نام پژوهشگر: مریم سیف نراقی
خدیجه ذوالفعلی مریم سیف نراقی
این تحقیق با هدف بررسی تاثیر وسیله آموزشی صفحه گردان در اصلاح نارساخوانی دانش آموزان نارساخوان انجام شده است، که با توجه به موضوع تحقیق، روش تحقیق « نیمه آزمایشی» است. جامعه آماری این تحقیق، در بر گیرنده دانش آموزان نارساخوان پایه دوم و سوم ابتدائی شهرستان شهریار می باشد که از میان آنها 15 نفر به صورت در دسترس (غیر تصادفی) از میان مراجعین به کلینیک تخصصی رفع اختلالات یادگیری شکوفا انتخاب شدند. آزمودنیها برای اینکه عامل عقب ماندگی ذهنی تاثیرگذار نباشد، به وسیله آزمون ریون مورد آزمون قرار گرفتند و کودکان دارای هوشبهر زیر 100 حذف شدند. این دانش آموزان از طریق دو آزمون آگاهی واج شناختی و آزمون خواندن پیش از آموزش و در پایان آموزش مورد آزمون قرار گرفتند. به منظور آزمون فرضیه های تحقیق از دو روش آمار توصیفی شامل میانگین نمرات، توزیع فراوانی، انحراف استاندارد و آمار استنباطی، t وابسته جهت بررسی فرضیات پژوهش استفاده شد.نتایج بدست آمده در این تحقیق، فرضیات تحقیق را مبنی بر تاثیر وسیله آموزشی صفحه گردان در اصلاح و بهبود آگاهی واج شناختی و نارساخوانی دانش آموزان نارساخوان تایید می کند . با توجه به اینکه دانش آموزان با نارساییهای ویژه در یادگیری، خصوصاً دانش آموزان نارساخوان که اکثریت این گروه از دانش آموزان را تشکیل می دهند نیاز به روشها و برنامه های آموزشی متفاوت با روشهای مدرسه برای یادگیری دارند محقق با توجه به یافته ها و مشاهده های خود پیشنهاد می کند درمانگران و متخصصین اختلالات یادگیری وسیله آموزشی صفحه گردان برای کمک به اصلاح و رفع نارساخوانی و بهبود آگاهی واجی در دانش آموزان نارساخوان در کنار دیگر روش های آموزشی بکار ببرند.
مهدی شاه محمدی مریم سیف نراقی
در این تحقیق دو جامعه ی آماری وجوددارد: جامعه ی دانش آموزان دارای نارساییهای ویژه در یادگیری وجامعه ی دانش آموزان بدون نارساییهای ویژه دریادگیری درگروه سنی 11-8 ، بر همین اساس80 نفردر دو گروه به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب گردید وبا توجه به ملاکهای وضعیت اقتصادی خانواده ،میزان تحصیلات مادر، سن و جنس، دانش آموزان همتاسازی شدند. برای اندازه گیری بینش هیجانی، آزمون بینش هیجانی بار- آن بکار گرفته شد. روش تحقیق بکار برده شده در این تحقیق علی مقایسه ای است و برای تحلیل داده ها ازآزمونt مستقل و تحلیل واریانس و برای مقایسه ی میانگین های نمونه از آزمون شفه و به منظور تحلیل آماری داده ها از نرم افزار spss استفاده شده است. در پایان مشخص گردید که بینش هیجانی دانش آموزان با و.....
مهدیه رحمانپور پرویز شریفی درآمدی
پژوهش حاضرباهدف مقایسه نوع وسطح اضطراب اجتماعی دانش آموزان دخترناشنوا وشنوای مقطع راهنمایی تحصیلی شهرتهران اجراشد.روش پژوهش حاضر زمینه ای است.جامعه آماری شامل ،کلیه(66)نفرازدانش آموزان دخترناشنوا وکلیه(500)نفرازدانش آموزان دخترشنوا درمقطع راهنمایی تحصیلی شهرتهران که درسال تحصیلی88-89 به تحصیل اشتغال دارند.ونمونه آماری،30نفرازدانش آموزان ناشنوا و30 نفرازدانش آموزان شنوابنابرپیشنهاد واجازه مسعولین آموزش وپرورش انتخاب شدند.ابزاربه کارگرفته شده دراین تحقیق،پرسشنامه اضطراب اجتماعی لایبویتز برای کودکان ونوجوانان (لایبویتزفکلاین وماسیا-وارنر،2003)می باشدوسپس این پرسشنامه برروی این نمونه ها اجرا شد.دراین تحقیق ازآمارتوصیفی برای محاسبه میانگین نمرات ،تئزسع فراوانی،انحراف استاندارد وبرای بررسی وآزمون فرضیه های پژوهش ازروش آماراستنباطی(tمستقل )بهره گرفته شد. نتایج بدست آمده نشان می دهد که بین دوگروه دانش آموزان ناشنوا وشنوا ازلحاظ اضطراب اجتماعی،اضطراب عملکردی واجتناب عملکردی تفاوت معناداری وجودداردوگروه ناشنوایان نمرات بیشتری رابدست آوردندولی درخرده مقیاس اجتناب اجتماعی ،بین این دوگروه تفاوت معناداری وجودندارد. بنابراین،به منظور کاهش اضطراب اجتماعی دانش آموزان ناشنوا پیشنهاداتی به مسعولین آموزش وپرورش ،معلمین ووالدین ارائه می شود.
