نام پژوهشگر: یحیی سخنگویی
محمود کاظم دخت یحیی سخنگویی
هدف این مطالعه کاستن از خطای اندازه گیری زاویه کوادریسپس به روش رایج گونیامتری با استفاده از دستگاه و روش جدیدی است که در دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی توسط آزمونگر ارتقاء یافته است. روش بررسی: این مطالعه غیر تجربی متدولوژیک به صورت اندازه گیری تکرار شونده است که در آن متغیر مورد بررسی یعنی زاویه عضله کوادریسپس در 40 مرد با 80 زانوی سالم که بصورت هدفمند انتخاب شده بودند با سه روش رادیوگرافی ، گونیامتری و روش جدید(سه بار تکرار توسط یک آزمونگر) در وضعیت رومبرگ سنجیده شد. میانگین سنی شرکت کنندگان 20 تا 29 سال و میانگین زاویه 17/76درجه بود . از آزمونهای اندازه گیری مکرر و icc استفاده شد. یافته ها: نتایج به دست آمده icc برای اندازه گیری زاویه کوادریسپس بین روش جدید و رادیوگرافی 0/935 شد در صورتیکه این مقایسه برای روش گونیامتری عدد 0/696 را نشان داد.icc بین سه بار اندازه گیری با روش جدید 0/974 محاسبه شد و در آنالیز واریانس سه تکرار 0/05<p محاسبه شد . نتیجه گیری: ارتباط بسیار قوی بین نتایج حاصل از روش جدید با رادیوگرافی بدست آمد در صورتیکه نتایج گونیامتری ارتباط ضعیفتری با رادیوگرافی داشتند.تکرار پذیری در روش جدید با حفظ شرایط مطالعه عالی است.توصیه می شود مطالعات بعدی بر روی این روش انجام شود تا نقاط ضعف آن کاهش یابد.می توان این روش را به عنوان روشی نو در اندازه گیری اینگونه زوایا به کار برد.
گوهر قاسمی علی چابک
مقدمه: درد، مهمترین مشکل بیماران دچار آرتروز کمر و آرتروز زانو است،که نه تنها یک تجربه تلخ و زیان-آور به حساب می آید، بلکه به تنهایی می تواند به شدت بر سایر ابعاد زندگی تاثیر منفی گذاشته و عدم کنترل آن تأثیر عمیقی بر کیفیت زندگی مبتلایان خواهد داشت. هدف این پژوهش بررسی تاثیر خدمات فیزیوتراپی بر کیفیت زندگی بیماران مبتلا به آرتروز کمر و زانو است. روش بررسی: در این مطالعه از طرح پژوهشی نیمه تجربی تک گروهی با پیش آزمون – پس آزمون- پی گیری استفاده گردید. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه بیماران دارای آرتروز کمر و آرتروز زانو مزمن مراجع به کلنیکهای فیزیوتراپی شهر مشهد در فاصله دیماه 88 تا خرداد89 می باشد. 100 آزمودنی (66 زن و 34 مرد) نمونه ی این پژوهش را تشکیل می داد. برای انتخاب نمونه ی پژوهش از روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای استفاده شد. به منظور سنجش کیفیت زندگی از پرسشنامه sf36 استفاده گردید. کیفیت زندگی بیماران در سه مرتبه قبل، بعد و 20 روز پس از اتمام جلسات فیزیوتراپی سنجیده شد و داده های حاصل شده، با استفاده از آزمون آماری تحلیل واریانس مکرر ترکیبی تحلیل گردید. یافته ها: نتایج نشان داد کیفیت زندگی و ابعاد جسمانی و روانی آن در بیماران مبتلا به آرتروز کمر و زانو پس از ارائه خدمات فیزیوتراپی افزایش معناداری یافت (001/0p=). ولی این تاثیر ماندگار نیست(951/0p=). نتیجه گیری: خدمات فیزیو تراپی باعث بهبود کیفیت زندگی بیماران مبتلا به آرتروز کمر و زانودر کوتاه مدت می گردد.
سمیرا اردکانی یحیی سخنگویی
زمینه: سندرم درد پتلوفمورال یکی از شایع ترین مشکلات جوانان ورزشکار، نظامیان، و حتی افراد عادی است. این سندرم زنان را بیشتر از مردان مبتلا می کند. در صورت بی توجهی، با افزایش سن این مشکل حادتر شده و خود را به صورت کندرومالژی، آرتروز، و یا دفورمیته مفصل نشان می دهد. عارضه اصلی این سندرم، درد اطراف و یا پشت استخوان پتلا است که با هر گونه فعالیت سنگین زانو نظیر بالا و پایین رفتن از پله، زانو زدن، و حرکت اسکات بروز می یابد. پرکاری مفصل، انحراف پتلا، و بی تعادلی عضلانی به عنوان عوامل ایجابی این عارضه مطرح شده اند. بی تعادلی عضلانی از ضعف قدرت و یا کوتاهی عضلات ناشی می-شود. برخی محققین کوتاهی عضلات پیرامون مفصل زانو، به خصوص چهارسر و همسترینگ، را عامل اساسی دانسته اند. درحالی-که، به دلیل بروز بیشتر درد در مرحله انتهایی اکستنشن زانو، برخی دیگر ضعف قدرت عضله پهن داخلی را عامل ایجابی دانسته-اند. مقیاس پیامدهای آرتروز و صدمات زانو (koos) ابزاری روا و معتبر است که با موفقیت برای اندازه گیری مشکلات بیماران مبتلا به سندرم درد پتلوفمورال بکار رفته است. این پرسشنامه استاندارد دارای 5 خرده مقیاس "درد، خشکی، دشواری فعالیت های روزانه، دشواری فعالیت های ورزشی و تفریحی، و کیفیت زندگی" می باشد. با استفاده از این ابزار، در تحقیق حاضر اثر بخشی دو نوع تمرینات کششی (عضلات چهارسر و همسترینگ) و تمرینات کششی-تقویتی (عضله پهن داخلی) بر عوارض، عملکرد، و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سندرم درد پتلوفمورال مطالعه شده است. روش شناسی: تحقیق از نوع نیمه تجربی و شامل چهل زن 18 تا 25 ساله ی مبتلا به درد پتلوفمورال بود که داوطلب مشارکت شدند. آنها به صورت تصادفی در دو گروه تجربی 20 نفری قرار گرفتند. هر دو گروه، به مدت شش هفته و پنج جلسه در هفته در تمرینات توانبخشی شرکت کردند. مقیاس استاندارد koos به عنوان معیار اثر بخشی تمرینات به صورت پیش و پس آزمون بکار رفت. در پایان مطالعه، چهار گروه آزمودنی به این شرح وجود داشت: گروه حذف شده (9 نفر فاقد پس آزمون)، گروه شاهد (10 نفر دارای پیش و پس آزمون ولی فاقد تمرین منظم)، گروه تمرین کششی(10 نفر)، و گروه تمرین کششی-قدرتی(11 نفر). با استفاده از spss نسخه 15، اطلاعات سه گروه دارای پیش و پس آزمون توسط "آنوا برای اندازه های تکرار شده" تحلیل آماری شد. یافته ها: در هر پنج خرده مقیاس koos، گروه شاهد با دو گروه تمرینی تعامل معنادار داشت (001/0? pو 43/33?(28و2)f). این تعامل نشان داد که پس از برنامه تمرینات، گروه های تمرینی پیشرفت و گروه شاهد پسرفت داشتند. در تمام خرده سنجه ها، بهبود گروه کششی با گروه کششی-قدرتی یکسان بود. بحث و نتیجه گیری: در مطالعه حاضر، هر دو نوع تمرین کششی و تمرین کششی-قدرتی بطور یکسانی باعث بهبود علایم سندرم درد پتلوفمورال شدند. احتمالا، تمرینات به کار رفته به نحوی فشار وارده بر مفصل پتلوفمورال را کاهش داده و این به نوبت خود باعث بهبود علایم بیماری شده است. با اطلاعات تحقیق حاضر نمی توان به طور دقیق مشخص نمود که تمرینات تا چه حد در بهبود بی تعادلی عضلانی و یا انحراف پتلا موثر هستند. با این وجود، به نظر می رسد می توان روش های تمرینی بکار رفته را به عنوان یک روش درمانی مستقل و یا مکمل به افراد دارای سندرم درد پتلوفمورال توصیه کرد . واژه های کلیدی: سندرم درد پتلوفمورال، قدرت، کشش، مقیاس koos
حجت بیناباجی مهرداد عنبریان
چکیده: این تحقیق با هدف بررسی آثار آنی استفاده از یک نوع کفی arch support بر روی فعالیت الکتریکی سطحی عضلات منتخب ساق پا و برخی پارامترهای فشار کف پایی هنگام راه رفتن در دانش آموزان با پای پرونیت در مقایسه با همسالان نرمال انجام شد. این پژوهش از نوع نیمه تجربی و آزمایشگاهی است. 24 نفر دانش آموز پسر با میانگین سنی 59/0 ± 26/11 سال با استفاده روش های شاخص قوس و اختلاف ارتفاع ناویکولار در دو گروه 12 نفری شامل گروه مبتلا به کف پای صاف و گروه کنترل با قوس طبیعی جای گرفتند. فعالیت emg عضلات درشت نئی قدامی، نازک نئی طویل و گروه عضلات سه سر ساقی با استفاده از دستگاه بیو مانیتور me6000 و مطابق با پروتکل seniam جمع آوری شد. آزمودنی ها در سه وضعیت پابرهنه، با کفش و کفش به همراه کفی در یک مسیر 15 متری با سرعت خود انتخابی راه رفتند. میانگین دامنه rms در فاز استانس و زیر مراحل آن محاسبه شد. اطلاعات مربوط به پارامترهای کف پایی توسط دستگاه فوت اسکن (rsscan system) جمع آوری شد. از آزمون آماری آنالیز واریانس با اندازه های تکراری برای مقایسه سطوح مختلف متغیر مستقل مانند راه رفتن در سه وضعیت پا برهنه ، با کفش و کفش به همراه کفی و از آزمون t-test مستقل برای بررسی اختلاف آماری بین دو گروه نرمال و مبتلا به کف پای صاف استفاده شد. این تجزیه و تحلیل ها با استفاده از نرم افزار spss نسخه ی 18 انجام شد و سطح معنی داری در این پژوهش 05/0? p در نظر گرفته شد. یافته های این تحقیق نشان داد که فعالیت الکتریکی قسمت داخلی و خارجی عضله دوقلو طی مرحله loading response در افراد نرمال نسبت به افراد دارای کف پای صاف به طور معنی داری بیشتر است (0.001?p). همچنین فعالیت الکتریکی قسمت داخلی عضله دوقلو طی مرحله terminal stance در افراد نرمال نسبت به افراد دارای کف پای صاف به طور معنی داری کمتر بود (0.049=p). در فعالیت الکتریکی عضلات نعلی و نازک نئی طویل در فاز استانس و هیچ یک از زیر مراحل آن، بین دو گروه هنگام راه رفتن از لحاظ آماری اختلاف معنی داری یافت نشد (05/0<p). عضله درشت نئی قدامی در افراد مبتلا به کف پای صاف نسبت به افراد دارای قوس طبیعی هنگام راه رفتن، طی زیر مراحل loading response ، terminal stance ،preswing و کل فاز استانس، فعالیت الکترومایوگرافی کمتری را نشان داد. افراد مبتلا به کف پای صاف هنگام راه رفتن در وضعیت کفش به همراه کفی فقط طی زیر مرحله pre-swing نسبت به حالت پابرهنه افزایش معنی داری را در فعالیت الکتریکی عضله درشت نئی قدامی نشان دادند و در نهایت استفاده از کفی فعالیت الکتریکی عضلات سه سر ساقی را طی هیچ یک از زیر مراحل فاز استانس هنگام راه رفتن بطور معنی داری تغییر نداد. درصد تماس سه قسمت عقب، وسط و جلو پا با زمین در دو گروه بطور معنی داری متفاوت بود (01/0> p). همچنین ایمپالس وحداکثر فشار وارده در نواحی انگشت شست، انگشتان دوم تا پنجم، متاتارسال دوم و سوم، میان پا و قسمت داخلی پاشنه در افراد مبتلا به کف پای صاف بطور معنی داری بیشتر بود (05/0> p). نرخ بارگذاری نیز در متاتارسال اول و دوم در افراد مبتلا به کف پای صاف بطور معنی داری بیشتر بود (05/0> p). بعلاوه میزان تغییرات مرکز فشار بین دو گروه تفاوت معنی داری را نشان داد. با توجه به نتایج این تحقیق، می توان با ارائه یک برنامه تمرینی اصلاحی ، طراحی کفش های مناسب و یا استفاده از کفی های طبی متناسب با ساختار پای افراد مبتلا به کف پای صاف و به ویژه برای نوجوانان و کودکان، از شدت این عارضه کاست و از آسیب های ثانویه نظیر استرس فراکچر استخوان های کف پایی و ضعف عضلات و اختلالات وابسته به آن نظیر اسپاسم و فلج عضلانی جلوگیری کرد.
