نام پژوهشگر: مریم حسین زاده علیرضایی
مریم حسین زاده علیرضایی محمد حسین سرایی
تبیین رابطه و تأثیرات متقابل انسان و محیط بر یکدیگر نیازمند توجه به دو قلمرو است. یکی موضوع محرز و غیر قابل انکار تأثیرات فرهنگ و اصول منبعث از آن بر محیط است و تأکید برخی دست اندرکاران مسائل شهری که به فرهنگ گرا معروفند به این موضوع به حدی است که آن را مهمترین عامل تأثیر گذار بر محیط می دانند، و اما موضوع دیگر تأثیر محیط بر انسان و رفتارهای اواست که از دیر باز مطرح بوده و امروزه نیز به صورت جدی تر و با تمرکز و توجه به جزئیات بیشتری مورد توجه قرار گرفته است. این ضرورت و اهمیت از آنجا نشأت گرفته است که عناصر محیطی در شهرهای امروز ما، فاقد هماهنگی و ارتباط و همچنین فاقد استاندارد های لازم برای تأمین آسایش شهروندان می باشند و مسأله محیط شهری که مقوله ای تأثیر گذار بر انسان و فعالیتهای اوست به حال خود رها شده است ( این عدم توجه و بی مهری درخصوص شهرهای ایران و به ویژه شهرهای جدید، علارغم اینکه گفته می شوداین دسته از شهرها از پیش اندیشیده شده و یا ازپیش برنامه ریزی شده اند )، قابل دید و ملموس است. بنابراین در این شرایط محیط شهری خاستگاهی خواهد بود برای انواع ناکارآمدیهای اجتماعی، رفتاری، فرهنگی و غیره که محیط را تحت الشعاع خود قرارخواهد داد، محیط شهری را بیمار گونه و خالی از روح جلوه گر ساخته و پیش خواهند برد، این موضوع دانشمندان و متخصصان شهری وانسانی را بر این داشت تا به این مهم به گونه ای جدی در سراسر جهان بنگرند. در اثر این نگرش علومی چون روانشناسی، جامعه شناسی، جغرافیا و معماری در راستای سامان بخشیدن به محیط شهرها در کنار یکدیگر قرار گرفتند و دانشهای نوینی همچون روانشناسی محیطی، جامعه شناسی شهری، انسان شناسی فضا و مکان و غیره را پدید آوردند. از میان دو موضوع فوق (تأثیر انسان بر محیط و تأثیر محیط بر انسان )پژوهش حاضر سعی دارد ضمن تأکید ویژه بر شناخت و کنکاش در محیط شهری" شهرجدید مس سرچشمه" به عنوان یک شهر جدید تأثیر آن را بر شهروندان ارزیابی کرده، در صورت کشف معضلات و مشکلات اجتماعی - رفتاری ناشی از محیط شهر، ضمن شناخت علل بروز آن، به ریشه یابی چگونگی شکل گیری چنین محیط هائی پرداخته، در نهایت به ارائه راهکارها و راه حلهایی جهت مطلوب سازی و بهبود بخشی به محیط شهر دست یابد. در این راستا گرد آوری اطلاعات از طریق مطالعات کتابخانه ای، برداشتهای میدانی و ابزارپرسشنامه ای صورت گرفته است، نوع تحقیق یاد شده توسعه ای - کاربردی، روش بررسی آن توصیفی - تحلیلی و محدوده جغرافیائی پژوهش شهر مس سرچشمه با جمعیت 9634 نفر است. از این جامعه آماری، حجم نمونه 369 نفری بر اساس فرمول کوکران و به طور تصادفی انتخاب و برای این امر پرسشنامه تدوین و تکمیل شده است. در نهایت در تجزیه و تحلیل نتایج تحقیق از نرم افزارهای تحلیل آماری بهره گرفته شده است و فرضیات پژوهش براساس آن موردآزمون قرارگرفته اند. با توجه به تجزیه و تحلیل یافته های تحقیق، این نتایج حاصل شد که، فضای زیستی شهر مس سرچشمه به لحاظ قرار گیری این سکونتگاه در انزوای جغرافیائی و اجتماعی ( دور افتادگی از شهرهای اطراف و در نتیجه عدم دستیابی آسان به نقاط پیرامون ،کمبود امکانات و خدمات شهری)، یکسانی و یکنواختی سیمای شهر، و ازهمه مهمتر عدم وجود حس مکان در میان شهروندان که عمدتاً ازمهاجرین تحصیل کرده و متخصص از اقصاء نقاط ایران هستند، در پیدایی نوعی اپیدمی احساس غربت موثر بوده و این موضوع بر میزان رضایت شهروندان از اقامت در شهر ثأثیر گذارده است که در این راستا فرضیات تحقیق مورد تأیید قرار گرفته اند.