نام پژوهشگر: حسین اسماعیلی نصرآبادی

بررسی تحولات سیاسی، اجتماعی سلجوقیان روم ( 707-470 هـ . ق / 1077-1307 میلادی )
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1389
  حسین اسماعیلی نصرآبادی   علی اکبر کجباف

پس از استقرار دسته های مختلف ترکمانان سلجوقی در فلات ایران و تشکیل دولت سلجوقیان بزرگ (430هـ.ق) در این منطقه، زعمای این قوم به منظور نظم بخشیدن به امور مملکت و جلوگیری از اغتشاش و نا امنی که توسط دسته های جدید ترکان سلجوقی که از صفحات شرقی و شمال شرقی به ایران سرازیر می شدند، این نومسلمانان را به منظور یافتن سرزمین های بیشتر و گسترش اسلام در نواحی غربی یا در حقیقت جهاد با کفار روم به مناطق مختلف نظیر آسیای صغیر راهی می کردند. مقدمات ظهور رسمی سلاجقه در منطقه آناتولی به طور جدی در سال 463هـ. ق فراهم آمد و نخستین برخورد جدی بین رهبران این دو دولت سلطان آلب ارسلان و امپراتور بیزانس رومانوس دیوجانس در سال 463هـ. ق و در محلی به نام ملازگرد صورت گرفت در حقیقت دولت سلجوقیان روم نخستین بار موجودیت خود را از زمان ورود سلیمان پسر قتلمش به شبه جزیره آناتولی بدست آورد . در این زمان سلیمان از فرصت پیش فروپاشی خط دفاعی مرزی روم شرقی و نزاعهای داخلی این دولت بهره جست و باتصرف استحکامات بیزانس و حکومت های محلی در آناتولی تا کرانه های دریای اژه پیش روی کرد. از این زمان به بعد برخورد سلجوقیان روم و عیسویان روم شرقی و امرای محلی اجتناب ناپذیر گردید و این سنت به جانشینان سلیمان شاه نیز انتقال یافت . بر اثر چنین برخوردهایی هرگز مرزهای دولت سلجوقی روم بارز نگردید و تشکیلات اداری منظم در منطقه ایجاد نشد و اینچنین بود که قلمرو سلجوقیان روم دائماً صحنه وحشت زای جنگ و نزاعهای داخلی و خارجی گردید و این حوادث نیروی سلاطین این سلسله را چنان به تحلیل برد که در نهایت آنان را تابع عنصر خارجی جدیدی به نام مغول ساخت به طوری که حتی تلاش های سلطان بزرگی همچون علاء الدین کیقباد اول برای جلوگیری از تهاجم مغولان به منطقه نیز به ثمر ننشست و سرانجام حیات جانشینان وی به دست مغولان افتاد . در این میان نزاع و در گیریهای بین شاهزادگان سلجوقی و نالایقی و بی تدبیری سلاطین این سلسله دست به دست هم اوضاع منطقه را بیش از پیش متشنج ساخت و مقدمات سقوط نهایی این سلسله فراهم آمد. اگر چه تلاش های گسترده بزرگانی همچون فخرالدین علی وزیر و معین الدین پروانه برای برقراری مناسبات بهتر با مغولان و در نتیجه کم کردن خطر تهاجم این قوم تا حدودی آرامش را به منطقه بازگرداند