در نظر گرفته شده است. در پاره ای موارد این کوشک توسعه یافته و شکلی شبیه به کاخ یا قصر پیدا می کند و بر ویژگی حکومتی بودن باغ تاکید می کند. نمونه های بارز این تعریف از باغ ایرانی را در دوره قاجار به وضوح می توان مشاهده کرد. تحلیل تحولات تاریخی باغ های ایرانی نشان می دهد که پاره ای از این باغ ها در دوره های مختلف و بنا به مقتضیات زمان تغییر کاربری داده و عمدتا به کاربری های نامتناسبی همچون پادگان های نظامی، زندان و ... تبدیل گردیده اند. هر چند که در دوره معاصر نمی توان کاربری اولیه باغ را برای آن متصور شد ولی این فضاهای تغییر کاربری یافته می توانند با تبدیل به فضاهای جمعی کاربری متناسب با هویت اولیه باغ پیدا کرده و در عین حال با این وسیله در راه حفظ میراث فرهنگی گام برداشت. زندان قصر تهران نیز از جمله این باغ های تاریخی است که در ابتدا قصر فتحعلی شاه قاجار بوده و در زمان رضا شاه به زندان تبدیل شده و نه تنها کاربری اولیه خود را از دست داده بلکه پتانسیل های این فضا در دستیابی به یک فضای جمعی نادیده گرفته شده است. روش اصلی در انجام این تحقیق، روش توصیفی-تحلیلی است. البته باید گفت که متناسب با ماهیت هر بخش از روش های تحقیق تاریخی و مقایسه ای نیز بهره گیری شده است. مجموع داده های به دست آمده از تجزیه و تحلیل سایت زندان قصر، حوزه های فراگیر، ساختار کلی اجتماعی محدوده اطراف آن از یک سو و پتانسیل های طراحی درون محدوده زندان - که از منشا باغ تاریخی باقی مانده است- از سوی دیگر زمینه لازم برای طراحی یک فضای جمعی و تغییر کاربری مجموعه زندان را فراهم می آورد. این رساله با جمعبندی نتایج بدست آمده از مبانی نظری در این حوزه و ترکیب آن برآیندهای بدست آمده از شناخت و تحلیل وضع موجود با تعیین اهداف و راهبردهای طراحی به سمت برنامه ریزی فیزیکی و یک طرح پیشنهادی گام برمی دارد.
هادی محمودی نژاد محمدرضا پورجعفر
گردشگری به عنوان یکی از واقعیت های انکار ناپذیر اقتصادی و اجتماعی در قرن حاضر مورد تاکید و توجه ویژه قرار گرفته است. در واقع سخن در این است که گردشگری یک نظام اقتصادی پیچیده است که رقابت در عرصه آن بدون انجام تمهیدات لازم و بدون ادراک نیازها و اقتضائات آن، غیر ممکن خواهد بود. از سویی دیگر، اتصاف برخی مفاهیم به مقولات علمی، نیازمند شناسایی مولفه ها و روابط مربوط به حوزه مقولات وابسته و پیوسته ای است که در ساحت اندیشیدگی آن علم بروز پیدا می کند. این امر در صنعت گردشگری بواسطه اتصاف صفت برنامه ریزی به گردشگری، نیازمند پرداختن به مولفه های ساختاری برنامه ریزی بالاخص در مناطق کوهپایه ای و مجاور رودخانه است که در تحقیق حاضر مورد توجه قرار گرفته است، چرا که چنین انگاشته می شود که توسعه گردشگری مستلزم نگرشی جامع و سیستماتیک به همه عناصر تشکیل دهنده آن و روابط متقابل مبداء و مقصد گردشگری (و بالاخص در این تحقیق، محدوده مورد مطالعه: ماسوله) می باشد. بر اساس نتایج حاصل از تحقیق اثبات شده است که محدوده مورد مطالعه، توان و قابلیت لازم برای تبدیل شدن به قطب گردشگری اکوتوریسم در استان گیلان را دارد. همچنین این فرضیه پس از استخراج نتایج نظرسنجی و استنباط آماری به اثبات رسیده است که برنامه ریزی مناسب کالبدی برای گردشگری محدوده مورد مداخله صورت نگرفته است که در این راستا، بر اساس در نظر گیری شرایط کنونی و وضع خاص محدوده مورد مطالعه به دلیل قرارگیری در فهرست سازمان میراث فرهنگی و گردشگری بعنوان بافت واجد ارزش تاریخی، از تحلیل نقاط قوت و ضعف و فرصتها و تهدیدهای موجود، استفاده عملی و برنامه ریزی شده بعمل آمده است و پس از انتخاب راهبرد مناسب و تدوین اهداف خرد و کلان، سیاستها، راهکارها و پروژه هایی چند در این باب مورد اشاره قرار گرفته است تا امکان مداخله احتمالی کارآمد در محدوده مورد مطالعه و برنامه ریزی مناسب گردشگری خاصه گردشگری طبیعت گردی فراهم گردد.
زهرا هومهر محمدرضا پورجعفر
چکیده توسعه کالبدی شهرها، دوری از طبیعت و قطع رابطه انسان با محیط زیست طبیعی، از عوامل جدایی ناپذیر توسعه ناهمگون و روزافزون شهرنشینی است. این توسعه ی اجتناب ناپذیر و سریع، چهره محیط زیست را دگرگون ساخته و همچنین باعث تغییر نوع و شکل فضا های شهری شده است. از آنجا که فضاهای سبز و رودخانه ها در محیط های شهری از جمله عوامل با اهمیت معماری منظر و حیات انسان به شمار می رود، لذا بایستی نیاز انسان به این فضاها را به عنوان یکی از مهمترین عوامل اکوسیستم، در چهارچوب توسعه و حفظ و نگهداری آنها در نظر داشت. از جمله فضاهای سبزی که اهمیت بسیار دارد فضای سبز حاشیه رودخانه ها است که از ابعاد کالبدی، عملکردی و معنایی دارای اهمیت بسزایی است. از طرفی هنگامی که حاشیه های سبز رودخانه در مجاورت و ارتباط با دیگر فضاهای سبز شهری نظیر باغها باشند. این محیط بالقوه دارای شخصیتی ویژه و هویتی نمادین می شود، آنچه که در شهر شیراز و در محدوده باغات قصرالدشت مشاهده می شود، لیکن در دوران معاصر با طراحی و ایجاد یکی از شریان های شرقی غربی شهر شیراز با نام بلوار چمران این رابطه هویت بخش حاشیه سبز رود و فضای سبز باغها قطع گردیده است. در حاشیه این بلوار نیز فضا های گردشگری، تفریحی بسیاری طراحی شده است. حرکت سریع خودروها و وجود فضا های مکث در حاشیه بزرگراه ها موجب تداخل حرکتی و نتیجتاً حوادث ترافیکی ناگواری شده است. بدین ترتیب مطالعه حاضر بر آن است تا با ارائه راهکارهایی ارتباط متقابل میان حاشیه رود و باغات را به گونه ای برقرار سازد تا ضمن توجه به تعاریف بلوارهای شهری امنیت شهروندان را نیز برقرار سازد. در تحقیق حاضر به بررسی اصول و معیارها در طراحی آب کنارها، نمونه موردی رودخانه خشک شیراز با تآکید بر توسعه ارتباط فضای سبز و رودخانه و کاهش مخاطرات ترافیک سواره پرداخته شده است. با بررسی نتایج حاصل از تحقیقات انجام شده و تحلیل وضعیت موجود در سه رودکنار در نقاط مختلف جهان، پیشنهاداتی جهت توسعه ارتباط فضای سبز و رودخانه و کاهش مخاطرات ترافیک سواره و افزایش بهره وری و استفاده بهینه از این آب کنار ارائه شده است تا با استفاده از پتانسیل های موجود درجوار این رودخانه، از قبیل کوه چمران، باغات قصرالدشت، فضای سبز تفریحی گردشگری، این مجموعه را به صورت یک قطب تفریحی گردشگاهی با امکانات مختلف و جاذبه های متنوع برای جذب مخاطب استفاده نمود . واژگان کلیدی: رودخانه خشک، فضای سبز، ترافیک سواره، کاهش مخاطرات.
فاطمه رضایی فر محمدرضا پورجعفر
چکیده: (حداکثر 2 صفحه) چکیده بی توجهی به مشکلاتی چون عدم وجود امنیت در فضاهای شهری، در کنار رشد مستمر شهرها که حجم انبوهی از جمعیت جهان را در خود جای داده عملا این فضا ها را به فضاهایی ناکارآمد و تهدید کنند? حیات شهری تبدیل خواهد نمود. نظر به اهمیت این موضوع، در پژوهش حاضر فضاهای دفاع پذیر (امن) و موضوع امنیت به لحاظ ضرورت توجه به آن به عنوان یکی از بنیان های زندگی اجتماعی و انسانی مورد بررسی قرار گرفته است. بر این اساس این تحقیق به بررسی تأثیر دو عامل مهم کاربری اراضی و تراکم جمعیتی از مجموعه عوامل موثر بر دفاع پذیری فضاهای شهری پرداخته و در این راستا ارتباط متقابل آنها با ایجاد فضاهای امن و کاهش جرائم شهری را مورد سنجش قرار داده است. در این پژوهش با توجه به سوالات، فرضیات طرح شده و موضوع پژوهش، ترکیبی از روشهای توصیفی، تطبیقی و تحلیلی به کار گرفته شده است. محدود? انتخاب شده برای مطالع? میدانی، در منطق? 3 تهران شامل محلات 1، 9 و 10 از محلات یازده گانه این منطقه می باشد که تحت عنوان محدود? تحت پوشش کلانتری شیخ بهایی تهران نامیده می شود. اطلاعات مورد نیاز با استفاده از منابع کتابخانه ای شامل ( اسناد، کتب، آمارها، نقشه ها و کلی? منابع مرتبط با موضوع ) همچنین عملیات میدانی شامل مراجعه به محل، مشاهده و برداشت میدانی جهت آگاهی از نوع و میزان جرائم در محدود? مورد مطالعه گردآوری شده و در پردازش و تحلیل داده ها از نرم افزارهای gis, arcview, case, crime analysis استفاده شده است. در پژوهش حاضر برای شناسایی الگوهای بزهکاری و مکان های ناامن در محدوده منتخب از روش های آماری و گرافیکی استفاده شده است. از بین روشهای آماری، سه روش مرکز متوسط، بیضی انحراف معیار و آزمون خوشه بندی برای توصیف الگوها و خصوصیات فضایی کلی بزهکاری و برای ترسیم نقشه های بزهکاری از روش درون یابی و هموارسازی سطوح پیوسته با روش تخمین تراکم کرنل استفاده شده است. بر این اساس فرضیه های تحقیق شامل، فرضیه اول: به نظر می رسد بین نوع کاربری و نحوه استفاده از اراضی و دفاع پذیری فضاهای شهری رابطه مستقیمی وجود دارد. و فرضیه دوم: به نظر می رسد بین تراکم جمعیتی و دفاع پذیری فضاهای شهری رابطه مستقیمی وجود دارد، با روش های مذکور مورد آزمون قرار گرفت و با کمک اسناد و نقشه های مربوط و تجزیه و تحلیل علمی تأیید گردید.
مسعود خادمی محمدرضا پورجعفر
نگاهی بر نظریات و تفکرات جهانی گویای این امر است که امروزه بسیاری از شهرهای جهان محدودیت هایی برای رشد و توسعه پراکنده در پیرامون شهرها اعمال می کنند. این مرزها می تواند توسعه را به سمت مراکز شهری و مناطق فرسوده تشویق کند که در این حالت شکل توسعه مجدد یا " میان افزا" به خود می گیرد. توسعه میان افزای موفق، بادقت مضاعف، ساختارهای جدید را به زمینه شهر پیوند می دهد. ساختمانهای میان افزا همچون کاربری های ارزش افزا مطلوبیت مورد نیاز را به بافت های فرسوده شهری اضافه می کند و تلاش می کند تا امکانات موجود و آنچه قادر است ساخته شود را با هم در نظر بگیرد. در این راستا شناسایی الگوی مناسب طراحی برای پروژه های میان افزا میزان اثرگذاری آن را تضمین می کند. در این تحقیق برای تهیه الگوی مناسب طراحی به روش توصیفی- تحلیلی، انواع توسعه و طراحی میان افزا در تقسیم بندی رویه ای و محصولی مورد بررسی قرار گرفت. به این ترتیب که چهار رویه طراحی شهری کامل، طراحی شهری هماهنگ، طراحی شهری قطعه قطعه و طراحی شهری محرک و زیرساختی به عنوان رویه طراحی میان افزا معرفی گردید. در این راستا محصولات نهایی آن بر اساس مقیاس و مکان مداخله، به میدان ها، خیابان ها، پارک ها، مسیرهای پیاده و عناصر و المان های منفرد شهری تقسیم بندی می گردد. در نهایت در قالب الگوی مداخله بازسازی و باززنده سازی و یا نوسازی و بهسازی بافت های فرسوده و تحلیل ویژگی های موجود، رویه، محصول، مقیاس و روش میان افزای مورد انتظار پیشنهاد می گردد. نتایج تحقیق نشان می دهد که می توان با این الگو، رویه، محصول، مقیاس، مکان و روش میان افزایی را درجهت اهداف نوسازی و اهداف تحریک توسعه یک بافت فرسوده مورد استفاده قرار داد. به این ترتیب که با استفاده از راهنمای عمل ارائه شده و ویژگی های محدوده مورد نظر، علاوه بر ارانه راهبردهای کلان میان افزایی می توان پروژه های هدف یا محرک توسعه را به طور دقیق تر و اجرائی تر شناسایی و مورد طراحی قرار داد. در نهایت با استفاده از الگو و راهنمای عمل ارائه شده، ابتدا با توجه به ویژگی های خاص محدوده بافت های فرسوده منطقه یک – که پتانسیل بالای نوسازی یکی از آن هاست- راهبردهایی به منظور میان افزایی موفق و تحریک توسعه کنترل شده در آن ها ارائه شد. سپس از این راهنما به طور تفصیلی برای طراحی محله باغ شاطر و مرکز محله آن به عنوان یکی از پروژهای میان افزا استفاده گردید. نتایج استفاده از این الگو نشان می دهد که استفاده از آن به مراتب، اسناد طراحی و محصول نهایی را به درستی و راحتی در اختیار مجریان طرح قرار می دهد.
قدسیه سامانی محمدرضا پورجعفر
بطور کلی در شهرسازی سنتی ایران، انسان معیار هرچیزی محسوب می شد. طول، عرض و ارتفاع گشودگیها، تناسبات و فواصل در انطباق با اندازه های وی در نظر گرفته می شد. انسان، مبنا و مرجعی طبیعی برای طراحی شهرهای ما بود. از این رو احداث پیاده راه هایی با استفاده از ارزش های طراحی راسته های تجاری سنتی ایران، علاوه بر اینکه در تجدید هویت شهری نقشی انکارناپذیر را ایفاء می کند، با فراهم آوردن تعاملات اجتماعی به شهروندان اجازه می دهد در محیطی آرام، بدون اینکه هر لحظه خطر برخورد یا تصادف با خودرو را احساس کنند، حواس خود را کاملاً معطوف انتخاب جنس، حظ بصر و یا پیاده می نمایند. مطالعه حاضر به دنبال بررسی ایده ای مبنی بر ایجاد شرایطی به منظور ارتقاء کمی و کیفی محیط شهری در راستای احیا و تجدید هویت و ارزش های بومی، افزایش ارتباطات و تعاملات اجتماعی افراد با یکدیگر در محیطی امن و سالم، رفع آلودگیهای زیست محیطی و مهمتر از همه احترام به هویت عابر پیاده به عنوان جزئی مهم از سیستم حمل و نقل شهری در قالب بستر کالبدی مناسب می باشد. بر این اساس ابتدا با روش کتابخانه ای بر بررسی مفاهیم و تعاریف مربوط در این حوزه پرداخته شده و سپس دو مصداق بازار اصفهان و بازار تبریز در این حوزه بررسی شده است. سپس شاخص های استخراج شده، در طراحی محور مطالعاتی (فلکه اول تا دوم صادقیه) مورد استفاده قرار گرفته است. نتیجه ای که در این پایان نامه حاصل شده است، نشان می دهد که با استفاده از تفکر، فرآیند و ابزارهای طراحی سنتی بازارهای ایرانی می توان پاسخ های مناسب تری را در برابر گزینه های نامناسب قرار دهد، محصول نهائی طرح ها را پایدارتر سازد، ابعاد مشارکت مردمی را در این طرح ها تقویت کند و با ایجاد کیفیت، پتانسـیل هـای اقتصادی و مکانی فضا را به فعلیت درآورد .
