نام پژوهشگر: علی قلی پور قادی کلاهی
علی قلی پور قادی کلاهی محمدرضا خاکی
میمسیس (تقلید) یکی از مفاهیم بحث انگیز در تاریخ اندیش? بشر است. این مفهوم با در نظر داشتنِ پیشینه ای که در دانش و فرهنگ غرب دارد، از چهار بُعد در نمایش های ایرانی قابل بررسی است: 1- مفهومِ «تشبّه»، قرابتِ عمیقی با برخی از مفاهیمِ سنتیِ «میمسیس» غربی دارد. تشبّه به امامان (ع)؛ تشبّه به کفار و دشمنان ائمه و تشبّه مردان به زنان؛ از مسائل مناقشه برانگیز فقهی هستند که شاهد حضورِ آن ها در تعزیه نیز هستیم. اهمیتِ مسأل? تشبّه نزد فقها، منجر به صدور فتاوی گوناگون از سویِ آن ها می شود. این فتاوی از سویِ دیگر، تأثیرِ آشکاری نیز بر شیو? شبیه خوانی می گذارند. اما از سوی دیگر فقهای بانفوذ، چندان علاقه ای به سایر نمایش های عامه پسند ندارند. 2- پیش از ورود تئاتر به ایران، هر نوع نمایش شادی آورِ غیرمذهبی «تقلید» نامیده می شد. بدین ترتیب، مسأل? تقلید نه صرفاً در تعزیه، که در این گونه از نمایش های ایرانی نیز اهمیت فراوان دارد. 3- میمسیس در نمایش های ایرانی بر اساس قراردادهائی میان اجراگر و تماشاگر شکل می گیرد، پس به همین دلیل در نقالی، تخت حوضی و تعزیه، شاهد نوعی ارتباط متقابل میان اجراگر و تماشاگر هستیم. ارتباطی سه وجهی که یک سوی آن تقلید، سوی دیگرِ آن اجراگر، و سوی سومِ آن نیز تماشاگر است. هدفِ این مقاله، بررسی موارد فوق با توجه به دانش و فرهنگی است که نمایش های سنتی ایران، بر آمده از آن است. پس رویکرد پایان نام? حاضر در نقط? مقابلِ آن رویکردهائی قرار خواهد گرفت که نمایش های ایرانی را با قراردادهای تئاتر و درام غربی فهم و تحلیل می کنند. در نتیجه، این پایان نامه، دشواری های بومی سازی مفاهیم را نشان داده و در پیِ فهم نمایش های ایرانی با توجه به دانش و فرهنگِ ایرانی است.