قربان قارین مریم سیف نراقی
دراین پژوهش نتایج به دست آمده نشان دهنده موثربودن دوروش سازماندهی وخود آموزی رامی دهد
صغری ابراهیمی پرویز شریفی در آمدی
تحقیق حاضر به منظور بررسی و مقایسه شیوع انواع مسائل و مشکلات خوردن در کودکان عقب مانده ذهنی تربیت پذیر و آموزش پذیر شهر خرم آباد انجام شده است. نوع تحقیق، کاربردی و روش انجام آن زمینه ای است. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر عقب مانده ذهنی تربیت پذیر و آموزش پذیر با دامنه سنی 7 تا 11 سال است که در مراکز بهزیستی و مدارس کم توان ذهنی شهر خرم آباد در سال تحصیلی 89-1388 مشغول به تحصیل هستند و تعداد آنها 600 نفر می باشد. نمونه این پژوهش شامل 310 نفر است که به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده پرسشنامه محقق ساخته با عنوان پرسشنامه تشخیصی مشکلات خوردن است که در اختیار والدین کودکان مشکوک به مشکلات خوردن قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از فراوانی، درصد، مقایسه فراوانی و آزمون کای دو (2?) استفاده شده است. نتایج نشان دادند که میزان شیوع هرزه خواری، نشخوار، انتخابی خوردن و هراس از غذا در کودکان تربیت پذیر بیشتر از کودکان آموزش پذیر است؛ در میان کودکان تربیت پذیر بیشترین مشکل مربوط به انتخابی خوردن با 93/1 (6 نفر) و کمترین آن مربوط به بی اشتهایی عصبی و پرخوری عصبی بود. در میان کودکان آموزش پذیر بیشترین مشکل مربوط به پرخوری افراطی با 29/1 (4 نفر) و کمترین آن مریوط به نشخوار، بی اشتهایی عصبی و پرخوری عصبی بود. از آن جا که یافته های پژوهش حاکی از وجود مشکلات خوردن در کودکان عقب مانده ذهنی می باشد پیشنهاد می شود از طریق برگزاری آموزش های ضمن خدمت، سطح آگاهی و دانش مربیان، مادران و مراقبان کودکان عقب مانده ذهنی از مقوله مشکلات خوردن افزایش یابد و روش های صحیح با کودکان دارای مشکل خوردن آموزش داده شود.
زهرا منظوری جویباری مریم سیف نراقی
پژوهش حاضر به منظور بررسی مشکلات تحصیلی و رفتاری دانش آموزان دیرآموز دبستانی شهر جویبار انجام شده است. این پژوهش از نوع کاربردی و شیوه انجام آن توصیفی است.جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه دانش آموزان دیرآموز دختر و پسر که در مقطع دبستان شهر جویبار و در سال تحصیلی 88ـ89 مشغول به تحصیل هستند و تعداد آن ها 79 نفر می باشد.حجم نمونه این پژوهش نیز 79 نفر است به شیوه نمونه گیری دردسترس انتخاب شده است.ابزار مورد استفاده در پژوهش عبارتند از پرسشنامه مشکلات رفتاری آخنباخ فرم گزارش معلم(trf) و پرسشنامه محقق ساخته مشکلات تحصیلی که توسط معلمان دانش آموزان دیرآموز تکمیل شد.برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی استفاده شده است.نتایج به دست آمده نشان داده که در حوزه ی مشکلات تحصیلی، کند عمل کردن در یادگیری و درک مفاهیم ( 92 % ) و انشا نویسی ( 81 درصد ) بیشترین فراوانی و مشکلات وارونه خوانی - وارونه نویسی ( 30درصد ) کم ترین فراوانی را داشت.در مورد مشکلات رفتاری نیز مشکلات نقص توجه ( 38% ) و مشکلات عاطفی ( 24% ) بیشترین فراوانی و رفتار مقابله ای ( 4/4 درصد ) کم ترین فراوانی را داشتند . براساس نتایج پژوهش،پیشنهاد می شود که در حوزه مشکلات تحصیلی،با توجه به اینکه 90% دانش آموزان دیرآموز کندتر از سطح کلاس وهمسالان خود عمل می کنند،اداره آموزش و پرورش کلاس هایی را به عنوان کلاس مرجع برای این دانش آموزان در مدارس در نظر بگیرد و در مورد مشکلات رفتاری نیز از یک روانشناس در مدارس بهره ببرد.
امین حسن پور مریم سیف نراقی
چکیده در پژوهش حاضر به بررسی و مقایسه رابطه ابعاد دو متغیر مهارت خودمختاری(آگاهی از خود-قدرت انتخاب) و کیفیت زندگی(رضایت مندی،کفایت،استقلال و یکپارچگی اجتماعی) در دو گروه از دانش آموزان پسر دارای آسیب شنوایی و دانش آموزان عادی دوره ی راهنمایی پرداخته شده است. روش پژوهش از نوع تحقیقات همبستگی است .جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر با آسیب شنوایی و عادی دوره راهنمایی هستند که در سال تحصیلی 89-88 در مدارس تهران مشغول به تحصیل هستند. نمونه گیری بصورت نمونه دردسترس بوده است که شامل 18 دانش آموز پسر با آسیب شنوایی و 15 دانش آموز عادی می باشد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل دو مقیاس خود مختاری (sds) که در سال 1996 توسط شلدون و دسی انتشار یافت و همچنین پرسشنامه کیفیت زندگی (qol) که در سال 1992 توسط اسکالاک و کیت تهیه شده است، می باشد. اطلاعات بدست آمده براساس این دو پرسشنامه در این دو گروه با آزمون z فیشر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. بر اساس نتایج به دست آمده تنها در میزان همبستگی بین دو بعد قدرت انتخاب و استقلال بین دو گروه تفاوت معنادار وجود دارد و در میزان همبستگی بین سایر ابعاد در دو گروه تفاوت معناداری یافته نشد.بنابراین می توان نتیجه گرفت رابطه مهارت خودمختاری با کیفیت زندگی در دو گروه به یک اندازه است و بین این دو گروه از این حیث تفاوت معناداری وجود ندارد. کلید واژه : دانش آموز دارای آسیب شنوایی،دانش آموز عادی،خودمختاری،کیفیت زندگی
عباداله تویاری مریم سیف نراقی