مریم علوی باالمعنی محمدرضا پورجعفر
ویدئواکولوژی مبحثی است که محیط بصری پیرامون انسان را به عنوان یک عامل اکولوژیکی مورد بررسی قرار می دهد. این بحث اولین بار در سال 1998توسط واسیلی آنتونویچ فیلین در کتابی با همین نام مطرح شد. این مبحث محیط بصری پیرامون انسان را به مثابه سایر ابعاد محیط زیست انسان که بر روی ویژگی های زیست شناختی و فیزیولوژیکی آن تاثیر می گذارند مورد توجه قرار می دهد؛ به این صورت که محیط بصری را با توجه به میزان مطابقتی که با مکانیسم های فیزیولوژیک و طبیعی بینایی انسان دارد تحلیل می کند و با در نظر گرفتن ویژگی ها و استاندارهای دستگاه بینایی در ادراک تصویر، محیط بصری مناسب و نامناسب را برای چشم شناسایی می کند. فقدان معیارها و استاندارهایی که بتواند محیط های بصری انسان را از اغتشاشات و ناهنجاری های بصری امروزه رها کند و محیط بصری خوشایند همگان بسازد یکی از دغدغه های مهم طراحی شهری می باشد و ویدئواکولوژی مبحثی است که با مد نظر قرار دادن ساختار بینایی انسان به عنوان مهم ترین ابزار ارتباط با محیط بصری به این هدف می پردازد. این مطالعات در کنار معیارهای زیبایی شناختی و هنجاری طراحی شهری معیارهایی را به دست می دهد که می توان بر مبنای آن ها میزان خوشایندی و ناخوشایندی محیط های بصری را سنجید و بر اساس آن به ساخت محیط بصری اقدام کرد. این تحقیق نیز سعی دارد با مبنا قرار دادن این مبحث به استخراج معیارهایی برای طراحی محیط مصنوع بپردازد که تا حد امکان با استاندارهای بینایی انسان در انطباق باشد و برای اولین بار در حوزه طراحی شهری، معیارهای ویدئواکولوژی را برای نمای ابنیه تحت عنوان " کاربرد مباحث ویدئو اکولوژی(تاثیر ساختار بینایی انسان) در شکل گیری معیار های طراحی جداره های شهری" تدوین کند.
زهرا اصانلو محمدرضا پورجعفر
هویت واژه ای است ارزشی و بیان کننده چیستی یک شیء . بازتاب و تبلوری است از صفات و ویژگی های یک پدیده . به سخن ساده ، هویت مجموعه ای است از ویزگی ها و خصوصیاتی ، که باعث تمایز یک شخص از دیگری یا یک شیء از شی ء دیگر می گردد . بنابر این هر پدیده ای واجد هویتی است که با معیارهای متفاوتی ارزیابی می گردد . هر پدیده در نظام های مختلف فکری ، با معیارها و ملاک های مختلفی سنجیده می شود و آنچه در نگاه عموم با ، یا بی هویت جلوه می کند ، تعلق یا عدم تعلق آن به مجموعه ای است که درآن قرار دارد . لذا آن چیزی با هویت خوانده می شود که هویت آن در راستای هویت جمعی باشد و آن چیزی بی هویت خوانده می شود که هویتش در تعارض با هویت جمعی قرار گیرد . هدف اصلی این پژوهش ، ارائه معیارها و راهکارهایی کلی جهت هویت بخشی به محورهای شاخص شهری به مثابه یک فضای شهری واجد هویت مطلوب است . روش تحقیق بصورت توصیفی – تحلیلی بوده و در بخش هایی نیز از روش تحلیل محتوا استفاده شده است . در مورد مطالعات مربوط به شهرو نمونه موردی از روش تاریخی استفاده شده است . ابزار گردآوری اطلاعات ، مطالعات کتابخانه ای ، اینترنت و تحقیقات میدانی است . نتایج حاصل از تحقیق ، ارائه معیارهایی نظیر ایجاد ارتباط بصری و عملکردی بین سکانس های سازنده ریتم هویت در محورهای شاخص شهر ، ایجاد تمرکز بصری و کالبدی بر عناصر شاخص موجود در محور ، ساماندهی محورهای دید ، تقویت حضور پذیری مردم و ... در طراحی و ساماندهی محورهای شاخص شهری می باشد .
امیررضا فرشچین مجتبی رفیعیان
ضرورت طرح یک راه حل مناسب، جهت مقابله با پدیده گسترش بیرویه شهرها از یک طرف، و تغییر نگرش نحوه مداخله در بافت های درونی قدیمی و ناکارآمد از طرف دیگر، سبب تکامل یافتن چارچوب های نظری این نحوه مداخله در بافت های شهری، با هدف استفاده هر چه بهتر از زمین های زیر توسعه شهری و حفظ هرچه بیشتر زمین های واجد ارزش غیر شهری گردیده است. از دهه هفتاد به بعد همزمان با مطرح شدن و قوت گرفتن مفاهیمی تازه ای چون توانمندسازی، باززنده سازی، تکامل مفهموم نوسازی بافت های ناکارآمد، ظهور رویکرد توسعه مجدد(بازتوسعه) نواحی شهری فرسوده و ناکارآمد مطرح شده است. شهرسازی نوین، توسعه پایدار، مدیریت رشد، رشد هوشمند و توسعه میان افزا، همگی مفاهیم و رویکردهای یک فلسفه فکری و نظری است که در تقابل با گسترش بی رویه شهری، در پی یافتن اصولی جهت بازتوسعه نواحی شهری، پا به عرصه گذاشته، به طوری که هریک تکمیل کننده رویکرد پیشنین و وام دار از تجربیات و دستاوردهای آن می باشد. در واقع باید اذعان نمود که در این روند، توسعه میان افزا، یک جمع بندی کامل از اصول در نظرگرفته شده رویکردهای اشاره شده در جهت بازتوسعه نواحی شهری با هدف ارتقای هر چه بیشتر توسعه درونی، می باشد. توسعه میان افزا، نوعی از بازتوسعه درون شهری است که توجه ویژه به شرایط و پتانسیل های درونی محدوده هدف دارد. ظرفیت های تعریف شده بازتوسعه، از دیدگاه میان افزا، در درون محدوده تعریف می گردد. این ظرفیت ها می تواند در قالب ساده و سطحی خود، به استفاده از زمین های خالی و رهاشده موجود در محدوده، و در قالبی پیچیده تر به در نظرگرفتن پتانسیل ها و ظرفیت های بازتوسعه، به صورت موشکافانه تر، ختم گردد. به طور کلی، سیر این پژوهش، بر استفاده از ظرفیت ها و مبانی توسعه میان افزا در جهت بازتوسعه محدوده های شهری، بنا گردیده است. در این ارتباط، جهت شناخت پتانسیل های شناخته شده، به شناخت پتانسیل های محدوده، با تحلیل ظرفیت توسعه، پرداخته شده است. تحلیل ظرفیت یک توانایی است برای توسعه بهتر و بیشتر استفاده از زمین و فلسفه وجودی آن بر استفاده از زمین های خالی و زمین های دارای ظرفیت بازتوسعه می باشد که امکان و دسترسی به خدمات شهری را دارا هستند. استفاده از اولویت های بازتوسعه، محصول تحلیل فوق و طرح ریزی کلی برای محدوده باتوجه به شاخص های طراحی توسعه میان افزا، کوشش نهایی پژوهش می باشد.
سید علیرضا نوفل محمدرضا پورجعفر
تقویت و گسترش فضای شهری مناسب، فعال، پویا و سرزنده به عنوان یکی از اهداف راهبردی ارتقای کیفیت محیط های مصنوع شهری همواره در صدر کار طراحان شهری قرار دارد، چراکه خاستگاه اصلی این حرفه، ایجاد مکان و ارتقای کیفیت این فضاها در سطح شهر است. یکی از مهم ترین قلمروهای فضای شهری، محورها و خیابان ها می باشد. این فضای شهری نقش مهمی را در ایجاد شبکه ای هم پیوند از فضاهای باز و عمومی شهری و در نتیجه شکل گیری هویت کلان شهری ایفا می نماید. حرکت، عامل اصلی هویت بخش خیابان ها است ولی حوزه عملکردی وسیع و متنوعی که خیابان ها دارند در سایه حرکت سریع درون شهری ناشی از نگرش مدرن و غلبه اتومبیل بر انسان به فراموشی سپرده شده است. امروزه اغلب محورهای شهری، دچار معضلات کالبدی و عملکردی می باشند، از اینرو لزوم توجه به مناسب سازی محورهای شهری همواره مورد تأکید قرار می گیرد. در این پایان نامه با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی با تاکید بر اصول و معیارهای طراحی فضاهای شهری در راستای ارتقای کیفیت محورهای شهری گام برداشته شده است. در ابتدا مبانی نظری طرح، عوامل موثر بر ارتقای کیفیت فضاهای شهری به ویژه محورهای شهری مورد بررسی قرار گرفته است. در گام بعدی به مطالعه نمونه موردی در منطقه دوازده شهر تهران در محدوده محور سی تیر پرداخته شده و شناخت و تحلیل های جامعی از سایت به عمل آمده است. در انتها در راستای اهداف طرح، راهنمای طراحی شهری در قالب راهبردها و راهکارهای طراحی، ارائه شده است چراکه یکی از سازنده ترین راه های تدوین طرح های توسعه شهری تدوین راهنمای شهری است. راهنمای ارائه شده پیش زمینه ای در راستای ارائه طرح پیشنهادی است. در ادامه تمامی نتایج به دست آمده، در بخش طراحی محدوده محور سی تیر، به آزمون گزارده شده و نتایج حاصله از طریق عملی نمودن راهکارهای مطروحه در راهنمای طراحی، نمود عینی پیدا خواهد کرد.
وحید عسکری محمدرضا بمانیان
با توجه به نقش قابل توجهی که آثار تاریخی و فرهنگی به عنوان ثروت های فرهنگی و میراث ملی در رشد و توسعه دارند ، ضرورت طرحی با رویکردی جامع و یکپارچه و با هدف ارتقاء نظام سکونت در محدوده و برآوردن بستر مناسب برای استفاده از ظرفیت های توسعه ای این ناحیه ، به خوبی حس می شود. در ?این تحقیق ، به یکی از چالش های فراروی شهرهای امروزی که همانا وجود بافتهای فرسوده می باشد، پرداخته شده است. محدوده چشمه علی شهرری ، یکی از کانون های اولیه شکل گیری سکونت در فلات ایران است که با وجود ویژگی های منحصربفرد و با ارزش تاریخی ، طبیعی و ... در یک فرایند نابرابر توسعه در معرض رشد بی رویه مسکن بی کیفیت و حاشیه ای قرار گرفته و شاهد بروز مسائل و مشکلات مختلف کالبدی و زیست محیطی و به تبع آنها معضلات اقتصادی و اجتماعی فراوان در عرصه کالبدی خود بوده است. به این ترتیب عوامل توسعه ساز نه تنها نتوانسته اند از امکانات بالقوه خود در جریان توسعه بهره ببرند، بلکه روندی رو به افول نیز پیدا کرده اند. در این تحقیق از روش تحلیلی- تطبیقی استفاده شده است. بدین منظور بـا بهـره گیـری از? ظرفیت های موجود در بافت مشکل دار شهری، با استفاده از توسعه ظرفیت های گردشگری به راهکارهای مطلوب در این امر دست یافته ایم. از جمله راهکار های عملی در مواجهه با چنین بافت های فرسوده، استفاده از ارزش های اجتماعی و طبیعی و میراثی، و هم چنین بهره گیری از مشارکتهای مردمی می تواند باشد؛ که به همراه خود علاوه بر ارتقا سطح کیفیت زندگی ساکنین در این بافت ها ،زمینه را برای ایجاد یک توسعه پایدار و بلند مدت فراهم می آورد و احتمـال شـکل? ?گیری فرآیندی درون زا و محلی برای اجرای طرحها را به مراتب افزایش دهد
بنفشه خسروی محمدرضا پورجعفر
حضور اتومبیل در فضاهای شهری روز به روز افزایش پیدا می کند به طوری که فضاهای شهری دیگر جوابگوی حجم ترافیک نمی باشند. از طرفی عدم توجه به مصرف صحیح سوخت و برنامه ریزی و طراحی برای اتومبیل نسبت به عابر پیاده و به تبع آن تغییر فرهنگ مردم، سبب شد تا فضاهای شهری، خصوصا کانون ها و میادین مهم شهر، از کربن و سایر آلاینده های دیگر انباشته شوند که این آلودگی ها بر روح و روان شهروندان تاثیرات بسیار سویی بگذارد. پیاده ها در خیابان ها نه تنها ایمنی جانی ندارند بلکه از ابعاد روحی و روانی نیز ایمن نیستند. به این ترتیب شهروندان فضاهای شهری را نه تنها محلی برای استراحت، تفکر و استفاده از اوقات فراغت خود نمی بینند بلکه در جهت فرار از آن گام می نهند. میدان تجریش (سرِ پل) که در گذشته یکی از مکان های تفریحی و خوش آب و هوای تهران محسوب می شده، در حال حاضر به کلی از شکل گذشته اش خارج شده و از منطقه ای ییلاقی در حومه تهران به منطقه ای پر رفت وآمد شامل: مبدا خطوط تاکسی واتوبوس، مراکز خرید، محل عبور کوه نوردان و... تبدیل شده است وبه دلیل قرار داشتن در انتهای جاده ای که از شهر به کوهپایه می رسد اکنون گذر گاه پر رفت و آمدی است که شباهت چندانی به مکان های ییلاقی ندارد. به همین دلیل طبق آمار میدان تجریش یکی از آلوده ترین نقاط شهر تهران می باشد در نتیجه نه تنها مردمی که زمانی برای لذت بردن از هوای کوهپایه به این مناطق می آمدند دیگر رغبتی به حضور در این فضا ندارند بلکه افرادی که مجبور به حضور و استفاده از این فضاها هستند نیز با شرایط نا مطلوب آلودگی محیطی مواجه می شوند. در این پایان نامه تلاش شده است با محدود کردن حرکت سواره، که از عوامل موثر در تولید آلودگی های فضاهای شهری شهر تهران به شمار می آید، و با ایجاد فضاهای سبز گامی در جهت ارتقای کیفیت محیطی با رویکرد توسعه پایدار بنهیم.
مهسا ترابی محمدرضا پورجعفر
چکیده: فضاهای شهری و بخصوص محیط هایی که کودکان بیش از سایر فضاهای عمومی با آن در تماس اند محلات شهریست که می باید پاسخگوی نیازها و مطالبات کودکان به عنوان یکی از عمده ترین و به دلیل آسیب پذیری بالا، قابل توجه ترین گروه ها باشند. مطلوب سازی محلات شهر و یا به عبارتی طراحی محلات دوستدار کودک با توجه به عوامل فیزیکی و غیر فیزیکی کودکان، از جمله گام هایی است که می تواند در راستای تحقق عدالت سنی برداشته شود. هرچند در سالهای اخیر توجه به کودکان و نوجوانان در ابعاد مختلف مورد بررسی قرار گرفته است اما به لحاظ رویکرد های محیطی و کالبدی و اثرات آن بر کودکان، می توان گفت راهکارهای عملی اتخاذ نشده است. هدف پژوهش حاضر، تدوین معیارهایی در راستای تحقق محلات دوستدار کودک است که محله شهرآرا به عنوان نمونه موردی در آن، مورد بررسی قرار گرفته است. در این راستا به بررسی عوامل موثر بر حضور رضایتمند کودکان 6 تا 15 سال در محله و فضای شهری پیرامون پرداخته شد. ابتدا به مطالعه و بررسی نظریات، رویکردها و تجربیات، تعریف مفاهیم و سنجش میزان کودک دوستی پرداخته شد.در ادامه عوامل فیزیکی و غیر فیزیکی موثر بر کودک دوستی آورده شد. چک لیست و پرسش نامه ای با توجه به استاندارد های جهانی دوستدار کودک و محلات تدوین و بومی سازی شد. سپس بدین وسیله به تحلیل نتایج حاصله، محله شهرآرا از دیدگاه کودکان و والدین آنها مورد بررسی قرار گرفت. در نهایت با توجه به مطالعات و بررسی های محلی صورت گرفته، معیارها و راهبرد های طراحی محله دوستدار کودک تدوین و طراحی محله مورد پژوهش با توجه به معیارها و راهبرد های آورده شده، صورت گرفت.
طاهره پژوهنده مجتبی انصاری
فضاهای عمومی یک شهر، محل تجلی زندگی جمعی شهرها هستند. مکان هایی که مردم برای انجام فعالیت های روزمره شان به آن ها مراجعه می کنند و یا در آن رفت و آمد می کنند. چنانچه فضا دارای کیفیت مطلوب نیز باشد، مردم برای انجام فعالیت های تفریحی، استفاده از هوای مطبوع، بودن در میان بقیه مردم و برقراری تعاملات اجتماعی نیز مدت زمان های بیشتری را در مکان های عمومی می گذرانند. سرزندگی فضاهای عمومی یکی از کیفیت های فضاهای عمومی است که به ویژگی های کالبدی و اجتماعی وابسته است. مبلمان موجود در فضاها از عناصر کالبدی در فضاست که با کیفیت، مکانیابی و آرایش خود، پیغام های اجتماعی مخابره می کنند. هدف این مطالعه بررسی میزان تاثیرپذیری سرزندگی فضاهای شهری با توجه به مبلمان موجود در فضاست.. نتایج بررسی فیلم برداری های انجام شده در وحدوده طی روزهای تعطیل آخر هفته و روزهای کاری وسط هفته نشان دهنده وجود ارتباط میان مبلمان موجود در فضا و فعالیت های انجام شده در فضا می باشد. بر اساس داده های بدست آمده معیارهایی برای چگونگی ایجاد امکانات نشستن، ایستادن و... بیشتر در فضا و استفاده از شرایط موجود برای ارتقائ سطح انجام فعالیت های انتخابی و ضروری، استخراج شده است. این معیارها در بخش طراحی محدوده مورد استفاده قرار گرفته است.
