نام پژوهشگر: محمداسماعیل شکری
محمداسماعیل شکری ناصر شابختی
کشورما ایران برروی یکی از کمربند های زلزله خیز دنیا یعنی آلپاید قرار گرفته است لذا در طی سالیان گذشته وقوع زلزله های مختلف موید این موضوع بوده که تحقیقات بیشتری باید بر روی رفتار ساختمانها تحت تاثیر زلزله های شدید صورت گیرد. در چند دهه اخیر استفاده از سیستم های اتلاف انرژی به منظور جذب و متمرکز کردن انرژی ورودی در ساختمانها به هنگام وقوع زمین لرزه مورد توجه واقع شده است.این سیستمها می توانند راه حلی برای تحکیم ساختمانهای جدید و مقاوم سازی سازه های موجود در مقابل خسارت زلزله باشند. قرار گرفتن بسیاری از شهرهای پرجمعیت ایران بر روی گسل و یا نزدیکی آن و گسترش روز افزون میراگرها در طراحی و مقاوم سازی سازه ها ما را بر آن داشت که در این تحقیق به بررسی رفتار سازه های مجهز به سیستم های اتلاف انرژی تحت تاثیر زلزله های نزدیک گسل بپردازیم. زلزله های گسل نزدیک از زمین لرزه های معمولی متفاوتند.آنها اغلب شامل پالسهای پریود بلند قوی و جابجائی های دائمی زمین هستند.در این زلزله ها سیگنالی با انرژی فوق العاده بالا در یک مدت زمان کوتاه به سازه منتقل می شود.در زلزله های گسل نزدیک نورثریج 1994،کوبه 1995 و چی چی 1999 بسیاری از سازه های مدرن دچار تخریب کلی یا آسیب دیدگی جدی شدند که پس از تحقیقات فراوان قسمت عمده خرابی های ناشی از این زلزله ها به اثرات این نوع از زمین لرزه ها نسبت داده شد. در این پایان نامه رفتار سازه های فولادی مقاوم سازی شده با دو نوع سیستم اتلاف انرژی ، یعنی میراگر فلزی جاری شونده tadas و میراگر اصطکاکی لغزشی sbc و همچنین سازه های مقاوم سازی شده با بادبند شورون تحت تاثیر زلزله های گسل نزدیک و دور مورد بررسی قرار گرفته است.تحلیل ها به روش تاریخچه زمانی غیرخطی و توسط نرم افزار sap2000 صورت پذیرفته است. نتایج به دست آمده ازآنالیزهای غیر خطی نشان می دهد سیستمهای اتلاف انرژی tadas و sbc پاسخ سازه تحت زلزله های گسل دور را بهبود می بخشند. این سیستمها اثرات مثبتی روی عملکرد سازه در کنترل تغییرمکان و کاهش برش پایه دارند اما عملکرد این سیستم ها تحت زلزله های گسل نزدیک به مانند زلزله های گسل دور نیست و در بکارگیری این سیستم ها جهت مقاوم سازی سازه تحت زلزله های حوزه نزدیک احتیاط لازم بایستی صورت گیرد.