عظمی مهدیزاده حیدر صادقی
عنوان: تاثیر یک دوره تمرین ورزش در آب و خشکی بر میزان درد مفصل زانو و تعادل بانوان سالمند مبتلا به استئوآرتریت زانو زمینه هدف: از جمله بیماری های شایع در سالمندان، استئوآرتریت می باشد. مفصل زانو بیش از هر مفصل دیگر در معرض ابتلا به این بیماری قرار دارد. درد مهم ترین علامتی است که افراد مبتلا به استئوآرتریت زانو از آن شکایت می کنند. همچنین تحقیقات نشان داده اند که این بیماران دچار ضعف عضلات چهار سر ران و کاهش حس عمقی مفصل زانو می شوند، از این رو تعادل ایستا و پویای آن ها دچار اختلال می گردد. روش های درمانی دارویی که در این بیماری به کار گرفته می شوند، تنها به کاهش درد و تورم کمک می کنند، از سوی دیگر این روش ها عوارض متفاوتی به همراه دارند. بنابراین استفاده از روش های درمانی غیر دارویی مانند اجرای تمرینات ورزشی، بسیار حائز اهمیت می باشد. هدف از انجام این تحقیق تعیین تاثیر یک دوره تمرین ورزش در آب و خشکی بر میزان درد مفصل زانو و تعادل بانوان سالمند مبتلا به استئوآرتریت زانو، می باشد. روش تحقیق: 48 بانوی سالمند مبتلا به استئوآرتریت یک طرفه درجه 1 یا 2، به صورت تصادفی انتخاب شده و در قالب سه گروه تمرینی و یک گروه کنترل در این تحقیق شرکت کردند. آزمودنی ها در گروه های تجربی، تمرینات حس حرکتی-قدرتی را به مدت شش هفته انجام دادند. گروه تمرین در آب، در استخر آب درمانی، گروه تمرین در خشکی، در باشگاه ورزشی و گروه تمرین ترکیبی، سه هفته اول در باشگاه ورزشی و سه هفته دوم در استخر آب درمانی، تمرینات را اجرا کردند. میزان درد بیماران توسط پرسشنامه پیامد صدمات زانو و استئوآرتریت (koos)، و تعادل آن ها توسط مقیاس تعادل برگ (bbs)، در قبل و پس از اجرای تمرینات سنجیده شد. یافته ها: از آمار توصیفی برای توصیف داده ها، و از آمار استنباطی، مدل های آماری تحلیل کواریانس و t دو گروه همبسته (در سطح معناداری p?0.05)، جهت آزمون فرضیه ها استفاده شد. نتایج حاصل، بهبود معناداری را در هر دو متغیر درد و تعادل، برای تمامی گروه های تجربی نشان داد (p?0.05). از سوی دیگر مقایسه بین گروه ها مشخص کرد که تفاوت معناداری در کاهش میزان درد 3 گروه تمرینی وجود ندارد (p>0.05)، در حالی که نتایج آزمون فرضیه ها حاکی از آن بود، که تمرین در آب و تمرین ترکیبی به طور معناداری بیشتر از تمرین در خشکی، تعادل آزمودنی ها را افزایش می دهد (p?0.05)، اما تفاوت معناداری بین تاثیر تمرین در آب و تمرین ترکیبی وجود نداشت (p>0.05). نتیجه گیری نهایی: اجرای تمرینات حس حرکتی-قدرتی، در آب و یا به صورت ترکیبی از آب و خشکی، نسبت به اجرای تمرینات در خشکی، تاثیر بیشتری روی تعادل بانوان سالمند مبتلا به استئوآرتریت زانو دارد، اما این روش ها در کاهش درد بیماران، با یکدیگر تفاوت معناداری ندارند. واژه های کلیدی: درد، تعادل، استئوآرتریت زانو
صادق صیدی عبدلی مهدی کهندل
چکیده فارسی هدف از انجام این تحقیق تعیین دامنه حرکتی، قدرت عضلات اندام پایینی، نسبت قدرت عضلات موافق به مخالف و بررسی ارتباط این متغیر ها با افتادن و تعادل ایستا و پویایی افراد سالمند بود. جامعه آماری این تحقیق سالمندان مقیم خانه سالمندان سهر خرم آباد بودند که تعداد 110 نفر نمونه آماری به صورت داوطلبانه انتخاب شدند.( 2± 2/65 =میانگین سنی ، 3/6 ± 8/171 = میانگین قد،4/8± 4/69 = وزن ، 4/1 ± 5/1 تعداد افتادن در سال) متغیرهای قدرت عضلات چهار سر ران و همسترینگ، دو قلو، جلو ساق، و همچنین تعادل ایستا وپویا، دامنه حرکت مفاصل زانو و مچ پا و همچنین میزان افتادن در سال اندازه گیری شد. برای تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده از آمار توصیفی و آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج نشان داد که بین تعادل پویا با قدرت عضلات جلو پا(p<0/05). قدرت عضلات پشت پا(p<0/05) قدرت عضلات پشت ساق(p<0/05)قدرت عضلات جلو ساق(p<0/05)همبستگی معنا داری وجود دارد. هچنین این همبستگی در رابطه با تعادل ایستا و قدرت عضلات فوق نیز به طور معنا دار وجود دارد (p<0/05)و با این حال هیچگونه ارتباط معنا داری بین تعادل ایستا و پویا با دامنه حرکت مفاصل مچ پا و زانو مشاهده نشد(p=0/7). همچنین نتایج نشان داد که بین قدرت در اندام پایین و افتادن در سالمندان ارتباط معنادار وجود دارد. با این حال بین افتادن و دامنه حرکتی مفاصل مچ و زانو ارتباط معناداری وجود نداشت. بطور کلی نتایج نشان داد که میزان افتادن در سالمندان بیشتر در ارتباط با قدرت عضلات می باشد تا اینکه مرتبط با دامنه حرکتی باشد. و مشخص شد قدرت عضلات پایین تنه به نسبت دامنه حرکتی ارتباط بیشتری با میزان افتادن سالمندان دارد.