نینا خلیقی محمدرضا پورجعفر
فضای ورودی ایستگاه های مترو یکی از نمونه های معاصر فضاهای پر رفت و آمد شهری در شهرهای امروز جهان به شمار می آیند .این فضاها که به عنوان نمود بیرونی شبکه ی حمل و نقل ریلی مترو در مراکز پررفت وآمد شهری و برخی اوقات در ورودی ها و فواصل بین دو شهر ایجاد می شوند ؛ همواره مکان وقوع حوادث ، فعالیت ها و رفتارهای پیش بینی شده و پیش بینی نشده هستند. کشور ایران و بالاخص شهر تهران و کرج از جمله مکان هایی هستند که از ورود این عنصر جدید به بافت شهریشان بی بهره نبوده ، در سال های اخیر نیز شاهد تغییرات بسیار ناشی از اضافه شدن این فضاها به فضاهای شهری سنتی خویش بوده اند. متاسفانه با وجود افزایش اهمیت این نقاط در سال های اخیر در سطح کشور و با وجود اهمیت نقش این فضاها به عنوان فضای تبادلی و انتقالی ، به دلیل کمبود خدمات جانبی و کیفی ، فضاهای مذکور تا به امروز نتوانسته اند به فضای شهری مطلوبی تبدیل شوند و آنگونه که باید به نیازهای کاربران پاسخ گویند. فضای ورودی ایستگاه پایانه ای مترو شهید سلطانی کرج یکی از نمونه های این گونه از فضاهاست که با وجود اهمیت بسیارش در سطح شهر کرج ، از مشکلات بسیاری همچون عدم رعایت مولفه های کیفیت محیطی جهت طرح فضای آن و کمبود خدمات ، رنج می برد. با توجه به موارد عنوان شده پژوهش پیش رو برای حل مشکلات این فضا و فضاهای مشابه آن ، ابتدا به بررسی ادبیات این گونه از فضاها و نمونه های جهانی موفق پرداخته ، با توجه به ماتریس سنجش معیارهای کیفیت فضاهای ایستگاه های مترو پایانه ای به شناخت و تحلیل وضعیت ایستگاه مترو شهید سلطانی کرج با استفاده از روش تحلیلی- توصیفی می پردازد و در انتها با ارائه ی اهداف و راهکارهای عملیاتی و ارائه ی طرحی از مجموعه ورودی ایستگاه مترو شهید سلطانی به سوالات مطرح در ابتدای تحقیق پاسخ خواهد داد
سوسن بصیری محمدرضا پورجعفر
فضاهای شهری گره ها و مسیرهائی هستند که ضمن محصور بودن، باید از فعالیت و سرزندگی نسبی هم برخوردار باشند. چنین فضاهایی لزوماً باید دارای ویژگیهای خاص فیزیکی و ادراکی باشند تا بتوانند سرزندگی را در خود پدید آورده و حفظ کنند. خیابان به صورت کانالی که برای حرکت اتومبیل است، با مفاهیمی که این مکان به عنوان فضای شهری می تواند داشته باشد، توافق ندارد. ارزش های بصری، کالبدی و عملکردی خیابانی که فقط برای عبور و مرور اتوموبیل در نظر گرفته شده، با خیابانی که به سواره و پیاده و یا صرفاً پیاده تعلق دارد، متفاوت است. اما آنچه در ایجاد چنین ارزشهایی نقشی تعیین کننده دارد، بدنه محصورکننده خیابان است. کیفیت کالبدی و بصری بدنه بر کیفیت فضایی کل خیابان، تأثیر بسزایی دارد. جداره های بسیاری از خیابانهای شهری نه از لحاظ ایمنی و آسایش اقلیمی و نه از لحاظ زیبا شناسی، مطلوب به نظر نمی رسند. متأسفانه با وجود توجه روز افزون به طراحی بدنه و نمای ابنیه حاشیه خیابان و نقش مهمی که می تواند در بهبود شرایط زندگی شهری روزگار ما داشته باشد، در طراحی شهری معاصر کشور ما هنوز توجهی در خور و مناسب به آن نشده است. روند انجام این پژوهش در هر مرحله از مطالعه با استناد به یکی از روشهای پژوهشی رایج انتخاب شده است. روشهای پژوهشی توصیفی-تحلیلی، روش تحلیلی- مقایسه ای و تا حدودی روش عملی در مراحل مختلف جمع آوری یافته های تحقیق به کار رفته اند. خیابان کریمخان زند شیراز از قدیم الایام، مهمترین خیابان و شاهراه اقتصادی شهر شیراز می باشد که اهم امور اقتصادی در آن جریان دارد. از آنجا که فرسودگی کالبدی بناها و استفاده از مصالح ناپایدار به شیوه ای غیر اصولی در نماسازی بدنه خیابان منجر به کاهش کیفیت فضایی و فعالیتی آن شده است، طراحی مجدد و بهسازی بدنه به منظور تقویت و احیاء نقش کارکردی محور مذبور ضروری می نماید. در این پژوهش با هدف ارائه معیارهای طراحی و بهسازی بدنه محورهای شاخص و پس از بررسی و مطالعه مفاهیم مربوطه و تجارب صورت گرفته در این زمینه، ضمن شناخت ویژگیهای موجود محور شاخص کریمخان زند، راهکارهایی برای طراحی بدنه آن خیابان پیشنهاد می شود.
فهیمه دهقانی محمدرضا پورجعفر
هر شهری به سبب تنوع مردمان، فرهنگ و تاریخ آن منحصربه فرد است و از آن جایی که ساختار یک شهر بسیار پیچیده است، وجود و حضور چرخه هایی از افول، انحطاط و اصلاح و بازآفرینی در فضاهای آن بدیهی است. تغییرات یک شهر، ردپایی را از خود در زمان و مکان برجای می گذارد و تحولی ژرف در زندگی و حیات شهری ایجاد می نماید و باعث فرسایش فضاها و فعالیت های شهری می گردد و چهره و معنایی متفاوت را القا می کند. نمایش یک شهر به بهترین وجه در مراکز فرهنگی و کانون آن تحقق می یابد، از این روی حفاظت و بازآفرینی مناظر فرهنگی به عنوان یک رویکرد بااهمیت در دوران معاصر قابل بررسی است. در این راستا تعیین، معرفی و بازآفرینی ویژگی های عناصر سازنده منظر فرهنگی ایران در دوره زندیه و در شهر شیراز که در دسته مناظر فرهنگی درون شهری جـای می گیرد نخستین هدف در این پژوهش می باشد. برای نزدیک شدن به این بحث باغ نظر در مجموعه زندیه مورد مطالعه قرار گرفته است، سپس در طی فرآیندی دو طرفه از طریق شناخت باغ نظر و دیگر ویژگی های مرتبط با مجموعه زندیه سعی شده به شناختی جامع از ایـن منظر فرهنگی دست یابیم. اهداف کلان این پژوهش شامل تبیین مفهوم منظر فرهنگی و رابطه آن با رویکرد حفاظت از میراث فرهنگی- تاریخی و بازآفرینی باغ های دارای قدمت تاریخی با رویکرد مبتنی بر حفاظت است. هم چنین برقراری ارتباط کالبدی و معنایی بین عناصر مجموعه، رهیافت به محدودیت ها و پتانسیل هایی که می توانند در روند طراحی مجموعه های درون شهری موثر واقع شوند، یافتن راهکارهای مناسب جهت ایجاد عرصه های تعاملات اجتماعی و... اهداف خرد این تحقیق می باشد. در این پژوهش ابتدا مبانی نظری مربوط، سپس نمونه های مختلف هم راستا با موضوع تحقیق بررسی و شناسایی و نقاط قوت و ضعف آن ها تجزیه و تحلیل شده است و سپس معیارهایی در راستای طراحی و بازآفرینی مناظر فرهنگی درون شهری بیان شده است. در پایان با استفاده از مطالعات انجــام شده و نتــایج حاصل از آن هــا گزینه های طراحی ارائه و بر مبنای گزیـنه انتخـابی به طراحی خواهیم پرداخت. این تحقیق از نوع کاربردی و روش آن بر مبنای روش تحقیق تفسیری با رویکرد مورد پژوهی الگوهای تاریخی بنا نهاده شده است.
راضیه پورعبدالله محمدرضا پورجعفر
چکیده هویت، مجموعه ای از صفات و مشخصاتی است که باعث تشخص یک فرد یا اجتماع از افراد و جوامع دیگر می گردد؛ شهر نیز کلیتی باهویت است، و اجزا و عناصر تشکیل دهنده ی آن همانند محله، هویت و شخصیت خود را دارند. در شهرهای ما در اثر شهر نشینی شتابان چهار دهه ی گذشته، عناصر هویت بخش در مقیاس شهرها و محلات پدید نیامده است. محلات در بافت های تاریخی _ سنتی که هویت، شهرسازی و معماری بومی کشورمان را در خود جای داده اند، با وجود نابسامانی هایی متأثر از معضلات کالبدی، کاربردی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی دچار بی هویتی شده و از زمینه و سیمای شهری کنار رفته اند. حال آنکه ضرورت احیاء هویت و زنده کردن این محیط های شهری در گرو خصوصیات کالبدی _ فضایی، فرهنگی _ اجتماعی و اقتصادی است. یکی از این نوع محلات که دچار نابسامانی ها و مشکلات عدیده ای شده است، محله گلبازخان کرمان واقع در بافت تاریخی _ سنتی این شهر است. هدف اصلی در این تحقیق، احیاء بافت تاریخی با توجه به معیارهای بافت های سنتی با ارزش است، که بدین ترتیب بتوان شاهد کالبدی با هویت بومی در سایت مورد نظر بود. در طی روند این پایان نامه به سوالات تحقیق، از جمله عوامل هویت ساز در بافت تاریخی و نیز نقش عناصر تاریخی در هویت بخشی به بافت های تاریخی پاسخ داده شده و در طراحی اعمال گردیده است. در فرآیند پژوهش این پایان نامه، از روش های توصیفی _ تحلیلی، مشاهده میدانی و مقایسه تطبیقی در مطالعه مربوط به تجارب و نمونه موردی استفاده شده است. همچنین با نگاه به دانش، تجربیات و الگوهای امروزی در زمینه ساماندهی بافت های تاریخی _ سنتی و کسب شناخت از وضعیت موجود محله گلبازخان کرمان، به عنوان یک بافت قدیمی، به تحلیل امکانات، پتانسیل ها، مشکلات و موانع موجود ( جدول swot ) این محله پرداخته شده است. در نهایت تمامی نتایج بدست آمده از بررسی در بخش های مختلف به آزمون گزارده شده و نتیجه حاصله از طریق ارائه طرح نهایی، نمود عینی پیدا کرده است. به طور مثال در طرح پیشنهادی، مکان گزینی مسجد و بهسازی محیط اطراف تکیه یه صورت میدانچه ای و تقویت مراسم آئینی در جهت ارتقاء هویت فرهنگی محله در نظر گرفته شده است و در جهت حفظ هویت کالبدی محله، از نشانه هایی مانند بادگیر استفاده شده و نیز در نظر گرفتن طاق ها در طول مسیر و همچنین احیاء و نوسازی ابنیه باارزش قدیمی و تزریق کاربری به آنها.
عارفه ایرانی شاد محمدرضا پورجعفر
تقویت و گسترش مکان شهری، به عنوان یکی از اهداف راهبردی ارتقای کیفیت محیط های مصنوع شهری همواره در صدر کار طراحان شهری قرار دارد، چرا که خاستگاه اصلی این حرفه، ایجاد مکان و ارتقای کیفیت این فضاها در سطح شهر است. یکی از مهمترین قلمروهای مکان، محلات مسکونی می باشد. محلات شهری در طول تاریخ بسترساز ایجاد روابط اجتماعی در سطوح مختلف بوده اند. این در حالی است که در محلات امروزی به دلایل متعدد، از این نقش آنها کاسته شده است. رویکردهای جدید در طراحی و برنامه- ریزی شهری، حل مشکلات شهری را در بازگشت به مفهوم محله به عنوان سلول های حیات شهری معرفی می- نمایند. مکان شدن به معنای ایجاد پتانسیل مکان در فضای شهری می باشد چرا که وظیفه طراح شهر مکان سازی نیست بلکه طراحی فضای شهری با تاکید بر مکان شدن و خاص هر مکان می باشد، فضای شهری خود، در طی زمان با حضور مردم به مکان تبدیل خواهد شد. در این پایان نامه با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی با تاکید بر اصول و معیارهای طراحی محله با هدف ایجاد پتانسیل مکان شدن در راستای ارتقاء کیفی محلات گام برداشته شده است. در ابتدا مبانی نظری طرح در مورد مکان و مکان سازی و همچنین ضرورت بحث پتانسیل ایجاد مکان شدن در محله مورد بررسی قرار گرفته است. در گام بعدی با مطالعه و مقایسه نمونه های موردی در جهان و ایران، به کلیتی از اصول مکان سازی در محلات قدیم و جدید پرداخته شده است. در ادامه با بررسی رویکرد مکانی و مقایسه نظریات صاحبنظران، اصول کلی مکان سازی در طراحی شهری و راهبردهای مکان سازی در طراحی محله مورد بررسی قرار گرفته و فرآیند طراحی محله با رویکرد ایجاد پتانسیل مکان شدن تدوین شده است. در نهایت تمامی نتایج به دست آمده، در بخش طراحی محله کاشانک با فرآیندی منتج از نتایج تحقیق نمود عینی پیدا کرد. مهمترین متغیرهای موثر بر مکان شدن فضای شهری در طراحی محلات مسکونی عبارتند از عناصر کالبدی شاخص و در نظر گرفتن حس جهت یابی و خوانایی توسط آنها، عوامل عملکردی و فعالیتی متناسب روحیه و نیاز فضای شهری و همچنین عوامل موثر بر تصویر ذهنی فضای شهری همچون عوامل لینچی که می تواند پتانسیل مکان شدن را به وجود آورد.
کاوه باغبه محمدرضا پورجعفر
فضاهای شهری ظرفی برای انواع فعالیت های شهروندان و بویژه فعالیت های اجتماعی و فرهنگی آنان هستند. از مهم ترین و کارآمدترین فضاهای شهری در ایران میدانچه تئاتر شهر است که فعالیتهای متنوع و متفاوتی در آن رخ می دهد. گفتگوی هنرمندان، اجرای نمایشهای خیابانی و تئاترهای محیطی در مناسبتهای خاص، هنرنمایی دوچرخه سواران و حرکات نمایشی نوجوانان از جمله این فعالیتهاست. اما باتوجه به نقش محدوده مورد مطالعه بعنوان مرکز فرهنگی و آموزشی و تجاری در سطح تهران، فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی در محیط میدانچه تئاتر شهر با مشکلاتی مانند ازدحام، اغتشاش، عدم ماندگاری فعالیتها و کمبود عرصه های مشخص فضایی انجام می شود. هدف این پژوهش بررسی میزان پاسخدهی عناصر کالبدی به فعالیت های موجود و ارایه راهکارهای طراحی شهری در زمینه ارتقای کیفیت کالبدی و اجتماعی میدانچه است. روش انجام کار سنجش فعالیت های جاری در میدانچه با استفاده از مشاهده مستقیم و بررسی ارتباط این فعالیتها با محیط کالبدی این میدانچه است. بدین منظور با بررسی پیشینه مطالعات اندیشمندان پیرامون سنجش فعالیتها در فضاهای عمومی و انتخاب جامع ترین روش از یک طرف و استخراج معیارهای کلی مطلوبیت این فضای شهری به لحاظ فعالیتی از طرف دیگر، ویژگیهای کالبدی و عملکردی از طریق مطالعات متون موجود و مشاهدات محیطی، شناسایی شده و سپس فعالیتهای عمومی جاری در آن از طریق فیلم برداری و عکسبرداری با روش "وایت و گل" و به روش تحلیل محتوای کیفی و کمی ارزیابی گردیده است. نهایتاً راهکارهای طراحی در غالب توسعه های فضایی میدانچه با توجه به حجم بالای استفاده و حضور افراد، ارتقای عملکردی مجموعه تئاتر شهر و ساختمان آن در برگزاری و مدیریت برنامه های فرهنگی، تقویت و ارتقای عناصر کالبدی پر استفاده و کارامد، اصلاح یا حذف عناصر کالبدی کم استفاده یا ناکارامد و ایجاد فضاهای مناسب برای تحقق و گسترش سایر فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی داخل میدانچه بهمراه طرح مدلسازی شده از آن ارایه گردیده است.