چکیده: هدف:این پژوهش با هدف بررسی رابطه مهارت های حرکتی با پیشرفت خواندن وریاضی در پسران پایه پنجم انجام گرفت.روش: روش تحقیق حاضر ،علی –مقایسه ای است وجامعه آماری آن را تمام دانش آموزان پسر پایه پنجم شهر شوش در سال تحصیلی 90-89 تشکیل داده است. بدین منظور60نفر از دانش آموزان پسر پایه پنجم شهرشوش که در سال تحصیلی 90-89مشغول به تحصیل بودند به عنوانن نمونه آماری انتخاب شدند . برای انتخاب دانش آموزانی که نمرات نوبت اول آنهادر دروس خواندن وریاضی بیشتر از18بوده از روش تصافی ساده(15 نفر در درس خواند و15 نفر در درس ریاضی) وبرای انتخاب دانش آموزانی که نمرات نوبت اول آنهادر همین دروس کمتر از 13 بوده(15 نفر در درس خواندن و15 نفر در درس ریاضی) ازروش نمونه گیری در دسترس بهره گرفته شده است.روش جمع آوری داده ها وابزار های آن :پس از انتخاب آزمودنیها، ازآزمون رشدی- حرکتی لینکلن-اوزرتسکی برای ارزیابی مهارت های حرکتی آنها ، استفاده شده است .روش آماری :داده های بدست آمده از این آزمون با استفاده ازضریب همبستگی پیرسون وآزمون t مستقل مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند.یافته ها: یافته های این پژوهش نشان دادبین مهارت های حرکتی وپیشرفت خواندن وریاضی در پسران پایه پنجم همبستگی مثبت ومعناداری وجود دارد.همچنین بین مهارت های حرکتی دانش آموزان قوی در دروس خواندن وریاضی ودانش آموزان ضعیف درهمین دروس تفاوت معنادار آماری وجود دارد. نتیجه گیری:نتیجه کلی این تحقیق نشان می دهد دانش آموزانی که در خواندن وریاضی نمرات بالایی گرقته اند از مهارت های حرکتی بالاتری برخوردار هستند و دانش آموزانی که در خواندن وریاضی نمرات پایینی گرفته انداز مهارت های حرکتی پایینتری برخوردار هستند.پیشنهاد:با توجه به اینکه مهارت های حرکتی رابطه مستقیمی باپیشرفت تحصیلی دارد.بابررسی این یافته ها می توان پیشنهاد کرد برای افزایش پیشرفت خواندن وریاضی دانش آموزان پایه پنجم باید مهارت های حرکتی آنان بهبود یابد. واژه های کلیدی:مهارت های حرکتی،دانش آموزان قوی،دانش آموزان ضعیف، ،پیشرفت خواندن،پیشرفت ریاضی
پریسا کاوه مریم سیف نراقی
چکیده هدف این پژوهش، بررسی و مقایسه خلاقیت دانش آموزان با نارسایی های ویژه در یادگیری و عادی دوره دبستان شهر تهران سال تحصیلی 90-1389 می باشد. روش اجرای پژوهش، روش زمینه ای است. بدین جهت ،45 دانش آموزدختر با نارسایی-های ویژه در یادگیری (15 نارساخوان، 15 نارسانویس، 15 حساب نارسا) با روش نمونه گیری در دسترس از مراکز نارسایی های ویژه در یادگیری شهر تهران انتخاب شدندو 15 دانش آموزدختر عادی از مدارس شهر تهران به منظور کنترل عوامل ناخواسته نظیر سن، جنسیت، هوشبهر و عوامل اجتماعی و اقتصادی با آنها همتا شدند. به جهت ارزیابی بهره هوشی از آزمون وکسلر (گنجینه لغات و طراحی مکعبها) و به منظور ارزیابی خلاقیت از آزمون تفکر خلاق تصویری تورنس (فرم b) استفادهگردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی شفه و توکی استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که نمره خلاقیت دانش آموزان نارساخوان به طور معنادار بیشتر از دانش آموزان عادی بود یعنی دانش آموزان نارسا خوان خلاقتر از دانش آموزان عادی بودند و دانش آموزان نارسانویس و حساب نارسا در آزمون تفکر خلاق تورنس بهتر از دانش آموزان عادی عمل کردند.اما علی رغم این تفاوت،تفاوت از نظر آماری معنادار نبود. این امر را می توان به ساختار مغزی متفاوت و توانمندی های نیمکره راست از جمله استعدادهای دیداری فضایی برجسته نسبت داد. لذا پیشنهاد می شود، برنامه ریزان آموزشی از خلاقیت برای پرورش ویژگی های مثبت این دانش آموزان و رفع نقایص آنها بهره گیرند.
سعید طرفی عزت اله نادری
هدف : این پژوهش به منظور بررسی نقش هوش غیر کلامی بر یادگیری مفاهیم ریاضی دانش آموزان دیر آموز دوره ابتدایی استان خوزستان انجام گردید. روش : با توجه به اهداف و ماهیت موضوع تحقیق ، این پژوهش از نوع کاربردی و روش آن زمینه ای است. جامع? آماری: دانش آموزان دوره ابتدایی استان خوزستان با هوش مرزی جامعه آماری این پژوهش را تشکیل داده اند. نمونه آماری : تعداد 60 نفر به صورت تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب گردید. روش جمع آوری داده ها و ابزارهای آن : روش جمع آوری داده ها به صورت انفرادی بوده است و ابزارهای مورد استفاده شامل تست هوش وکسلر و آزمون ریاضی ایران کی مت می باشد که بر روی افراد نمونه به منظور تعیین ضریب هوشی ، نمره هوشبهر غیرکلامی بالا و پایین و نمره ریاضی اجرا گردید. برای تجزیه و تحلیل یافته ها از نمره ریاضی دانش آموزان بهره گرفته شده است ،که براساس یافته های بدست آمده تفاوت معناداری در نمره ریاضی دانش آموزان دارای هوش غیرکلامی بالا نسبت به دانش آموزان دارای هوش غیرکلامی پایین وجود دارد که این نتیجه بیانگر این است که هوش غیر کلامی تاثیر مثبتی در یادگیری ریاضیات دارد. همچنین دانش آموزان با اختلالات یادگیری غیرکلامی تفاوت معناداری را بین حافظه کلامی و غیرکلامی بنفع حافظه کلامی نشان می دهند. پیشنهاد: بر اساس یافته های این پژوهش پیشنهاد می شود دست اندرکاران آموزش و پرورش و نیز روانشناسان نقش هوش غیر کلامی را در یادگیری مفاهیم ریاضی جدی تر تلقی کنند و در ترمیم یا باز پروری آن کوشش کنند.