لیلا حمزه حیدر صادقی
فلج مغزی کودکان، یکی از شایع ترین و پیچیده ترین مشکلات حیطه تربیت بدنی کوکان معلول محسوب می شود که بر جوانب مختلف رشدی، از جمله عملکردهای مختلف جابجایی انسان تأثیرات منفی می گذارد. این پژوهش به منظور بررسی تأثیر یک دوره تمرین دایره ای بر برخی پارامترهای بیومکانیکی راه رفتن کودکان مبتلا به فلج مغزی نوع دای پلژی اسپاستیک انجام گرفت. در این پژوهش که به روش نیمه تجربی انجام شد، ده کودک 10-7 ساله آموزش پذیر و با قابلیت راه رفتن به ترتیب با میانگین قد (cm8.94 ±119.1) و وزن (kg 3.7 ±22.2) از میان نمونه های در دسترس، به شکل هدفدار جهت شرکت در تحقیق انتخاب شده و به مدت هشت هفته و هر هفته سه جلسه، در برنامه تمرینات دایره ای مبتنی بر تفکر وینتروپ م. فلپس در کار با کودکان فلج مغزی، شرکت کردند. پارامترهای مورد مطالعه در پیش و پس آزمون اندازه گیری شدند. زوایای مفاصل ران، زانو و مچ پا در فازهای مختلف سیکل راه رفتن به وسیله گونیامتر و نرم افزار autocad 2008، عرض و طول گام با استفاده از متر نواری، مدت گام به وسیله کرنومتر و نسبت های زمانی مراحل سکون و نوسان راه رفتن از طریق نرم افزار movavi videosuite 5 محاسبه شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی شامل میانگین و انحراف استاندارد برای توصیف داده ها و آمار استنباطی شامل آزمون تی گروههای همبسته استفاده شد. یافته های پژوهش بر ایجاد تغییرات معنادار در اکثر زوایای مفاصل اندام تحتانی، عرض، طول و مدت گام و نسبت های زمانی مراحل سکون و نوسان راه رفتن کودکان فلج مغزی تحت تأثیر تمرینات دایره ای دلالت داشتند. از این یافته ها می توان نتیجه گرفت که تمرینات دایره ای در کل موجب پیشرفت قابل توجه پارامترهای مختلف راه رفتن کودکان مبتلا به دای پلژی اسپاستیک می شود، اما حضور صدمات پایدار آناتومیکی، فیزیولوژیکی و ... از یک سو و پیچیدگی نیازهای راه رفتن به ویژه در زوایای مختلف اندام تحتانی از سوی دیگر موجب کاهش سطح توقع مربیان از رفع کامل مشکلات راه رفتن در این کودکان می شود. لذا، مطابق قانونمندی عمومی رشد ناهنجار، کودکان معلول به خاطر وجود نقائص پایدار، حتی در شرایط تعلیمی و تربیتی مساعد نیز هیچگاه به هنجار همتایان سالم خود نمی رسند.
مریم کریمی یحیی سخنگویی
مقایسه تاثیر دو روش ماساژ و تمرینات کششی همسترینگ بر برخی شاخص ها ی کمر درد مزمن غیر اختصاصی هدف: پژوهش حاضر مقایسه تاثیر دو روش ماساژ و کشش همسترینگ بر برخی شاخص ها در کمر درد مزمن غیر اختصاصی می باشد روش بررسی:این مطالعه از نوع نیمه تجربی بوده بدین منظور 30 نفر از زنان سنین 30 تا 50 سال مبتلا به کمر درد مزمن غیر اختصاصی شهرستان آمل با نمونه گیری ساده در دوگروه 15 نفر ماساژ و 15 نفر کشش همسترینگ انتخاب شدند .متغیر های مستقل ماساژو تمرینات کششی همسترینگ بوده و متغیرهای وابسته شامل: درد، ،دامنه حرکتی ،تعادل ایستا و تعادل پویا بودند ابزارهای اندازه گیری متغیر های وابسته با استفاده از خط کش سنجش درد،گونیامتر ،متر نواری،تخته انعطاف،کرنومتر در دو مرحله قبل و بعد از تمرین انجام شد روش آماری شامل میانگین ،انحراف استاندارد میانگین ،tزوجی بود یافته ها:.داده ها با استفاده از آزمون tزوجی جهت مقایسه تاثیر دو روش ماساژ و کشش همسترینگ بر برخی شاخص ها در کمر درد مزمن غیر اختصاصی تجزیه و تحلیل شدند(05/0p<) نتیجه گیری: بر اساس یافته های تحقیق معلوم شد تمرینات کششی همسترینگ ،درد،دامنه حرکتی و تعادل پویا را در مقایسه با مقادیر قبل از تمرین به طور قابل توجهی نسبت به ماساژ افزایش می دهدو ماساژ در مقایسه با کشش همسترینگ در کاهش درد بیماران موثر تر می باشد.
سید فخرالدین میرافضل یحیی سخنگویی
چکیده پایان نامه افزایش قوس ناحی? پشتی به عنوان عارض? کیفوز شناخته می شود و بروز این ناهنجاری زمینه ایجاد اختلالات عضلانی در تنه و برخی مولفه های رفتاری و حرکتی را برای فرد مبتلا فراهم می سازد. با توجه به رشد تدریجی کیفوز از سنین پائین، ممکن است در سنین بالا ناتوانی های اجتناب ناپذیری از قبیل کوتاهی عضلات بین دنده ای، کاهش اتساع قفسه سینه، فرورفتگی سینه، گردی شانه ها، محدودیت حرکات اندام فوقانی، اشکالات تنفسی، خستگی زودرس، درد، آرتروز زودرس، کاهش ظرفیت های قلبی و ریوی و تغییر شکل مهره ها را برای فرد مبتلا همراه داشته باشد. اگر این ناهنجاری به موقع مورد توجه قرار گرفته و تحت درمان با حرکات اصلاحی یا وسایل کمکی قرار گیرد، سریع تر اصلاح می شود در حالی که در اثر عدم درمان، کیفوز پیشرفت نموده و تبدیل به کیفوز از نوع ساختمانی خواهد شد. استفاده از kinesio tape می تواند از طریق تحریک گیرنده های مکانیکی پوست و به دنبال آن افزایش فیدبک حسی ناحیه بانداژ شده به تسهیل انقباض عضلانی کمک کند. هدف این مطالعه بررسی اثر حرکات اصلاحی همراه با کاربرد kinesio tape بر میزان اندازه زاویه کیفوز، تعادل ایستا و پویا و میزان اتساع قفسه سینه نوجوانان پسر مبتلا به کیفوز جهت ارائه یک روش غیر تهاجمی در درمان این عارضه بود. در این مطالعه نیمه تجربی از میان 100 نفر از نوجوان در دسترس مبتلا به کیفوز منطقه 14 شهر تهران تعداد 35 نفربا میانگین سنی 31/0 ± 12 سال و اندازه زاویه کیفوز 40/4 ± 85/52 درجه و قد 31/7 ± 17/148سانتیمتر و وزن 05/8 ± 56/39 کیلوگرم انتخاب شده و پس از انجام پیش آزمون، به چهار گروه 1- حرکات اصلاحی، 2- تیپینگ، 3- ترکیب تیپینگ و حرکات اصلاحی و 4- کنترل تقسیم و جهت اطمینان از عدم وجود اختلاف معنا دار میان متغییرهای اندازه زاویه کیفوز و شاخص توده بدنی گروه ها از آزمون آنوا یک سویه استفاده شد. آزمودنی های گروه 1 و 3 طی 12 جلسه در مدت یک ماه در کلاس های حرکات اصلاحی شرکت نمودند و آزمودنی های گروه 2، هفته ای یک نوبت با کینزیوتیپ بانداژ شده و تا هفته بعد این بانداژ به صورت دائمی روی ستون فقراتشان چسبیده بود. آزمودنی های گروه 3 نیز با شرایط آزمودنی های گروه 2 بانداژ می شدند. گروه 4 نیز جهت کنترل اثر زمان، فقط در پیش آزمون و پس آزمون شرکت نمود. پس از گذشت 12 جلسه با شرایط ذکر شده آزمودنی ها دوباره مورد آزمون قرار گرفتند و تحلیل نتایج حاصله در هر گروه از آزمون تی زوجی و برای مقایسه اثر سه روش تجربی در بین گروه ها از آزمون تحلیل واریانس چند متغییره مانوا استفاده شد. آزمون های اندازه زاویه کیفوز به وسیله خط کش منعطف، میزان اتساع قفسه سینه به وسیله متر نواری، تعادل ایستا به وسیله تست لک لک و تعادل پویا به وسیله آزمون ستاره با شرایط یکسان در پیش آزمون و پس آزمون مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج حاصله بیانگر تاثیرتمرین حرکات اصلاحی به جز تعادل ایستا بر کلیه متغییرهای وابسته بود (01/0? p) و یک دوره تیپینگ ستون فقرات بر اندازه زاویه کیفوز و میزان اتساع قفسه سینه آزمودنی ها تاثیر داشته و بر تعادل ایستا و پویای آنان تاثیر معناداری نداشته است (01/0? p) همچنین ترکیب یک دوره حرکات اصلاحی و تیپینگ ستون فقرات بر اندازه زاویه کیفوز، اتساع قفسه سینه، تعادل ایستا و پویای آزمودنی ها تاثیر گذار بوده است (01/0? p). نتایج به دست آمده از مقایسه روش های ذکر شده بیانگر وجود اختلاف معنادار میان تاثیر سه روش تجربی بر اندازه زاویه کیفوز، میزان اتساع قفسه سینه و تعادل پویا در هر سه گروه است( wilks’ lambda= : f= 6.63: p=0.001) اما اختلاف معناداری میان تاثیر سه روش بر تعادل ایستای هیچ یک از گروه های تجربی در پیش آزمون و پس آزمون مشاهده نشد(096/0 = p). همچنین مقایسه اختلاف میانگین متغییرهای وابسته در پیش آزمون و پس آزمون نشان داد که تاثیر روش ترکیب تیپینگ و حرکات اصلاحی بر متغییر های وابسته از دو روش دیگر بیشتر است.