هاله اعرابی محمدرضا پورجعفر
محله های سنتی ایران، بستر ظهور و بروز تعاملات اجتماعی در سطوح مختلف بودند. اما امروزه با غالب شدن کمیت بر کیفیت، ساختار محلههای سنتی دگرگون گردیده و بر اثر این تغییرات، زندگی جمعی و ارزشهای اجتماعی در محلهها رو به افول نهاده است. رویکردهای نوین طراحی شهری بر حفظ و تقویت ویژگیهای محلههای سنتی و یا بهرهگیری از خصوصیات مختلف آنها در راستای بازآفرینی محلههای شهری تأکید فراوان دارد. در این پژوهش تلاش شده تا طراحی، با توجه به الگوها و اصول برآمده از طراحی شهری سنتی ایران که بیشک بر ارزشهای اجتماعی مکان نیز تأکید ویژهای دارد صورت گیرد. بدین منظور از روش توصیفی - تحلیلی جهت تحلیل محتوای کمی و کیفی و بازشناسی ساختار محله های قدیمی استفاده شده است. همچنین در روند انجام مطالعات روشی تفسیری – تاریخی به کار گرفته شده تا مبانی نظری و ادبیات موضوع تهیه و تدقیق گردد. در ادامه با استفاده از نتایج بهدست آمده در مطالعات نظری از یکسو و شناخت و تحلیل محدوده طرح (محله مسکونی امامزاده صالح تجریش) از سوی دیگر، بیانیه چشمانداز طرح تدوین گردید. در گام بعد اهداف کلان، اهداف خرد، راهبردها و سیاستهای طراحی به عنوان احکام موثر بر گزینههای پیشنهادی آمده است. در ادامه، گزینه بهینه طراحی با تأکید بر پیوند متقابل میان ارزشهای اجتماعی و کالبدی مکان بسط و گسترش یافته است. هدف و محصول این رساله باز آفرینی ساختار اصلی محله مسکونی امامزاده صالح تجریش است. این ساختار نوعی استخوانبندی اجتماعی- کالبدی است که در یک رشته فضایی همپیوند متشکل از محورها و کانونها بروز یافته و در صورت بازآفرینی میتواند منجر به تقویت رابطه و تأثیر متقابل میان ارزشهای کالبدی و اجتماعی محله گردد. در این راستا شناخت ابعاد پنهان طراحی که همان نیروها و هستههای اجتماعی محله هستند و بهرهگیری از مشارکت آنان از اهمیت بسزایی برخوردار است. به عبارت دیگر میتوان گفت که بهبود ساختار فضایی محله تنها در شرایطی حاصل میگردد که توجه به ابعاد اجتماعی و هویتی در کنار ابعاد کالبدی و فیزیکی از یکسو و بهرهگیری از نیروهای تعاملی ناشی از پتانسیلهای اجتماعیِ مکان از سوی دیگر مورد توجه قرار گیرد.
آذر شکیبا محمدرضا پورجعفر
در کشور ایران علی رغم تجارب تلخ ناشی از خسارات زلزله های پیشین، تنها اقدامات اندکی در راستای آمادگی و مقاوم سازی شهر ها پیش از بحران صورت گرفته که مهمترین آن تدوین آیین-نامه طراحی ساختمان ها در برابر زلزله بوده و در جامعه فنی کشور به آیین نامه 2800 شهرت دارد. ضوابط ارائه شده در این آیین نامه تنها به مقاوم سازی تک بناها محدود بوده و به ایمنی فضاهای باز و عمومی شهر نظیر خیابان ها ، میادین و عناصر وابسته به آنها توجهی نشده است. در این صورت زمان وقوع زلزله ساختمان ها به مثابه قفسی عمل می کنند که انسان ها را در خود محبوس کرده و امکان امداد رسانی به آنها وجود ندارد. لذا در این پژوهش سعی شده است تا ضمن بازنگری این آیین نامه ضوابط و راهکارهایی ارائه گردد که بر لزوم توجه به فضاهای شهری استوار است. محله باغ شاطر واقع در منطقه یک تهران، یکی از بافت های ناهمگن و غیر ایمن در شهر تهران می باشد که به دلیل برخورداری از توپوگرافی شدید و نزدیکی به گسل شمال تهران بسیار نا-امن بوده و به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شده است. در این پژوهش سعی شده است تا عوامل موثر بر آسیب پذیری محله های شهری شناسایی و به عنوان شاخص در نظر گرفته شوند. این شاخص ها مبنای شناخت محدوده محله باغ شاطر بوده و میزان آسیب پذیری کالبدی فضاهای عمومی بافت بر اساس هر کدام از آنها ارائه شده که در نهایت با اعمال ضریب اثر گذاری شاخص، آسیب پذیری کالبدی نقاط مختلف محدوده تعیین گردید و به همراه نقشه به دست آمده از آنها، مبنای طراحی محله جهت پاسخگویی در زمان زلزله قرار گرفته است. روش تحقیق حاضر تحلیلی و فرایندی بوده و امید است تا با به کارگیری اصول و ضوابط ارائه شده در این پژوهش بعنوان مکملی برای آیین نامه های موجود، به کاهش آسیب پذیری محله های شهر و ایمن سازی فضاهای عمومی کمک شایانی گردد.
سارا عامری محمدرضا پورجعفر
محلات تاریخی شهرهای ایران واجد کلیتی منسجم با ویژگی های برجسته معماری-شهرسازی بوده اند که در طی اجرای طرح های اوایل سده حاضر شمسی، دستخوش از هم گسیختگی های کالبدی شده اند. به دنبال ورود تکنولوژی به تمامی عرصه های زندگی و تحولات ارزشی صورت گرفته، ساکنین اصلی این محلات تاریخی، این بستر را برای ادامه زندگی نامناسب یافته و در نتیجه مهاجرت آنان گسست های اجتماعی-اقتصادی را نیز در این مکان ها دامن زد. به منظور حفظ حیات در این محلات و نیز به دلیل ارزش های مورد توافق صاحب نظران و متخصصین که در این محلات وجود دارد، طرح های مرمت شهری برای این محلات از دهه 50 شمسی در ایران تهیه شد. اما با وجود اجرای بخشی از این طرح ها، با بررسی نتایج آن ها چنین به نظر می رسد که حیات و زندگی در آن ها چون گذشته رونق نیافته است. جستجو در علت این مسئله ما را به جزءنگرانه بودن طرح های مرمت شهری تهیه شده برای محلات تاریخی رهنمون می سازد. نکته ای که این پایان نامه تلاش دارد بر آن تأکید گذاشته و به لزوم تغییر این دیدگاه به رویکردی کل نگرانه که محلات تاریخی را چون کل واحد و یکپارچه ای می شناسد بپردازد. روند پژوهش با بهره گیری از روش توصیفی-تحلیلی از مطالعات پیرامون دیدگاه های صاحب نظران رشته های گوناگون در مورد مفهوم کلیت آغاز شده و به ویژه دیدگاه کریستوفر الکساندر به عنوان ایده پرداز اصلی کلیت در معماری و شهرسازی معرفی شده است. سپس به عنوان نتیجه این مطالعات مولفه های نظم ساختاری و سازماندهی، هم پیوندی و انسجام، سلسله مراتب، خوانایی، پویایی و بی همتایی به عنوان مولفه های ایجاد کننده کلیت در محلات تاریخی معرفی شده اند. در ادامه و بر پایه این مولفه ها به شناخت نمونه موردی یعنی محله جویباره اصفهان پرداخته شده و پس از تحلیل یکپارچه، چشم انداز طرح باززنده سازی محله تهیه شده است. اهداف اصلی طرح بر مبنای این چشم انداز و بر پایه مولفه های ایجاد کننده کلیت مشخص شده و سپس راهبردها و سیاست های متناظر با ارتقاء این اهداف تدوین شده اند. در نهایت نیز طرح باززنده سازی محله جویباره در دو سطح کلان و خرد همراه با جزئیات طرح سه بعدی محور فرهنگی-گردشگری محله ارائه شده است.
احسان رنجبر محمدرضا پورجعفر
با وجود آنکه موضوع پایداری شهری از دهه 90 به عنوان پارادایم مسلط شهرسازی مطرح شده و حرکت به سوی شهر پایدار به عنوان یک ایده آل در شهرسازی مطرح شده است، نسبت ابعاد مختلف پایداری و چگونگی اثر متقابل آنها در رسیدن به پایداری مورد کاوش قرار نگرفته است. در یک نگاه نقادانه دیگر دامنه تبیین این مفهوم در مقیاس های خرد طراحی شهری همچون فضاهای عمومی شهری و گونه های مختلف این فضاها به خوبی بررسی نشده است. در میان فضاهای عمومی شهری، میدان های شهری همواره به عنوان یکی از شاخص ترین فضاها در راستای ایجاد هویت شهری مطرح بوده اند. بررسی موضوع پایداری در میدان های شهری در ادبیات طراحی شهری معاصر دامنه وسیعی ندارد و از مجموع مطالعات موجود نمی توان به تبیین روشنی از مفهوم میدان شهری پایدار رسید. از این رو این رساله بر این نکته تاکید دارد که با بررسی نمونه هایی که بتوان در یک بازه زمانی قابل توجه، ابعاد مختلف پایداری در میدان های شهری را درکنار هم سنجید، می توان به درک روشنی از مفهوم میدان های شهری پایدار دست یافت. بافت تاریخی بوشهر با داشتن سابقه اقتصادی قوی از دوره قاجاریه به عنوان مهمترین بندر تجاری ایران، داشتن زمینه های فرهنگی و اجتماعی در شکل آئین های جمعی مختلف و همچنین قرار گرفتن در شرایط محیطی خاص، یک نمونه غنی جهت بررسی مفهوم پایداری در میدان های شهری است. با وجود این سابقه غنی میزان پژوهش های منسجم انجام شده در مورد بافت تاریخی بوشهر بسیار معدود است. هدف اصلی پژوهش دستیابی به یک چارچوب مناسب جهت تبیین پایداری میدان های شهری در بافت تاریخی بوشهر است. در عین حال حرکت به سوی حل مساله چارچوبی عمومی جهت تحلیل پایداری فضاهای عمومی شهری و به صورت ویژه میدان ها را فراهم می آورد. روش عمومی پژوهش، استفاده از سه مرحله مساله، نظریه و آزمون روش علمی است که داده ها همواره به عنوان شواهد مورد استفاده قرار گرفته و گردآوری داده ها بر همین اساس صورت می گیرد. مبتنی بر مدل پیشنهادی پژوهش جهت تحلیل پایداری در میدان های شهری، روش شناخت نمونه موردی پژوهش جهت تدوین نظریه خاص ارائه گردیده است. در گردآوری داده ها از مطالعات اسنادی، بازدید میدانی، پرسشنامه و مشاهده فعال استفاده شده و در آزمون فرضیه ها از روش های تحلیل تفسیری-تاریخی، استدلال منطقی، مدلسازی و تحلیل محتوا استفاده می شود. نتایج پژوهش نشان می دهد که می توان مدل سه سطحی جدیدی مبتنی بر رمز پایداری میدان های شهری تعریف کرد. این رمز از لحاظ محتوایی و صوری به قدری قوت دارد که بر تمام ابعاد موثربر پایداری اثرگذار بوده و ضامن حفظ هویت میدان در طول زمان است. همچنین تحلیل این مدل در بافت تاریخی بوشهر نشان می دهد که از میان ابعاد 4 گانه اقتصادی-سیاسی، اجتماعی-فرهنگی، محیطی و مدیریتی، اهمیت بعد اجتماعی – فرهنگی در پایداری میدان های شهری بافت تاریخی بیشتر بوده است. جستجوی رمز پایداری به عنوان هسته مرکزی مدل پیشنهادی، نشان می دهد که ترکیب دو موضوع برگزاری مراسم آئینی و تاثیر مساجد بر حفظ هویت این مراسم رمز پایداری میدان های شهری در بافت تاریخی بوشهر بوده است.
احد نژاد ابراهیمی سردرود محمدرضا پورجعفر
بعد از شکل گیری حفاظت نوین در ایران در اواخر دوره قاجاریه، بحث حفاظت از بافت های فرهنگی تاریخی از مباحث مهم مجامع علمی و اجرایی گردید عمده چالش ها در بین این دو گروه، میان گروه های "حفاظت گرا" و "توسعه گرا" بود ولی فحوای گفتمان ها، بحث پیرامون مداخلات کالبدی بود و بحث ارزش موضوعیت نداشت، عدم توجه به مولفه های ارزشی در مداخله، موجب بروز شکافی بین رویکرد مداخله ای رایج با رویکرد ارزش محور گردید، بطوریکه ارزش های موجود در بافت های تاریخی در معرض نابودی قرار گرفت. هدف، یافتن روند شکل گیری مفهوم بافت فرهنگی تاریخی با رویکردها و روش های مداخله می باشد همچنین سازمان ها، قوانین و مقررات و وظایف متولیان مداخله بافت های مذکور را مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهد. نوشتار حاضر از نوع تحقیق های کاربردی مبتنی بر روش تفسیری-تاریخی است و روش جمع آوری اطلاعات کتابخانه و میدانی می باشد، هر چند داده های کلی کمّی و در برخی موارد کیفی هستند ولی تحلیل محتوی برای نتیجه گیری بر اساس تحلیل های کیفی است. دست یابی به فرآیند ارزش محور در مداخله بافت های تاریخی نتیجه نهایی پژوهش می باشد و سه مرحله مدیریت و سازمان ارزش محور، شناسایی و ثبت آثار ارزش محور و مولفه های کیفی تاثیر گذار در طراحی بافت های فرهنگی تاریخی دارد و مولفه های کیفی مداخله شامل "مدیریت ارزشها" ، "حریم گذاری بر اساس ارزشها" و "معیارهای کیفی طراحی در بافت های فرهنگی تاریخی" ارائه شده اند؛ معیارهای کیفی تاثیرگذار بر طراحی نیز در قالب پنج معیار "رابطه همزیگری بافت تاریخی با شهر"، "تحمل گرایی و تعامل گرایی برای کاربست تکنولوژی های جدید" ، "تدوین راهبرد برای حضور و مشارکت مردم" ، "احترام به حق وحقوق انسانی انسان ها" و "توجه به حقوق آیندگان" می باشد.
سیده ریحانه زاهدی پور محمدرضا پورجعفر
پژوهش حاضر در پی یافتن معیارهای استفاده از رنگ در ورودی فضاهای مذهبی با توجه به شخصیت این فضاها می باشد. در کنار نور و آب، رنگ به عنوان یکی از سه عنصر زیبایی شناسی معماری اسلامی می باشد که با توجه به فرایندهای احساسی و ادراکی فرد در محیط و نیز ارتباطی که با زمینه و شخصیت فضای شهری دارد، در طراحی فضاها به کار گرفته نمی شود. در واقع از آنجایی که عدم توجه کافی به موضوع تمایز بین شخصیت فضاهای شهری - که هم ابعاد ظاهری و هم ابعاد درونی فضا را تحت تأثیر قرار می دهد- باعث شده است که گاهاً بر شخصیت فضاهای جمعی مهم نظیر فضاهای مذهبی خدشه وارد شود، این موضوع در پژوهش حاضر مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته شده است. در این پژوهش ورودی باب الرضای حرم مطهر رضوی با استفاده از روشهای توصیفی، تحلیلی و تاریخی و با تکیه بر داده های اسنادی و میدانی( پرسشنامه و...)، به عنوان نمونه موردی تحلیل و طراحی شده است. بکارگیری روش توصیفی در دریافت مفاهیم نظری و بکارگیری روش تحلیلی - تاریخی در دریافت تجارب جهانی سبب گردید که عوامل تأثیرگذار در شخصیت ورودی فضاهای مذهبی بصورت عوامل ظاهری( رنگ، پلان، عناصر مستقر در فضا) و عوامل درونی(جو حاکم بر فضا و سلسله مراتب حضور) تعیین گردد. دریافت نظرسنجی از استفاده کنندگان از ورودی باب الرضا نیز باعث حصول توقعات موضعی از ورودی فضاهای مذهبی گردید. نتیجه حاصل اینکه استفاده از رنگ در ورودی فضاهای مذهبی با توجه به شخصیت این فضاها می بایست مبتنی بر ساختارهای رنگی روشن، شاد، فروزان و چشم گیر باشد که فضا را به گونه ای منحصر به فرد، به یادماندنی، نشانه ای، آرامش بخش، سلسله مراتبی و روحانی جلوه داده و محیطی ساده، استوار، معنوی و در عین حال خودمانی که حس دعوت کنندگی آسانی داشته باشد را فراهم سازد.
نازنین عبادی محمدرضا پورجعفر
پژوهش حاضر در پی کاربرد نظریه کدهای فرم محور در طراحی محلات با توجه به اصول و معیارهای بکارگیری این کدها می باشد. یکی از عوامل اساسی در حفظ کیفیت عرصه های شهری، برخورداری از فرم منظم و یکپارچه مجموعه ساختمان ها است که این امر با اولویت دادن به کاربری و نیز توسعه پراکنده حاصل از تفکیک کاربری ها، در طراحی فضاهای شهری مورد توجه قرار نمی گیرد. در واقع عدم توجه کافی به فرم و موقعیت ساختمان ها نسبت به یکدیگر، باعث کاهش کیفیت عرصه های عمومی در شهرها شده است که این موضوع در پژوهش حاضر مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است. در این پژوهش یکی از محلات مسکونی شهرک خاوران تبریز با استفاده از روش تحلیلی و با تکیه بر داده های اسنادی به عنوان نمونه موردی بررسی، تحلیل و طراحی شده است. بکارگیری روش توصیفی در دریافت مفاهیم نظری و فرآیند تهیه کدهای فرم محور و بکارگیری روش تحلیلی در دریافت تجارب جهانی، سبب گردید که روش برش عرضی مناطق، جهت تحلیل وضع موجود منطقه انتخاب و تعیین گردد. بر اساس این روش ماتریس ها و چک لیست هایی از وضع موجود (شامل موقعیت و نوع بلوک ها و قطعات، نوع ساختمان ها و شبکه معابر) تهیه و تنظیم گردید که پایه و اساس تدوین ضوابط طراحی محدوده بر اساس ویژگی های کدهای فرم محور واقع شد. نتایج حاصل از این ماتریس ها با در نظر گرفتن عناصر کدهای فرم محور به صورت استانداردهایی شکل گرفت که این استانداردها با تاکید بر فرم ساختمان ها جهت طراحی فضایی مطلوب مورد استفاده واقع شدند. نتیجه حاصل اینکه استانداردهای طراحی فضا بر اساس کدهای فرم محور و مبتنی بر معیارهای تقدم فرم بر کاربری، اختلاط کاربری و توجه به فضای عمومی باعث شکل گیری فضایی با تنوعی از انواع ساختمان ها و اختلاط کاربری های تجاری و مسکونی بر اساس الگوی توسعه پیاده محور گردید.
