نام پژوهشگر: فریبا حیدری
فریبا حیدری مهناز حیدری ریکان
چکیده فارسی مورفولوژی دانه ی گرده ی 20 گونه، متعلق به 10 جنس از طایفه ی cardueae تیره ی asteraceae توسط میکروسکوپ نوری و الکترونی اسکنینگ، در استان آذربایجان غربی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که دانه های گرده ی گونه های مورد بررسی از نظر صفات مورفولوژیکی ، مانند اندازه ی دانه ی گرده ، تزئینات سطح اگزین و شکل، متفاوت می-باشند. همه ی دانه های گرده ی آزمایش شده تک تایی و دارای سه شیار در سطح استوایی و سه روزنه در مرکز هر شیار بوده و آن ها را می توان به دو گروه تقسیم کرد: 1- دانه-های گرده ی خاردار 2- دانه های گرده ی بدون خار.
فریبا حیدری سیمین دهقان مدیسه
این مطالعه به منظور بررسی ساختار اجتماعات مرجان های متکی بر زیستگاه های مصنوعی 6 و 7 ساله احداث شده در سواحل بحرکان واقع در شمال شرقی خلیج فارس انجام شد. نمونه های مرجانی به صورت فصلی، از بهار تا زمستان 1388، از4 ایستگاه جمع آوری شدند. یک ایستگاه در محل سازه های قدیمی(d) و سه ایستگاه در محل سازه های جدیدتر(a, b, c) انتخاب شد. نمونه برداری به طور تصادفی و با استفاده از کوادرات m 25/0 × 25/0 از طریق غواصی انجام شد. نتایج مشخص کرد که سازه های مصنوعی از لحاظ بیوماس به میزان زیادی توسط مرجان ها غالب بودند. همچنین مرجان های نرم و به ویژه گونه plumarella sp. بیش از 90% پوشش زنده را نیز به خود اختصاص دادند که این به دلیل ویژگی های فیزیکی و بیولوژیکی مربوط به سازه های مصنوعی می باشد. در طول دوره مطالعاتی 9 گونه مرجان نرم و تنها یگ گونه مرجان سخت مشاهده شد. در طول دوره نمونه برداری بیوماس کل و تنوع زیستی مرجان ها اختلاف معنی داری را نشان نداد. همچنین ایستگاه های واقع در محل سازه های جدید و قدیم دارای ترکیب گونه ای متفاوتی از مرجان ها بودند. گونه anthomasthus sp. در ایستگاه d دارای بیشترین بیوماس بود در حالی که در سایر ایستگاه ها مرجان plumarella sp. بیشترین بیوماس را به خود اختصاص داد. تفاوت های بین دو نوع سازه را می توان ناشی از تفاوت در مکان استقرار، اندازه، پروفیل و سن آنها دانست. ولی بین سه ایستگاه واقع در زیستگاه های مصنوعی جدیدتر اختلاف معنی داری در پارامترهای بیولوژیکی و ترکیب گونه ای مشاهده نشد، که می توان علت آن را مربوط به شکل ساختاری و ویژگی های محیطی مشابه دانست. نتایج مشخص می کند که زیستگاه های مصنوعی با افزایش هتروژنی بستر باعث بوجود آمدن زیستگاه های جدیدی می شود که در نهایت منجر به افزایش تنوع گونه ای در محیط می شود. با عملکرد بیولوژیک سالم سازه ها در افزایش اجتماعات سطوح پایین زنجیره غذایی، پیچیدگی و تنوع زیستی می توان گفت سازه هایی با این طراحی می تواند زیستگاهی مناسب مشابه بسترهای سخت طبیعی فراهم سازد. همچنین این بررسی نشان می دهد که بسترهای مصنوعی توانسته اند شرایط مورد نیاز برای تشکیل کلنی این مرجان ها، شامل شکل و نوع بستر، نور کافی و وجود جریانات به میزان لازم را فراهم کنند. علاوه بر نقش مرجان ها در تغذیه و ایجاد پناهگاه برای سایرآبزیان و با توجه به اهمیت آنها دراستفاده های دارویی و تولیدات طبیعی می توان از نتایج مطالعه حاضر در طراحی ریف های مصنوعی با هدف ساختن بستری برای رشد سریع این گونه ها استفاده کرد.