علی همت محمود نژاد عزت الله نادری
هدف: مطالعه کمیت زندگی زناشویی معلولین جسمی مرد و زن 25 تا 50 ساله شهر تهران و رضایت مندی آنها اززندگی روش تحقیق: تحقیق از نوع کاربردی به روش تحقیق زمینه ای انجام شده است. جامعه آماری: جامعه آماری ،در این تحقیق عبارتست از کلیه معلولان جسمی و حرکت و متاهل مراجعه کننده به مراکز توانبخشی سازمان بهزیستی در منطقه مرکزی تهران. نمونه آماری: نمونه گیری به روش گزینش خوشه ای و از 4 مرکز انجام شده است. روش جمع آوری و ابزار داده ها: استفاده از پرسشنامه رضایت زناشویی اینریچ پرسشنامه سلامت روان شناختی و سلامت عمومی استفاده شده.پایایی رضایتمندی زناشویی در پژوهش حاضر 93% و پایایی سلامت عمومی 81% بدست آمده است. تجزیه و تحلیل داده ها: در پژوهش اخیر به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش آمار توصیفی (تعیین فراوانی، درصد و رسم نمودار پاسخگویان بر اساس جنسیت بر اساس تحصیلات و مدت آشنایی قبل از ازدواج ) و از روش آمار استنباطی (آزمون t و ضریب همبستگی پیرسون) یافته ها: یافته های تحقیق حاضر نشان می دهد هر چه میزان کمیت زندگی زناشویی معلولان بیشتر باشد میزان رضایت زندگی آنان بیشتر است و هر چه میزان کمیت زندگی زناشویی آنان بیشتر باشد میزان سلامت روانشناختی آن نیز بیشتر است که با نتایج تحقیق ویکر ، ریچاردسون و لامبرت(2005) همخوانی و همسویی دارد. ویکر و همکارانش در تحقیقی به بررسی رابطه بین سلامت جسمانی و میزان رضایت از زندگی در میان کارکنان اداره رفاه و سرپرستی شهر شیکاگو پرداختند و به این نتیجه رسیدند که کارکنان با وضعیت سلامتی بالاتر از میزان رضایت بیشتری در زندگی برخوردار بودند. همچنین برایان (2009) در تحقیق خود متوجه گردید که سلامت جسم می تواند سلامت روان افراد و نیز سلامت روان بر ابعاد سلامت اجتماعی و جسمانی انها تاثیر گذاشته و سبب گردد تا نگرش انها نسبت به زندگی تغییر یابد. پیشنهاد: پیشنهاد می شود که مشاوره های روان شناختی لازم به معلولان برای برخورداری از کمیت زندگی بیشتر ارائه شود. کلید واژه ها: رضایتمندی زناشویی، کمیت، معلولیت .
امین توکلی مریم سیف نراقی
در پژوهش حاضر به مقایسه تاثیر روش آموزشی سینا و فرنالد بر اصلاح نارسا خوانی دانش آموزان مرزی دوره دبستان شهریار پرداخته شده است.روش پژوهش از نوع تحقیقات نیمه آزمایشی است .جامعه آماری پژوهش حاضر در بر گیرنده ی دانش آموزان نارسا خوان با هوش مرزی دبستان شهرستان شهریار می باشد. نمونه گیری بصورت نمونه دردسترس بوده است که شامل 30 نفر از دانش آموزان نارساخوان دارای هوش مرزی می باشد که از میان جامعه ی آماری ذکر شده به صورت نمونه ی در دسترس از کلینیک اختلالات یادگیری شکوفا انتخاب شده اند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل دو آزمون خواندن سیف نراقی و نادری و آزمون هوشی ریون بوده است. اطلاعات بدست آمده در این پژوهش به وسیله آزمون آماری t تجزیه و تحلیل شد. بر اساس نتایج به دست آمده دو روش آموزشی سینا و فرنالد در اصلاح نارساخوانی دانش آموزان با هوش مرزی موثر بوده اند و بین این دو روش از حیث برتری بر یکدیگر تفاوتی یافته نشد. کلید واژه : دانش آموزان با هوش مرزی ،روش آموزشی سینا،روش آموزشی فرنالد
مرضیه کامیاب نژاد مریم سیف نراقی
چکیده هدف این پژوهش مقایسه میزان پرخاشگری و افسردگی در میان برادران و خواهران سالم 12-6 ساله کودکان درخودمانده و اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی شهر تهران در سال تحصیلی 91-90 است. پژوهش بر حسب نحوه گردآوری داده ها از نوع تحقیقات زمینه ای است. جامعه آماری شامل برادران و خواهران سالم 12-6 سالم کودکان درخودمانده و اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی است. نمونه آماری شامل 14 نفر از برادران و خواهران که از این تعداد 7 نفر مربوط به گروه درخودمانده و 7 نفر مربوط به گروه نارسایی توجه/ بیش فعالی است.گردآوری داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه هنجاریابی شده آخنباخ، فرم والدین، انجام گردید. به منظور تحلیل داده ها از نرم افزار spss و روش آزمون t مستقل (p= 0/05) استفاده شد. نتایج نشان داد که میزان پرخاشگری برادران کودکان درخودمانده بیش از برادران کودکان بیش فعال است. اما در میزان افسردگی برادران دو گروه تفاوتی مشاهده نشد. و میزان افسردگی و پرخاشگری در میان خواهران گروه درخودمانده بیش از گروه بیش فعال است. به طور کلی می توان نتیجه گرفت که میزان پرخاشگری و افسردگی در میان برادران و خواهران کودکان درخودمانده بیش از برادران و خواهران کودکان بیش فعال است. با توجه به نتیجه بدست آمده از پژوهش، آموزش والدین از طریق مدارس در جهت پیشگیری از بروز اختلال افسردگی و پرخاشگری پیشنهاد می-شود. واژه های کلیدی: بیش فعالی، درخودماندگی، پرخاشگری، افسردگی.