کیمیا ملکی محمدرضا پورجعفر
رشد شهرها علی رغم امکاناتی که به شهروندان ارائه کرده، عواملی را سبب می شوند که آثار سوئی بر محل زندگی و از همه مهم تر کیفیت زندگی آنان دارد. این عوامل - مانند شهرنشینی شتاب زده و افزایش ممتد جمعیت، تمرکز زدایی مراکز شهری و تمایل به حومه نشینی- باعث ایجاد شهرهایی با اندازه های جدید که خارج از کنترل و مقیاس انسانی می باشند، شده است. این شهرها در روند رشد خود به سوی زمین های اطراف- شامل روستاها، باغات و زمین های کشاورزی و محیط طبیعی پیرامونی- پیشروی کردند که باعث ایجاد الگوهای سکونتی که محل در هم آمیختن سیستم های شهر- روستا - طبیعت بود، شدند. این چنین مکان هایی که در آنها ویژگی شهر و روستا در هم آمیخته در شرایطی که ابزار و سازکار مناسبی در مهار آن وجود نداشته، نه تنها به زیان محیط طبیعی است بلکه باعث تشدید نابرابری های فضایی نیز می شود. به نظر می رسد ضرورت ساماندهی این محیط ها به عنوان بخش قابل ملاحظه ای از شهر، از طریق تلفیق ویژگی های مثبت روستا، نظیر نزدیکی به طبیعت، آرامش، خودکفایی، صمیمت و هویت، با امکانات و تسهیلات شهر، امکان پذیر می باشد. در این راستا استفاده از ایده دهکده شهری که هدف اصلی آن تلفیق ویژگی های مثبت شهر و روستا می باشد، الگویی مناسب برای توسعه محیط های پیرا شهری می نماید. در کل، آن چه در پژوهش پیش رو دنبال می گردد ارایه الگویی برای توسعه برخوردگاه های شهر و روستا با استفاده از اصول رویکرد دهکده شهری است که بتواند نیاز هر دسته از فضاهای تشکیل دهنده چنین محیط هایی را با در نظرگرفتن فرصت ها و تهدید های آن پاسخ دهد، و در عین حال قابلیت انطباق با شرایط کنونی این محلات را داشته باشد. از این سو، در روند پژوهش به بررسی دیدگاه های صاحب نظران، پیرامون برخوردگاه های شهر و روستا و ایده دهکده شهری و ویژگی های آن ها پرداخته شد، سپس به عنوان نتیجه از یک سو مسائلی عمده و مشترک محیط های پیرا شهری و همچنین پتانسیل ها و فرصت های موجود در این محیط ها استخراج، از سوی دیگر زمینه های لازم برای پیاده سازی ایده دهکده های شهری و همین طور اهدافی که از ایجاد یک دهکده شهری به آن نائل می شویم، معرفی شد. این بررسی ها نشان داد که پتانسیل های موجود در محیط های پیرا شهری، زمینه های لازم برای ایجاد دهکده شهری را داراست، و اصول و سیاست های موجود در رویکرد دهکده شهری نیز در حل مسائل و ارتقاء کیفیت این محیط ها پاسخگو می باشد. در نهایت هم امکان پیاده سازی این نظریه بر روی برخوردگاه شهر تهران و روستاهای اطراف، با طراحی محله ده ونک از تدوین چشم انداز تا ارائه جزئیات در طرح سه بعدی بررسی شد.
هادی محمودی نژاد محمدرضا پورجعفر
در حوزه ادبیّات نظری درباره «برنامه ریزی آموزشی» معماری و «فرآیند مساله گشایی در طراحی»، مقوله «آفرینشگَری» از مفاهیم جدیدی است که به فراخور ظهور گرایش جدید «معماری زیست مبنا»، می تواند مورد توجه حوزه اندیشه، خاصه اندیشه «انتقادی تفسیری» قرار گیرد. رساله پیشنهادی حاضر به کاربست «طراحی زیست مبنا» در آموزش «فرآیند طراحی آفرینشگر (خلّاق) معماری» و ملازمه فی مابین، با الگوبرداری از طبیعت در معماری که به «معماری زیست مبنا» تسمیه یافته؛ آنهم با مفاهیم اصلی حول آموزش «روش حل ابداعانه مساله طراحی معماری» با «الگوبرداری از طبیعت»، (با نگاه به سیاستها، راهبردها، راهکارها و برنامه ریزی دروس) به مفاهیم زیر نظر دارد: 1. نخست مفهومی که ]به اختصار[ بکارگیری «شاخصه های زیستی (اُرگانیک)» را در علم بیونیک (طراحی زیست مبنا) در راستای بهترین «ملازمه فُرم و عملکرد» مدنظر قرار می دهد؛ روشی که به «فرآیند طراحی زیست مبنا» تسمیه یافته است؛ چنانچه پیشنهاد «توسعه فرآیند طراحی معماری» را بر اساس «1. مشاهده اُرگانیسمهای زیستی (اُرگانیسمهای پست، گیاهان و جانوران)، 2. تحلیل شاخص ها و پارامترهای آنها در حوزه ساختار فُرمی و فیزیولوژیکی، 3. کاربرد نتایج تحلیل مورد اشاره و در نهایت؛ 4. تکمیل فرآیند طراحی معماری زیست مبنا» فراهم می آورد. فرآیند طراحی معماری زیست مبنا با اشاره به مفهوم معماری دوستدار محیط زیست، «معماری بیوفیلیا»، چشم انداز جدیدی از معماری قرن را فراهم کرده است. در ترسیم مدل مفهومی طراحی بیونیکی مورد نظر در این رساله که هدف عمده را نیز در بر می گیرد، «1. مبانی علم بیونیک» را در نظر گرفته، سپس «2. در قالب یکی از روشهای خلّاقانه» تلفیق می شود؛ و «3. مدل طراحی آفرینشگر در معماری زیست مبنا» نامیده می شود و در نهایت برای ارائه راه حلهای بیونیکی برآمده از طبیعت در طراحی معماری کاربرد دارد و بهترین رابطه بین فُرم و عملکرد و مراتب این رابطه را توجیه، تبیین و تحلیل می کند. در نهایت باید گفت که مدل مفهومی فوق الذکر، برای «1. بهره گیری از طبیعت در مشکل گشایی (فرآیند حل مساله) در طراحی معماری» و «2. ابداع و آفرینش طراحی زیستی در معماری»، کمک شایانی می کند. 2. دومین مفهوم رساله ]به تفصیل[ به بهترین و مناسب ترین «روش شناسی»، «روش» و «شیوه» آموزش در معماری زیست مبنا مبتنی بر شیوه های تفکّر، نظر دارد تا بتواند به برانگیزش آفرینشگَری، گسترش و بسط تفکّر آفرینشگَری و الگوهای آموزشی برای ارتقاء آفرینشگَری دانشجویان معماری با الگوبرداری از طبیعت در حوزه قلمروی شناختی معماری زیست مبنا، منتج گردد. سپس برای ارزیابی میزان اعتبار و ساخت روش، در راستای بهترین کاربست «الگوبرداری از طبیعت» در «طراحی دانشجویان»، با انتخاب گزیده ای از آنها، و از طریق پیمایش و تکمیل پرسشنامه های شماتیک و موارد مشابه، به ارائه راهکارهایی برای ارتقاء سطح کیفی آفرینشگَری طراحی معماری پرداخته می شود. روش تحقیق رساله در مرحله ادبیات نظری، «روش توصیفی و تحلیلی» و «روش فراتحلیل» و در مرحله پردازش داده ها: «روش استدلال منطقی» بوده است که از ابزار گردآوری داده: «مطالعات کتابخانه ای و اسنادی» و طراحی، تکمیل، تجمیع و تحلیل پرسشنامه مبتنی بر «آزمون خلاقیت تورنس و عابدی» بهره برده است. در پایان در قالب جعبه ابزار آموزشی (سرفصل دروس و برنامه دوره کارشناسی ارشد معماری زیست مبنا بطور اعم؛ و سیاستها، راهبردها، شیوه ها و برنامه های درسی بطور اخص) مورد اشاره قرار می گیرد.
شیرین ذبیحیان محمدرضا پورجعفر
ارتقا کیفیت فضاهای عمومی شهرها به ویژه در بخش های مسکونی شهر،به عنوان مهمترین رسالت طراحی شهری موجب تقویت برقراری ارتباط شهروندان با محیط و انگیزه حضور آنان در فضا خواهد بود. در میان انواع کیفیت های مطرح شده،تنوع از اهمیت پایه ای برخوردار است.هدف از این پایان نامه، تدوین معیارهای طراحی فضاهای شهری برای ارتقا تنوع در محلات مسکونی و تعیین حدود ومرز تنوع و در نهایت طراحی مطلوب محله مسکونی با کیفیت تنوع بالا در محدوده محله داود قلی زنجان است.به همین منظور، با بررسی ادبیات موضوع،چهار مولفه همه شمولی،انعطاف پذیری،غنای حسی و بصری و اختلاط کاربری و فعالیت به عنوان مولفه های مرتبط با تنوع و همچنین دو مولفه دسترسی و امنیت به عنوان مولفه های پشتیبان فضاهای متنوع شناخته شدند. برای تدوین معیارهای طراحی،این مولفه ها در شش بعد تنوع(برگرفته از ابعاد مختلف طراحی شهری مطرح شده توسط کرمونا)با عناوین تنوع مورفولوژیکی،تنوع بصری،تنوع عملکردی،تنوع ادراکی،تنوع اجتماعی و تنوع در بعد زمان تدقیق شدند. روش تحقیق در این پایان نامه،تحلیلی- توصیفی بر اساس گردآوری اطلاعات میدانی ،کتابخانه ای و تهیه چک لیست است که در چک لیست تهیه شده، سنجه ها،مولفه های کیفی تنوع و معیارها شامل ابعاد مختلف تنوع هستند. محدوده داودقلی،به عنوان نمونه طراحی، در 5 لایه شناخت شهر با توجه به ابعاد مختلف تنوع مورد شناخت و تحلیل قرار گرفته و راهکارهایی نیز با توجه به معیارها در هر یک از ابعاد تنوع ارائه شده است. محدوده رختشویخانه و محور دلجویی به عنوان نمونه فضاهای متنوع طراحی شدند.باید توجه داشت که تنها توجه به فرم در قالب ابعاد مورفولوژیکی و بصری قادر نخواهد بود فضاهایی متنوع خلق کند بلکه ایجاد تنوع در کاربری ها و فعالیت ها(بعد عملکردی) و توجه به حضور گروه های مختلف مردم در زمان های مختلف از ضروریات ایجاد فضاهای متنوع است.
سمیرا یوسفیان محمدرضا پورجعفر
به منظور دسترسی به مکان های پایدار جهت حضور یافتن هرچه بیشتر انسان در فضا و تبلور ماهیت زندگی جمعی او، باید در طرح ها به دنبال بهبود کیفیت فضاهای شهری و تامین آسایش انسان بود. برای این منظور انجام مطالعات آب و هوایی و شناخت ویژگی های محیطی متاثر از آن و همچنین استفاده از نتایج آن در بهینه گزینی ساخت های فضایی در طرح ها، امری ضروری می باشد. هدف از انجام این پژوهش استفاده ی بهینه از جریان های هوا، در ارتقا کیفیت فضاهای شهری می باشد تا بدین ترتیب با استفاده مناسب از مواهب طبیعی بتوان به یک فضای شهری پایدار و پاسخو به نیازهای آسایشی انسان دست یافت. در این پژوهش با استفاده از روش های توصیفی-تحلیلی و توصیفی-مقایسه ای و تکنیک شبیه سازی با استفاده از نرم افزار envi-met که یک نرم افزار جهت تحلیل های اقلیمی می باشد، به بررسی و تحلیل رفتار باد در وضع موجود پرداخته شده است. جمع آوری اطلاعات نیز از طریق مطالعات کتابخانه ای و میدانی صورت گرفته است. در نهایت این پژوهش تلاش کرده است تا با استفاده از ضوابط استخراج شده از ادبیات موضوع و همچنین راهبردهای عملیاتی منتج از تحلیل های نرم افزاری، به ارائه ی یک طرح بهینه برای فاز چهارم اکباتان به عنوان نمونه بپردازد.
مهشید جلالیان حسینی محمدرضا پورجعفر
توجه به تعاملات میان فرهنگی در فضاهای شهری علاوه بر فراهم آوردن زمینه ارتباطی و گفت و گوی مردمان سرزمین های مختلف و به دنبال آن تاثیر بر کیفیت های فضاهای شهری، بستری مناسب برای بروز و معرفی فرهنگ ها و خرده فرهنگ های بومی در فضاهای شهری است. با این نگاه فضای شهری در ارتقا هویت بومی و ملی تاثیر بسزایی خواهد داشت و اساسا فضای شهری تبدیل به رسانه ای برای معرفی فرهنگ خواهد شد. در ایران با وجود زمینه بسیار غنی از تاریخ و فرهنگ در یک بازه چندهزارساله و همچنین تنوع خرده فرهنگ ها و آداب و سنن متناسب با ماهیت های جغرافیایی و اقلیمی، شاخصه های فرهنگی تبلور روشنی در فضاهای شهری نداشته و به صورت عمومی در برنامه ریزی ها مورد توجه قرار نگرفته است. در راستای بررسی این رویکرد از طراحی، شهر مشهد به عنوان زمینه ای برای انجام طراحی انتخاب شد و ره باغ هایی که در طرح نوسازی و بهسازی در پیرامون حرم در نظر گرفته شده بود مورد مطالعه قرار گرفت. بر اساس اسناد بالادست، طراحی ره باغ با توجه به وجود پتانسیل آن برای برقراری تعامل میان فرهنگی در این ره باغ ها قابل نقد می باشد، چراکه این ره باغ ها با توجه به مخاطبان خاص خود، بهترین گزینه برای این منظور و شکل گیری تعاملات فرهنگی می باشد. بنابراین پس از بررسی ادبیات نظری موضوع و مطالعه ی تجارب سایر کشورها در این زمینه، و هم چنین مطالعه ی فرهنگ خراسان به عنوان بستر این پروژه، طرح پیشنهادی یکی از ره باغ ها (ره باغ پردیس) مورد بازنگری قرار گرفته و طراحی جدید با توجه به زمینه ی فرهنگی خراسان و با رویکرد برقراری ارتباطات میان فرهنگی صورت می گیرد. این تحقیق از نوع پژوهش های کاربردی است و بر اساس ترمینولوژی لینداگروت( linda grot ) و و دیوید وانگ (david wang ) در روش تحقیق، از روش های تفسیری- تاریخی، روش تحلیل محتوا و مورد پژوهی استفاده می شود. در انتها نتایجی در خصوص آنکه آیا می توان ره باغ های منتهی به حرم رضوی را به عنوان فضاهای واجد پتانسیل جهت طراحی شهری با رویکرد میان فرهنگی مطرح کرد و اینکه چه راهکارها و الگوهای طراحی شهری مبتنی بر نمود و بروز تاریخ و فرهنگ خراسان در فضاهای شهری می تواند سبب ارتقاء تعاملات میان فرهنگی در ره باغ پردیس گردد و اینکه طراحی شهری میان فرهنگی واجد چه مفاهیمی است، حاصل شد.
سلما امیرشکاری رزنو احسان رنجبر
یکی از مفاهیم نسبتا جدید در ادبیات شهرسازی ما در سالیان اخیر واژه واحد همسایگی ست. اهمیت این واحد از تقسیمات شهری از آن روست که می تواند شکل دهنده اجتماعات محلی در خود باشد و می توان گفت کوچکترین واحد تقسیمات محدوده های مسکونی شهری نیز به حساب می آید. از سوی دیگر اصطلاح محله در ادبیات بومی نیز معادل با این واژه به کار برده می شود. شهر بابل یکی از شهرهای تاریخی استان مازندران است که به دلیل موقعیت جغرافیایی خود سرعت رشد قابل ملاحظه ای را دارد. این شهر با داشتن محلات تاریخی بسیار می تواند الگوی خوبی برای توسعه های آتی و به روز محدوده های مسکونی باشد در این پژوهش سعی شده است تا با روش های تفسیری- تاریخی، بازدید میدانی به همراه مصاحبه های گسترده با ساکنین شهر جهت رسیدن به راهنمای طراحی واحد همسایگی بومی و هماهنگ با محیط در شهرهای شمالی ایران و به صورت خاص شهر بابل بهره گرفته شود. بدین منظور پس از بررسی مفاهیم مرتبط با واژه واحد همسایگی و بررسی الگوهای مطرح طراحی واحد همسایگی در سالیان اخیر در کنار بررسی نمونه های اجرا شده و سایت مورد نظر علاوه بر رسیدن به یکراهنمای طراحی، یک واحد همسایگی نیز در شهر بابل طراحی شده است.
