نام پژوهشگر: اعظم بهلول
اعظم بهلول مرضیه پیراوی
عالم طبیعت همواره مورد توجه تمدن های بشری بوده و نگاه هر تمدن به طبیعت، انعکاس باورهای آن تمدن در مورد حقایق معنوی وملکوتی است که نسبت به عالم طبیعت داشتند. این امر به نحوی آشکار در آثار بر جای مانده از اقوام و ملل مختلف قابل مشاهده است. درجهان بینی اسلامی هم عالم طبیعت از شأن ویژه ای برخوردار است و درباره ی آن در قرآن کریم وآراء حکما و عرفای مسلمان، حقایقی مطرح شده است. از این رو می توان نحوه ی حضور و نمود عالم طبیعت در هنر اسلامی را با توجه به رویکرد قرآن کریم در خصوص نظام طبیعت مورد بررسی قرار داد؛ زیرا در قرآن کریم عالم طبیعت از سرحکمت و براساس نظمی فراگیر خلق شده است، نظمی که پیوستگی تمام عناصر و پدیده های عالم طبیعت را موجب شده وآن را به منشأء ملکوتی مرتبط می -سازد. از طرف دیگر می توان جایگاه متعالی عالم طبیعت درقرآن کریم را بر آراء و حکما و عرفای مسلمان در خصوص نظام طبیعت تأثیرگذار دانست؛ چرا که ایشان نیز همواره عالم طبیعت را به عنوان مرتبه ای از مراتب علم الهی مورد توجه قرار داده و برای آن شأن ومنزلتی الهی در نظرگرفته اند. بنابراین در این پژوهش تلاش شده تا از طریق تجزیه وتحلیل محتوا و شیوه ی توصیفی- تطبیقی ابتدا رویکرد قرآن کریم نسبت به نظام طبیعت را بیان نموده، آن گاه با بررسی آراء واندیشه های حکماو عرفای مسلمان در خصوص نظام طبیعت، دریافت که دیدگاه ایشان برگرفته از مبانی نظری قرآن کریم و بر چگونگی حضور عالم طبیعت در هنر اسلامی تأثیرگذار بوده و سرانجام با توجه به این طرز تلقی بنوان این حقیقت را مطرح کردکه عالم طبیعت و رویکرد و نگرشی که متون ومنابع نظری اسلام نسبت به ماهیت عالم طبیعت داشته اند، تأثیر بسزایی در چگونگی نمود و بروز عالم طبیعت در هنر اسلامی داشته و منجر به پدیدار شدن نمودی روحانی وتمثیلی از عالم طبیعت در هنر اسلامی گردیده به نحوی که در بیشتر شاخه های آن به ویژه در نقوش و نگارها قابل مشاهده است.