حسن علی کریمی پور مریم سیف نراقی
چکیده: هدف: پژوهش حاضر به منظور بررسی مشکلات یادگیری خط بریل دانش آموزان نابینا از دیدگاه معلمان دوره ی ابتدایی مدارس استثنایی استان خوزستان در سال تحصیلی 90-89 اجرا شد. روش تحقیق: این پژوهش از نوع کاربردی و روش آن توصیفی بود. جامعه ی آماری: شامل کلیه ی معلمان دوره ی ابتدایی گروه نابینا که در مدارس استثنایی استان خوزستان مشغول به کار می باشند.نمونه،حجم و روش نمونه گیری: روش نمونه گیری این پژوهش از نوع تصادفی ساده بود.در این پژوهش تعداد30 نفر از آموزگاران دوره ی ابتدایی گروه نابینا و نیمه بینا شرکت داشتند. روش جمع آوری داده ها و ابزار آن: روش جمع آوری داده های این پژوهش، روش انفرادی است که در اجرای آن از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. این پرسشنامه ها توسط آموزگاران گروه نابینا تکمیل شد. روش آماری: در این پژوهش از آمار توصیفی استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از آزمون های آماری نشان داد که: آموزش تخصصی معلمان گروه نابینا، محیط خانوادگی و آموزشی مناسب می تواند موجب بهبود روند یادگیری خط بریل شود. و تفاوت های فردی دانش آموزان نابینا در یادگیری این خط موثر است، و کیفیت پایین وسایل نوشتاری می تواند روند یادگیری بریل را کند کند. نتیجه گیری: مشکلات عمده دانش آموزان نابینا دریادگیری خط بریل عبارت اند از: کیفیت پایین ابزار و وسایل نوشتار بریل (لوح و قلم)، کوچک بودن واحد نوشتاری خط بریل به نسبت سر انگشتان افراد نابینا، وارونه نوشتن خط بریل در هنگام استفاده از لوح و قلم، حجیم و بزرگ بودن کتاب های بریل به نسبت کتب بینایی، نبود تعامل دوطرفه مابین محیط آموزشی و محیط خانوادگی دانش آموز نابینا. پیشنهادهای حاصل از یافته های پژوهشی: پیشنهاد می شود دوره های آموزش ضمن خدمت تخصصی با هدف بهبود روند یادگیری خط بریل دانش آموزان نابینا به وسیله ی آموزش و پرورش استثنایی وبرای معلمان گروه نابینا برگزارگردد. پیشنهادهای پژوهشی: این پژوهش در دوره های تحصیلی راهنمایی و دبیرستان نیز انجام شود و هم چنین پرسشنامه ای مناسب و جامع تر جهت سنجش مشکلات یادگیری خط بریل دانش آموزان نابینا تهیه شود. واژگان کلیدی: دانش آموز نابینا، خط بریل.
زهره پورعلی مریم سیف نراقی
هدف اصلی این پژوهش بررسی مقایسه ای سه گروه از دانش آموزان نابینا، کم بینا، و بینای دوره ابتدایی شهرستان مشهد در ابعاد مختلف حافظه کاری کلامی بود. نتایج تحقیقات انجام شده در خارج در زمینه تاثیر نابینایی بر حافظه کاری و توانایی های شناختی تا حدی متناقض بود و چون تحقیقات کمتری در ایران در مورد ارتباط نابینایی با توانایی های شناختی صورت گرفته بود و از طرف دیگر در مورد افراد کم بینا تحقیق معدودی صورت گرفته بود، این پژوهش بر اساس نظریه های جبران مغزی به دنبال بررسی تاثیر نابینایی و کم بینایی بر روی توانایی های دانش آموزان در ابعاد مختلف حافظه کاری کلامی بود. این پژوهش از نوع پژوهشهای زمینه یابی بود. بدین منظور 150 دانش آموز از منطقه تبادکان شهر مشهد از 4 مدرسه(2 مدرسه استثنایی دخترانه و پسرانه، و 2 مدرسه دولتی دخترانه و پسرانه) انتخاب شدند. بنابراین محقق در انتخاب نمونه از یک منطقه سعی کرد در حد امکان متغییرهای مربوط به وضعیت اجتماعی- اقتصادی را کنترل کند. بعد از انتخاب نمونه محقق خرده مقیاس های مختلف حافظه کاری را که از نظر ویژگیهای روانسنجی معتبر بودند بر روی دانش آموزان به صورت حضوری و شبه مصاحبه ای اجرا کرد. روش آماری: به منظور بررسی سوال های پژوهش از روش تحلیل واریانس چند راهه استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که نابینایان نسبت به دو گروه دیگر در ابعاد مختلف حافظه کاری دارای میانگین نمرات بالاتری بودند که تنها در بعد فراخنای ارقام به طور مستقیم و فراخنای ارقام به طور معکوس این تفاوت از نظر آماری معنی دار بود. همچنین نتایج این پژوهش نشان داد که کودکان کم بینا در بعد فراخنای ارقام به طور مستقیم نسبت به دانش آموزان بینا از توانایی های بالاتری برخوردار هستند. بحث و نتیجه گیری: در کل نتایج این تحقیق منطبق بر نظریات جبران حسی توانایی های شناختی کودکان نابینا می باشد. برای افزایش این توانایی در دانش آموزان عادی از راهکارهایی که دانش آموزان نابینا استفاده می کنند، بهره گرفته شود.