فریبا حیدری رضوان السادات جزایری
هدف از پژوهش حاضر تدوین بسته های آموزشی مهارت های زندگی زناشویی مبتنی بر نظریه های مشاوره ازدواج و آموزه های اسلامی و مقایسه تأثیر این دو بسته بر رضایت زناشویی و کیفیت زندگی زوجین شهر اصفهان بود. این پژوهش از دو بخش کیفی و کمی تشکیل شده است. در بخش کیفی ابتدا با مراجعه به منابع معتبر داخلی و خارجی و نیز کتب معتبر دینی، دو بسته آموزشی مهارت های زندگی زناشویی بر اساس نظریه های مشاوره ازدواج و نیز بر اساس آموزه های اسلامی تدوین گردید. در بخش کمی، این پژوهش از نوع نیمه تجربی با دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل می باشد. جامعه آماری شامل کلیه زوجین شهر اصفهان بودند که در زمان اجرای پژوهش(سال1392) با یکدیگر زندگی می کردند. پس از اطلاع رسانی و انجام ثبت نام، تعداد 96نفر(48 زوج) انتخاب شده و بطور تصادفی در دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل قرار گرفتند(در هر گروه به تساوی32نفر معادل16زوج). مهارت های زندگی زناشویی بر اساس نظریه های مشاوره ازدواج به عنوان متغیر مستقل به یکی از گروه های آزمایش و مهارت های زندگی زناشویی بر اساس آموزه های اسلامی به گروه آزمایش دوم ارائه شد و گروه کنترل آموزشی را دریافت ننمود. مقیاس های رضایت زناشویی انریچ و کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی در پیش آزمون و پس آزمون به هر سه گروه ارائه شد. داده ها با استفاده از نرم افزار spss تحلیل گردید. نتایج نشان داد در رضایت زناشویی نمرات کل دو گروه آزمایش در پس آزمون با پیش آزمون و گروه کنترل تفاوت معنادار داشت(0.05 p<)و آموزش بر اساس آموزه های اسلامی بیش از آموزش بر اساس نظریه های مشاوره ازدواج نمره کل رضایت زناشویی را افزایش داده بود. در ابعاد رضایت زناشویی دو گروه آزمایش در همه خرده مقیاس ها به جز فرزندان و فرزندپروری با گروه کنترل تفاوت معنادار داشتند(0.05 p<). در خرده مقیاس های رضایت زناشویی دو گروه آزمایش با هم تفاوت معناداری نداشتند به جز در خرده مقیاس های نقش های مساوات طلبانه و جهتگیری مذهبی که آموزش اسلامی بر آنها تأثیر معناداری داشته است(0.05 p<). همچنین دو گروه در نمره کل کیفیت زندگی با گروه کنترل تفاوت معنادار داشتند(0.05 p<). در ابعاد کیفیت زندگی گروه آزمایش اسلامی در ابعاد بهداشتی و جسمانی و محیط زندگی با گروه آزمایشی مشاوره تفاوت داشته و در ابعاد روانشناختی و روابط اجتماعی دو گروه تفاوت معناداری با یکدیگر نداشتند(0.05 p<). بر این اساس می توان نتیجه گرفت که از هر یک از بسته های آموزشی مهارت های زندگی زناشویی مبتنی بر نظریات مشاوره و آموزه های اسلامی می توان به اقتضای شرایط استفاده نمود اما از آنجایی که آموزه های اسلامی با فرهنگ مردم کشور ما سازگارتر است احتمال تأثیرگذاری بالاتری نسبت به آموزش بر اساس نظریه های مشاوره ازدواج دارد.
