نام پژوهشگر: ندا نادری
ندا نادری ابوالفضل فراهانی
هدف از انجام این پژوهش، بررسی نقش محتوای درسی و فرادرسی رشته تربیت بدنی و علوم ورزشی مقطع کارشناسی ارشد در راستای تأمین مهارت کارآفرینی دانش آموختگان از نظر دانشجویان سال آخر می باشد. بر این اساس، جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشجویان سال آخر رشته تربیت بدنی عمومی در مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه های دولتی کشور که تعداد آنها 89 نفر می باشد. با توجه به محدودیت جامعه آماری تحقیق، کل جامعه آماری به عنوان نمونه آماری مورد آزمون است. روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش توصیفی ـ پیمایشی می باشد که به شکل میدانی انجام می شود. برای گردآوری داده ها و جهت پاسخ دهی به سئوالات اصلی تحقیق از پرسشنامه محقق ساخته که شامل 6 سئوال بسته پاسخ در مقیاس 5 درجه ای لیکرت برای دانشجویان استفاده گردید. روایی این پرسشنامه توسط اساتید تربیت بدنی تأیید شد و پایائی پرسشنامه از طریق روش آلفای کرونباخ ارزیابی گردید. اطلاعات به دست آمده از پرسشنامه ها با بهره گیری از آمار توصیفی و آمار استنباطی متناسب با اهداف تحقیق تحلیل شد. نتایج تحقیق نشان داد دانشجویان محتوای دروس تخصصی تربیت بدنی را در ارتقای زمینه های تئوریکی پرورش مهارت کارآفرینی مناسب تشخیص داده اند (56/07%). ولی از پرورش زمینه های عملی آن چندان راضی نبودند و توجه عناصر مختلف برنامه های درسی را تأمین مهارتهای فنی، شخصی و مدیریتی ضعیف می دانند (44/01%). با توجه به نظر دانشجویان آموزشهای رسمی دانشگاهی به تنهایی برای پرورش مهارتهای کارآفرینی و آشنایی دانش آموختگان با بازار کارآفرینی کافی نیستند. در واقع آموزشهای رسمی دانشگاهی توجهی به ارتقاء روحیه کارآفرینی و آینده شغلی دانشجویان ندارد و مطالب و محتوای برنامه های درسی بر این اساس طراحی نشده اند. با توجه به این عوامل لزوم توجه جدی به برنامه های کمک درسی در دانشگاه احساس می شود. و همچنین نتایج پژوهش نشان می دهد دانشجویان نقش دوره های مربیگری و داوری، کارگاه های آموزشی، مشارکت در برگزاری رویدادهای ورزشی و پروژه های کارورزی را در آشنایی دانش ـ آموختگان با بازار کار و کارآفرینی موثر می دانند (55/14%). در این میان به دلیل موانع و مشکلات موجود در دخالت و لزوم پشتیبانی دولت از فعالیتهای کارآفرینان اگر این فعالیتها به بخش خصوصی واگذار شود، مسیر تحقیق کارآفرینی و خوداشتغالی دانش آموختگان دانشگاهی هموار می شود. و بهتر است دولت حمایتهای خود را از بخش خصوصی به عمل آورد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که بین دیدگاه دانشجویان دانشگاه های حضوری با میانگین (24/76) ودانشجویان دانشگاههای نیمه حضوری با میانگین (25/12) در خصوص تأثیر کارگاه های آموزشی، دوره های مربیگری و داوری، مشارکت در برگزاری رویدادهای ورزشی، پروژه های کارورزی و نقش دولت در آشنایی دانش آموختگان با بازار کار و کارآفرینی تفاوتی وجود ندارد. با توجه به نتایج پژوهش برنامه های فوق الذکر که فراتر از برنامه های درسی رسمی دانشگاهی ارائه می شوند، بیشترین تأثیر را روی پرورش مهارتهای کارآفرینانه و آینده شغلی دانش آموختگان دارند. این برنامه ها در واقع یک تجربه عملی و دست اول برای دانشجویان می باشد که بهترین ابزار برای تبدیل تئوری به عمل هستند. این برنامه ها باعث افزایش قابلیتهای دانش آموختگان برای اشتغال در آینده می گردند. و همچنین تلاش برای پیوند بین محیط عملی و مراکز آموزشی هستند.