نام پژوهشگر: فاطمه پیوندی
فاطمه پیوندی صابر ساعتی مهتدی
هنگام استفاده از دسته داده های همگن، به منظور ارزیابی عملکرد واحدها، تعیین موثر واحدهای پرت ضروری است تا بتوان به نتایج ثمربخشی به ویژه در تحلیل های دو مرحله ای دست یافت. در تحلیل پوششی داده ها، مهمترین کار در این مقوله تمرکز روی مرز کارایی به منزله پایه ای برای شناسایی واحدهای پرت است. در این پایان نامه استفاده از مرز کارا و ناکارا برای تشخیص واحدهای پرت را بررسی می کنیم.
فاطمه پیوندی
هدف در این پژوهش علاوه بر تبیین مبانی فلسفی درمان وجودی، یعنی فلسفه های هست بودن، بررسی این مسأله است که درمان? وجودی با چه سازوکارها و روش?هایی به مقوله?ی درمان وارد می شود و با تأکید بر چهار مفهوم مرگ، آزادی، تنهایی، و پوچی؛ به بررسی نقش هر یک در نابهنجاری روانی و کاربردش در درمان می پردازد. درمان وجودی از مرگ به عنوان اضطراب از نیستی یاد می کند و ردّ پای این اضطراب را در اکثر نابه هنجاری ها روانی می یابد و با تأکید بر مفهوم مرگ آگاهی آن را وسیلهای برای رهایی از اضطراب مرگ میداند. در باب مفهوم آزادی نیز درمانگران وجودی بر مسوولیّتپذیری، اراده و آرزو تأکید میکنند و یکی از اساسیترین راههای اثربخشی درمان را مسوولیّتپذیری بیمار میدانند. درمانگران وجودی علاوه بر بررسی مفاهیم تنهایی و پوچی در رابطه با دو مفهوم پیشین، برای هر یک نقشی مستقل در ارتباط با نابههنجاری روانی و درمان قائل هستند. این پژوهش در نهایت با معرّفی دو شکل ویژه از این درمان یعنی معنادرمانی و واقعیّت درمانی به بسط مفاهیم وجودی در درمان اشاره می کند. معنادرمانی نوعی از درمان وجودی است که بر مفهوم معنایابی در زندگی تأکید میکند و از روشهای اختصاصی در درمان بهره میگیرد. واقعیّتدرمانی نیز نوع دیگری از درمان وجودی است که بر مفهوم مسئولیّت تأکید دارد و از اصول یادگیری در درمان استفاده می کند.