نام پژوهشگر: مریم رمضان جماعت
مریم رمضان جماعت مینو اسعدی
این رساله در نظر دارد که به شناخت یکی از عوامل محرک در شکل گیری اثر نقاشی بپردازد و آن را به نام نیروی شر و به صورت حسی درونی مورد بررسی قرار دهد. در راستای همین هدف و استفاده از کتابها و ترجمه، بعد از اثبات موجودیت شر و ویژگیهای آن، تحلیلی از ماهیت شر و تصویر آن در ادیان ارایه می گردد. از آنجا که هنر در تاریخ طولانیِ خود شاهد آثار بی شماری از این دست است و تغییراتِ زیبایی شناسی و زبانِ هنر در مقطع تاریخی اهمیت زیادی در شناخت ماهیت شر ایفا می کند، بررسی تاریخ هنر نیز قسمتی از این رساله را به خود اختصاص می دهد. در این میان، آثار هنرمندان اکسپرسیونیست آلمان به دلیل نمود بیشتر این عامل مشترک در آثارشان مورد مطالعه قرار گرفت و در روند این تحقیقات پس از توضیح شکل گیری جنبش اکسپرسیونیسم آلمان به شناخت نیروی شر در آثار سه هنرمند مطرح این جنبش در آلمان پرداخته شد و با استفاده از شیوه ی تحلیل و مقایسه بین آثار پیش از این جنبش و پس از آن به چگونگی تغییر شکل و ماهیت این نیرو نیز اشاراتی صورت گرفت. در نهایت این نتیجه به دست می آید که نیروی شر نیرویی است محرک و دایمی در نهاد همه ی انسانها که می توان از ابعاد گوناگونِ آن در خلق اثر هنری استفاده کرد و در طول تاریخ اسامی زیادی مانند شیطان و اهریمن را به خود گرفته و به صورت موجودی خارج از نهاد انسان و در شکلهای گوناگون ونگرشهای مختلف در آثار نقاشی، فراوان ظاهر شده است وآنچه امروز، در جنبش اکسپرسیونیست وهنرمدرن از این نیروبه چشم می آید ، عدم جسمیت اوست که به حسی درونی در وجود انسان ودر آثار نقاشی، به خصوص آثار فیگوراتیو تغییر ماهیت داده است.