نام پژوهشگر: محمدرضا کشاورزفرد

مطالعه میزان همبستگی مقوله نام و خود پنداره در دانشجویان دانشگاه پیام نورمرکز تهران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - پژوهشکده زبانشناسی 1388
  محمدرضا کشاورزفرد   بهمن زندی

از آنجا که تقریباً تمامی تلاشهای علمی در راستای در کسب آسودگی و آرامش بشر انجام می¬شود، و در این میان مباحث روانشناختی از بنیادی¬ترین پژوهشهای ساختاری در نیل به این هدف می¬باشد لذا پرداختن به مسائل درونی انسان و زوایای ذهنی و روحی وی می¬تواند به عنوان راهگشا در مسیر مذکور به حساب آید. از سویی دیگر مقوله نام مقوله¬ای است که هر انسان به شکلی خاص از آن بهره می¬برد. گاه از نام خود لذت برده، مایه مباهات و افتخار و در نهایت موفقیت وی شده و گاه نه تنها از نام خود راضی نیست بلکه شاید بطور غیرمستقیم در ناکامی¬های وی دخیل باشد. یعنی یکی از عوامل احتمالی ناکامی یا موفقیت خویش- که ناشی از احساس ارزشمندی و رضایت از خود است (خودپنداره)- را در نام خود بجوید. نام مقوله¬ای است زبانشناختی که ریشه در فرهنگ خانواده و اجتماع دارد و خودپنداره مقوله¬ای است روانشناختی که ریشه در ذهن و اندیشه فرد می¬دواند و بررسی ارتباط احتمالی این دو مقوله گذاریست در آگاه ساختن افراد از گامهای نخستین آنان در موفقیت یا ناکامی فردی و به تبع آن توفیقات یا شکستهای اجتماعی که این نیز به نوبه خود در ساختن جامعه¬ای پویا و پایا و دارای عزت نفس قوی بی¬شک مؤثر است. جامعه¬ای با مشخصات فوق جامعه¬ای است ایده¬آل، متمدن و مقتدر. مسلماً در چنین جامعه¬ای از ناهنجاریهایی چون بی¬ثباتی اجتماعی، تزلزلهای شخصیتی، تقلیدهای کورکورانه و معضلاتی چون اعتیاد و بی¬اعتمادی نسبت به یکدیگر خبری نیست. اینگونه تصورات ما را بر آن می¬دارد تا به مقوله نام که شاید به عنوان روزمره¬ترین رخداد فردی تلقی شود نگاهی عمیق¬تر ارائه دهیم. با عنایت به ضرورت تحقیق که در در سطور قبل گفته شد، بر آنیم تا با آگاهی دادن و هشیار کردن والدین و جامعه، ایشان را از اهمیت نام منتخب برای فرزندان در سطح خانواده و گزینش اسامی و القاب مستعار برای دوستان و نزدیکان- که به نوعی بر آنها تأثیرگذاریم- در سطح اجتماعی، مطلع سازیم و در استفاده از این فرصت گامهای اولیه بالندگی و موفقیت را در فرد و جامعه بپرورانیم و در نگاهی فراگیرتر جوانانی با خودپنداره قویتر و مثبت¬تر را به جامعه تحویل نماییم و اجتماعی بسازیم عاری از سرخوردگی، تزلزل شخصیت، بی¬هویتی و ...