پروانه شمس نجف آبادی یحیی سخنگویی
این تحقیق با هدف توصیف وبررسی ارتباط برخی ویژگیهای آنتروپومتری تیپ بدنی با نیروی ضربه پای تکواندوکاران نخبه زن و مرد 15 تا 30 سال انجام شده است. بدین منظور تعداد 30نفر مرد و30 نفر زن به عنوان آزمودنی از بهترین تکواندوکاران هیئت تکواندوی شهرستان نجف آباد و اصفهان انتخاب شدند.آزمودنیها پس از شرکت در جلسه توجیهی با اهداف طرح آشنا شده و هوه در دو روز در شرایط یکسان مورد آزمون قرار گرفتند.آزمودنیها ابتدا پزسشنامه های فردی را تکمیل نموده،سپس از نظر آنتروپومتریکی مورد اندازه گیری قرار گرفتند.بعد از آن در تست نیرو شرکت کردند .آنها در مقابل نیروسنج ایستاده و سه ضربه آب چاگی به سطح دستگاه وارد آوردند. کلیه اندازه گیری ها در هیأت تکواندوی نجف آباد انجام شد.پس از ثبت رکوردها و اندازه ها ترسط نرم افزار در رایانه و با توجه به اهداف ویژه و فرضیه های تحقیق ، همبستگی بین متغییرهای آنتروپومتریکی و نیروی ضربه پا مخاسبه شد و نتایج زیر بدست آمد. نیروی ضربه پای تکواندو کاران با تیپ بدن ورزشکاران ارتباط معنا داری دارد . در این تحقیق تیپ بدن مردان اکتومزومورف و برای زنان اندومزومورف بدست آمد.نیروی ضربه پای تکواندو کاران با طول اندام تحتانی آنان ارتباط معنا داری دارد.هر چه طول اندام تحتانی بیشتر نیروی تولید شده افزایش میابد البته بلندی زیاد از حد باعث کاهش تعادل خواهد شد. نیروی ضربه پای تکواندو کاران با جرم اندام تحتانی ارتباط معنا داری دارد،همانطور که میدانید نیرو از حاصل ضرب شتاب در جرم بدست می آید . محیط اندام با نیروی ضربه پای تکواندو کاران ارتباط معنا داری دارد. نیروی ضربه پای تکواندو کاران با درصد چربی زیر پوستی ارتباط معنا داری دارد،هرچه چربی زیرپوستی ورزشکاران کمتر ودر حد مطلوب باشد سرعت ورزشکار برای فرار از حریف و نشان دادن عکس العمل و اجرای تکنیک بیشتر است. شاخص توده بدن bmi نیز با نیروی ضربه پای تکواندو کاران ارتباط معنا داری دارد کاهش وزن چربی بدن و افزایش میزان عضلات ،نیز باعث افزایش سرعت ونیرو میشود.
علیا عهدنو یحیی سخنگویی
چکیده پایان نامه ( شامل خلاصه، اهداف، روش های اجرا و نتایج به دست آمده ): سابقه وهدف:علیرغم مزایای تمرینات پلایومتریک ونقش مهمی که می توانند بر فاکتور های آمادگی جسمانی و حرکتی ورزشکاران ایفا کنند،از لحاظ پزوهشی به این تمرینات وتاثیر آنها توجه کافی صورت نگرفته است.لدا مطالعه حاضربا هدف بررسی تأثیر یک دوره تمرین پلایومتریک بر تعادل ،دامنه حرکتی و حس وضعیت مفصل در دختران هند بالیست انجام شده است. روش بررسی:تحقیق حاضر به روش نیمه تجربی آینده نگر ،کاربردی از نوع مورد شاهد بوده است.گروه مورد شامل 15 نفر که تمرینات پلایومتریک را به مدت 8 هفته انجام دادند.وگروه شاهد نیز تمرین نداشته اند.نمونه ها به صورت تصادفی از جامعه در دسترس انتخاب شدند.قبل و بعد از انجام تمریناتدو گروه با استفاده از دستگاه تعادل سنج بایودکس ،گونیامتر،دستگاه الکتروگونیا مترومتر نواری وقد سنج دیواری مورد ارزیابی قرار گرفتند.از آزمون t دو گروه مستقل ونرم افزار spss19 جهت تفسیر داده ها استفاده شد. یافته ها:تمرینات پلایومتریک بر تعادل ایستا و پویای دختران هند بالیست به لحاظ آماری تاثیر دارد ،ولی تمرینات پلایومتریک روی دامنه حرکتی مفصل هیپ وحس وضعیت مفصل دختران هند بالیست تاثیر معنی دار ندارد. کلید واژه ها:تمرینات پلایومتریک /تعادل /حس وضعیت مفصل/دامنه حرکتی
امیر ثابتی دهکردی یحیی سخنگویی
هدف از تحقیق بررسی تأثیر یک دوره تمرین در آب بر تعادل و حس وضعیت مفصل زانو درمردان سالمند بود. به این منظور و بر اساس فراخوان اعلام شده 55 نفر از افراد مراجعه کننده به استخر خصوصی شهر اهواز فرم های جمع آوری اطلاعات را که در بخش ضمیمه آمده است تکمیل نموده و بر اساس آن 30 نفر از مردان سالمند 70-60 سال بصورت تصادفی در دو گروه تجربی (n=15) و کنترل (n=15) قرار گرفتند.. قبل از شروع برنامه تمرین، نخست تعادل ایستا آزمودنی ها به وسیله تست لک لک و رومبرگ و تعادل پویا توسط تست t.g.u.gو تستsbet ثبت گردید و اندازه دور سینه و تعیین حس وضعیت مفصل زانو ازمودنیها در حالت حلقه باز(okc) وحلقه بسته (ckc) اندازه گیری شد. سپس آزمودنی های گروه تجربی به مدت 24 جلسه (8 هفته، 3 روز در هفته، 60 دقیقه) تمرینات آبی به روش ارائه شده را انجام دادند. از گروه کنترل خواسته شد که در طول دو ماه هیچ گونه فعالیت و تمرین اختصاصی نظیر تمرینات و پروتکل های آب، خشکی و فیزیوتراپی نداشته باشند. پس از انجام تمرینات آبی تعادل و حس وضعیت مفصل زانو مجدد در دو گروه اندازه گیری شد. برای اطمینان از توزیع نرمال داده ها از آزمون از اسمیرونف – کلموگروف استفاده شد. تفاوت بین گروه ها، قبل و بعد از 24 جلسه تمرینی با استفاده از آزمون طرح عاملی 2*2، با مقایسه نتایج پیش آزمون و پس آزمون در هر دو گروه ارزیابی گردید. برای انجام محاسبات آماری از نرم افزار spss(v19) استفاده شد. حداقل سطح معنی داری برای کلیه محاسبات آماری 05/0 در نظر گرفته شد. نتیجه انجام پروتکل مطرح شده طی 24 جلسه 60 دقیقه ای و در طول دو ماه بر آزمودنی های تحقیق در فرضیات 7و6و5و3و2و1 مربوط به مقایسه پیش آزمون و پس آزمون گروه تجربی و مقایسه پس آزمون های گروه تجربی و کنترل معنادار بوده اند ولی در فرضیات 8و4 مربوط به مقایسه پیش آزمون و پس آزمون گروه تجربی و مقایسه پس آزمون های گروه تجربی و کنترل معنادار نبوده اند. و این بدان معناست که پروتکل انجام شده تأثیر مثبت بر بهبوده دو شاخص اصلی تحقیق یعنی بر تعادل و حس وضعیت مفصل زانو درمردان سالمند تحت بررسی داشته است.
امیرحسین داودیان طلب رضا اسکویی زاده
زمینه و هدف: آنتروپومتری علم اندازه گیری ابعاد مختلف بدن و استفاده از اطلاعات به دست آمده در تعیین شکل و اندازه محل کار و ابزار و وسایل مورد استفاده در زمینه های مختلف صنعتی، توانبخشی، آموزشی و زندگی روزانه می باشد. هدف از این مطالعه تعیین ابعاد آنتروپومتریک کاربران پاراپلژیک صندلی چرخدار و افراد سالم و مقایسه این دو گروه با هم، همچنین تعیین اختلالات اسکلتی عضلانی در اندام فوقانی کاربران پاراپلژیک صندلی چرخدار می باشد. روش: این یک مطالعه توصیفی-تحلیلی و مقطعی می باشد، جامعه ایرانی مورد مطالعه در این پژوهش را 338 نفر از افراد معلول و سالم (200 نفر فرد سالم و 138 نفر کابران پاراپلژیک صندلی چرخدار) در سطح شهر تهران که در محدوده سنی 25 تا 55 سال قرار دارند تشکیل می دهد. نمونه گیری به صورت غیره احتمالی ساده انجام گرفت و برای تحلیل های آماری از نرم افزار spss16 استفاده شد. نتایج :نتایج این مطالعه نشان داد که طول قد کاربران ویلچر در مردان 12/7 ± 46/131 و ارتفاع نشسته در آن ها 75/6± 4/78 سانتی متر و در زنان نیز قد 6± 121 و ارتفاع نشسته 5/5 ± 57 سانتی مترمی باشد، ارتفاع نشسته در مردان و زنان سالم نیز به ترتیب 55/3 ± 79/90 و 54/4 ± 72/83 سانتی متر می باشد. این مطالعه نیز نشان داد که در ارتفاع قد، حدود دسترسی و پهنای باسن در بین زنان و مردان معلول اختلاف معناداری وجود دارد و همچنین بین زنان و مردان سالم با زنان و مردان معلول نیز در ارتفاع و حدود دستری اختلاف معنا داری وجود دارد. این مطالعه همچنین نشان داد که بیشترین میزان اختلالات اسکلتی عضلانی در مردان معلول مربوط به شانه راست با 36% درصد و در زنان معلول مربوط به گردن با 36% درصد می باشد. نتیجه گیری: ابعاد بدنی، اطلاعات ارزشمندی را برای طراحی فضای کاری، سطح کار و طراحی تجهیزات محیطی مانند صندلی چرخدار در اختیار طراحان و مهندسین قرار می دهد. و نتیجه ی این امر تولید محصولاتی می باشد که بر پایه ارگونومی طراحی شده اند و راحتی و قابلیت استفاده بیشتر دارند.