لیلا مدقالچی مجتبی انصاری
انسان با تمام دارایی های تاریخی، فرهنگی و اخلاقی و به طور کلی ارزشی ، تأثیرات مستقیمی بر چگونگی شکل گیری اصول و معیارهای طراحی منظر داشته و ساختار کالبدی و فضایی آن را تحت تأثیر قرار داده است. و از آنجاییکه در دیدگاه اسلام، ارزش های واقعی، ارزش هایی مطابق منابع دینی و قرآنی هستند؛ پژوهش حاضر با موضوعیت « ارزش های انسانی در منظر ایرانی – اسلامی» شکل گرفته است که هدف اصلی آن؛ شناخت ارزش های انسانی براساس متون دینی اسلامی و چگونگی بسط آن در معماری منظر ایرانی بوده بوده است. از طرفی با توجه به گستردگی زمینه های تحقیق، در مورد معماری منظر ایرانی – اسلامی، نگارنده در رساله حاضر با محدود نمودن زمینه های پژوهش؛ دوره صفویه را، به دلیل دارا بودن ساختار کالبدی– فضایی خاص و کاربرد آموزه های مذهبی و فلسفی شیعی، به عنوان دوره مورد مطالعه انتخاب کرده و با پژوهش در نمونه های تاریخی، به بررسی ارزش های انسانی بکارگرفته شده در معماری منظر ایرانی– اسلامی این دوره پرداخته است. پژوهش حاضر از نوع تحقیقات کیفی است که با استفاده از رویکرد "توصیفی – تحلیلی" به تبیین ویژگی های انسان از دیدگاه انسان پرداخته است. نتایح حاصل از ویژگی ها و ارزش های انسانی با تطبیق با ساحت های وجودی انسان و مباحث ارزشی مطرح شده در باغ ایرانی؛ منجر به شکل گیری مولفه هایی برای ارزیابی و تحلیل نمونه هایِ موردی منظر دوره صفویه شد. نتیجه گیری این رساله از وجود ارتباط مستقیم میان ارزش های مستخرج از متون دینی در دوره صفویه و معماری منظر آن دوران حکایت می کند. علاوه بر این، نتایج تحقیقات انجام گرفته در این رساله نشان از اهمیت توجه به برخی از ارزش های انسانی بیش از سایر ارزش ها در طراحی منظر و به طور خاص باغ ایرانی دارد. توجه به برخی از عناصر بکار رفته در باغ ایرانی و نیز نحوه بکارگیری آن ها بر اساس زمینه و دیگر عناصر، باعث به وجود آمدن طراحی کیفی مشتمل بر ارزش های انسانی شده است.
مهناز اتحادی محمدرضا پورجعفر
امروزه مبادی ورودی از جمله فضاهای فراموش شده شهرها تلقی می شوند که از مشکلات و نابسامانی های مختلفی رنج می برند. رسالت اصلی مطالعه حاضر آن است که با بهره جویی از مفاهیم ورودی های شهری و نیز ویژگی های مکانی نمونه ی مورد مطالعه، به تدوین چارچوب بصری برای قسمت های مختلف عرصه ی ورودی بپردازد به گونه ای که در عین اصلاح نابسامانی های محیطی، حس ورود به شهر را در ذهن کاربران مختلف محور که شامل مسافرین متحرک، مسافرین استقرار یافته در عرصه های جمعی مجاور محور، شاغلین و ساکنین منطقه و ساکنین شهر می باشد، ایجاد نماید.
فاطمه رییس اسماعیلی محمدرضا پورجعفر
رشد روزافزون بیماریهای جسمی و روانی بر اثر پیامدهای نامطلوب رشد و پیشرفت تکنولوژی و گسترش بی رویه شهرها، موجب شده که طی دو دهه اخیر توجه به سلامت در دستور کار بسیاری از کشورها قرار گیرد . این توجه به ابعاد جسمانی و روانی قابل تقسیم است که در این پژوهش به بعد روانی آن پرداخته شده است. از اقدامات مهم و ضروری برای تامین سلامت روانی در فضاهای شهری،خلق فضاهایی است که متناسب با نیازهای استفاده کنندگان بوده و عوامل تشدید کننده تنش در آنها به حداقل ممکن برسد . لذا در این پژوهش سعی شده تا با بررسی عوامل استرس زا در فضاهای شهری بعنوان مهمترین و اولین عامل موثر بر سلامت روانی و ارائه راهکارهایی برای حذف آنها بتوان موجبات آرامش افراد را در شهر فراهم نمود. در این راستا عوامل استرس زا در ارتباط با مردم،اتومبیلها و محیط طبیعی و مصنوع در فضای شهری مورد بررسی قرار گرفته است . بر این اساس مهمترین عوامل: ازدحام و برهم خوردن حریم خصوصی ، وجود آلودگیهای ناشی از اتومبیل ،ترافیک شهری ،تداخل سواره و پیاده و بروز تصادف، عدم آسایش اقلیمی ، عدم احساس کنترل و تسلط بر فضا، عدم احساس ایمنی و امنیت ،عدم آسایش اقلیمی و نبود حس تعلق در فضاهای شهری می باشند که در محدوده مورد مطالعه(بلوار شهدای صادقیه) این عوامل از طریق پرسشنامه و مصاحبه عمیق با مخاطبین و ارزیابی تخصصی مورد بررسی قرار گرفته اند .با توجه به نتایج حاصله ، راهکارها و معیارهایی در جهت رفع آنها پیشنهاد گردیده همچون غلبه بافت نرم بر بافت سخت و افزایش حضور پوشش گیاهی، توجه به ویژگیهای اقلیمی ،رفع آلودگیها، بکارگیری تمامی حواسدر جهت تسهیل ادراک، کاربرد فرمها و عناصر آرامش بخش ، تمهیداتی برای کاهش وقوع جرم، تفکیک سواره و پیاده و افزایش خوانایی و وضوح .
زینب اکبری محمدرضا پورجعفر
صنعت مسافرت و جهانگردی،بعنوان یزرگترین و متنوع ترین صنعت در دنیا به حساب می آید. پدیده گردشگری که خود بصورت یک پدیده اجتماعی- فرهنگی مطرح است، به بزرگترین تحرک و جابجایی انسان ها اطلاق می شود. آنچه مسلم است سواحل با داشتن ظرفیت های ارتقای منظر شهری، نقش مهمی را در جذب گردشگر ایفا می نمایند. بررسی تجارب جهانی گردشگری ساحلی نشان میدهد که این رویکرد، تاثیر مثبتی در ارتقاء اقتصادی، فرهنگی و .. دارد و میتواند ارتباطات اجتماعی را افزایش دهد. همچنین این امر منجر به ایجاد و تقویت روح مکان میشود،بطوریکه پاسخگوی نیازهای گردشگران بوده و منظری فرح بخش و پرمعنا را ایجاد نماید.به تفصیل میتوان گفت در شهرهای ساحلی شمال ایران، آب و فضای سبز مهم ترین عناصر طبیعی ساختار شهر و عوامل پیوند انسان،طبیعت و شهر میباشند. روش انجام این پژوهش،تحلیلی و توصیفی بوده که اطلاعات آن از طریق مطالعات کتابخانه ای و اسنادی ،برداشت های میدانی، و مصاحبه و پرسشنامه گرد آوری شده است و در بخش تحلیل، اطلاعات با استفاده از تکنیک سوات مورد بررسی قرار گرفت. این پژوهش سعی دارد با مطالعه و شناخت جنبه های مثبت و موفق موارد گوناگون طراحی شده در راستای ارتقاء گردشگری ساحلی، اصول و راهکارهای این رویکرد را شناسایی کرده و امکان بکارگیری آن جهت ارتقاء گردشگری ساحلی را بررسی نماید. در پایان با تاکید بر این معیارها، پیشنهادات و راهکارهایی برای ارتقاء گردشگری ساحلی در شهر محمودآباد ارائه می گردد. این پژوهش نشان میدهد توجه به چهار اصول اصلی کالبدی،اجتماعی-فرهنگی، اقتصادی و زیست محیطی و همچنین معیارهای آن میتواند به ارتقاء گردشگری ساحلی در شهرهای ساحلی کمک نموده و از این طریق رشد روزافزون این نوع از گردشگران را موجب می گردد.
ماجده پورروحانی محمدرضا پورجعفر
روستاها سکونتگاه های ویژه ای هستند که از نظم اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و کالبدی خاصی پیروی می کنند اما امروزه بسیاری روستاهای کشور دستخوش مسائلی چون تخریب بافتهای کهن و با ارزش روستائی، تشدید تخلیه بافت های روستائی، کاهش کیفیت زندگی، و مخدوش شدن هویت فرهنگی ساکنین شده اند. همچنین روستاها با وجود داشتن منابع طبیعی پایه کشاورزی، با مسائلی چون فقر، بیکاری، پائین بودن نرخ بهره وری در بخش کشاورزی و بخش تولیدات روستائی، و تخریب منابع طبیعی روبرو هستند که این مسائل توسعه روستاها و ایجاد اشتغال پایدار را تا حدی ناممکن ساخته است، و لزوم توجه به راه حل ها وگزینه های اقتصادی دیگر مانند گردشگری را برای کمک به توسعه روستاها با هزینه کم مطرح می سازد. روستای شیاده درجنوب شهرستان بابل و در دامنه های شمالی رشته کوه های البرز با کمتر از 400 نفر جمعیت، به دلیل دوری از نقاط شهری و متراکم، توسعه کمتری یافته، رونق اقتصادی پائینی دارد، و دچار فرسودگی نسبی کالبدی و اجتماعی می باشد. این درحالیست که این روستا در محیطی کاملا طبیعی و بکر، و در میان جنگل های انبوه واقع شده است و ساخت سدی خاکی در کنار آن باعث ایجاد یک دریاچه و مناظر بسیار زیبا در این منطقه شده است. همچنین روستا دارای چندین بنای ارزشمند از جمله 4 سقاتالار می باشد و این جاذبه ها می توانند امکان ایجاد توسعه همه جانبه پایدار را از طریق برنامه ریزی اکوتوریسم در این روستا فراهم آورند، چراکه اکوتوریسم یا بوم- گردشگری ضمن بهره بردن از مواهب طبیعی و ویژگی های فرهنگی، موجب ترویج حفاظت و ایجاد اشتغال و بهره مندی اقتصادی و اجتماعی اهالی می گردد، و اثرات بسیار کمی بر محیط بجا می گذارد. این پژوهش درصدد است از یک سو به شناخت ماهیت روستا و محیط آن پرداخته و معیارهائی جهت ارزیابی و طراحی فضاها و سکونتگاه های روستائی بدست آورد، و از سوی دیگر به شناخت مقوله گردشگری، گردشگری روستائی، و اکوتوریسم پرداخته و نیازها و الزامات آنرا مورد بررسی قرار می دهد. همچنین با مطالعه نحوه بکارگیری این اصول و معیارها در مواردی چند، به برنامه ریزی و طراحی در نمونه مطالعاتی می پردازد. شیوه های مورد استفاده در این تحقیق به صورت توصیفی، تحلیل استنتاجی و استنباطی، تحلیل swot و... می باشد. نتایج حاصله شامل مجموعه ضوابط حفاظت، ارتقاء و نظارت بر توسعه دهکده بوم- گردشگری شیاده، تعریف سازمان فضائی منطقه گردشگری شیاده به صورت سازماندهی محورها، نقاط، و پهنه ها با توجه خاص بر جاذبه ها و ارتباط آنها با فضاهای اقامتی، و ارئه طرح های موضعی برای مجموعه های کلیدی در این منطقه می باشد. واژگان کلیدی طراحی روستائی، گردشگری روستائی، اکوتوریسم، دهکده بوم- گردشگری، دهکده اکولوژیک، اقامتگاه اکولوژیک، روستای شیاده
فاطمه امیدجانی محمدرضا پورجعفر
چکیده: بافت های فرسوده ، بخش قابل توجهی از پهنه بسیاری از شهرهای کشورمان را تشکیل می دهند که به دلیل معضلات خاص خود از گستره حیات شهری خارج گشته و به بخش های مسئله دار شهرها تبدیل شده اند. بنابراین ، زدوده شدن خاطرات جمعی و افول حیات شهری، که به از بین رفتن سرزندگی و نشاط بافت منجر می گردد، از عواقب افت شاخصه های کیفی در فضاهای شهری این پهنه های فرسوده محسوب می شود. محله از جزیی ترین تقسیمات کالبدی شهر به شمار می آید و فرد با قرار گرفتن در آن به ادراکاتی که نسبت به این محیط خاص دریافت می کند، احساس تعلق دارد. پس ضرورت حس مکان در محله در مقایسه با شهر واضح است. حس مکان در بعضی از محله های شهرهای قدیمی ایران همچنان حس آشنا برای افراد ساکن در آنهاست، ولی به دلیل رشد سریع شهرها، مقیاس محله و هویت محله های قدیمی از بین رفته است. از این رو در بافتهای قدیمی، به دلیل حفظ بخشی از هویت محلی موجود، می توان به بازیابی حس مکان و ارتقاء کیفیت سکونت در محله کمک کرد. روش پژوهش بر مبنای مطالعات اسنادی، کتابخانه ای، مصاحبه و مشاهده عینی می باشد. در این نوشتار ابتدا به بررسی ادبیات پژوهش در سه مفهوم حس مکان، محله و بافت فرسوده پرداختیم، سپس تجارب جهانی و داخلی که در این مورد وجود داشته را بررسی کرده و به مولفه های ارتقاء دهنده حس مکان در محله های بافت فرسوده رسیدیم. در فصل بعد به شناخت و تحلیل محله صابونپزخانه بر اساس مولفه های ارتقاء دهنده حس مکان پرداختیم و در آخر فصل جدول سوات ارائه شد. در فصل آخر سیاستهای کلان طراحی که قابل تعمیم به کلیه بافتهای فرسوده در تهران است، ارائه شد و در نهایت بر اساس ضوابط ارائه شده محدوده گذر پورالله وردی- عظیمی مورد طراحی قرار گرفت. واژگان کلیدی: حس مکان، محله، بافت فرسوده
علی اسماعیلی سالومحله محمدرضا پورجعفر
امروزه توجه به امر گردشگری در بسیاری از کشورهای دنیا به عنوان یک عامل درآمدزا حائز اهمیت فراوانی است. بدون تردید یکی از ملزومات مهم در راستای جذب گردشگر، توجه به عناصری همچون شهر و فضاهای شهری باارزش می¬باشد که می¬توانند مکان¬های مناسبی برای انجام فعالیت¬های شهری مردم و گردشگران باشند، تا با حضور فعال آنها در فضا، این مکان¬ها به سوی سرزندگی و پویایی فضایی سوق یابند. شهرهای ساحلی به علت حضور آب و به تبع آن سرسبزی و خرمی موجود، همواره از سرزندگی طبیعی جهت جذب گردشگران برخوردار می¬باشند. متاسفانه در اکثر شهرهای ساحلی با بی-توجهی به فضاهای ساحلی موجود، ساحل به فضایی غیرفعال و منفعل تبدیل شده است، که این خود باعث کاهش حضور گردشگران در اینگونه فضاها می¬شود. عواملی دیگری نظیر جدایی شهر از ساحل، کاهش کیفیت¬های زیست محیطی سواحل و ساخت و سازهای غیر مجاز در حریم دریا نیز از جمله مواردی هستند که سبب افول ارزش مکانی سواحل می¬شوند. ساحل بندر انزلی با قرارگیری در مجاورت تالاب ارزشمند انزلی، مکان مناسبی در جهت جذب گردشگر داخلی و خارجی می¬باشد. لذا بندر انزلی با ویژگی¬های منحصر بفرد و همچنین نزدیکی شهر به دریا این امکان را داراست که به همراه ساحل دریا در قالب کلیتی واحد، بتواند گامی موثر در راستای ارتقا گردشگری منطقه بردارد. در این تحقیق با بهره¬گیری از روشی توصیفی-تحلیلی و همچنین روش مقایسه¬ای، تلاش شده است تا با ایجاد فرصت¬هایی در جهت برقراری ارتباطی پویا و فعال میان شهر و ساحل، در قالب طراحی کناره ساحلی و فضاهای شهری مرتبط با آن، برای ایجاد لبه¬ای فعال و پویا گام برداشت. لذا دستاورد تحقیق تدوین یک سری معیار و رهنمودهای طراحی در سطح طراحی شهری برای ساحل شهر انزلی می¬باشد که به سرزندگی ساحل منجر می¬شود و حضور هر چه فعال¬تر گردشگران را به دنبال خواهد داشت.