فریبا حیدری کریم نادری مهدیی
تحقیق حاضر با هدف "تدوین شاخص هایی برای شناسایی تعاونی های موفق کشاورزی" سعی دارد در راستای شناسایی تعاونی های موفق کشاورزی قدم مثبتی بردارد. اگر چه سنجش اثر بخشی و موفقیت سازمان ها امری پیچیده است و هیچ متغیری را نمی توان به عنوان شاخص صد در صد در تعیین اثر بخشی و موفقیت سازمان ها معرفی نمود، با این وجود این تحقیق بر مبنای روش پژوهشی، کاربردی و از نوع توصیفی و کمی - کیفی طراحی گردیده است. تحقیق حاضر در چند مرحله کتابخانه ای، روش دلفی برای تدوین شاخص های شناسایی تعاونی های موفق کشاورزی و تکنیک تاپسیس برای رتبه-بندی تعاونی های کشاورزی استان همدان بر اساس شاخص های بدست آمده انجام شده است. روش دلفی با استفاده از نظرات 26 نفر از کارشناسان وزارت تعاون، سازمان جهادکشاورزی استان همدان و بانک های عاملی که به تعاونی های کشاورزی در استان همدان تسهیلات می دهند، طی 3 مرحله محاسبه شاخص اجماع، شاخص اهمیت و ضریب اهمیت انجام گرفت. کارشناسان روش دلفی، شاخص های شناسایی تعاونی های موفق کشاورزی را در 6 بعد اقتصادی، اجتماعی، مدیریتی، حقوقی، آموزشی و فردی تقسیم بندی نمودند. از مهم ترین سازه های شاخص اقتصادی با ضریب اهمیتی که کارشناسان به این سازه ها داده اند می توان به میزان سود شرکت با ضریب اهمیت 30/89، و میزان اشتغال زایی شرکت تعاونی با ضریب اهمیت 08/83. از سازه های اجتماعی می توان به ارتباط شرکت تعاونی با تعاونی های دیگر با ضریب اهمیت 83/70، و ارتباط شرکت با سازمان-های اجرایی با ضریب اهمیت 60/68 اشاره داشت. از سازه های شاخص مدیریتی تعداد متخصصان کشاورزی در شرکت تعاونی با ضریب اهمیت 77/79 و تعداد شکایت های اعضا از شرکت تعاونی 27/78، از سازه های شاخص حقوقی متوسط تعداد اعضای شرکت کننده در مجمع عمومی سالیانه با ضریب اهمیت35/76 و تعداد جلسات مشترک برگزارشده با اداره تعاون شهرستان یا استان با ضریب اهمیت 20/68 می باشند. از سازه های شاخص آموزشی میزان دوره آموزشی گذرانیده شده توسط مدیران با ضریب اهمیت 05/75 و نوع دوره ای که مدیران شرکت تعاونی گذرانیده اند با ضریب اهمیت 11/71، و در نهایت از مهم ترین سازه های شاخص فردی می توان به تحصیلات مدیران با ضریب اهمیت 20/86 و تحصیلات اعضا با 60/81 اشاره کرد. سپس با استفاده از شاخص های تدوین شده، تعاونی کشاورزی در استان همدان مورد ارزیابی قرار گرفتند. جامعه آماری این بخش از پژوهش، 110 تعاونی کشاورزی فعال استان همدان می باشد که با استفاده از فرمول کوکران 86 تعاونی برآورد شد. در نهایت نیز با استفاده از تکنیک تاپسیس و نتایجی که از ارزیابی عملکرد جامعه آماری بدست آمد، تعاونی های کشاورزی استان همدان بر اساس شاخص های مورد نظر رتبه بندی شدند. نتایج این بخش از پژوهش نشان داد که تعاونی های شهرستان همدان از نظر شاخص های بدست آمده موقعیت بهتری داشته و در رتبه اول استان همدان قرار می گیرند. تعاونی های کشاورزی شهرستان بهار در جایگاه دوم و تعاونی های شهرستان تویسرکان در جایگاه سوم قرار گرفتند.