محمد نبیونی مریم سیف نراقی
هدف: هدف از این تحقیق بررسی و مقایسه میزان شیوع اختلالات بیش فعالی نقص توجه و اضطراب در دانش آموزان دبستانی با نارسائی های ویژه در یادگیری و عادی شهر تهران در سال تحصیلی 90-1389 بود. روش: این پژوهش از نوع کاربردی و روش انجام آن زمینه ای می باشد. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر با نارسائی های ویژه در یادگیری و عادی که در مدارس ابتدائی شهر تهران مشغول به تحصیل بوده اند. نمونه، حجم آن و روش نمونه گیری در این پژوهش از دو گروه همتا با ویژگی های مشترک سن، جنسیت، طبقه ی اجتماعی، مقطع و پایه ی تحصیلی که شامل 75 دانش آموز با نارسائی های ویژه در یادگیری (34 دختر و 41 پسر) از پایه ی اول تا پنجم و همچنین تعداد 75 نفر دانش آموز عادی (34 دختر و 41 نفر پسر) از دبستان های آموزش و پرورش منطقه ی 6 تهران انتخاب شده اند. روش جمع آوری داده ها در پژوهش روش انفرادی است که در اجرای آن از پرسشنامه آخن باخ فرم گزارش معلم (trf) برای دو گروه دانش آموزان عادی و دانش آموزان با نارسائی های ویژه در یادگیری استفاده شده است. روش آماری: در این پژوهش از مدل آماری t دو گروه مستقل استفاده شده است. یافته ها: نتایج حاصل از آزمون های آماری نشان داده تفاوت معناداری بین متغیرهای اختلالات نقص توجه بیش فعالی و اضطراب در دو گروه دانش آموزان با نارسایی های ویژه در یادگیری و عادی وجود دارد که این تفاوت در گروه دانش آموزان با نارسایی های ویژه در یادگیری بیشتر می باشد. لذا پیشنهاد می شود متخصصین و برنامه ریزان تعلیم و تربیت به اختلالات رفتاری این دست از دانش آموزان مخصوصاً بیش فعالی، نقص توجه و مشکلات اضطرابی توجه ویژه به عمل آورند.
زهرا حمزه لوی مریم سیف نراقی
هدف این پژوهش ، بررسی تاثیر بازی درمانی گروهی کودک محور بر کاهش شدت نشانگان اختلال سلوک دانش آموزان پسر 10- 9 ساله منطقه 15 شهر تهران در سال تحصیلی 90- 89 بود. روش اجرای پژوهش، به صورت نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بوده است. بدین جهت از میان 160 نفر دانش آموز، 24 کودک که دارای ملاک های اختلال سلوک تشخیص داده شدند، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. افراد گروه آزمایشی به مدت یک ماه و نیم ، هفته ای دو بار در جلسه 60 دقیقه ای در بازی درمانی گروهی کودک محور شرکت نمودند. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از پرسشنامه رفتاری راترفرم والدین و معلم که از این آزمون جهت غربال گری استفاده شد و پرسشتامه اختلال سلوک اقتباس شده از پرسشنامه علائم مرضی کودکان (csi-4) که بر اساس dsm-iv بود. فرضیه تحقیق مبنی بر اثر بخشی بازی درمانی گروهی کودک محور بر کاهش شدت نشانگان اختلال سلوک، با استفاده از تفاضل نمرات در موقعیت های پیش آزمون و پس آزمون گروه آزمایش و کنترل با بکارگیری آزمون پارامتریک t برای نمرات بدست آمده در سه پرسشنامه دو گروه ، به اثبات رسید و تفاوت در سطح p<0/01 معنا دار بود. همچنین داده های کیفی حاصل از مشاهدات والدین، معلمان و دو نفر مشاهده گر جلسه حاکی از مفید بودن بازی درمانی گروهی کودک محور بر کاهش شدت نشانگان اختلال سلوک بود. لذا پیشنهاد می شود روانشناسان، مشاوران و مربیان برای کاهش شدت نشانگان اختلال سلوک در میان دانش آموزان و کودکان از روش بازی درمانی گروهی کودک محور بهره بگیرند.
فرشته گلشنی منزه مریم سیف نراقی
در این پژوهش از نمونه گیری در دسترس استفاده شده است. شامل 30 دانش آموز با مادر مطلقه و 30 دانش آموز با مادر همسر فوت شده است. روش جمع آوری داده ها و ابزارهای آن: برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه جمعیت شناختی و آزمون استاندارد آخنباخ فرم والد استفاده شده است، که توسط مادران تحت حمایت سازمان بهزیستی به اجرا درآمد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها ازآمار توصیفی و استنباطی (آزمون t مستقل) استفاده شده است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که در بین اختلال های رفتاری دانش آموزان با مادران مطلقه، اختلال بیش فعالی/کمبود توجه و دانش آموزان با مادران همسر فوت شده، اختلال اضطرابی بیشترین مقدار را کسب کردند و در هیچ یک از خرده مقیاس های آزمون آخنباخ بین دانش آموزان با مادران مطلقه و دانش آموزان با مادران همسر فوت شده تفاوت معنی داری وجود ندارد. اما مدت زمان فوت همسر یا طلاق متغیر تاثیر گذار است.