محمدرفیع رضاییان هفتادر یحیی سخنگویی
هدف از مطالعه حاضر بررسی تاثیر یک دوره تمرینات اکستنشن در دو حالت دمر و طاقباز بر دامنه حرکتی ستون فقرات و تعادل سالمندان مرد می باشد. نمونه های این تحقیق را 60 نفر از مردان بالای 60 سال شهر یزد که درسه گروه20 نفره کنترل ،طاقباز و دمر بودند تشکیل دادند . هیچ کدام از آزمودنی ها مبتلا به اسکولیوز و بیماری های التهابی ستون فقرات و بیماری های قلبی و کلیوی پیشرفته نبودند. تمرینات اکستنشن شامل بالا گرفتن سر و سینه از زمین در حالت دمر به مدت 5 ثانیه و همچنین بالا گرفتن باسن از زمین به مدت 5 ثانیه درحالت طاقباز بود که پس از هر تکرار 10 ثانیه استراحت می کردند. گروه طاقباز و دمر قبل و بعد از تمرینات اکستنشن با استفاده از آزمون تعادل ایستا ( مدت زمان ایستادن روی پای راست و سپس پای چپ در دو حالت چشم باز و چشم بسته ) و آزمون تعادل پویا(آزمون t.g.u.g.t ) و آزمون دامنه حرکتی (فاصله c7-s2 در دو حالت عادی و اکستنشن کامل کمر ، فاصله انگشت کوچک تا زمین در دوحالت خم به راست و چپ ) مورد ارزیابی قرارگرفتند. با استفاده از آمار توصیفی ، تحلیل کواریانس ، t مستقل و t همبسته به بررسی نتایج تحقیق پرداخته شد. نتایج تحقیق نشان داد که با ملاحظه فاصله c7-s2 در حالت اکستنشن کامل کمر و فاصله انگشت کوچک تا زمین در حالت خم به چپ در گروه طاقباز با مقایسه با گروه کنترل تمرینات اکستنشن بر دامنه حرکتی سالمندان تاثیر دارد . در گروه دمر با توجه به تست های ایستادن روی پای راست و همچنین چپ با چشم باز با مقایسه پیش آزمون و پس آزمون تمرینات اکستنشن بر تعادل ایستای سالمندان تاثیر ندارد. همچنین مشخص شد که تمرینات اکستنشن در دو حالت دمر و طاقباز بر تعادل پویای سالمندان تاثیر معنی دار دارد. کلمات کلیدی : سالمند ، تعادل ایستا و پویا، دامنه حرکتی ، حالت طاقباز ، حالت دمر
هادی رجبی قیداری یحیی سخنگویی
هدف: هدف از این تحقیق، تعیین تأثیر دو روش اصلاحی تمرینی و شناختی بر برخی خصوصیات بیو مکانیکی کودکان مبتلا به ناهنجاری های ستون فقرات می باشد. روش: این تحقیق از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه کنترل می باشد. برای انجام این تحقیق 495 نفر از دانش آموزان پسر 11-9 ساله چهارم و پنجم ابتدایی مورد ارزیابی قرار گرفتند، که پس از در نظر گرفتن کلیه معیارهای حذف و انتخاب، 30 نفر از دانش آموزانی که بیشترین ناهنجاری را در قسمت ستون فقرات داشتند به صورت تصادفی در سه گروه کنترل، گروه تمرین شناختی و گروه تمرین اصلاحی قرار گرفتند. جهت جمع آوری اطلاعات ابتدا در مرحله غربال کردن از خط کش منعطف، خط شاغولی و صفحه شطرنجی استفاده شد و همچنین برای کسب اطلاعات فردی ، پزشکی و سوابق حرکتی آزمودنیها و برای آگاهی از سلامتی آنها از پرسشنامه و تاییدیه پزشکی استفاده شد . در پیش آزمون از آزمون لک لک (تعادل ایستا)، تست ستاره (تعادل پویا) و تست انعطاف کمر (انعطاف پذیری ستون فقرات) و دوی سرعت 45 متر(50 یارد)(سرعت) استفاده شد. پس از اعمال متغیر مستقل، در پس آزمون شرکت کنندگان مطابق با پش آزمون مورد ارزیابی قرار گرفتند. جهت تشخیص معنی دار بودن میزان تاثیر برنامه تمرینی و همچنین بررسی سایر فرضیه ها از آزمون آنالیز واریانس یک سویه و t وابسته در سطح معنی داری p?0.05 استفاده گردید. یافته ها: بر اساس یافته های تحقیق: ? برنامه تمرینی اصلاحی و شناختی تاثیر معنی داری بر روی تعادل ایستا و پویا، انعطاف پذیری ستون فقرات، اتساع قفسه سینه داشت. ? برنامه تمرینی اصلاحی و شناختی تأثیر معنی داری بر روی سرعت نداشت. ? بین تأثیر تمرین اصلاحی و شناختی بر روی تعادل ایستا و پویا، انعطاف پذیری ستون فقرات، اتساع قفسه سینه تفاوت وجود داشت. بحث و نتیجه گیری: نتایج این تحقیق نشان داد تمرینات فعال اصلاحی شیوه مناسب تری نسبت به تمرینات غیر فعال شناختی برای اصلاح ناهنجاری های ستون فقرات است. کلمات کلیدی: تمرینات اصلاحی، وضعیت بدنی، تعادل،اتساع قفسه سینه،انعطاف پذیری، سرعت
سالار قیمتی یحیی سخنگویی
هدف از اجرای این تحقیق تاثیر تمرینات پلایومتریک روی برخی فاکتورهای بیومکانیکی شناگران نخبه می باشد. برای اجرای این تحقیق از 30 نفر شناگر به صورت تصادفی که انتخاب شده بودند استفاده کردیم این نفرات را به دو گروه 15 نفره تقسیم کردیم قبل از انجام تمرینات پلایومتریک تستهای مورد نظر را که توان اندام فوقانی ، توان اندام تحتانی، انعطاف پذیری، تعادل، سرعت در هر چهار شنا و شتاب در هر چهار شنا را بر روی دو گروه انجام دادیم و رکوردها را به ثبت رساندیم تمرینات پلایومتریک که ما در نظر داشتیم بر روی سه قسمت بدن تمرکز داشت 1- اندام فوقانی 2- اندام تحتانی 3- تنه و به مدت 8 هفته این تمرینات را روی گروه تجربی انجام دادیم . هر دو گروه تمرینات شنای خود را طبق روال گذشته انجام دادند. بعد از پایان 8 هفته دوباره تستهای قبلی را روی هر دو گروه انجام دادیم و نتیجه گرفتیم که تمرینات پلایومتریک می تواند اثر مثبتی روی شناگران داشته باشد.
مهدی قنبرزاده رفیعی یحیی سخنگویی
هدف از این تحقیق، تدوین نورم تعادل ایستا و پویا برای دانش آموزان پسر مقطع راهنمایی ( 12 تا 14 سال ) استان خراسان شمالی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل 23609 دانش آموز پسر پایه های اول تا سوم راهنمایی استان خراسان شمالی در سال تحصیلی 91-90 بودند. پس از در نظر گرفتن کلیه معیارهای حذف به صورت تصادفی تعداد 401 نفر از دانش آموزان مقطع راهنمایی مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای ارزیابی تعادل ایستا از آزمون لک لک وارزیابی تعادل پویا از تست ستاره استفاده گردید. نتایج آزمون کلموگراف- اسمیرنف طبیعی بودن داده ها را تایید کرد. نتایج آنالیز واریانس یک طرفه (anova) نشان داد، بین تعادل پویا پایه اول ودوم ، دوم و سوم واول و سوم تفاوت معنی داری وجود دارد(0.001p=). همچنین بین تعادل ایستای پایه اول ودوم ، دوم و سوم و اول و سوم تفاوت معنی داری وجود داشت (0.001p=). نتایج نشان دهنده بهتر بودن تعادل در رده های تحصیلی بالاتر نسبت به پایین تر بود. شاید علت احتمالی تفاوت، افزایش قدرت عضلانی وانعطاف پذیری و همچنین بهبود حس عمقی در سنین بالاتر باشد. کلمات کلیدی: نورم تعادل، تعادل ایستا وپویا ، تست لک لک و تست ستاره.
مریم قربانی یحیی سخنگویی
چکیده پایان نامه (شامل خلاصه، اهداف، روش های اجرا و نتایج به دست آمده): سرطان پستان یکی از شایع ترین سرطان ها در بین زنان است. پزشکان قاطعانه معتقدند که تشخیص اولیه سرطان هر ساله جان انسان را از مرگ حتمی نجات می دهد. لذا درمان سریع آن ضروری است که بدنبال درمان در فرد مبتلا عوارضی از جمله ادم لنفاوی ثانویه بازو در طرف مبتلا، کاهش دامنه حرکتی اندام فوقانی می شود و ادم لنفاوی ثانویه در این بیماران موجب مشکلاتی از جمله احساس سنگینی و ناتوانی، درد، ایجاد سرطان ثانویه، محدودیت در حرکات بازو و قفسه سینه، ایجاد غم و اندوه و عفونت می شود، لذا ضروری است تا روش هایی که به درمان، کاهش عوارض درمان و ادم لنفاوی در این بیماران منجر می شوند بررسی و مورد استفاده قرار گیرند. بنابراین هدف از این پژوهش تاثیر سه روش تمرینی پیلاتس، یوگا و اکتیورایج بر برخی پارامترهای بیومکانیکی در سمت ماستکتومی بود. به این منظور برای هر روش تمرینی 20 بیمار به صورت تصادفی از بین بیمارانی که در مدت شش ماه به انستیتو کانسر مراجعه نموده اند، انتخاب و بیماران بلافاصله روز بعد از عمل مورد ارزیابی قرار گرفته و هر روش تمرینی (که هر روش شامل پنج حرکت بود که با توجه به منابع معتبر و نظر خواهی از اساتید هر کدام انتخاب شدند) را به مدت 15 روز که در بیمارستان بستری بودند اجرا و در پایان دوباره مورد ارزیابی قرار گرفتند و سپس از آمار توصیفی و آزمون کالموگروف-اسمیرنوف و آمار استنباطی(تست t و کوواریانس یک طرفه) جهت مقایسه داده ها و نتیجه گیری بهره گرفتیم. یافته ها این مطالعه نشان داد که در هرسه روش تمرینی در پارامترهای دامنه حرکتی و محیط اندام فوقانی تفاوت معنی دار بود ولی در پارامترهای تعادل و دامنه حرکتی ستون فقرات در دو گروه پیلاتس و یوگا تفاوت معنی دار بود. بین سه روش تمرینی در پارامترهای دامنه حرکتی، محیط و تعادل تفاوت معنی دار بود.