فریبا حیدری مصطفی هادوی نژاد
برخی سازمان ها با هدف ارتقاء عملکرد و افزایش بهره وری، هزینه های زیادی را به آموزش کارکنان خود اختصاص می دهند که گاه چندان اثربخش نیستند؛ لذا بررسی اثربخشی دوره های آموزشی و شناسایی راهکارهای بهبود آنها ضروری می نماید. پژوهش حاضر با همین هدف، با استفاده از مدل تبیین تعقیبی روش آمیخته و در قلمرو شرکت های شهرک صنعتی رفسنجان انجام شده است. برای انجام پژوهش، ابتدا پرسشنامه کرک پاتریک که از روایی محتوا و پایایی آن اطمینان حاصل شده بود، در بین نمون? 156 نفری از فراگیران توزیع شد. برای بررسی وضعیت اثربخشی دوره ها، از آزمون t یک نمونه ای و برای تحلیل های متعاقب آن، از تحلیل واریانس یک سویه در نرم افزار spss استفاده شد. سپس، ضمن انجام مصاحبه های عمیق و باز با نمونه 68 نفری از فراگیران تا مرحله اشباع نظری و تحلیل آنها در نرم افزار maxqda، راهکارهای بهبود دوره ها کاوش شد. نتایج پژوهش نشان داد در سطح اطمینان 95 درصد، اثربخشی دوره ها و نیز ابعاد آن (واکنش، یادگیری، رفتار و نتایج) در حد متوسط تا زیاد و به تناسب هر یک از ابعاد، بر اساس برخی متغیرهای زندگی نامه ای متغیر بوده است. همچنین، بر اساس یافته های پژوهش، راهکارهایی درباره مکان، زمان، موضوع، مدرس و سازمان مجری دوره ارائه شد.
فریبا حیدری علی اصغر باباسالار
چکیده: ادبیات داستانی در ایران از سابقه ای دیرین و کهن بر خوردار است. در این میان، دو منظومه ی همای و همایون خواجوی کرمانی و جمشید و خورشید سلمان ساوجی به دلیل پیشینه ی فولکلور و آمیختگی با فرهنگ بومی و ملی ما اهمیت به سزایی دارند که منجر به تلاش برای یافتن الگوها و ساختارهایی شدند که به کمک آنها، قصه ها و روایت ها مورد بررسی قرار می گیرند. روش ولادیمیر پراپ روسی یکی از بهترین شیوه های تحلیل و طبقه بندی ریخت شناسی داستان ها به جهت ماهیت خاص آنهاست. نوشته ی حاضر با بهره گیری از شیوه ی پراپ، که کارش را بر پایه ی کنش شخصیت ها نهاده است، به تحلیل داستان جمشید و خورشید و همای و همایون می پردازد. تطبیق دو منظومه ی فوق با نظریه ی پراپ، فرضیه ی علمی و اساسی این تحقیق است. در این بررسی نشان می دهیم که روایت با مقداری جابجایی در کنش اشخاص قصه، کاملاً با خویشکاری ها که کوچک ترین جزء سازنده ی دو داستان را گویند، ارائه شده توسط پراپ هماهنگ است. سیزده خویشکاری اصلی موجود در این دو داستان، نشان دهنده و گواه این مدعاست. کنش ها به شش شخصیت اصلی تقسیم شده است و به سیزده خویشکاری که «گره»، «نهی کردن»، «جست وجو» و «دور شدن» عناصر جدایی ناپذیر و تکرار شونده ی دو داستان هستند. روند دو داستان، با وجود مضمون و ظاهری متفاوت، دارای ساختاری واحد هستند. روش تحقیق در این پایان نامه کتابخانه ای و اینترنتی بوده، و از منابع مختلفی جهت تدوین مطالب پایان نامه استفاده شده است، و بر روی هم از یک مقدمه، پنج فصل و نتیجه گیری مطالب و جداول تشکیل شده است. واژه های کلیدی: ادبیات داستانی، ولادیمیر پراپ، شخصیت، خویشکاری، جمشید و خورشید، همای و همایون، سلمان ساوجی، خواجوی کرمانی.