نام پژوهشگر: عبدالرحیم نیکخواه
عبدالرحیم نیکخواه عباسعلی وفایی
ایران و افغانستان دارای مشترکات فرهنگی و تمدنی دیرینه ای هستند چنانکه در بسیاری از موارد نمی توان یکی را از دیگری باز شناخت یا آنها را از یکدیگر جدا کرد. از این منظر- اگر چه امروزه دو واحد سیاسی جداگانه هستند- ولی در اساس ملیتی یگانه اند. این دو ملت، میراث فرهنگی مشترکی دارند که یادگار چند هزار ساله نیاکان مشترک آنها است. یکی از این یادگارها «زبان و ادب پارسی» است که سابقه آن در افغانستان کمتر از ایران نیست. به جهت وابستگی های بیان شده و همچنین ضرورت بیان دلبستگی های دو ملت، نگارنده را بر آن داشته است تا در برکشیدن یکی از زوایای مهم شعر امروز شاعران افغانستان اقدام نماید. از پیش فرض های این رویکرد، اهمیت محوری شعر در قلمرو ادبیات است لذا محور اصلی این رساله- با اعتقاد به اصالت اندیشه و معنا و مضمون- پرداختن به «درون مایه های شعر معاصر افغانستان» است. "درون مایه" معادل واژه تم (theme) است و قدمت کاربرد این واژه در ایران به 50 سال هم نمی رسد. این واژه در اصطلاح و کاربرد مترادف واژگانی همچون "بن مایه" (motif)، "محتوی" (content)، "موضوع یا سوژه" (subject) و هم چنین "مضمون" و حتی "موضوع" قرار گرفته است. عوامل متعددی از جمله صور خیال، فضاسازی ذهنی، تصویرگری، آرایه های ادبی، نمادها، اعلام، واژگان اساطیری، انواع رنگ، عناصر طبیعی و اصطلاحات نجومی و امثال اینها در ساختن درون مایه یک اثر ادبی سهیم و موثر هستند ولی آنچه بیشترین تأثیر را در انتقال و القاء معنی می کند، "اسم معنی" یا "واژه انتزاعی" است. محدوده زمانی این پژوهش از حدود 30 سال گذشته یعنی از سال 1358 تاکنون خواهد بود. افغانستان در این دوره، حوادث و حکومت های گوناگونی را به خود دیده است. از حکومت های کمونیستی تا جهادی و طالبانی و آمریکایی. چهارده اثر برگزیده- از میان نود اثر بررسی شده- که در این رساله مورد کاوش قرار گرفته اند از این قرارند: 1- محبوبه ابراهیمی؛ در مجموعه بادها خواهران من اند 2- روح الامین امینی؛ در مجموعه مینو به عبارت دیگر 3- واصف باختری؛ در مجموعه مویه های اسفندیار گم شده 4- خالده تحسین؛ در مجموعه ابر کوچک غزل 5- زهرا حسین زاده؛ در مجموعه نامه ای از لاله کوهی 6- عبدالواحد رشته؛ در مجموعه گزینه ی اشعار 7- بارق شفیعی؛ در مجموعه ستاک 8- عبدالقهار عاصی؛ در مجموعه غزل من و غم من 9- رازق فانی؛ در مجموعه شکست شب 10- خالده فروغ؛ در مجموعه سرنوشت دست های نسل فانوس 11- محمدکاظم کاظمی؛ در مجموعه قصه خشت و سنگ 12- ابوطالب مظفری؛ در مجموعه سوگ نامه ی بلخ 13- پرتو نادری؛ در مجموعه دهان خون آلود آزادی 14- لطیف ناظمی؛ در مجموعه سایه و مرداب. رابطه دو سویه و تعامل شعر و ادبیات با سایر شئون اجتماعی نیز قابل تأمل است، یعنی تأثیرگذاری و تأثیرپذیری شعر و ادبیات هر جامعه «بر اجتماع» و «از اجتماع». در برخی جوامع- به