مهدی نصیری تازه کندی یحیی سخنگویی
اثر یک دوره تمرین هوازی برروی برخی پارامتر های بیومکانیکی دانش آموزان 11-14 سال چاق چکیده هدف از انجام این تحقیق اثر یک دوره تمرین هوازی بر برخی پارامترهای بیومکانیکی در دانش آموزان چاق بود. 62 نفر دانش آموز چاق (صدک95 ? bmi) انتخاب شده و بطور تصادفی به دو گروه 31 نفره تجربی با میانگین و انحراف استاندارد سنی (71 /0 ± 78/12) و شاخص توده بدنی (² ? kg / m 69/1 ± 11/30 ) و 31 نفر گروه کنترل با میانگین و انحراف استاندارد سنی(87 /0 ± 8/12) و شاخص تود? بدنی (²? kg / m 73/1± 81/30 ) در این تحقیق شرکت کردند. برنامه تمرینی شامل هشت هفته تمرین دویدن هوازی به صورت سه جلسه 40 دقیقه ای در هفته بود که به گروه تجربی داده شد. قبل و بعد از تمرین توان انفجاری اندام تحتانی، تعادل ایستا، سرعت عمومی، چابکی و دامنه حرکتی مفاصل شانه و ران اندازه گیری شد. برای تحلیل نتایج از روش t همبسته و آزمون mancova استفاده شد. یافته ها: پس از هشت هفته تمرین توان انفجاری، تعادل و سرعت عمومی به طور معناداری بهبود یافت. اما چابکی تغییر معنی داری را نشان نداد. در مقایسه پس آزمونها بین دو گروه کنترل و تجربی دامنه حرکتی مفصل شانه در حرکات فلکشن، هایپراکستنشن وآبداکشن بهبود یافت اما در حرکات فلکشن و آبداکشن ران هیچ افزایش معنی داری مشاهده نگردید. نتیجه گیری: به طور کلی به نظر می رسد، تمرینات هوازی با شدت کم می تواند تاثیرات مثبتی را بر روی بهبود عملکرد و افزایش برخی پارامترهای بیومکانیکی در نوجوانان چاق داشته باشد.
مرتضی حسینی یحیی سخنگویی
هدف: هدف از این تحقیق بررسی تاثیر هشت هفته تمرینات پلایومتریک و مقاومتی بر برخی پارامترهای بیومکانیکی افراد دارای هایپرموبیلیتی است. روش: این تحقیق از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه کنترل می باشد. برای انجام این تحقیق 830 نفر از دانش آموزان پسر 14-12 ساله مورد ارزیابی قرار گرفتند، پس از در نظر گرفتن کلیه معیارهای حذف و انتخاب، به صورت تصادفی در سه گروه کنترل، پلایومتریک و مقاومتی قرار گرفتند. در پیش آزمون از آزمون های پرش سارجنت و پرتاب توپ مدیسینبال (توان)، آزمون لک لک (تعادل ایستا)، تست ستاره (تعادل پویا) و تست ویژه (حس عمقی) استفاده شد. پس از اعمال متغیر مستقل، در پس آزمون شرکت کنندگان مطابق با پش آزمون مورد ارزیابی قرار گرفتند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون t وابسته و تحلیل واریانس manova استفاده شدp<0.05)). یافته ها: بر اساس یافته های تحقیق، تمرینات مقاومتی و پلایومتریک سبب بهبود متغیر توان اندام تحتانی و فوقانی و تعادل ایستا گردید، اما تمرینات پلایومتریک و مقاوتی بر تعادل پویا و حس عمقی شرکت کنندگان اثرگذار نبود. بحث و نتیجه گیری: مطابق نتایج پژوهش و ماهیت آسیب زای تمرینات پلایومتریک می توان گفت تمرینات مقاومتی با توجه به نقشی که در بهبود تعادل ایستا، توان اندام تحتانی و فوقانی دارند، شیوه مناسبتری برای افراد دارای هایپر موبیلیتی است. کلمات کلیدی: هایپرموبیلیتی، تمرین پلایومتریک، تمرین مقاومتی
لیلا شیخ پور یحیی سخنگویی
مقدمه: زاویه کیفوز با افزایش سن افزایش پیدا می کند. افزایش زاویه کیفوز در سالمندان با کاهش و توانایی عملکردی و همچنین کاهش توانایی انجام کارهای روزانه منزل ارتباط دارد. افزایش سن باعث بروز تغییراتی در عملکرد سیستم های فیزیولوژیک درگیر در تعادل بدن می گردد.امروزه تخمین زده شده است که حدود 6 در صد هزینه های بهداشتی صرف درمان آسیب های ناخواسته در جمعیت سالمندان می گردد.به نظر می رسد که یک دوره تمرین درمانی بتواند از طریق هماهنگ کردن گروهای عضلانی این مشکلات را کاهش دهد. روش بررسی:23 زن سالمند (سن: 05/4±13/67 سال، وزن 14/1±09/68 کیلوگرم، قد11/5±65/149 سانتیمتربا کیفوز سینه ای87/4±21/48 درجه) که از سلامت عمومی برخوردار بودند بطور داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند که بصورت تصادفی به دو گروه کنترل و تجربی تقسیم شدند. از آزمودنی ها یک هفته قبل از شروع تمرینات تست های تعادل، اندازه زاویه کیفوز، فاصله پس سر از دیوار، فاصله لاله گوش از خط شاقول، محیط قفسه سینه، قد و وزن به عمل آمد.گروه تمرین در برنامه تمرین درمانی به مدت 12 هفته ، 3 جلسه در هفته شرکت نمودند. پس از اتمام تمرینات از 2 گروه پس آزمون به عمل آمد . از آمار توصیفی برای محاسبه میانگین و انحراف استاندارد اطلاعات و برای تعیین اختلاف پیش آزمون و پس آزمون بین و درون گروهی به ترتیب از t دو گروه همبسته در سطح معنی داری0.05?p استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که یک دوره تمرین درمانی ، باعث بهبود در نتایج تست های تعادل، زاویه کایفوز ، قد، فاصله پس سر از دیوار، فاصله لاله گوش از خط شاقول آزمودنی ها گردید. نتیجه گیری: نتایج بدست آمده از این تحقیق ، موید نقش یک دوره تمرین درمانی در بهبود زاویه کیفوز و تعادل ایستا و پویا افراد سالمند بود که به علت عدم بهبود در نتایج آزمودنی های گروه کنترل، می توان بهبودی در نتایج گروه تجربی را به اثر این تمرینات نسبت داد.
نسترن سجادی مانیزانی یحیی سخنگویی
ضعف تعادل در افرادی که دارای ناتوانیهای جسمی یا معلولیت خاصی هستند، مشکلاتی را از جمله عدم برقراری ارتباط با دیگران، درک نکردن محرکهای محیطی، مشکلات روانی مانند کاهش اعتماد به نفس و افسردگی و احتمال افزایش آسیب و خطر را باعث می گردد؛ لذا با توجه به اهمیت تعادل بالاخص در این قشر، هدف از انجام این تحقیق بررسی تاثیر یک دوره تمرین با تردمیل بر تعادل نابینایان و کم بینایان بود. 36 دختر نابینا و کم بینای داوطلب با میانگین سنی (69/1± 11/16)، قد (30/6± 38/156) و وزن (35/18± 34/51) در این تحقیق شرکت نمودند. آزمودنی های گروه کنترل در طی این چهار هفته هیچ گونه برنامه تمرینی خاص نداشتند؛ حال آن که آزمودنی های گروه تجربی به مدت چهار هفته تحت یک دوره برنامه تمرین با تردمیل شامل تمرین روی سطح صاف و شیب دار با سرعت ثابت قرار گرفتند. تحقیق حاضر از نوع نیمه تجربی بوده و در آن از طرح پیش آزمون و پس آزمون استفاده شده است. کلیه مشخصات فردی و اطلاعات و داده های خام به دست آمده از آزمودنی ها توسط نرم افزار آماری spss16 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در بررسی یافته های به دست آمده از دو گروه کنترل و تجربی، تفاوت معناداری بین نتایج دو گروه مشاهده شد. نتایج نشان داد که پس از چهار هفته تمرین با تردمیل در تعادل ایستا و همچنین تعادل پویای گروه تجربی بهبود معنادارتری ایجاد شد که این مهم می تواند با توجه به بکارگیری تمام بدن حین تمرین با تردمیل و در نتیجه افزایش قدرت عضلات حاصل شده باشد. از طرفی بکارگیری تمام بدن در تمرین با تردمیل در وضعیت شیب دار، موجب وارد آمدن فشار بر عضلات شده، لذا حس عمقی می تواند بهبود یابد و این بهبودی روی تعادل اثرگذار باشد. این نتیجه با نتایج مطالعه borca(2010)، kibele و behm (2009)، toole و دستیاران (2000) و aveiro و دیگران (2006) همخوانی دارد. تمرین با تردمیل روی سطح صاف و شیب دار می تواند تعادل ایستا و پویا را در نابینایان و کم بینایان افزایش دهد.
مهدیه اشتری یحیی سخنگویی
چکیده پایان نامه این مطالعه با هدف بررسی تاثیر یک دوره برنامه تمرین هوازی بر برخی پارامتر های بیومکانیکی افراد سالمند و جوان طراحی و اجرا شد. در این تحقیق نیمه تجربی- کاربردی، 20نفر سالمند با دامنه سنی(7/2+-9/63 سال) و 20نفر جوان(7/2+-25 سال) که به طور تصادفی از میان داوطلبان انتخاب شدند، شرکت داشتند. یک هفته قبل از شروع برنامه تمرینی از آزمودنی ها پیش آزمونی جهت بررسی تعادل ایستا و پویا، حس وضعیت مفصل زانو و دامنه حرکتی باز کردن مفصل ران به عمل آمد. سپس افراد برنامه تمرینی را برای 6 هفته به صورت یک جلسه در میان و هر جلسه حدود50 دقیقه انجام دادند. پس از اتمام دوره، پس آزمونی با همان شرایط از آزمودنی ها گرفته شد. به منظور تحلیل داده ها از آزمون آماری tهمبسته(در سطح معنی داری01/0) و tمستقل (درسطح معنی داری05/0) استفاده شد. نتایج نشان داد برنامه تمرین هوازی بر تعادل ایستا و پویا، حس وضعیت مفصل زانو ودامنه حرکتی بازکردن مفصل ران افراد سالمند و جوان تاثیر گذار بوده و آن ها را بهبود بخشیده است. tمستقل نیز نشان داد که بین افراد سالمند و جوان تفاوت معنی داری در پارامتر های ذکر شده در اثر 6 هفته تمرین وجود دارد. ?
