نام پژوهشگر: ثاراله رضاپور
ثاراله رضاپور سید ابوالقاسم مرتضوی
از آنجا که تفاوت در نرخ های رشد بهره وری در استانهای مختلف نتیجه نابرابری منطقه ای است، توجه به معیارهای بهره وری در ابعاد منطقه ای در توسعه فعالیت های کشاورزی سودمند است. لذا مهم است که حرکات بلندمدت در تفاوتهای سطوح بهره وری استان ها شناسایی شود تا اقدامات موثر مانند سرمایه گذاری بیشتر در تأسیسات زیربنایی، تحقیقات، توسعه و ... انجام گیرد. در این مطالعه بهره وری کل عوامل تولید برنج و عوامل موثر بر آن در استان های عمده تولید کننده برنج با استفاده از روش ناپارامتری مالم کوئیست مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. داده های مورد استفاده در این مطالعه از نوع داده های ادغام شده و مربوط به سیستم هزینه تولید برنج در هشت استان مازندران، گیلان، گلستان، فارس، خوزستان، لرستان، کهگیلویه و اصفهان که بالاترین میزان تولید برنج ( 98 درصد کل تولید کشور) را دارا بوده و توسط اداره کل آمار و اطلاعات وزارت جهاد کشاورزی و مرکز آمار ایران در فاصله سالهای 86-1369 منتشر شده، می باشند. نهاده هایی که در بررسی بهره وری کل عوامل تولید و اجزای آن وارد شده اند شامل بذر، کود شیمیایی، علف کش ، سم و نیروی کار بوده، همچنین از میزان تولید و سطح زیر کشت نیز برای محاسبه رشد بهره وری کل نیز استفاده شده است. نتایج نشان داد، متوسط رشد سالانه بهره وری کل عوامل تولید در زراعت برنج کشور در کل دوره 86-1369 مثبت ولی کم (5/1 درصد در سال) بوده است. این رقم در استان های مختلف متفاوت است، به طوری که استان گیلان بالاترین رقم را به میزان 7/6 در سال داشته و استان های گلستان، مازندران، فارس، کهگیلویه و اصفهان در رتبه های بعدی قرار دارند. در استان های لرستان و خوزستان نیز رشد منفی بوده است. در مقایسه ی بین رشد کارایی و رشد تکنولوژی، در کل دوره و برای کل کشور متوسط رشد فناوری بیشتر است. بررسی سهم عوامل موثر بر رشد بهره وری (تغییرات کارایی مقیاس، کارایی فنی خالص و تکنولوژی) نشان داد که در تولید برنج کارایی مقیاس تنها در استان گلستان بیش از دو جزء دیگر در افزایش بهره وری نقش دارد. همچنین از 8 استان عمده تولیدکننده برنج درکشور، کارایی فنی خالص فقط در استان های کهگیلویه و خوزستان تأثیر بیشتری نسبت دو جزء دیگر در افزایش بهره وری داشته اند. همچنین در پنج استان مازندران، گیلان، اصفهان، فارس و لرستان پیشرفت تکنولوژی تأثیر بیشتری نسبت به دو جزء دیگر در افزایش بهره وری داشته اند. نتایج آزمون های ایستایی داده های ادغام شده نیز نشان داد که تفاوت بهره وری مناطق از کل کشور در سال های مورد بررسی همگرا بوده و مشخص نمودن علت رشد بهره وری منفی استان ها در سال های مختلف می تواند به کاهش شکاف های کوتاه مدت کمک نماید. با توجه به نتایج به دست آمده در این مطالعه، تشکیل بانک نیازهای پژوهشی بهره وری در سایت نهاد های مرتبط با بخش کشاورزی، در اولویت قرار دادن استان هایی که از نظر رشد بهره وری در وضعیت مطلوبی قرار ندارند در سیاستگذاری های توسعه ای کشور، بهره گیری از تکنولوژی های جدید همراه با آموزش و خدمات مشاوره ای مکمل و توجه بیشتر به آموزش و مشاوره کشاورزان در استفاده صحیح از منابع، پیشنهاد می شود.