زیبا بیرانوند مریم سیف نراقی
هدف: پژوهش حاضربا هدف تأثیرآموزش نظریه ذهن و مهارت های اجتماعی بر کفایت اجتماعی کودکان 11–7 سال مبتلا به اختلال اوتیسم شهر تهران در سال 90-89 انجام شده است. روش تحقیق: در این پژوهش از روش نیمه آزمایشی (طرح پیش آزمون پس آزمون ، بدون گروه کنترل) استفاده شد. جامعه ی آماری: شامل کلیه ی کودکان11– 7 ساله مبتلا به اختلال اوتیسم می باشند که در کلینیک های توانبخشی شهر تهران در حال دریافت خدمات تکمیلی توانبخشی هستند.نمونه آماری، حجم ونحوه گزینش آن: ازجامعه ی یاد شده لیستی تهیه شد و با روش نمونه گیری در دسترس 5 نفر انتخاب شده است. روش جمع آوری داده ها وابزارهای آن: جهت مشخص نمودن سطح عملکرد بالا در آزمودنی ها از مصاحبه تشخیصی اوتیسم ( فرم تجدیدنظرشده) ،آزمون غربالگری طیف اوتیسم و آزمون هوش وکسلر کودک (فرم تجدیدنظرشده) استفاده شد، سپس آزمون نظریه ذهن فنگ (2001) وچک لیست مهارت های اجتماعی فنگ (2001) که در اجرای آنها از پرسشنامه ومشاهده به عنوان پیش آزمون وپس آزمون استفاده شد. 40 جلسه آموزشی بصورت انفرادی و گروهی (سه جلسه در هفته و به مدت زمان هر جلسه 40 دقیقه) برای آزمودنی ها انجام شد. پس از اتمام آموزش، مجدداً از آزمودنی ها پس آزمون نظریه ذهن و مهارت های اجتماعی به عمل آمد. روش آماری: در این پژوهش از آمار توصیفی (برای محاسبه میانگین، میانه و ...) و آمار استنباطی (آزمون تحلیل واریانس) بهره گرفته شده است. یافته ها: نتایج حاصل از آزمونهای آماری نشان داد که: برنامه آموزش نظریه ذهن و مهارت های اجتماعی نه تنها در موفقیت کودکان اوتیسم در انجام تکالیف نظریه ذهن موثر بوده است بلکه باعث شده این کودکان مهارت های آموخته شده (تکالیف نظریه ذهن و مهارتهای اجتماعی) را به محیط اجتماعی خود تعمیم دهند. نتیجه گیری: برنامه آموزشی نظریه ذهن و مهارت های اجتماعی توانسته است بر تعاملات اجتماعی کودکان اوتیسم اثر گذار باشد. پیشنهادهای حاصل از یافته های پژوهشی: پیشنهاد می شود بسته آموزشی و روشهای مربوط به آن درپژوهش حاضربه عنوان یک ابزار وروش سودمند توسط درمانگران، روانشناسان، معلمان و...برای گروه های مختلف کودکان(عادی واستثنایی) وسنین مختلف مورد استفاده قرار گیرد. پیشنهادهای پژوهشی:این پژوهش با حجم نمونه بیشتر وبرای طیف مختلف اختلالات فراگیر رشد انجام شود. کلید واژه ها : نظریه ذهن – مهارت های اجتماعی – کفایت اجتماعی – اوتیسم با عملکرد بالا
نگار زندی مریم سیف نراقی
هدف : پژوهش حاظر به منظور بررسی و مقایسه بینش هیجانی دانش آموزان حساب نارسا ، نارسا خوان و عادی شهر تهران اجراشد روش تحقیق : این تحقیق از نوع کاربردی و شیوه انجام گرفتن آن زمینه ای است .جامعه آماری : جامعه تحقیق حاضر شامل کلیه دانش آموزان پایه چهارم حساب نارسا ، نارسا خوان و عادی شهر تهران بود که در سال تحصیلی 91-90 در مدارس ابتدایی و نارسانی های ویژه در یادگیری مشغول به تحصیل بودند .نمونه ، حجم و نحوه گزینش آن : در این پژوهش 45 دانش آموز چهارم ابتدایی ( 15 دانش آموز دختر عادی ، 15 دانش آموز حساب نارسا ، 15 دانش آموز دختر نارسا خوان ) از شهر تهران شرکت داشتند . در تحقیق مورد نظر برای انتخاب نمونه گروه حساب نارسا و نارسا خوان از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شده است و این 2 گروه و گروه عادی از نظرسن، میزان تحصیلات والدین ، وضعیت اقتصادی و اجتماعی همتا شده اند .روش جمع آوری داده ها و ابزارهای آن : جهت اندازه گیری بینش هیجانی و مولفه های آن از آزمون بینش هیجانی بار – آن استفاده گردید .روش آماری : به منظور تجزیه و تحلیل داده های حاصله از پرسشنامه از تحلیل واریانس یک راهه بهره گرفته شده .نتایج : نتایج حاصله از آزمونهای آماری نشان داده که دانش آموزان گروه های حساب نارسا ، نارسا خوان و عادی در مولفه های بینش هیجانی نظیر انطباق پذیری ، خلق کلی و تاثیر مثبت تفاوت معنی دار دارند که بطور کلی میانگین خرده مقیاس ها در دانش آموزان عادی بالاتر از دانش آموزان نارسا خوان و حساب نارسا است . بالاترین میانگین خرده مقیاس های بینش هیجانی مربوط به دانش آموزان عادی و پایین ترین مربوط به دانش آموزان حساب نارسا است . اما در مولفه هایی نظیر مهارتهای میان فردی ، درون فردی و مدیریت فشار روانی تفاوت معنی دار نبود0بطور کلی میانگین این خرده مقیاس ها در سه گروه دانش آموزان نارسا خوان ، حساب نارسا و عادی متفاوت نیست . همچنین به طور کلی میانگین بینش هیجانی در دانش آموزان عادی بالاتر از دانش آموزان حساب نارسا و نارسا خوان است . بالاترین میانگین بینش هیجانی مربوط به دانش آموزان عادی و پایین ترین مربوط به دانش آموزان حساب نارسا است.پیشنهاد : با توجه به این مسئله که بینش هیجانی دانش اموزان حساب نارسانسبت به دانش آموزان عادی پایین تر میباشد پیشنهاد میگردد بسته های آموزشی بینش هیجانی جهت ارتقا بینش هیجانی و مولفه های ان متناسب با روشهای آموزش ودرمان دانش آموزان مبتلا به نارسائی های ویژه در یادگیری تهیه و تدوین گردد. واژه های کلیدی (بینش هیجانی ،حساب نارسا،نارساخوانی)
لیلا سعادت ورنوسفادرانی مریم سیف نراقی
چکیده ندارد.
سالومه سدیفی مریم سیف نراقی
چکیده ندارد.
حسین شیخی ساری پرویز شریفی درآمدی
چکیده ندارد.
زهرا محمدی اوچبلاغ مریم سیف نراقی
چکیده ندارد.
بشری ولیان مریم سیف نراقی
چکیده ندارد.
