نام پژوهشگر: فریده اکبری
فریده اکبری وجه اله قربانی زاده
. روش تحقیق این پژوهش، از نوع کاربردی- توصیفی میباشد. برای جمع آوری داده های مربوط به مبانی نظری و استخراج عوامل و شاخص های اولیه از منابع کتابخانه ای و اینترنتی شامل کتب، مقالات و مطالعات موردی استفاده شده است. جهت گردآوری اطلاعات و داده های مورد نیاز به منظور بررسی فرضیات تحقیق از پرسشنامه استفاده شده است. به منظور تایید روایی محتوا، از نظر خبرگان در این زمینه و به منظور تایید روایی سازه از تحلیل عاملی تاییدی بهره گرفته شده است. برای تایید پایایی پرسشنامه از آزمون الفای کرونباخ استفاده شده که میزان آن 954/0 است که نشان دهنده پایایی بالای آن است. یافته های پژوهش تاثیر قابلیت های مدیریت دانش را بر اثربخشی سازمانی تایید می کنند و اینکه در بین ابعاد قابلیت زیرساختی، ساختار سازمانی و بعد از آن به ترتیب، تکنولوژی و فرهنگ سازمانی بیشترین سهم را در پیش بینی اثربخشی سازمانی دارا می باشند. همچنین در بین ابعاد قابلیت فرایندی ، نگهداری دانش و بعد از آن به ترتیب، بکارگیری، کسب و تبدیل دانش بیشترین سهم را در پیش بینی اثربخشی سازمانی دارا می باشند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل رگرسیون و در پایان با استفاده از مدل معادلات ساختاری، برازش کلی مدل پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است که مورد تایید قرار گرفت.
فریده اکبری بهنام کامکار
بقایای گیاهی یک نهاده ی درون مزرعه ای مهم به شمار می روند که برای چند دهه است جهت پایدار سازی اکوسیستم های کشاورزی مد نظر قرار گرفته است. این تحقیق در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در چهار تکرار و شش تیمار شامل چهار تیمار بقایا (پنبه، ذرت، گندم و یونجه)، تیمار کود اوره به میزان 90 کیلوگرم در هکتار و شاهد با هدف بررسی تغییرات کربن بیوماس میکروبی و عملکرد گندم اجرا شد. پیش از ترکیب بقایا با خاک، جهت جلوگیری از غیر متحرک شدن نیتروژن خاک مقداری کود نیتروژنی برحسب نسبت c:n و از طریق محاسبه فاکتور ازت به بقایا اضافه شد. نتایج نشان داد که میزان کربن بیوماس میکروبی طی 6 مرحله اندازهگیری، در مراحل اول فصل رشد بین بقایا تفاوتی نداشت و بیشترین تغییرات کربن بیوماس میکروبی در طی 99 روز اول و 10 روز آخر فصل رشد رخ داد. افزایش کربن بیوماس میکروبی در حد فاصل روز 165اُم (رسیدگی فیزیولوژیک) تا 175اُم (رسیدگی برداشت) با افزایش کاملاً محسوس میانگین دما از 7/21 درجه سانتیگراد به 4/26 درجه سانتیگراد منطبق بود. نتایج نشان از همبستگی بالای تغییرات کربن بیوماس میکروبی با دما داشت. بررسی میانگین کربن بیوماس میکروبی در دو مرحله پنجهزنی تا ساقهروی و آبستنی تا رسیدگی برداشت نشان داد که در دو تیمار بقایای گندم و ذرت (به ترتیب با نسبت c:n معادل 47/60 و 62/49) و درصد لیگنین بالا (به ترتیب 14 و 7 درصد)، روند تغییرات کربن بیوماس میکروبی افزایشی بوده، حال آنکه این روند در مورد بقایای یونجه و پنبه (با نسبت c:n 78/21، 27/32 و درصد لیگنین 7 و 4/1) با کاهش همراه بوده است. این موضوع نشان میدهد که بقایای گندم و ذرت دیر تجزیهتر بوده و به همین دلیل فعالیتهای میکروبی جهت تجزیه ترکیبات پلیساکاریدی آنها تا انتهای فصل رشد ادامه دارد. نتایج بر اساس نسبت c:n بقایا قابل توجیه نبود و اختلاف معنیدار بین بقایای مختلف از نظر کربن بیوماس میکروبی، به تفاوت احتمالی کیفیت بیوشیمیایی متفاوت بقایای گیاهی (سلولز و همیسلولز) نسبت داده شد. بیشترین غلظت نیتروژن موجود در بافت برگ و ساقه گندم در مرحله گرده افشانی مربوط به تیمار بقایای یونجه بود و بیشترین آزادسازی نیترات و آمونیوم در خاک نیز از همین بقایا صورت گرفت. در این تحقیق اختلاف عملکرد به دست آمده در تیمارها معنی دار بود. بیشترین و کمترین عملکرد (8695 و 6962 کیلوگرم در هکتار) به ترتیب در تیمار بقایای یونجه و شاهد مشاهده شد. اختلاف تعداد سنبله در بوته، تعداد دانه در سنبله و وزن هزاردانه نیز معنی دار بود. به طور کلی نتایج تحقیق نشان داد که براساس انطباق زمان معدنی شدن نیتروژن با مرحله ی نیاز گیاه به نیتروژن، بقایای یونجه به عنوان نهادهای قابل اطمینان قابل توصیه است و بقایای گندم به هیچ وجه توصیه نمیشود.
فریده اکبری محمد حسینی شبانان
چکیده ندارد.