نام پژوهشگر: الهه کمالی

تأثیر کیفیت آب آبیاری بر عملکرد گلرنگ در منطقه رودشت اصفهان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زابل - دانشکده کشاورزی 1388
  الهه کمالی   زمان شامحمدی حیدری

شوری منابع آب و خاک یکی از مهمترین مسائلی است که علاوه بر کاهش محصولات کشاورزی به تدریج سطح زیر کشت را کاهش می دهد. یکی از روش های موثر برای کاهش شوری خاک، اعمال آبشویی همراه با مدیریت صحیح آبیاری است. برای تعیین اثر شوری آب آبیاری، مدیریت کاربرد آب و آبشویی بر عملکرد گلرنگ و تغییر در خصوصیات شیمیایی خاک، آزمایشی در منطقه رودشت اصفهان شامل سه تیمار شوری آب آبیاری 3/35، 8/77 و 11/21 دسی زیمنس بر متر با دو تیمار مدیریت اعمال آب آبیاری شامل آبیاری با کیفیت آب های فوق الذکر در تمام طول فصل زراعی و آبیاری با آب شیرین تا مرحله جوانه زنی و استقرار گیاه و پس از آن اعمال آب های شور فوق الذکر، به همراه دو تیمار آبشویی شامل تیماری بدون آبشویی و با اعمال آبشویی به صورت طرح آزمایشی بلوک های کامل تصادفی در قالب اسپلیت اسپیلیت پلات نا متعادل، با چهار تکرار در خاکی با بافت رس سیلتی در سال زراعی 1388 اجرا شد. نتایج نشان داد افزایش شوری آب آبیاری سبب کاهش تعداد بوته در هکتار، عملکرد بوته، عملکرد دانه، ارتفاع ساقه اصلی، تعداد گره در ساقه اصلی، ارتفاع شاخه دهی، تعداد طبق در بوته، وزن طبق یک بوته، قطر طبق اصلی، قطر ساقه اصلی، تعداد ساقه فرعی و درصد روغن دانه های گلرنگ شد.ضمن اینکه سبب افزایش در درصد سدیم برگ ها گردید. همچنین برای وزن هزاردانه و شاخص برداشت تا شوری 8/77 دسی زیمنس افزایش و از این شوری به بالاتر کاهش را شاهد هستیم. اثر مدیریت اعمال آب شیرین تا مرحله جوانه زنی نیز سبب افزایش در تمام پارامترهای اندازه گیری شده، به جزء رطوبت نسبی برگ شد. اعمال مدیریت آبشویی تعداد بوته در هکتار، عملکرد بوته، عملکرد دانه، ارتفاع ساقه اصلی، تعداد طبق در بوته، وزن طبق یک بوته و تعداد ساقه فرعی را افزایش و ارتفاع شاخه دهی را کاهش داد. اثرات متقابل نیز گویای این مطلب بود که با اعمال مدیریت کاربرد آب شیرین تا مرحله جوانه زنی می توان با استفاده از آب با شوری بالاتر عملکرد بهتری نسبت به زمانی که آب با شوری کمتر اما بدون اعمال مدیریت به کار می بریم، انتظار داشته باشیم. گلرنگ در منطقه مورد مطالعه در مقابل شوری، نیمه مقاوم تشخیص داده شد. حد آستانه شوری و شیب کاهش محصول به ترتیب 6/36 دسی زیمنس بر متر و 11/84 محاسبه شد. افزایش شوری آب آبیاری سبب افزایش در شوری، بی کربنات، کلر، سولفات، کلسیم و منیزیم، سدیم و نسبت جذبی سدیم خاک گردید. شوری خاک در پایان فصل زراعی در تیمارهای شوری آب آبیاری 3/35، 8/77 و 11/21 دسی زیمنس بر متر در عمق 0 تا 90 سانتی متری خاک به ترتیب برابر 6/95، 11/16 و 13/22 دسی زیمنس بر متر بود. با افزایش در عمق خاک، شیب خط افزایش شوری خاک در مقابل آب آبیاری، کاهش یافت. مدیریت اعمال آب شیرین تا مرحله جوانه زنی، مقدار شوری، یون های خاک و نسبت جذبی سدیم خاک و آبشویی مقدار کلر و سدیم و نسبت جذبی سدیم خاک را کاهش داد. اثر مدیریت آبیاری بر تغییر میزان یون های خاک بیشتر از آبشویی بود. شوری و مدیریت و آبشویی، تأثیری در اسیدیته خاک نداشتند. نتایج نشان داد اثر متقابل شوری آب آبیاری و آبشویی ابزار مناسبی برای مدیریت خاک به منظور کاهش شوری خاک و افزایش عملکرد گلرنگ در این منطقه خشک است.