معصومه ولی زاده مریم سیف نراقی
لازمه درک کامل مفهوم مرگ ، درک هر یک از مولفه های ثبات،عمومیت و فقدان کنش وری می باشد.درک مولفه ثبات با رسیدن به تفکر عملیات عینی و درک مولفه های عمومیت و فقدان کنش وری با رسیدن به تفکر انتزاعی امکان پذیر می باشد.در درک هر یک از این مولفه ها میزان رشد شناختی و عوامل محیطی تاثیر دارند.تحقیق حاضر به منظور بررسی و مقایسه تحولی درک مولفه های مفهوم مرگ در دانش آموزان نابینای پایه های چهارم ابتدایی،دوم راهنمایی و سوم دبیرستان صورت گرفته است. تعداد کل آزمودنی ها در هر پایه تحصیلی 15 نفر بوده است که به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده اند.ابزار تحقیق پرسشنامه ای ازنوع محقق ساخته بوده است که سوالات مربوط به درک هر یک از مولفه های مفهوم مرگ را در بر داشته است.برای پاسخگویی آزمودنی ها به این سوالات این پرسشنامه از ساخت داستان و مصاحبه استفاده شده است.نتایج نشان داد که دانش آموزان نابینای پایه های چهارم ابتدایی،دوم راهنمایی و سوم دبیرستان به درک مولفه ثبات در مفهوم مرگ رسیده اند و در درک این مولفه با هم تفاوتی نداشتند. در مورد درک مولفه عمومیت در مفهوم مرگ نیز اکثریت دانش آموزان هر سه مقطع به درک این مولفه رسیده بودند اما طبق محاسبات آماری آزمون fدر رسیدن به این مولفه با هم تفاوت معنی داری داشتند. در درک مولفه فقدان کنش وری بین دانش آموزان سه پایه تحصیلی تفاوت معنی داری نبود و اکثریت دانش آموزان به درک این مولفه رسیده بودند.
هادی رامش مریم سیف نراقی
پژوهش حاضر با هدف مقایسه ی مهارت های دانش آموزان پسر کم شنوا ی مقطع راهنمایی در مدارس تلفیقی و استثنایی شهر تهران صورت گرفته است.روش پژوهش حاضر زمینه ای است. جامعه آماری شامل کلیه ی دانش آموزان با نقص شنوایی مقطع اول تا سوم راهنمایی شهر تهران است که در سال تحصیلی 88-87 در مدارس تلفیقی و استثنایی مشغول به تحصیل می باشند. از این جامعه 70 نفر از دانش آموزان کم شنوای مقطع اول تا سوم راهنمایی شهر تهران که 35 نفر از آنان در مدارس تلفیقی به روش نمونه گیری خوشه ای و 35 نفر دیگر در مدارس استثنایی که به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند.نمونه ها از نظر هوش و افت شنوایی از طریق پرونده هایشان مورد بررسی قرار گرفتند.در این پژوهش از ابزار مهارت های اجتماعی فرم معلمان گرشام و الیوت برای اندازه گیری متغییرهای پژوهش استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی:میانگین و انحراف استاندارد و از آمار استنباطی (آزمون t مستقل ) استفاده گردید. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که بین مهارت های اجتماعی دانش آموزان کم شنوا که شامل سه خرده مقیاس همکاری، ابراز وجود و مهار خود است در مدارس تلفیقی و استثنایی تفاوت معناداری وجود ندارد. بنابراین توصیه می شود که امکانات مناسبی را فراهم آورند و برنامه های آمزش تلفیقی را غنی تر و نگرش معلمان و دانش آموزان عادی را نسبت به دانش آموزان کم شنوا در جهت مطلوب تغییر دهند.
حسن رهبانفرد مریم سیف نراقی
هدف این تحقیق تعیین میزان تاثیر یک برنامه حرکتی ویژه بر توانائیهای ادراکی - حرکتی دانش آموزان پسر عقب مانده ذهنی آموزش پذیر 10-13 ساله می باشد.
محسن وزیری حرمی مریم سیف نراقی
هدف اصلی از انجام تحقیق حاضر، بررسی و مقایسه میزان اضطراب صفتی رقابتی کشتی گیران آزاد و فرنگی شهرستان قم و تیم ملی جمهوری اسلامی ایران است . نتایج به شرح زیر است : 1 - بین میزان اضطراب صفتی رقابتی کشتی گیران آزاد کار شهرستان قم و تیم ملی تفاوت معنادار آماری وجود دارد. 2 - بین میزان اضطراب صفتی رقابتی کشتی گیران فرنگی کار شهرستان قم و تیم ملی تفاوت معنادار آماری وجود ندارد. 3 - بین میزان اضطراب صفتی رقابتی کشتی گیران آزادکار و فرنگی کار شهرستان قم تفاوت معنادار آماری وجود ندارد. 4 - بین میزان اضطراب صفتی رقابتی کشتی گیران آزادکار و فرنگی کار تیم ملی تفاوت معنادار آماری وجود ندارد.
زمرد مقدم مریم سیف نراقی
این تحقیق به بررسی ویژگیهای آنتروپومتری دانش آموزان پسر عقب مانده سنین 8تا 11 سال مدارس استثنایی در شهر تهران می پردازد.
منیژه اسماعیلی بهبهانی خدیجه آرین
هدف کلی پژوهش بررسی رابطه بین دینداری و سعادتمندی است. دین مجموعه ای از باورهای دینی ، اعمال دینی و تعامل الهی است و سعادتمندی شامل خشنودی و رضامندی از زندگی می باشد. به عبارت دیگر آیا بین دینداری و سعادتمندی رابطه وجود دارد؟ بین مولفه های مختلف دینداری و مولفه های مختلف سعادتمندی رابطه وجود دارد؟ علت شناسی احساس تنهایی و همچنین سایر اختلافات روانی درابعاد بیولوژیک روانی و اجتماعی-فرهنگی همواره مورد بحث و تحقیق قرار گرفته است. که علائم محوری این اختلال شامل احساس ناامیدی ، بی کسی و عزت نفس بیمارگونه می باشد.لذا در جهان بینی توحیدی توکل به خدا و اعتقاد به معاد انسان را از ناامیدی مصون می دارد و ذهنیت او را ورای جهان مادی هدایت می کند و در پرتو نور خداوند ، خود را می یابد و به عدل و فضل خداوندی امیدوار است.