نام پژوهشگر: جمشید یزدانی چراتی
جمشید یزدانی چراتی انوشیروان کاظم نژاد
نقشه بندی بروز بیماری ها در سال های اخیر رشد چشم گیری یافته است . استفاده از ماهواره ها و دستگاه های موقعیت یاب gps و نرم افزار نقشه بندی gis انجام نقشه بندی را بسیار آسان تر از گذشته نموده است. یکی از مهم ترین اهداف نقشه بندی بیماری ها، تعیین مناطقی است که کمترین یا بیشترین نرخ های نرخ های بروز را دارند. حال اگر داده های جمع آوری شده و یا ثبت شده در یک دوره زمانی چند ساله باشد، در این صورت بررسی روند بیماری نیز می تواند برای شناسایی عوامل موثر بر بروز بیماری و نوسانات آن در دوره های مورد مطالعه مفید باشد. لذا نادیده گرفتن بعد زمانی داده ها منجر به برآورد نامناسب بروز بیماری و در نهایت عدم شناسایی نوسانات دوره ای نیز سبب عدم شناسایی علل بروز بیماری می گردد. این امر به خصوص در مورد بیماری های عفونی که مکان و زمان در چگونگی توزیع و اوج آنها تعیین کننده است حیاتی تر است. چرا که شناسایی هسته های بیماری و مهار این هسته ها منجر به کنترل بروز بیماری در سطوح پیشگیری اولیه و ثانویه خواهد شد. لذا در این رساله برای تبیین ساختار کواریانس موجود در داده ها از مدل بیزی سلسله مراتبی برای برآورد نرخ بروز بیماری سل استفاده شد و سپس با استفاده از نتایج تحلیل فوق نقشه های بروز بیماری با کمک بسته نرم افزاری gisتهیه شد.نتایج این تحقیق در استان مازندران نشان داد که شهرستان های شرقی و غربی استان به ترتیب مانند بهشهر و رامسر به دلیل هم جواری با استان های گلستان و گیلان دارای نرخ مخاطره بیشتری هستند که بیانگر همبستگی فضایی ساختار بروز این بیماری است. پس از تعمیم این ساختار به کل کشور نیز استان های شرقی مانند سیستان وبلوچستان و خراسان رضوی به دلیل همجواری با کشورهای افغانستان و پاکستان دارای موقعیت پر مخاطره ای می باشند.
مریم معتمدی جویباری آرین قلی پور
در عصر حاضر با توجه به تغییرات سریع محیط پیرامون،رقابت تنگاتنگ بین سازمانها،جابجایی شدید قدرت و پیشرفت های سریع علمی و فناوری،دانش به عنوان یک منبع اصلی قدرت شناخته شده و موفقیت هر سازمانی بیش از آنکه وابسته به ارزش منابع فیزیکی،سرمایه و دارایی های ملموس و عینی آن باشد، منوط به سرمایه های فکری سازمان است. لذا سازمانهایی به موفقیت نائل می شوند که به دانش به عنوان یک منبع مهم بنگرند و به ایجاد و کسب و تسهیم دانش بپردازند. در عصری که دانش به عنوان یک عامل تعیین کننده برای دسترسی به قدرت و ثروت سازمانها و جوامع شناخته شده است، مدیریت دانش به مهمترین وظیفه سازمانهایی تبدیل شده که به عنوان یاد گیرنده معروفند. اما هر سازمانی برای اجرای مدیریت دانش نیازمند فراهم کردن سیستم ها،مکانیزم ها،تکنولوژی ها و زیرساخت های لازم می باشد. یکی از زیر ساختهای لازم برای مدیریت دانش،فرهنگ سازمانی است یعنی اندیشه مشترک اعضای یک سازمان که آنها را از سازمانهای دیگر مجزا می کند. لذا می تواند محرکی برای پیشبرد اهداف سازمان و پذیرش تغییرات و یا بالعکس مانعی برای پیشرفت سازمان باشد.هدف از انجام این تحقیق مشخص نمودن علل و پیامدهای پیاده سازی مدیریت دانش و همچنین بررسی اثرات فرهنگ سازمانی بر موفقیت در پیاده سازی مدیریت دانش است. این تحقیق به دو شیوه کیفی و کمی انجام گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که زنان نسبت به مردان 17/2 درصد کمتر آگاهی و تمایل نسبت به مدیریت دانش دارند.( 039/=p) همچنین بین حمایت مدیران،حس تعلق سازمانی، مشارکت، سیستم های اطلاعاتی و مدیریت فناوری اطلاعات و مدیریت دانش ارتباط معنی دار وجود دارد.ولی بین اعتماد و فرایند کسب اطلاعات ارتباط معنی دار وجود ندارد. استنتاج: با توجه به اهمیت مدیریت دانش برای سازمانها و ارتباط تنگاتنگ فرهنگ سازمانی و فناوری اطلاعات با پیاده سازی و اجرای درست مدیریت دانش،پیشنهاد می شود از حمایت کارکنان،بهره مندی از تجربه و دانش آنها،ایجاد سیستمهای اطلاعاتی پیشرفته در سازمان و آموزش کارکنان جهت بالا بردن توانایی آنها در استفاده از فناوری اطلاعات استفاده شود.
محمد امیری اردکانی غلامرضا بابایی
روشی که در اینجا بحث شده است برای مدلسازی ناپارامتری یا تقریبا پارامتری داده های بقا سانسور شده فاصله ای با استفاده از مدلهای خطی تعمیم یافته بکار می رود روش فوق با استفاده از یک مدل برنولی همبسته و با خطای استاندارد براساس ماتریس اطلاعات مشاهده شده اجرا می شود و مدل ضربی نامیده می شود که دارای تابع مخاطره پایه ای ثابت می باشد.