نام پژوهشگر: بهدخت توکلی
بهدخت توکلی شهلا رقیب دوست
الف- موضوع و طرح مسأله: رساله حاضر به مسأله رفع ابهام سیطره سورها می پردازد. جملاتی که حاوی دو سور هستند به سبب ماهیت سیطره ای سورها بسته به اینکه کدام سور در سیطره دیگری قرار گیرد، خوانش ها و تعابیر مختلفی را به ذهن القا می کنند. در این پژوهش، سعی شده است که نقش بافت در رفع ابهام جملات پرسشی که حاوی سور هستند به روش برخط موردبررسی قرارگیرد. به این منظور، جملات پرسشی از نوع «چه تعداد» که دارای فاعلی از نوع سور عمومی «هر» می باشند، انتخاب شده و چگونگی پردازش این جملات پرسشی توسط آزمودنی های فارسی زبان برپایه آزمون تصمیم گیری جمله ای از طریق برنامه نرم افزاری dmdx مورد بررسی قرار می گیرد. این برنامه که جهت نمایش و ارائه محرک های مختلف دیداری و شنیداری بر روی صفحه نمایش رایانه استفاده می گردد، میزان سرعت و صحت پاسخگویی آزمودنی ها را نسبت به جملات پرسشی حاوی سور به صورت دقیق ارزیابی می نماید. یافته های حاصل از این پژوهش می تواند روشنگر نکات مهمی درباره نحوه پردازش و بازنمایی اطلاعات زبانی و جنبه های مختلف آن باشد و اعتبار منطقی نظریه های مختلف ارائه شده در زبانهای دیگر را با محک داده های تجربی مورد سنجش قرار دهد. ب – مبانی نظری شامل مرور مختصری از منابع، چارچوب نظری، پرسش ها و فرضیه ها: در طی دهه های اخیر، پدیده پردازش جملات مبهم، ابهام سیطره ای سورها و نقش عوامل گفتمانی از جمله بافت در رفع این نوع ابهام ها در زبان های مختلف توجه بسیاری از زبان شناسان را به خود جلب کرده است و انگیزه انجام تحقیقاتی در حیطه های مختلف زبانی از جمله معناشناسی، نحو، روانشناسی زبان و کاربردشناسی شده است. این در حالی است که در زبان فارسی اصلاً توجهی به این مسأله نشده است. یکی از پژوهش هایی که در این رابطه انجام پذیرفته، کاری است که استیدمن و آلتمن (1989) و گارنهام و دنیس (1992) در رابطه با پردازش جملات مبهم انجام داده اند و نتایج حاصل را تحت عنوان فرضیه بافت ارجاعی معرفی کرده اند و اعلام کرده اند که علاوه بر اطلاعات ساخت گروهی، هر دو نوع اطلاعات واژگانی و گفتمانی بر پردازش جملات مبهم تأثیر می گذارند. پاپادوپولو و کلاسن (2006) نیز در رابطه با نقش اطلاعات واژگانی و بافتی در پردازش و رفع ابهام جملات موصولی تحقیقی در زبان یونانی انجام داده اند و سعی کرده اند دریابند که اطلاعات بافت ارجاعی و اطلاعات واژگانی چگونه با یکدیگر در رفع ابهام جملات موصولی تعامل دارند. آنها به این نتیجه رسیدند که جملاتی که پیش از آنها بافتی وجود ندارد، کندتر و با سرعت کمتری نسبت به جملاتی که پیش از آنها بافت ارجاعی وجود دارد خوانده می شوند. آنها همچنین به این نکته اشاره کرده اند که اولین منبع جهت رفع ابهام، اطلاعات ساخت نحوی و واژگانی است و در مرحله دوم که این اطلاعات برای رفع ابهام ناکافی است از اطلاعات بافتی استفاده می شود. در تحقیقی که دسمت، دی بااک و بریسباارت (2003) در مورد جملات موصولی زبان هلندی انجام دادند نیز به این نکته اشاره شده است که اطلاعات بافت ارجاعی در مراحل اولیه تصمیم گیری در رابطه با مرجع مورد نظر بند موصولی نقش ایفا نمی کند، اما در مراحل بعدی پردازش جمله وارد می شود. با توجه به این یافته ها می توان این طور استنباط کرد که بافت در رفع ابهام جملات مبهم موثر است. در رابطه با رفع ابهام سیطره سورها نیز تحقیقاتی مانند کرتزمان و مک دونالد (1993)؛ تنستال (1997) صورت پذیرفته، اما اکثر آنها در رابطه با جملات خبری بوده است. اما تنها پژوهشی که مستقیماً به بررسی نقش بافت در رفع ابهام سیطره سورها در پردازش جملات پرسشی به روش برخط پرداخته است، مربوط به ویلالتا (2003) می شود. او دو فرضیه را مطرح می سازد: فرضیه بهای کمینه که عنوان می کند پردازشگر در هنگام رویارویی با این گونه جملات از اصول اقتصادی بهره می برد و ساختی را در ذهن می سازد که شبیه به روساخت است. و فرضیه وابستگی بافتی که نوع بافت را در پردازش جملات پرسشی که بافت پیش از آنها حاوی دو مرجع اطلاعاتی است، دخیل می داند. با توجه به دیدگاه و فرضیه های ویلالتا، پرسش های این پژوهش عبارتند از: 1. آیا صحت پردازش جمله های پرسشی حاوی دو سور وابسته به نوع بافتی است که پیش از سوال آمده است؟ 2. آیا سرعت پردازش جمله های پرسشی حاوی دو سور وابسته به نوع بافتی است که پیش از سوال آمده است؟ فرضیه های پژوهش عبارتند از: 1. صحت پردازش جمله های پرسشی حاوی دو سور وابسته به نوع بافتی است که پیش از سوال آمده است. 2. سرعت پردازش جمله های پرسشی حاوی دو سور وابسته به نوع بافتی است که پیش از سوال آمده است. پ. روش تحقیق: آزمودنی های پژوهش شامل دو گروه 20 و 40 نفری دانشجوی مقطع کارشناسی دانکشده فنی مهندسی دانشگاه اراک هستند که نتایج بدست آمده از گروه اول مبنای درستی و نادرستی گزینه های پرسشنامه گروه دوم قرار خواهد گرفت. ابزارهای پژوهش شامل دو آزمون مقدماتی و اصلی می باشند. آزمون اصلی حاوی 4 جفت داستان واره است که داستان واره های نوع اول دو نوع اطلاعات را به صورت یکسان در اختیار آزمودنی قرار می دهد و داستان واره های نوع دوم حاوی بافتی هستند که یک نوع از اطلاعات بافتی را به صورت برجسته تر مطرح می سازد و در واقع آزمودنی را به سمت انتخاب گزینه خاصی هدایت می کند. پس از هر یک از داستان واره ها، جمله پرسشی از نوع «چه تعداد» با فاعلی از نوع سور عمومی «هر» گنجانده شده است که آزمودنی باید به سرعت سوال را خوانده و پاسخ مناسب را ارائه نماید. برای بررسی صحت و سرعت پاسخ دهی آزمودنی ها، نسخه سوم از برنامه نرم افزاری dmdx و timedx تهیه و تدوین شده است. نتایج بدست آمده با استفاده از جدول ها و نمودارهای ستونی و دایره ای و خطی به کمک برنامه نرم افزاری microsoft excel نشان داده شده است. ت – یافته های تحقیق: نتایج تحلیل داده ها نشان می دهد که بافت پیش از سوال تأثیر بسزایی در صحت پاسخگویی به سوالها دارد. چنانکه در داستان واره های نوع اول 80 درصد از آزمودنی ها به سوالها پاسخ درست داده اند و در داستان واره های نوع دوم نیز 6/80 درصد از آزمودنی ها گزینه ی صحیح را انتخاب کرده اند. میانگین سرعت زمان واکنش آزمودنی ها نیز هنگام رویارویی با جمله های پرسشی که بافت پیش از آنها حاوی دو نوع اطلاعات است کندتر (44/2 ثانیه) از میانگین سرعت زمان واکنش آزمودنی ها (28/2/ ثانیه) نسبت به پاسخ گویی به جمله های پرسشی است که بافت پیش از آنها تنها حاوی یک نوع اطلاعات است. ث – نتیجه گیری: از بررسی و مقایسه یافته های حاصل از این پژوهش با پژوهش های مشابه در زبانهای انگلیسی و فرانسه نتایج زیر بدست آمد: 1. گویشوران هر سه زبان فارسی، انگلیسی، و فرانسه در هنگام رویارویی با جملات پرسشی حاوی دو سور که به سبب وجود دو سور و سیطره آنها بر یکدیگر دارای دو صورت منطقی هستند شبیه به هم بوده و هر سه برخلاف اصول اقتصادی عمل کرده و ترجیح می دهند پاسخی را انتخاب کنند که نماینده صورت منطقی است که در آن سورها در مکان اصلی خود در روساخت قرار ندارند و علی رغم پیش بینی اصل بهای کمینه تنستال (1997) رفتار می کنند که معتقد است پردازشگر برای تعبیر چنین جملاتی از اصول اقتصادی بهره می برد و ساختی را انتخاب می کند که شبیه به روساخت است و حرکت های نحوی کمتری در آن انجام شده است. 2. گویشوران فارسی و انگلیسی زبان در مورد جملات پرسشی که بافت پیش از آنها اطلاعات خاصی را برجسته تر در خود دارد مشابه هم عمل کرده و پاسخی را انتخاب کرده اند که بافت آنها را به سمت انتخاب آن هدایت کرده است. این موضوع نشان می دهد نوع بافت در خصوص پاسخ به این گونه جملات پرسشی نقش ایفا می کند و صحت پردازش جملات پرسشی از این دست وابسته به نوع بافتی است که پیش از سوال آمده است. 3. میانگین سرعت زمان واکنش فارسی و انگلیسی زبانها در خصوص سوالهایی که بافت پیش از آنها حاوی دو نوع اطلاعات است و در واقع دو مرجع اطلاعاتی برای سازه های ارجاعی – پرسشواژه و سور – وجود دارد و سوالهایی که بافت پیش از آنها حاوی یک مرجع اطلاعاتی است شبیه به یکدیگر بوده و موید این مطلب است که در داستانهای نوع اول وجود دو مرجع برای سازه ارجاعی سبب تأخیر در پردازش می شود و به طور خلاصه اینکه در شرایط خاص، تعامل با بافت ممکن است سبب به تأخیر انداختن رفع ابهام شود. به عبارت دیگر صرفاً وجود اطلاعات بافتی مهم نیست بلکه نوع بافت عامل مهمی بوده و در سرعت پردازش دخیل است. نتایج حاصل از این پژوهش در راستای پژوهش مشابه ویلالتا (2003) می باشد که مدعی است تعامل با بافت لزوماً فرایند رفع ابهام را تسریع نبخشیده و در شرایط خاص حتی ممکن است سبب به تأخیر انداختن رفع ابهام نیز گردد. با توجه به نتایج بدست آمده هر دو فرضیه ی پژوهش که نقش بافت را در سرعت و صحت پردازش جمله های پرسشی مبهم حاوی دو سور بررسی می کرد، تأیید شدند.