نام پژوهشگر: فاطمه شاه پوری ارانی

نمایشنامه ی پیگمیلیین و فیلم بانوی زیبای من: خوانشی از دیدگاه مطالعات فرهنگی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده زبانهای خارجی 1389
  فاطمه شاه پوری ارانی   حسین پیرنجم الدین

به عنوان یک سوسیالیست، جورج برنارد شا در نمایشنامه هایش مسائل متداول جامعه ی خود مانند آموزش، ازدواج، و مذهب را مطرح می کند تا تحولی در جامعه پدید آورد. در نمایشنامه ی پیگمِیلیین، که در بردارنده ی مضمون آموزش به خصوص آموزش زبان نیز هست، شا کارکرد اجتماعی زبان را مطرح می کند و نشان می دهد که شیوه ی تلفظ و توانش زبانی افراد نشان دهنده ی منزلت اجتماعی ایشان و منشأ قدرت اجتماعی است. بنابراین، رویکرد مطالعات فرهنگی بستر مناسبی برای بررسی این نمایشنامه فراهم می آورد. از آنجا که مطالعات فرهنگی مبحثی میان رشته ای است، برای نشان دادن این ویژگی، تنوع و غنای آن در این پژوهش نگره های پیر بوردیو، رولان بارت، و میشل فوکو انتخاب شده اند. این گفتار در پی آن است که ارتباط میان تحصیلات و سه موضوع ارتقاء اجتماعی، رمزگان فرهنگی، و مناسبات قدرت را از دیدگاه رویکرد مطالعات فرهنگی بررسی کند. پی رنگ نمایشنامه ی پیگمِیلیین حول مبحث زبان شناختی "فرضیه ی دوره ی حیاتی زبان آموزی" (critical period hypothesis) اتفاق می افتد. زبان شناس درون نمایشنامه شرط می بندد که استاد آواشناس نمی تواند با آموزش گویشی استاندارد به دختر گل فروش وی را به یک بانو بدل کند. آواشناس این چالش را می پذیرد تا ثابت کند می تواند با آموزش گویشی صحیح به آن دختر شخصیتی نو برای وی خلق کند، هر چند دوره ی حیاتی زبان آموزی دختر گذشته است. آموزش های استاد آواشناس دختر را در پایان دچار بحران هویت می کند زیرا، بر اساس نگره های جامعه شناختی پیر بوردیو، دختر با کسب سرمایه های زبانی و فرهنگی ارتقاء اجتماعی یافته و نمی تواند، از یک سو، به طبقه ی خود بازگردد و، از سوی دیگر، جایگاهی در طبقه ی بالا ندارد و میان دو طبقه معلق می ماند. در پیگمِیلیین، بنا بر آرای نشانه شناختی رولان بارت، می بینیم که فرهنگ امری ذاتی نیست، بلکه از رمزگان هایی تشکیل شده است که آموختنی هستند. شا در این نمایشنامه متذکر می شود که افراد طبقه ی پایین می توانند رمزگان و کردار فرهنگی طبقه ی بالا را بیاموزند. افزون بر این، در می یابیم که فرهنگ مقوله ای زمان مند است و مرز بین رمزگان فرهنگی طبقه ی بالا و پایین چنان در حال محو شدن است که شناختن نجیب زاده ای اصیل از بدلی دشوار می نماید. با مطالعه ی نظریه ی مناسبات قدرت میشل فوکو در گفتمان آموزش که در پیگمِیلیین آورده شده است، می توان فهمید که در بدو امر، استاد آواشناس صاحب قدرت بوده و علیه دختر گل فروش اعمال قدرت می کند. لیک به تدریج بر اثر دانش زبانی، دختر قدرت بیان یافته و رفتار غیر انسانی معلمش را به نقد می کشد، و با ترک کردن وی استقلال خویش را باز می یابد. مطالعات فرهنگی علاوه بر اثر ادبی، به بررسی محصولات فرهنگی دیگری که بر اساس آن اثر ساخته شده اند نیز می پردازد. در این تحقیق، فیلم بانوی زیبای من، محصول ??64 جورج کیوکِر انتخاب شده است تا با توجه به تئوری های مطالعات فرهنگی و سینمایی به نقد کشیده شود. در این کنکاش خواهیم دید چه تغییراتی در نمایشنامه ی پیگمِیلیین رخ داده و این تغییرات چگونه روند نمایشنامه را دگرگون کرده اند. موسیقی و آوازهایی که به متن نمایشنامه افزوده شده اند موقعیت مناسبی جهت مطالعه یک اقتباس سینمایی پدید می آورند. با مروری کوتاه بر موقعیت اجتماعی-تاریخی دهه ی??60 و عناصر زبان فیلم (چون صدا، زمان و مکان داستان فیلم، و غیره) می توان به تحلیل فیلم پرداخت. در این پژوهش، نمایشنامه فقط به عنوان متن در نظر گرفته شده است و جنبه های نمایشی و اجرایی آن نادیده گرفته شده اند. این فرض مقایسه ی متنیّت و بصریّت (textuality vs. visuality) را میسر می سازد و به نظر می رسد که فیلم به سبب داشتن خاصیت دیداری-شنیداری، تفاوت ظاهری و گفتاری شخصیت ها را بهتر از متن پیگمِیلیین نمایش می دهد. افزون بر این، شا می کوشد در پایان نشان دهد چگونه شخصیت زن نمایشنامه می تواند از طریق فراگیری زبان و کردار فرهنگی شأن اجتماعی اش را ارتقاء بخشیده و استقلال مالی پیدا کند، حال آنکه پایان رمانتیک فیلم بانوی زیبای من با بازگشت دختر گل فروش نزد معلمش، این پیام اجتماعی شا را خدشه دار می کند. واژه های کلیدی: جورج برنارد شا، پیگمِیلیین، بانوی زیبای من، مطالعات فرهنگی، مطالعات فیلم، پیر بوردیو، رولان بارت، میشل فوکو.