معصومه شهبازی محمدرضا اسمعیلی
هدف از این مطالعه بررسی باورها و تمایلات معلمان تربیت بدنی نسبت به آموزش دانش آموزان با معلولیت در کلاس های شان و شناسایی متغیرهای دموگرافیکی، تجربه تدریس و مفاهیم از پیش درک شد? مرتبط با تمایلات و رفتار خود اظهار شده معلمان با استفاده از مدل تئوری رفتار برنامه ریزی شده بود. برای انجام این تحقیق از روش همبستگی، تحلیل رگرسیون، تحلیل عاملی تأییدی و مدل یابی معادلات ساختاری (sem) استفاده شد. این تحقیق از نوع کاربردی بود که جمع آوری داده ها به شکل میدانی و با استفاده از ابزار پرسشنامه (tbitsd) اجرا گردید. شرکت کنندگان در تحقیق 227 نفر از معلمان تربیت بدنی در شهر تهران بودند که بطور تمام وقت در مدارس دولتی عادی، تربیت بدنی تدریس می کردند. معلمان پاسخ دهنده 5/59 درصد زن و 5/40 درصد مرد بودند (میانگین سنی 18/37m=، 59/4=sd). 9/81 درصد معلمان در رشته تربیت بدنی و 1/18 درصد در رشته غیرتربیت بدنی تحصیل کرده بودند. از بین آنها 3/38 درصد پاسخ دادند که به دانش آموز با معلولیت آموزش داده اند و 7/61 درصد پاسخ دادند که دانش آموز با معلولیت نداشته یا آن را از کلاس خود حذف نموده اند. جالب توجه است که 3/57 درصد از معلمان اظهار نمودند که حذف دانش آموزان با معلولیت حق آنهاست و دلایل اکثریت آنها برای حذف این دانش آموزان موضوع ایمنی و عدم وجود تجهیزات بیان شد. یافته های اصلی این تحقیق عبارت بودند از: (الف) نگرش، هنجار ذهنی، کنترل رفتاری ادراک شده و باورهای رفتاری، هنجاری و کنترلی؛ تمایل معلمان تربیت بدنی نسبت به آموزش دانش آموزان با معلولیت را پیش بینی کردند، (ب) باور کنترلی و تمایل معلمان تربیت بدنی، رفتار خود اظهار شده ی آنها را نسبت به آموزش دانش آموزان با معلولیت پیش بینی کردند، (ج) کیفیت تجربه ی تدریس، احساس شایستگی و تصمیم معلمان برای تدریس، تمایل آنها را نسبت به آموزش دانش آموزان با معلولیت پیش بینی کردند و (د) از نظر توانایی پیش بینی رفتار معلمان با استفاده از ویژگیهای جمعیت شناختی، تجربه تدریس و مفاهیم از پیش درک شده، فقط احساس شایستگی رفتار خود اظهار شده ی آنها را پیش بینی کرد.
لیلا احمدنژاد احمد ابراهیمی عطری
هدف از پژوهش بررسی تأثیر هشت هفته بازی های اصلاحی بر میزان انحنای کایفوز و کنترل پاسچر کودکان کم توان ذهنی بود. مواد و روش ها: برای انجام این تحقیق 30 کودک کم توان ذهنی مبتلا به ناهنجاری کایفوز (زاویه کایفوز بیشتر از 40 درجه) به طور تصادفی به دو گروه 15نفرتجربی (بامیانگین سنی8/2±06/12، قد33/1±145سانتی متر، وزن38/1±33/42کیلوگرم) و تعداد 15نفر (بامیانگین سنی8/2±26/12سال ،قد8/9±144سانتی متر، وزن31/1±66/43کیلوگرم) تقسیم شدند. هردو گروه از لحاظ ویژگی های آنتروپومتریک با هم همسان بودند. برای اندازه گیری زاویه کایفوز از خط کش منعطف و برای بررسی کنترل پاسچر از دستگاه بایودکس در دو سطح 3 و12 استفاد گردید. گروه تجربی یک دوره هشت هفته ای (سه جلسه در هفته) بازی های اصلاحی منتخب را انجام دادند، در این مدت، گروه کنترل هیچ گونه تمرینی را تجربه نکردند. پس از پایان تمرینات، میزان انحنای کایفوز وکنترل پاسچر هر دو گروه مجدادا مورد ارزیابی قرار گرفت. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss16 و برای بررسی اختلاف بین دو گروه از t مستقل در سطح 05/0 استفاده شد (05/0p?). یافته ها: نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که اختلاف معناداری بین دو گروه تجربی و کنترل در میزان انحنای کایفوز و کنترل پاسچر در دو سطح ایستا و پویا بعد از هشت هفته تمرینات اصلاحی منتخب وجود داشت و گروه تجربی بهبودی معناداری داشتند. نتایج تحقیق حاضر نشان داد که بازی های اصلاحی می تواند در بهبود ناهنجاری کایفوز و کنترل پاسچر کودکان کم توان ذهنی تأثیر بسزایی داشته باشد.
صدیقه واقفی نژاد منصور اسلامی
مقدمه:حمل نامتقارن اجسام به عنوان مهمترین فاکتور بیومکانیکی درافزایش شیوع کمردرد درمحیطهای کاری در نظرگرفته می شود. از حمایت کننده های کمری به طور رایجی جهت پیشگیری از کمردرد و آسیب ستون فقرات استفاده می شود، علی رغم انجام مطالعات متعدد هنوز شواهد کافی و توافق قطعی در مورد اثرات این حمایت کننده ها وجود ندارد. هدف :هدف از مطالعه حاضر بررسی اثر حمایت کننده های کمری بر سطح فعالیت الکتریکی عضلات تنه در حمل نامتقارن اجسام می باشد. روش : برای اجرای این پژوهش تعداد 15 نفر مرد سالم بدون سابقه کمردرد از دانشکده تربیت بدنی دانشگاه مازندران به صورت تصادفی انتخاب شدند. میزان فعالیت عضلات شکمی (راست شکمی و مایل خارجی راست و چپ) و عضلات اکستنسور تنه (راست کننده ستون فقرات راست و چپ) در دو فاز بالا بردن و پایین گذاشتن بار به صورت نامتقارن، توسط دستگاه emgثبت شد. این آزمون یکبار با پوشیدن حمایت کننده کمری و یکبار بدون آن انجام شد. از نرم افزار spss برای رسم نمودار و تحلیل داده ها و از آزمون t همبسته برای مقایسه متغیرها در یک گروه آزمودنی استفاده شد. یافته ها : نتایج بدست آمده حاکی از آن است که بستن حمایت کننده کمری هنگام حمل نامتقارن اجسام در فعالیت هیچ یک از عضلات مورد بررسی در دو مرحله گذاشتن و برداشتن بار، ، تغییر معنی داری ایجاد نمی کند، به جز عضله مورب خارجی چپ که در مرحله گذاشتن بار از فعالیت این عضله با پوشیدن حمایت کننده کم می شود. (02/0p=). نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد با بستن حمایت کننده کمری فعالیت عضله مایل خارجی چپ در مرحله گذاشتن بار 4/20% کاهش یافته است.
معصومه حدادیان یحیی سخنگویی
این تحقیق اثر شش هفته تمرینات هارمونیک را بر روی تعادل ایستا وپویا ودامنه حرکتی بررسی کرد.تعادل جزء مهم در زندگی روزمره ماست .تعادل یک مهارت حرکتی برای هر موجود زنده است. روش اجرا: در این تحقیق 20 نفر دانش آموز با دامنه سنی 14-17 سال شرکت داشتند .که 10 نفر از آنان در گروه کنترل وبقیه در گروه تجربی بودند.گروه تجربی برای شش هفته تمرینات هارمونیک را انجام دادند. از هر دو گروه پیش آزمون گرفته شده بود .در پس آزمونی که از دو گروه گرفته شد گروه تمرین پیشرفت بهتری در قابلیتهای تعادل و دامنه حرکتی نشان دادند. نتیجه گیری:این مطالعه نتیجه داد که تمرینات هارمونیک تعادل ایستا وپویا ودامنه حرکتی را پیشرفت میدهند.نتایج نشان داد که (p<0/05)تفاوت معناداری در تعادل ایستا وپویا ودامنه حرکتی (ران وزانو) بین دو گروه وجود دارد.پسشش هفته تمرینات هارمونیک بر تعادل ایستا وپویاودامنه حرکتی دانش آموزان دختر 14-17 ساله تأثیر دارد.
خدیجه شهسوارنژندبناب یحیی سخنگویی
سندرم هایپرموبیلیتی یک بیماری ارثی که باعث به هم ریختگی سیستم اسکلتی عضلانی می شود.این تحقیق به بررسی تاثیر یک دوره تمرین مقاومتی بر پارامترهای بیومکانی (تعادل پویا، تعادل روی یک پا، دامنه حرکتی، زاویه q زانو، حس وضعیت مفصل، چابکی و توان دختران دارای هایپرموبیلیتی 12 تا 18 سال شهر تهران می پردازد.در این تحقیق 50 دختر دارای هایپرموبیلیتی 12 تا 18 سال در دو گروه کنترل و تجربی شرکت داشتند.قبل از شروع تمرینات از هر دو گروه pre test و بعد از اتمام تمرینات دوباره pre test به عنوان post test اندازه گیری شد تا تاثیر تمرین مقاومتی را بر پارامترها بسنجیم.در این تحقیق از روش آماری تحلیل کواریانس یک طرفه و t مستقل استفاده شده است.نتایج به دست آمده در این تحقیق در تعادل پوبا، تعادل روی یک پا، دامنه حرکتی، حس وضعیت مفصل، چابکی و توان افراد معنی دار بوده و شدت اثر تمرینات برا این پارامتر ها مطلوب می باشد ولی اثر تمرین مقاومتی بر زاویه q زانو معنی دار نبوده است.از این یافته ها می توان نتیجه گرفت که تمرین مقاوتی در کل موجب تاثیر قابل توجه پارامترهای مورد مطالعه در این تحقبق می شود و این تاثیرها می تواند به لحاظ بهبود سرعت، قدرت عضلانی، بهبود طول عضلات، بهبود هماهنگی عصبی عضلانی، بهبود ثبات مفصل و بهبود یادگیری باشد.
