نام پژوهشگر: ابوذر فتاحی اصل
ابوذر فتاحی اصل جواد ملازاده
هدف پژوهش حاضر بررسی سوگیری حافظه آشکار نسبت به پردازش اطلاعات هیجانی منفی در کودکان و نوجوانان با مادران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی، کودکان و نوجوانان مبتلا به افسردگی اساسی و کودکان و نوجوانان بهنجار با والدین سالم از نظر روانشناختی می باشد. بدین منظور 28 کودک و نوجوان با مادران افسرده اساسی، 28 کودک و نوجوان افسرده اساسی و 29 نفر گروه بهنجار با دامنه سنی 17-11 سال انتخاب شدند. هر سه گروه شرکت کنندگان بر اساس متغیرهای جنس، سن و سطح تحصیلات همتاسازی شدند و به وسیله آزمایه های یادآوری و بازشناسی(سوگیری حافظه آشکار) مورد ارزیابی قرار گرفتند. در این پژوهش از سه دسته لغات غمگین، شاد و خنثی در آزمون های یادآوری و بازشناسی استفاده گردید. نتایج طرح تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر در مورد سوگیری حافظه آشکار(در آزمون بازشناسی) نشان داد که بین عملکرد گروه ها در حساسیت آزمودنی (d) در محرک های غمگین و شاد تفاوت معنادار وجود دارد. بدین معنا که هر دو گروه اول و دوم در مقایسه با گروه کنترل نسبت به مواد غمگین سوگیری حافظه آشکار نشان دادند. همچنین در محرک شاد، گروه کنترل نسبت به دو گروه دیگر لغات شاد بیشتری را بازشناسی کرده اند. بین عملکرد گروه ها در سوگیری پاسخ (بتا ?) هر سه محرک و حساسیت آزمودنی محرک خنثی تفاوت معنادار وجود نداشت. نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر در بررسی سوگیری حافظه آشکار( در آمون یادآوری) نشان داد که دو گروه کودک و نوجوانان با مادران افسرده اساسی و کودکان و نوجوانان افسرده اساسی نسبت به گروه کنترل، لغات غمگین بیشتری را به یادآوردند. به عبارتی دیگر هر دو گروه نسبت به گروه کنترل در یادآوری محرک غمگین سوگیری نشان دادند. همچنین گروه کنترل نسبت به دو گروه دیگر به طور معناداری لغات شاد بیشتری را به یاد آوردند. بین سه گروه در یادآوری لغات خنثی تفاوت معناداری مشاهده نشد. نتایج هر دو آزمون با نظریه های بک و کلارک(1988)، باور(1987) و ویلیامز و همکاران(1997) هماهنگ می باشند. همچنین حمایتی از الگوی"واگیری هیجانی" می باشد.