نام پژوهشگر: آذر علی مردانی
آذر علی مردانی احمد گلچین
به منظور بررسی تأثیر توأم بقایای گیاهی یونجه (0، 5/2 و 5 درصد) با و بدون گچ و سولفات آلومینیوم بر برخی از ویژگی های دوخاک سدیمی، دو آزمایش گلخانه ای به صورت جداگانه با 9 تیمار و 3 تکرار در قالب طرح کاملاً تصادفی به اجرا در آمد. پس از اعمال تیمارها نمونه های خاک به مدت چهارماه در رطوبت ظرفیت زراعی خوابانیده شده و پس از دو و چهارماه برخی از ویژگی های فیزیکوشیمیایی و بیولوژیکی اندازه گیری شد. نتایج اندازه گیری های شیمیایی حاکی از آن است که پس از دو و چهارماه، تیمار های سولفات آلومینیوم و گچ توأم با 5 درصد بقایای یونجه باعث افزایش معنی دار هدایت الکتریکی در دو خاک شد، اما 5/2 درصد بقایای یونجه کم ترین تأثیر را بر هدایت الکتریکی پس از دو و چهارماه نسبت به سایر تیمارها داشت. کاربرد سولفات آلومینیوم توأم با 5 درصد بقایای یونجه واکنش خاک اول را به میزان 36/1 و 54/1 واحد به ترتیب پس از دو و چهارماه نسبت به تیمار شاهدکاهش داد. تیمارهای حاوی گچ و سولفات آلومینیوم به تنهایی در خاک اول باعث کاهش میزان رس قابل انتشار در طی دوره های زمانی 2 و 4 ماه به مقدار 43/89 و 03/93 درصد نسبت به تیمار شاهد شد. به طور مشابه تیمارهای سولفات آلومینیوم و گچ به تنهایی میزان نسبت جذب سدیم محلول خاک اول را به ترتیب 19/54 و 85/43 درصد پس از چهار ماه نسبت به شاهد کاهش دادند، اما تیمارهای 5/2 و 5 درصد بقایای یونجه به ترتیب میزان نسبت جذب سدیم را پس از دوماه نسبت به شاهد به میزان 7/0 و 835/3 درصد افزایش داده است. تیمار 5 درصد بقایای یونجه رس قابل انتشار را 8/4 و 2/2 درصد نسبت به تیمار شاهد در دو و چهار ماه پس از اعمال تیمارها افزایش داد. نتایج اندازه گیری های فیزیکی نشان داد که چهار ماه پس از اعمال تیمارهای مختلف، تیمار حاوی سولفات آلومینیوم و گچ توأم با 5 درصد بقایای یونجه در دو خاک باعث افزایش معنی دار میانگین وزنی قطر خاکدانه ها، افزایش هدایت هیدرولیکی و میزان آب قابل استفاده گیاه شدند. دو ماه پس از اعمال تیمارها در دو خاک به طور مشابه خاکدانه هایی با قطر 250 تا 500 میکرون و چهارماه پس از اعمال تیمارها خاکدانه های با قطر 500 تا 1000 میکرون افزایش چشمگیری نسبت به تیمار شاهد نشان دادند. تأثیر تیمارهای سولفات-آلومینیوم یا گچ توأم با 5 درصد بقایای گیاهی یونجه در دو خاک به طور تقریباً مشابه ای میزان آب قابل استفاده گیاه حداکثر بود و این تیمار ها به ترتیب این ویژگی را در خاک اول به میزان 240/26 و 50/23 درصد نسبت به تیمار شاهد افزایش دادند. لازم به ذکر است که موثرترین تیمارها در افزایش هدایت هیدرولیکی در دو خاک به ترتیب تیمارهای سولفات آلومینیوم و گچ توأم با 5 درصد بقایای یونجه بود که تفاوت این دو تیمار در افزایش این ویژگی در دو خاک معنی دار گردید. میزان فعالیت بیولوژیکی خاک که با شاخص تصاعد دی اکسیدکربن اندازه گیری شد در اثر کاربرد سطوح مختلف بقایای یونجه در مقایسه با تیمار شاهد در دو خاک افزایش معنی دار نشان داد. بطوریکه دو ماه پس از کاربرد 5 درصد بقایای یونجه در خاک اول، میلیگرم دی اکسیدکربن متصاعد شده (به شکل کربن) از خاک، از 890/7 در تیمار شاهد به 88/97 در این تیمار رسید. مصرف گچ و سولفات آلومینیوم توأم با بقایای یونجه در مقایسه با کاربرد جداگانه بقایای یونجه باعث کاهش معنی دار تنفس میکروبی خاک در هر دو دوره زمانی و در هر دو خاک گردید سولفات آلومینیوم هم به صورت جداگانه و هم توأم با بقایای یونجه در سطوح مختلف سرعت تنفس میکروبی را نسبت به گچ به طور نسبتاً معنی دار پس از دو و چهارماه در هر دو خاک کاهش داد. سولفات آلومینیوم و گچ به ترتیب این ویژگی را در خاک اول از 890/7 در تیمار شاهد به ترتیب به 350/8 و 704/9 میلی گرم کربن متصاعد شده به صورت دی اکسیدکربن در تغییردادند. میزان دی اکسیدکربن متصاعد شده از تیمارهای آزمایشی مختلف در دو خاک با گذشت زمان کاهش یافت. اثر تیمارها بر روی درصد کربن آلی در تیمارهای مختلف مورد آزمایش پس از دو و چهارماه در دو خاک معنی دار شد. دو ماه پس از اعمال تیمارها، بیشترین میزان کربن آلی در دو خاک مربوط به اثر سولفات آلومینیوم توأم با 5 درصد بقایای یونجه می باشد. نتایج این تحقیق نشان دهنده نقش و اهمیت ماده آلی همراه با ترکیبات کلسیم زا در اصلاح و بهسازی خاک های سدیمی می باشد.