مطالعه پلی مورفیسم دو میکروستلایت در ژن های tgfbr1 و nfkb1 و ارتباط آن با خطر ابتلا به سرطان پستان در منطقه ی اصفهان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم 1392
  الهه کمالی   منوچهر توسلی

سرطان پستان شایع ترین سرطان و دومین عامل مرگ بین زنان، بعد از سرطان ریه است. مسیرهای سیگنالینگ tgf-? و nf-?b دو مسیر اصلی مرتبط با سرطان پستان هستند که مورد تمرکز تحقیقات گسترده ای قرار گرفته اند. مسیر سیگنالینگ tgf-? به عنوان یک سرکوبگر تومور نقش مهمی را در مراحل اولیه ی ایجاد سرطان ایفا کرده و در مراحل انتهایی به عنوان یک فاکتور پروانکوژنیک عمل می نماید. مطالعات اپیدمیولوژیکی نشان داده که برخی از واریانت های ژنتیکی در اجزای این مسیر سیگنالینگ می تواند با ریسک ابتلا به سرطان پستان در ارتباط باشد. رسپتور نوع یک فاکتور رشد ترانسفورم کننده ی بتا (tgfbr1) به عنوان جزء اصلی این مسیر سیگنالینگ، نقطه ی داغ این مطالعات و تحقیقات گسترده است. tgfbr1 حاوی یک پلی مورفیسم سه نوکلئوتیدی رایج (gcg) در اگزون 1 است. در مطالعات قبلی مشخص شده که این پلی مورفیسم می تواند با افزایش ریسک ابتلا به سرطان پستان مرتبط باشد. فاکتور هسته ای nf-?b نقش مهمی در تنظیم رونویسی از ژن های دخیل در ایجاد سرطان و مقاومت به شیمی درمانی دارد. تحقیقات نشان داده که nf-?b به شکل پایداری در سرطان پستان فعال شده و نقش مهمی در ترانسفورماسیون سلول ها ایفا می کند. ژن nf?b1 زیرواحد اتصالی به dna در کمپلکس nf-?b را کد می کند. تزاید بیان این ژن در انواعی از سرطان ها از جمله سرطان پستان گزارش شده است. یک توالی تکراری از بازهای سیتوزین و آدنین n(ca) در اینترون شماره 1 ژن nf?b1 وجود دارد که تا کنون پلی مورفیسم و ارتباط آن با سرطان پستان مورد بررسی قرار نگرفته است. در این مطالعه ی مورد- شاهد، پلی مورفیسم تکرارهای دی نوکلئوتیدی ca در اینترون 1 ژن nfkb1 و ارتباط آن با سرطان پستان در ناحیه اصفهان مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور بعد از استخراج dna از نمونه های خون زنان مبتلا به سرطان پستان و افراد شاهد، توالی های حاوی تکرارهای مذکور با استفاده از تکنیک pcr تکثیر شده و طول دقیق تکرارها با استفاده از ژل پلی آکریل آمید و تعیین توالی مشخص گردید. بر طبق نتایج حاصل از این مطالعه، 3 الل و 4 ترکیب اللی (ژنوتیپ) مختلف برای پلیمورفیسم تکرار gcg در ژن tgfbr1 و 9 الل و 27 ژنوتیپ مختلف برای پلیمورفیسم تکرار ca در ژن nfkb1 مشخص شد. یافته های ما نشان می دهد که زنان حامل الل 6 تکرار gcg (or=0.62; p=0.04) ژن tgfbr1 و ژنوتیپ(gcg)6/(gcg)6 (or=0.32; p=0.04) نسبت به سایر زنان در معرض ریسک پایین تری برای سرطان پستان هستند. به عبارت دیگر خطر ابتلا به سرطان پستان در زنان حامل الل 6 تکرار و ژنوتیپ 6/6، به ترتیب 6/1 و 3 برابر کمتر از سایر زنان است. به علاوه در این مطالعه هیچ ارتباطی بین طول توالی تکراری gcg با درجه پیشرفت بیماری، سابقه فامیلی سرطان و وضعیت بیان رسپتورهای استروژن مشاهده نشد. در ارتباط با پلی مورفیسم تکرار ca ژن nfkb1، زنان حامل الل 14 تکرار ca (or>8; p=0.01) در معرض ریسک بالاتری برای سرطان پستان هستند. به علاوه در زنان واجد الل 14 تکرار ca نسبت به زنان واجد سایر الل ها، متاستاز کمتری صورت می گیرد (or = 0.24; p = 0.16) البته سطح معنی داری بالاتر از سطح خطای 05/0 است که می تواند به علت تعداد کم نمونه ها باشد. هرچند در این مطالعه ارتباطی بین طول توالی تکراری ca با سن شروع بیماری، سابقه فامیلی سرطان و وضعیت بیان رسپتورهای استروژن مشاهده نشد.