شهین شادمهری یحیی سخنگویی
یکی از مفاهیم اساسی در دانش ورزش و تربیت بدنی، فرایند شناسایی استعداد است. معنی عینی شناسایی استعداد ورزشی، شناسایی و گزینش افرادی است که در سنجش با دیگران، توانایی بیشتری برای یک ورزش ویژه دارند. استعدادیابی و پرورش استعداد یک بخش بنیادی در بیشتر برنامه های ورزشی است. هدف از این پژوهش، استعدادیابی در سنگنوردی با تاکید بر پارامترهای بیومکانیکی، آنتروپومتریکی، فیزیولوژیکی و وضعیتی بود. در این پژوهش توصیفی، 60 سنگنورد با توانایی صعود مسیری با درجه سختی 11/5 به بالا در درجه بندی دسیمال یوسمیتی آمریکا، با میانگین سنی 28 سال شرکت نمودند. در این پژوهش، 5 پارامتر بیومکانیکی آمادگی جسمانی، 6 تست تعادلی و 33 مورد اندازه گیری زوایای مفصلی در سمت راست و چپ بدن، در بخش آنتروپومتریکی 51 مورد شامل: قد، وزن، بلندی اندام ها، دور اندام، پهنای اندام و چربی زیر پوستی، در بخش فیزیولوژیکی 7 مورد و در بخش وضعیتی 17 وضعیت بدنی اندازه گیری شد. از روش آماری همبستگی، آنالیز اجزاء اصلی و تحلیل عاملی پیشرفته، پارامترهای برجسته در هر بخش با سطح معناداری (p?0.01) شناسایی شدند. یافته ها نشان داد که در بخش آمادگی بدنی و تعادل بیومکانیکی: درازونشست، بارفیکس، تست های تعادلی bess در بخش های c, d, e, f رومبرگ، شارپند رومبرگ، فرشته در سطح پایدار روی پای راست و چپ با چشم باز، تست فرشته در سطح ناپایدار روی پای راست با چشم بسته به عنوان پارامترهای برجسته شناسایی شدند. اما در بخش زوایای مفصلی همبستگی های بدست آمده بسیار پایین بود. در بخش آنتروپومتریکی 21 پارامتر برجسته با ضریب وزنی بالاتر از 7/0 شناسایی شدند که شامل: قد، وزن، بلندی ساعد، کف دست، کل دست، کف پا، بلندی ساق پا از اپی کندیل درونی درشت نی تا برجستگی درونی درشت نی در مچ پا، بلندی پا از خار خاصره تا زمین، بلندی پا از تروکانتر بزرگ ران تا زمین، بلندی پا از خار خاصره تا برجستگی درونی درشت نی در مچ پا، گستره دستها، دور بازوی استراحت و تنگیده، دور ساعد در بیشترین قطر، دور آرنج، دورتنه در زیر بغل، دور گردن، پهنای شانه ها، پهنای مچ دست، پهنای کف دست بدون شست و درصد چربی می باشد. در بخش فیزیولوژیکی 5 پارامتر برجسته ضربان قلب استراحت، دور قفسه سینه در استراحت و در دم عمیق و دوی 1مایل و پرش سارجنت شناسایی شدند. اما در بخش وضعیتی هیچکدام از وضعیت های بدنی به عنوان پارامتر برجسته شناسایی نشدند.
فاطمه مطهری نژاد ستاره قهاری
سابقه و هدف: خستگی یکی از شایعترین علائم در مولتیپل اسکلروزیس می باشد. تمامی ابزارهای ارزیابی خستگی در زبان فارسی، تنها شدت و یا تاثیر خستگی را می سنجندکه هیچکدام از اینها قابلیت راهنمایی درمانگران در درمان و کنترل خستگی را ندارند. از اینرو در مطالعه حاضر به بررسی روایی صوری، محتوایی، ساختاری و سازگاری درونی نسخه فارسی مقیاس ارزیابی جامع خستگی cfab-ms) ( در افراد مبتلا به ام اس در جامعه ایرانی پرداختیم. این پرسشنامه علاوه بر ارزیابی خستگی، فاکتورهای مرتبط با خستگی شامل خواب، درد، تحرک، استرس، اضطراب، خلق و مهارت مدیریت خستگی را نیز مورد ارزیابی قرار می دهد. روش بررسی: در این مطالعه توصیفی، مشارکت کنندگان شامل 60 بیمار مبتلا به ام اس نسخه فارسی مقیاس ارزیابی جامع خستگی در بیماران ام اس (cfab-ms) را تکمیل نمودند. آنها همچنین، پرسشنامه کیفیت خواب (psqi)، معیار تاثیر خستگی(mfis)، پرسشنامه درد (sf-mpq)، آزمون وضعیت راه رفتن (walk-12)، معاینه مختصر وضعیت روانی (mmse) و مقیاس اضطراب و افسردگی بیمارستانی (hads) را تکمیل نمودند. نهایتا داده های به دست آمده توسط نرم افزار نسخه 20spss مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. یافته ها: میانگین مدت زمانی که هر فرد مشارکت کننده صرف تکمیل پرسشنامه ها کردند، 64 دقیقه بود. بعد از انجام اصلاحات نهایی در فرایند ترجمه، نسخه فارسی مقیاس ارزیابی جامع خستگی در بیماران مبتلا به ام اس با کیفیت عالی به دست آمد. همه سوالات از نظر مشارکت کنندگان، قابل درک ارزیابی گردید و تا حد امکان پرسشنامه با فرهنگ ایرانی انطباق یافت. نتایج آماری شاخص روایی محتوایی کل آزمون عدد 95/0 را نشان داد. از نظر روایی ساختاری نیز همه آیتم ها همبستگی بالایی ( 470/0 تا 863/0 ، p<0/001) را نشان دادند. نهایتا، همخوانی درونی آیتم های ارزیابی جامع خستگی در بیماران مبتلا به ام اس با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ ( دامنه 40/0 تا 80/0) حاصل گردید. نتیجه گیری: یافته های این تحقیق نشان می دهد که مقیاس ارزیابی جامع خستگی در بیماران مبتلا به ام اس از روایی ساختاری و سازگاری درونی مطلوب برای ارزیابی علل خستگی در بیماران ام اس برخوردار است و میتواند قابلیت کاربرد در محیط های درمانی و پژوهشی را در بحث توانبخشی خستگی در این دسته از بیماران داشته باشد. کلید واژه ها: مولتیپل اسکلروزیس، خستگی، روایی
مرتضی ناجی مجید کاشف
یافته های تحقیق نشان می دهد: 1 - 34درصد دانشجویان از وضعیت بدنی طبیعی برخوردارند و مابقی دراندام فوقانی یا اندام تحتانی یا هر دو مورد دارای ناهنجاری هستند. 2 - بیشترین ناهنجاری در اندام فوقانی مربوط به عارضه سر به جلو با 7/23درصد و در اندام تحتانی عارضه کف پای صاف با 3/7درصد بوده است. 3 - تفاوت معنی داری بین میانگین هر یک از آزمونهای قابلیت های جسمانی در گروه ناهنجار وگروه طبیعی اندام فوقانی مشاهده نشد. 4 - تفاوت معنی داری بین میانگین هر یک از آزمونهای قابلیت های جسمانی درگروه ناهنجار و گروه طبیعی اندام تحتانی مشاهده نشد. 5 - به منظور بررسی تفاوت هر یک از آزمونها دو گروه ناهنجار و طبیعی بررسی شد و در موارد زیر تفاوت معنی داری مشاهده گردید: الف، تفاوت معنی داری بین میانگین آزمون انعطاف پذیری در گروه دارای ناهنجاری پای ضربدری و گروه طبیعی وجود دارد. ب ، تفاوت معنی داری بین میانگین آزمون استقامت قلبی - عروقی درگروه دارای ناهنجاری پای ضربدری وگروه طبیعی وجود دارد. ج، تفاوت معنی داری بین میانگین آمادگی جسمانی عمومی در گروه دارای ناهنجاری پای پرانتزی و پای ضربدری با گروه طبیعی وجود دارد. د، تفاوت معنی داری بین میانگین هر یک از آزمونهای استقامت و قدرت عضلات کمربند شانه ای ، استقامت و قدرت عضلات شکم ، استقامت قلبی- عروقی و آمادگی جسمانی عمومی در گروه دارای ناهنجاری کمرگود و گروه طبیعی وجود دارد. 6 - ارتباط معنی داری بین انواع انحرافات اندام فوقانی با هر یک از قابلیت های جسمانی مشاهده نشد. 7 - ارتباط معنی داری بین انواع انحرافات اندام تحتانی با هریک از قابلیت های جسمانی مشاهده نشد. 8- به منظور بررسی بیشتر ارتباط بین هر یک از ناهنجاری ها با هریک از قابلیت های جسمانی بررسی شد و در موارد زیر ارتباط معنی داری مشاهده گردید: الف، ارتباط معنی داری بین آزمون انعطاف پذیری در گروه دارای ناهنجاری پای ضربدری با گروه طبیعی وجود دارد. ب، ارتباط معنی داری بین آزمون استقامت قلبی- عروقی در گروه دارای ناهنجاری پای ضربدری با گروه طبیعی وجود دارد. ج، ارتباط معنی داری بین آمادگی جسمانی عمومی در گروه دارای ناهنجاری پای پرانتزی و پای ضربدری با گروه طبیعی وجود دارد.
نورالدین کریمی حسن عشایری
این مجموعه شامل شش بخش است : بخش اول، باعنوان طرح تحقیق شامل انتخاب موضوع ، طرح فرضیات و سوال ، تعریف مفاهیم، طرح روند عملی اجرای تحقیق بررسی می شود.بخش دوم، تحت عنوان اصول عملکرد عضلانی بررسی می گردد.بخش سوم، تحت عنوان اینترفرنشیال تراپی به تفصیل بحث می شود.بخش چهارم، تحت عنوان تحریک الکتریکی عضلات سالم و مرور مطالعات گذشته را شامل می شود.بخش پنجم، تحت عنوان داده پردازی و گزارش نتایج بررسی می گردد.بخش ششم، با عنوان بحث و بررسی و جمع بندی نهایی بررسی می شود.