وحیده حکمی محمدرضا پورجعفر
فضای شهری بعنوان بستر حیات جمعی شهروندان ظرفی است که تنها با برخورداری از کیفیات فضایی مطلوب می تواند پاسخگوی بخشی از نیازهای انسانی باشد. عناصر مستقر در فضا بعنوان بخش مهمی از عناصر سازنده ی آن مطرح بوده، پوشش گیاهی با توجه به ویژگی های منحصر به فرد آن (چه از لحاظ ساختار فیزیکی و چه از لحاظ ساختار زیبایی شناختی) بعنوان یکی از مهمترین این عناصر به شمار می آید. به طور کلی پوشش گیاهی به لحاظ موقعیت، ابعاد، تناسبات، رنگ، فرم، شکل و حالت در فضا تاثیرگذار است. هدف اصلی از این پژوهش دستیابی به راهکارهایی طراحانه به صورت تجویزی و توصیه ای به منظور استفاده ی مطلوب از پوشش گیاهی در تناسب با ویژگی ها و نیازهای فضا و نیز استفاده کنندگان از آن و در نهایت ارتقای کیفیت فضای شهری بوده است. در این پژوهش، روش توصیفی ـ تحلیلی بصورت فرآیندی منسجم به کار گرفته شده است. نتایج حاصل از مطالعات، تاثیر پوشش گیاهی بر ارتقای کیفیت فضاهای شهری در دو بعد اکولوژیک و کالبدی ـ فضایی (زیبایی شناختی) را نشان می دهد. هر یک از این ابعاد شاخص هایی را شامل می شوند که راهکارهای راهنمای طراحی موضوعی به تفکیک در هر یک از این زمینه ها ارائه شده است. همچنین چک لیست ارزیابی مکان با هدف جهت دادن و وزن دهی مطلوب به راهکارهای راهنمای موضوعی در یک موضع مشخص تدوین گردیده است. در ادامه نتایج به دست آمده در بخش طراحی نمونه موردی میدان عتیق (امام علی) اصفهان به آزمون گذاشته شده و نمود عینی کاربست راهنمای استفاده از فرم های بهینه ی گیاهی متناسب با فضاهای شهری به نمایش در آمده است.
نرگس غفاری محمدرضا پورجعفر
فضاهای شهری بستر تعاملات بین استفاده¬کنندگانش است. زمینه¬سازی برای چنین بستری، نیازمند تمهیدات کالبدی و فعالیتی جهت هرچه بهتر شکل¬گرفتن روابط اجتماعی بین مردم است. رویدادها و مراسم جمعی از جمله فعالیت¬هایی هستند که می¬تواند در پیوند دادن مردم یک¬شهر نقشی موثر ایفا و با خلق خاطراتی جمعی به مقوله هویت¬بخشی به فضا و مردم کمک کنند. فعالیت¬هایی این¬چنینی نیازمند فضاهای مناسبی برای برگزاری هستند تا بتوانند به اهداف مذکور دست یابند. از این¬رو، پژوهش حاضر با رویکرد مناسب¬سازی فضاهای شهری به¬منظور برگزاری مراسم¬ جمعی در قالب پنج فصل، انجام گرفته و رویداد جمعی را از نمایش¬های آئینی تا تئاتر¬های خیابانی و جشنواره¬ها تعریف کرده و به هرکدام پرداخته-است. در عصر حاضر، آئین¬های نمایشی ایران که ابزاری جهت هویت¬بخشی و نمایش فرهنگ و سنت این مرز و بوم هستند، رنگ¬و بوی گذشته خود را از دست داده¬اند و توجه دوباره به آنها و برگرداندن شکوه سابقشان، نقش یک فضای عمومی شهری مناسب را ضروری می¬کند. از دیگر سو جای¬دادن سنت¬های ایرانی در قالب جشنواره¬ها و خلق فضایی سرزنده و فارغ از روزمرگی¬ها و مشغله¬های زندگی مدرن امروزه، با اجرای نمایش¬های خیابانی، رنگ دیگری به فضاهای شهری کسالت¬بارمان می¬دهد. از جمله فضاهایی که روزانه مردم زیادی را به خودم می¬خواند بازار و مراکز خرید است و همین حضور مردم، پتانسیل آنها را به-عنوان فضایی جهت دیده¬شدن فعالیت¬های جمعی از سوی آنها افزایش می¬دهد. در این¬راستا و در این-پژوهش، محدوده اطراف بازار بزرگ تهران در بافت مرکزی شهر، به¬عنوان نمونه مطالعاتی انتخاب شده¬ که علاوه¬بر استفاده هزاران نفر از آن در طول روز جهت خرید، بناهای تاریخی نظیر مجموعه کاخ گلستان را که گردشگران خارجی و داخلی متعددی از آن بازدید می¬کنند، در خود جای داده¬است. همچنین بازار از گذشته تا به امروز محور فرهنگی-اجتماعی شاخصی در دل شهر بوده¬است و مراسم¬های جمعی نظیر نمایش آئینی تعزیه و عزاداری دهه محرم هرساله در آن برگزار می¬شود. در این¬پژوهش با استفاده از روش تحلیلی- توصیفی و با استناد به اسناد تاریخی جهت شناخت هر چه بهتر مفاهیم و پس از بررسی تجربه-های دیگر مناطق جهان در زمینه موضوع مورد بحث، به شناخت و تحلیل محدوده مطالعاتی پرداخته شده و در انتها راهکارهای لازم جهت مناسب¬سازی آن برای برگزاری مراسم جمعی ارائه گردیده¬است تا نشانی بر آن باشد که می¬توان فضاهای عمومی شهر و رویدادهایی این¬چنینی را در تعاملی دو طرفه به هم پیوند زد.
مهدی السعیدی مجتبی انصاری
علیرغم اهمیت فراوان حرمهای مطهر ائمه اطهار در تفکر شیعی و کثرت زائران این حرم های شریف و هزینه های بسیاری که صرف طراحی این اماکن مقدس می گردد، متاسفانه معمولاً طراحی ها بدون در نظر گرفتن فضاهای واجد ارزش متناسب با اهمیت موضوع و نیازهای زوار و مجاوران است. فضای بین الحرمین "فضای مابین حرم امام حسین (ع) و حرم حضرت عباس(ع)" یکی از این فضاهای واجد ارزش است که علیرغم قدمت زیاد هم اکنون طراحی فضای بین الحرمین متناسب با اهمیت آن در ارتباط دو حرم شریف و افزایش زائران نمی باشد ولذا تهیه طرح و توسعه آن ضروری است. در جهت تدوین چارچوب طراحی فضای واجد ارزش بین الحرمین که بر منطقی قوی استوار باشد، می تواند بسیار سودمند واقع شود. چارچوب طراحی از یک طرف باید بر پایه شناخت و تحلیل بستر موجود شود و از طرف دیگر باید تجربیات نمونه های مشابه توسعه یافته در آن لحاظ شود؛ از نکات منفی آنها پرهیز گردد و ویژگی های مثبت آنها در طرح توسعه این حرم حفظ و تقویت شود. با این حساب توقع می رود طراحی این فضای شریف در سطحی بهتر و مطلوب تر از نمونه های مشابه رخ دهد. با تدوین این چارچوب ها هم می توان طرح های ارائه شده را سنجید و هم می توان در روند تکمیل طرح با وضوح و دقت بیشتر و به طور آگاهانه به شرایط مطلوب تقرب جست. این پایان نامه می کوشد تا با تدوین چارچوب طراحی فضای بین الحرمین در دو طبقه جوابگویی مراسم عزاداری و زیارتی شود.
سیما صفدری محمدرضا پورجعفر
دین کهن ترین و اثر گذارترین نهاد اجتماعی بشر است، هرچه جامعه ای دینی تر باشد، تبلور کالبدی-فیزیکی این اعتقادات مذهبی در شهر نمود بیشتری می یابد. فضاهای مذهبی مهم ترین عناصر در شهرهای مذهبی و هسته اولیه شکل گیری این شهرها به شمار می آیند. ترکیب و ارتباط این اماکن با سایر فضاهای شهری مجموعه ای منسجم از شبکه فضاهای شهری را در بافت های تاریخی ایران سبب می شود. مهم ترین اصل در شهرهای مذهبی، توجه به امر ساماندهی زیارت و گردشگری می باشد. فضاهای شهری مذهبی دارای بازدیدکنندگان خاص و فعالیت ها و رفتارهای مختلفی هستند، لذا کالبد مناسب با شرایط نیز باید فراهم شود. اما متاسفانه در توسعه های جدید مجموعه های مذهبی جدا از بستر موجود و یا با توجه اندک به آن توسعه یافته اند و نتیجه این امر از دست رفتن کیفیت مطلوب عملکردی آن ها می باشد. فضاهای اطراف اماکن مذهبی پتانسیل تبدیل به فضاهای شهری با کیفیت بالا در صورت برنامه ریزی و طراحی مناسب را دارند. در این پژوهش سعی بر آن بوده است که با مطالعات کتابخانه ای- اسنادی و همچنین پژوهش های میدانی، به اصول طراحی شهری به منظور کمک به توسعه معقول فضاهای مذهبی و ضابطه مند کردن مداخلات در بافت واجد ارزش تاریخی پیرامون آن ها دست یابیم. لذا ابتدا روند شکل گیری فضاهای مذهبی در ایران و نمونه های موردی داخلی و خارجی مورد بررسی قرار گرفت. آستان مطهرحضرت امام رضا(ع) علاوه بر ساخت و ساز در طول تاریخ، توسعه ی وسیعی طی سال های پس از انقلاب اسلامی داشته است، اما در این میان توجه کمی به بافت ارزشمند و تاریخی پیرامون آن شده و به بهانه ی توسعه حرم، بافت تخریب شده است، در حالیکه دارای عناصر ارزشمندی است که توجه به آن ها می تواند به غنای میراث فرهنگی شهر و افزایش نقاط جاذب گردشگر در کلان شهر مشهد کمک نماید. حفظ ارزش های تاریخی بافت و تقویت پیوند بین آن ها و فضاهای شهری توسعه یافته به منظور تقویت و توسعه گردشگری هدف کلان طراحی می باشد و اهداف خرد با دیدگاهی دقیق تر به موضوعات، امکان تحقق سیاست هایی را جهت دستیابی اهداف طرح فراهم می کند که در نهایت به تدوین چارچوب طراحی شهری می انجامد. معیارهای طراحی و توسعه از یک طرف بر پایه شناخت و تحلیل بستر فضای مذهبی و از طرف دیگر بر اساس تجربیات مشابه تدوین شده است. در پایان طرح جامع سه بعدی جهت پاسخگویی به مسائل مطرح شده طراحی شده است. د
آزاده جلالی محمدرضا پورجعفر
شهرها، فضاهای شهری و آثار برجسته ای در طول تاریخ پرفراز و نشیب ایران و دوره های تاریخی مختلف شکل گرفته اند که برخی از آن ها تا کنون حفظ شده اند. بسیاری از این شهرهای تاریخی بیان کننده ی گنجینه ای از اصول و قواعد طراحی شهری می باشند. طراحی در توسعه های جدید شهری اعم از بخش های قدیمی و یا شهرهای جدید باید با توجه به اصول شکل گیری شهرهای تاریخی، فضاهای شهر ایرانی باشد. هم چنین فهم درست تجربیات گذشته و اندیشه های جهانی در هویت بخشی به شهرهای جدید موثر است. خراسان نیز دوره های متعددی از نمود شهرسازی و معماری داشته و در آن شهرهای مهمی شکل گرفته است. شهرهایی با آموزه های بسیاری در طراحی شهری آن ها که از گذشته به ارث رسیده اند. بنابراین در توسعه های جدید شهری در خراسان می توان با بهره گیری از اصول طراحی شهری استخراج شده از فضاهای کهن و تاریخی به آن ها هویت خاص بخشید. پژوهش حاضر با هدف استخراج اصول طراحی شهری از مطالعه شهرهای کهن و تاریخی خراسان و بازآموزی از آن ها صورت گرفته است تا بتوان به تدوین راهنمای طراحی فضاهای شهری در مرکز شهرهای جدید آن منطقه پرداخته شود. در ابتدا ادبیات موضوع و چند نمونه از تجارب جهانی در زمینه بازآموزی از فضاهای کهن شهری بیان شده است. سپس مرکز پنج شهر کهن و تاریخی در خراسان رضوی (مشهد، نیشابور، سبزوار، کاشمر و تربت حیدریه) و مهم ترین فضاهای شهری واقع در مراکز معرفی و تحلیل شده است تا برخی از قواعد طراحی شهری آن ها استخراج شوند. روش تحقیق تاریخی، اسنادی و هم چنین توصیفی- تحلیلی می باشد. در گام بعدی به مطالعه نمونه موردی شهر جدید گلبهار پرداخته و فضاهای شهری مرکز شهر تحلیل شده است. سپس راهنمای طراحی فضاهای شهری در قالب پنج لایه فرم شهری (استخوان بندی، دسترسی، کاربری و فعالیت، کالبدی و منظر شهری) ارائه شده است. سپس میدان شهر مرکزی به عنوان اصلی ترین فضای شهری در حوزه مرکزی و عرصه بروز تعاملات اجتماعی با بهره گیری از اصول مستخرج طراحی شده است.
قدسیه سامانی محمدرضا پورجعفر
بطور کلی در شهرسازی سنتی ایران انسان معیار هر چیزی محسوب می شد. طول عرض و ارتفاع گشودگیها، تناسبات و فواصل در انطباق با اندازه های وی در نظر گرفته می شد. انسان، مبنا و مرجعی طبیعی برای طراحی شهرهای ما بود. از این رو احداث پیاده راه هایی با استفاده از ارزش های طراحی راسته های تجاری سنتی ایران، علاوه بر اینکه در تجدید هویت شهری نقشی انکار ناپذیر را ایفا می کند، با فراهم آوردن تعاملات اجتماعی به شهروندان اجازه می دهد در محیطی آرام، بدون اینکه هر لحظه خطر برخورد یا تصادف با خودرو را احساس کنند حواس خود را کاملا معطوف انتخاب جنس، حظ بصر و یا پیاده می نمایند. مطالعه حاضر به دنبال بررسی ایده ای مبنی بر ایجاد شرایطی به منظور ارتقا کمی و کیفی محیط شهری در راستای احیا و تجدید هویت و ارزش های بومی، افزایش ارتباطات و تعاملات اجتماعی افراد با یکدیگر در محیطی امن و سالم رفع آلودگیهای زیست محیطی و مهمتر از همه احترام به هویت عابر پیاده به عنوان جزئی مهم از سیستم حمل و نقل شهری در قالب بستر کالبدی مناسب می باشد. بر این اساس ابتدا با روش کتابخانه ای بر بررسی مفاهیم و تعاریف مربوط در این حوزه پرداخته شده و سپس دو مصداق بازار اصفهان و بازار تبریز در این حوزه بررسی شده است. سپس شاخص های استخراج شده در طراحی محور مطالعاتی (فلکه اول تا دوم صادقیه) مورد استفاده قرار گرفته است. نتیجه ای که در این پایان نامه حاصل شده است. نشان می دهد که با استفاده از تفکر فرآیند و ابزارهای طراحی سنتی بازارهای ایرانی می توان پاسخ های مناسب تری را در برابر گزینه های نامناسب قرار دهد، محصول نهائی طرح ها را پایدار تر سازد، ابعاد مشارکت مردمی را در این طرح ها تقویت کند و با ایجاد کیفیت ، پتانسیل های اقتصادی ومکانی فضار را به فعلیت در آورد.
فریبا اسدالهی محمدرضا پورجعفر
سبک زندگی دامنه ی بسیار گسترده و عمیقی در زندگی انسان دارد و بر ابعاد کمّی و کیفی حیات تاثیر گذار است. تغییر سبک زندگی یا ارتقاء آن به انتخاب خود شخص و یا به طور غیر مستقیم و با القائات محیطی اتفاق می افتد. تغییر سبک زندگی نشانه ی تغییر در فرهنگ و نوع نگرش فرد به زندگی است و مسلما هر نگرش و اندیشه ای شیوه ی زندگی خاص خود را می طلبد. نقش محیط و دریافتهای محیطی در این روند بسیار حائز اهمیت است. از آنجا که کیفیت زندگی اجتماعی بازتابی از کیفیت زندگی فردی ست و عرصه ی ظهور بسیاری از مولفه های سبک زندگی می باشد، مهم شمرده می شود. شهر نیز آیینه ی حیات اجتماعی افراد بوده و بر آن تاثیر گذار نیز هست. بنابراین سبک حیات اجتماعی در شهر به عنوان مسئله ی اصلی پژوهش انتخاب شده. با این پیش فرض که ارتقا کیفی میدانهای شهری مبتنی بر نیازهای رفتاری و فعالیتی و مبتنی بر هنجارها و ارزش های اسلامی – ایرانی، منجر به اصلاح الگوهای رفتاری در مسیر سبک زندگی خواهد بود، به این پژوهش پرداخته شد و مطالعه ی برخی منابع علوم اجتماعی و جامعه شناسی شهری، جغرافیای تاریخی، طراحی شهری و پژوهش های میدانی به عنوان منابع تحقیق استفاده شد. روش تحقیق توصیفی تحلیلی و تحلیل داده ها به شیوه ی تطبیقی و هم پوشانی انجام شد. شهر قم به دلیل بافت مذهبی و آیین ها و مراسمات مذهبی زیاد و جذب زائران فراوان، به عنوان عرصه ی کار انتخاب شد. پس از کندوکاو در ادبیات موضوع و تجریبات تئوری و عملی، با رسیدن به شاخص ها و مولفه های سبک زندگی شهری که با طراحی فضا مرتبط می باشد، به الگوهای طراحی میدان رسیدیم. سبک زندگی شهری در مولفه هایی چون نحوه گذران اوقات فراغت در شهر، انتخاب فضاهای شهری متفاوت، نحوه و کیفیت حضور در فضاهای شهری ، سطح کنش ها و تعاملات اجتماعی و شیوه رفتار بروز پیدا می کند. این پژوهش با گسترش این مولفه ها و ارتباط با طراحی فضاهای شهری اصول و معیارهای طراحی همچون: عزتمندی، هویتمندی، احترام به سالمندان، عدالت محوری، پاسخگویی به حضور خانواده ها و مراسمات خاص، تکریم شهروندان و حفظ حرائم، آسایش در فضا، سلامت محوری، توجه به مناسک عبادی، دوری از فردیت واجتماع محوری، افزایش تعاملات اجتماعی و حس مسئولیت و ...را در طراحی میدان، پیاده کره است.