بررسی فرآیند پخت برخی سبزی ها با حرارت دهی مقاومتی و مقایسه آن با روش های مایکروویو و پخت متداول
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده کشاورزی 1392
  الهه کمالی   عسگر فرحناکی

حرارت دهی یک مرحله مهم در فرآوری مواد غذایی است که باید به دلیل تأثیر منفی روش های سنتی انجام آن بر کیفیت ظاهری و تغذیه ای محصول مورد بررسی و بازبینی قرار گیرد. در این پژوهش روش حرارت دهی مقاومتی که اساس آن عبور جریان الکتریکی از میان مواد و تبدیل آن به حرارت است، در مقایسه با دو روش مایکروویو و پخت متداول برای پختن سبزیجات (کلم قمری، ترب سیاه، سیب زمینی و شلغم) مورد استفاده قرار گرفت و نمونه های به دست آمده از نظر ویژگی های بافتی، ظاهری و مواد بیواکتیو مورد مطالعه قرار گرفتند. مطابق با معادلات بافتی، نتایج نشان دهنده بافت نرم تر نمونه های حاصل از فرآیند حرارت دهی مقاومتی در زمان حرارت دهی کوتاه تر، ویژگی های ظاهری مطلوب تر پس از فرآیند و نگهداری در فریزر و پذیرش بیشتر توسط مصرف کنندگان بود. با وجود افت وزن بیشتر نمونه های پخته شده با روش حرارت دهی مقاومتی، افت ماده خشک این نمونه ها تفاوتی آماری معناداری با سایر روش ها نداشت. تصاویر میکروسکوپ الکترونی و نوری تراکم و حفظ ساختار و ارزیابی با دستگاه کراماتوگرافی مایع با کارایی بالا کاهش کمتر ویتامین ث در این نمونه ها را تایید کردند. بنابراین نتایج نشان داد که دستگاه حرارت دهنده مقاومتی می تواند به عنوان روشی برای پخت سبزیجات با حفاظت بهتر از خصوصیات مطلوب و تغییرات منفی کمتر و همچنین صرفه جویی در مصرف انرژی مورد استفاده قرار گیرد.

کاربرد تخمین داده های مفقود شده در اندازه گیری های چندمتغیره
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان فارس - دانشکده علوم پایه 1393
  الهه کمالی   محسن کمپانی زارع

دادههای چند متغیره ممکن است به دلایل مختلف شامل علائم مفقود شده باشند. وجود مقادیر مفقود شده سبب فاصله گرفتن نتایج از مقدار واقعی میشوند.روشهای مختلف کالیبراسیون مانند cls,ils,pcr.pls برای ارائه ی مدل کالیبراسیون و پیش بینی مقادیر از دست رفته در این تحقیق بیان و خطای استاندارد پیش بینی (sep) آنها با هم مقایسه شده اند. یکی از موارد اهمیت این تحقیق آنست که با استفاده از روشهای تخمین مقادیر مفقود شده که در آنها هیچ کالیبراسیون جداگانه ای نیاز نیست، هم مقادیر مفقود شده، تخمین زده شده اند و داده بازسازی شدند. در واقع محدودیتهای روشهای کالیبراسیون در اینجا وجود ندارند.