الهه سادات موسوی سروینه باغی محمدرضا پورجعفر
با آغاز انقلاب صنعتی و تبدیل شهرهای کوچک به کلانشهرها و گسترش فعالیت های صنعتی و کارخانه ای در حومه شهرها، شهرنشینی با مشکلات جدی مواجه گردید که این امر منجر به پیدایش مفهوم جدیدی در طراحی شهری با عنوان شهر کم کربن گردید. در پژوهش حاضر با در نظر گرفتن سمنان به عنوان یکی از شهرهای مهم در تاریخ ایران که از لحاظ جنبه های معماری و اقلیمی همواره مورد توجه بوده است، سعی در ارائه راهکارهایی به منظور تبدیل آن به شهری سالم گردیده است. وجود کارخانه های متعدد در اطراف این شهر و همچنین گسترش اتومبیل ها، سمنان را همچون هر شهر دیگری در معرض خطر آلودگی هوا قرار داده است. از اینرو در پژوهش حاضر با روش تحلیلی و با به کارگیری نر م افزار فلوئنت و اکوتکت شبیه سازی جریان حرکت ریزگردهای ناشی از گسترش فعالیت های صنعتی و اتومبیل ها در اطراف شهر سمنان و میزان انتشار کربن از مناطق مسکونی بررسی گردیده است. نتایج حاصله نشان می دهد که این شهر در محاصره واحدهای آلاینده قرار دارد و تمرکز فعالیت های صنعتی و یزرگراه ها در مجاورت شهر منجر به گسترش نفوذ کربن به مناطق مسکونی گردیده است. از سوی دیگر محاسبه میزان کربن انتشار یافته از مناطق مسکونی و با بکارگیری نرم افزار فلوئنت، نشان می دهد که طراحی های نامتناسب با اقلیم منجر به افزایش سطح مصرف سوخت های فسیلی و به تبع آن افزایش سطح انتشار کربن، گردیده است. راهکارهای ارائه شده در این پژوهش در دوسطح قابل بررسی می باشند: 1- طراحی متناسب با اقلیم در جهت گیری معابر و بلوک ها و نحوه چیدمان آن ها، با در نظر گرفتن مولفه هایی چون تابش خورشید و وزش باد به منظور کاهش ورود آلاینده ها 2- برنامه ریزی به منظور کاهش ورود آلاینده ها از کارخانه و بزرگراه مجاور، در جهت وزش باد به سمت منطقه مسکونی مورد بررسی
زهراالسادات اردستانی محمدرضا پورجعفر
هدف از این رساله، تعیین شاخصهای بومی بازآفرینی و الگوی مبتنی بر فرهنگ وشرایط کشور برای بازآفرینی بافتهای فرسوده شهری می باشد که در قالب مطالعات تحلیلی-توصیفی و اجرای یک مدل تحلیلی محقق شد. ابتدا مفاهیم، دیدگاههای نظری ومفهومی در ارتباط با بافت فرسوده و بازآفرینی شهری با مطالعه سوابق و از طریق مراجعه به منابع علمی و معتبر بررسی و تحلیل شد. سپس، شناخت وتحلیل منطقه مطالعاتی به منظور جهت دادن به چارچوب رساله از طریق پرسشنامه انجام گردید. در نهایت، چارچوب الگوی بومی بازآفرینی بافتهای فرسوده تدوین شد، که به منظور تدوین این چارچوب، رسالت ها و ارزش های بازآفرینی بومی با مرور کتابخانه ای و اسنادی، تعیین گردید و از مدل تلفیقی ساختار سلسله مراتبی فازی و سیستم اطلاعات جغرافیایی برای ارزیابی وضعیت بافت های فرسوده منطقه به منظور بازآفرینی شهری استفاده شد
مهین غزائیان محمدرضا پورجعفر
از آنجاکه بخش عمده ای از درک ما از محیط اطرافمان، درکی بصری است، پژوهش حاضر در پی آن است تا با بررسی ویژگی های عناصر هنرهای تجسمی و تأثیراتی که قرارگیری آثار هنری در سطح فضاهای شهری بر ذهن مخاطب و نحوه ادراک وی از فضا می گذارند، به راهکارهایی جهت شکل گیری فضاهای شهری جذاب و خلاقانه دست یابد که از طریق ارتباط دوسویه و تعامل صحیح با مردم، قدرت شناسایی و درک آنان را از عناصر موجود در فضا افزایش داده و در نتیجه به ادراک بهتر شهروندان از فضاهای شهری منجر شود. از این رو سعی پژوهش بر این است تا با استفاده مناسب از محرک های حسی، ادراکات بصری مخاطبین را در فضای شهری تقویت نماید و حس مکانی قوی در استفاده کنندگان فضاها، بوجود آورد.
محمد سراوانی محمدرضا پورجعفر
چکیده ندارد.
صبا خوشخویی محمدرضا پورجعفر
چکیده ندارد.
امین رستنده محمدرضا پورجعفر
چکیده ندارد.
مهدی خاتمی محمدرضا پورجعفر
چکیده ندارد.
زهرا داودآبادی فراهانی محمدرضا پورجعفر
چکیده ندارد.
نسیم موحد محمدرضا پورجعفر
چکیده ندارد.
طاهره خاموشی محمدرضا پورجعفر
چکیده ندارد.
عادله صادقی محمدرضا پورجعفر
چکیده ندارد.
میلاد پرتار محمدرضا پورجعفر
چکیده ندارد.
محسن تابان محمدرضا پورجعفر
چکیده ندارد.
بهزاد وثیق محمدرضا پورجعفر
باغسازی در شرق دور مورد مطالعه بسیاری از تحقیقات بوده است و در این بین توجه به مبانی و اندیشه های مستتر در آن یکی از ابعاد پژوهش در این زمینه بوده است. از اینرو در این تحقیق سعی گردیده است تا با توجه به اندیشه ها و ادیان عمده این پهنه جغرافیایی مانند بودیسم، کنفسیوسیسم، تائویسم و شینتویسم منظرسازی و بالاخص باغسازی دو کشور چین و ژاپن را مورد مداقه قرار دهیم. مطالعات انجام شده در این تحقیق براساس روش توصیفی-تحلیلی به انجام رسیده و روش جمع آوری داده ها و اطلاعات نیز منطبق بر روشهای اسنادی و مطالعات کتابخانه ای بوده است. آنچه می توان از این پژوهش دریافت آنست که باغسازی شرق دور بیشترین تاثیر پذیری خود را در کشور چین از اندیشه تائویستی و در کشور ژاپن از دو اندیشه شینتویسم و بودیسم برگرفته است. در این میان تاثیر پذیری منظرسازی چین از بودیسم و کنفسیوسیم قابل چشم پوشی نیست.
سیما فردوسیان محمدرضا پورجعفر
محلات شهری در طول تاریخ بسترساز ایجاد روابط اجتماعی در سطوح مختلف بوده اند. این در حالی است که در محلات امروزی به دلایل متعدد، از این نقش آنها کاسته شده است. رویکردهای جدید در طراحی و برنامه ریزی شهری، حل مشکلات شهری را در بازگشت به مفهوم محله به عنوان سلول های حیات شهری معرفی می نمایند. در این تحقیق تلاش شده است تا با توجه به الگوها و تجارب اخذ شده از بافت های قدیمی که به تقویت تعاملات اجتماعی کمک می نمودند، در یک محله منتخب (محله سعادت آباد در منطقه 2 شهرداری تهران)، نحوه و میزان تعاملات اجتماعی مورد بررسی قرار گرفته و بنا بر تحلیل های انجام شده طراحی سازمان فضایی صورت گیرد. در کنار این روند، با استفاده از مطالعات پیمایشی نتایجی در زمینه تأثیر کالبد بر میزان تعاملات اجتماعی حاصل شده است. نتایج به دست آمده نشان دهنده تفاوت های ادراکی شهروندان محلات مختلف از همسایگی و تأثیر هویت کالبدی بر ساختار اجتماعی ساکنین می باشد. ایجاد هویت کالبدی و مطلوبیت فضایی به پایداری جمعیتی منجر شده و در نتیجه در افزایش تعاملات اجتماعی نقش بسزایی ایفا می نماید. با بهره گیری از تجارب گذشته و تعدیل آن با نیازهای امروزی می توان زمینه بهبود تعاملات و روابط مناسب اجتماعی بین ساکنین را فراهم نمود. این تعاملات نیز در یک فرایند برگشت پذیر به بهبود ساختار فضایی محله و تقویت هویت محلی منجر می گردد.
سهند لطفی محمدرضا پورجعفر
بافت های قدیمی شهری میراث و هویت شهرها را می سازند . آنچه در هسته های مرکزی شهرها بعنوان بافت های ارگانیک می بینیم کم کم و در طول زمان شکل گرفته و به عنوان مجموعه ای که در آن کلیه ارزشهای تاریخی ، معماری و فرهنگی شهر گردهم آمده اند واجد ارزش است . ورود مدرنیسم به ایران با اجرای طرحهای نسنجیده شهرسازی در دل بافت های قدیمی توام بود . زمانی که اتومیبل به عنوان مظهر نوگرایی به طور جدی وارد صحنه شهری ایران گردید همزمان اولین قوانین و پروژه های شهری به تصویب رسید که راه را برای ورود این مظهر تجدد هموار نماید . ورود اتومبیل به درون بافت قدیمی بسیاری از قوت های این بافت مثل امنیت ، آسایش ، فرهنگ محله ای ، ارزش های معماری و تاریخی ، هماهنگی با اقلیم و ... را از بین برد. در مقاطع بعدی باز به الگوبرداری حساب نشده از طرحهای غربی برای ساماندهی شهری شهر ایرانی بر می خوریم بدون توجه به این نکته که موضع و موضوع برنامه ریزی و طراحی و نیز نوع مسائلی که چنین راه حلهایی را در پی آورده است در کشورهای مبدا چیز دیگری بوده . به این ترتیب اقدام به تهیه طرحهای جامع و تفصیلی برای شهرها می شود. این طرحها که تهیه آنها با دو دهه تاخیر نسبت به نمونه های غربی در ایران آغاز شد، تا زمان انقلاب بدون تغییر عمده ای ادامه می یابد و پس از انقلاب نیز عملا فقط با تغییر یافتن عنوان طرحها با همان محتوا تهیه می شود. امروزه هم در مواجهه با مسائل مربوط به گذربندی در بافت های قدیمی و ارگانیک تنها مرجع قانونی نقشه طرح تفصیلی می باشد . طرحهای تفصیلی که فعلا وجود دارد بدون انجام مطالعات کامل و واقعا تفصیلی و صرفا برای ایجاد دسترسی های سواره در درون بافت شهری ، به طور کلی اقدام به تعریض معابر و گذرها می نماید . این تعریض ها بدون در نظر گرفتن نوع بافت ، بدنه ها و مشخصات و ارزشهای موجود در بافت های قدیمی به صورت تخریب و عقب نشستن از محور گذرها تعریف می شود و طرح تنها پلانی است شامل وضع موجود معابر که خیابان هایی عریض و هندسی برآن تحمیل شده است . امروزه در برخورد با بافت تاریخی شهرها سعی در هر چه محدودتر ساختن حضور وسایل نقلیه موتوری و به خصوص اتومبیلهای شخصی و تبدیل فضاهای تاریخی و معابر سنتی به مراکزی برای رفت و آمد پیاده و استفاده از وسایل سالم حمل ونقل مانند دوچرخه است . همچنین سعی می شود که سیستم های حمل ونقل عمومی راحت و مناسب برای جابجایی مردم در این قسمت از شهرها بکار گرفته شود . به هر صورت دیگر کسی فضاهای ارزشمند بافت قدیمی و کوچه های سنتی را برای عبور اتومبیل ها تخریب و تعریض نمی کند و حتی برنامه های مفصلی برای پاک کردن آثار ناشی از برنامه های ناموفق قلبی تهیه می شود. نتیجه اینکه طرحها و قوانین فعلی گذربندی که برای مداخله در بافت های قدیمی شهرهای ایران وجود دارد به جهت موازین شهرسازانه بسیار تاریخ گذشته ، ناموفق و انتقاد برانگیزند. برای حل این مشکل به دو جنبه اصلی باید توجه شود: یکی تغییر در نوع قوانین و برنامه ها و طرح های مترتب برآن و تجدید نظر در شیوه نگرش و برخورد با مسئله بافت قدیم و نیز تهیه طرح های ویژه برای این بافت ها و دیگر بازنگری در نظام تهیه و اجرای طرحها ، چرا که فرآیند تهیه و اجرا چنین طرحهایی با آنچه که تا به حال وجود داشته تفاوت دارد و نیازمند تعریف نقش های جدیدی است که در نظام فعلی خبری از آنها نیست .
رضا پاکنهاد محمدرضا پورجعفر
در تبریز سالانه به طور میانگین بالغ بر 3000 فقره پروانه صادر می شود و براین مبنا افزون بر 1000000متر مربع ساختمان احداث می گردد. این در حالی است که سالانه بیش از 9000 پرونده تخلف ساختمانی در شهرداری تبریز تشکیل می شود. بیش از دو - سوم ابنیه ای که پرونده تخلف دارند ، دارای پروانه می باشند. بنابراین هر گاه از ساخت و سازهای بی رویه حواشی شهر چشم پوشی کنیم ، تنها با اعمال کنترل و نظارت صحیح و دقیق بر ساخت و سازهای با پروانه قادر خواهیم بود شهر را با منطق شهرسازی شکل بخشیده و هدایت کنیم. در غیراینصورت اساسا بودن یا نبودن پروانه ساختمانی تفاوت چندانی نخواهد داشت و هر گونه کوتاهی دراین زمینه از جانب دستگاههای ذیمدخل ، فرصت گرانبهایی را از دست شهر سازی با برنامه خواهد ربود.چاره اساسی و اصلی کاهش و توقف تخلفات ساختمانی در اصلاح و روزآمد ساختن قوانین شهرسازی در تناسب با نیازهای واقعی جامعه ، ایجاد تحول در ساختار طرحهای شهری مبتنی بر تکنولوژی اطلاعات برای نیل به واقع گرایی این طرحها و عدم وابستگی بودجه شهرداری به فعالیتهای ساختمانی و عوارض ساختمانی می باشد . تا زمانی که منبع درآمدی مستقل و منفصل از خدمات شهرسازی برای شهرداری ها طراحی نشود، حلقه های وابستگی شهرداری ، ضوابط ، مقررات و توافقات به خواسته های مردم و نیازهای کوتاه مدت آنان راه را برای هر گونه کنترل و کاهش تخلفات ساختمانی خواهد بست.
حسن بیگ زاده زرنق محمدرضا پورجعفر
در این پایان نامه، به علت پیچیدگی مسئله و چند بعدی بودن موضوع، روش تحقیق مبتنی بر فرآیند برنامه ریزی و طراحی شهری است که فرآیند خود از روشهای تحلیلی (analysis) بحساب می آید.بر این اساس بعد از طرح مسئله، در فصل اول جهت ساخت زیربنای فکری و نظری مبتنی بر اصول علمی، به بررسی اجتمالی نظریه ها و اندیشه ها درباره حفظ بافت تاریخی شهرها پرداخته شده است. در ادامه به تجارب کشورهای صاحب نام در امر مرمت و احیای بافت تاریخی شهرها از جمله ایتالیا و انگلیس و هم چننی در کشورهای جهان سوم مانند سوریه اشاره شده است. در فصل دوم با شناخت ویژگی های بافت های تاریخی، بطور اجمال به تحولات نوسازی در کشورمان از دیدگاه حقوقی اشاره شده و در نهایت به بررسی 5 شهر از کشورمان که طرحهای مرمت و بهسازی برای آنها تهیه شده است، پرداخته شده و علل موفقیت و عدم موفقیت آنها بطور خلاصه بحث شده است. فصل سوم، شناخت وضع موجود محدوده مطالعاتی است. در این بخش مشکلات بسیاری در روند کار وجود داشت، از جمله اینکه بنا به علل مختلف نمی توانستیم به راحتی کار برداشت میدانی را انجام دهیم و یا با کمبود شدید آمار و اطلاعات از منطقه و عدم دسترسی به نقشه پایه مواجه بودیم. درفصل چهارم به تجزیه و تحلیل وضع موجود پرداخته و در بیشتر موارد شاخص های موجود را با شاخص های طرح بالا دستی (طرح ساماندهی تهران-بخش منطقه یک شهرداری تهران) تطابق داده شده است. و در نهایت فصل آخر به ارائه پیشنهادات و راهبردها و الویت های اجرایی برای هر کدام از محورها تعیین شده است.