ویژه در حال تغییر- گاهی تأثیر چند بیت شعر، از یک بیانیه سیاسی هم بیشتر است و این امر مبین این تأثیر و تأثر است. شاعر همانگونه که بر اجتماع و سیاست تأثیر می گذارد، از آنها تأثیر هم می پذیرد. علاوه بر شئون اجتماعی و سیاسی، شرایط اقتصادی، تاریخی، جغرافیایی و زیستی نیز بر همه افراد جامعه تأثیر می گذارند و این تأثیر در آثار ادبی به خوبی بروز و نمود دارد. به این دلیل در فصل یک رساله جغرافیای سیاسی و طبیعی، تاریخ سیاسی و اجتماعی، فرهنگ و هنر، پیشینه زبان فارسی دری، پیشینه ادب فارسی در دوره تمدنی، ادبیات معاصر دری و شعر معاصر افغانستان به اجمال شرح و بیان شده است. مضامین شعر معاصر افغانستان از لحاظ کمی گرایش قابل ملاحظه ای به مضامین خاص که متأثر از شرایط سیاسی این کشور است دارد. به عبارتی دقیق تر، "حوزه سیاست عامل تغییر در تمامی حوزه های دیگر است" و تأثیر آن بر همه شئون زندگی از جمله شئون فرهنگی و ادبی و شعر هر دوره ملموس است. وقتی شرایط عمومی یک کشور، جنگ، ناامنی، مهاجرت ناخواسته، فقر، بیماری و ... باشد. بدیهی است مضامین شعر آن کشور نیز متأثر از این ویژگی ها خواهد بود. مدخل های اصلی یا درون مایه های محوری این رساله از این قرارند: آبادانی (28)، ویرانی (52)، امید و آرزو (304)، ناامیدی (485)، خدا و دین (389)، موسیقی (206)، می و مستی (123)، عشق (517)، فرهنگ و هنر (25)، عدالت (7)، ظلم (48)، آدم (43)، مردم (59)، سیاست و جامعه (228)، آزادی (92)، حق (38)، باطل (3)، تفکر (145)، شادی (113)، غم (386)، زندگی (113)، مرگ (320)، صلح (6)، جنگ (466)، مقاومت (133)، مهاجرت (291)، خوشبختی (92)، بدبختی (846)، صفت های خوب (201)، صفت های بد (139)، تقدیر (31). بیان 31 مدخل اصلی و 1072 مدخل فرعی و مقایسه مضامین جنگ و صلح، به ترتیب با 466 و 6 فراوانی، غم و شادی به ترتیب با 386 و 113 فراوانی، مرگ و زندگی به ترتیب با 320 و 113 فراوانی، بدبختی و خوشبختی به ترتیب با 846 و 92 فراوانی امید و آرزو و ناامیدی به ترتیب با 304 و 485 فراوانی، ویرانی و آبادانی به ترتیب با 52 و 28 فراوانی (که در 41 جدول و نمودار ترسیم شده است) تمامی واقعیت جامعه و شعر معاصر افغانستان را بیان می کند. ویژگی دیگری که در شعر معاصر افغانستان قابل تأمل است، نقش و جایگاه دین است. خدا و دین با 389 فراوانی، یکی از مضامین پربسامد شعر معاصر افغانستان است. اکثریت مطلق مردم افغانستان مسلمان هستند و به این جهت دین و باورهای دینی ذیل واژگان و مضامینی متنوع همچون؛ خداوند، کردگار، محشر، رستاخیز، اسلام، ایمان، حلال، اذان، مسجد و امثال آن حضور چشمگیری دارند. نکته قابل تأمل دیگر؛ بسامد بالای واژگان و مضامین مربوط به عشق با 517 فراوانی است. حضور گسترده مضامین عاشقانه در ذهن و زبان مردمان مشرق زمین امری طبیعی است ولی در کشوری که سالیان متمادی درگیر جنگ و تبعات آن بوده است کمی عجیب می نماید. در این حوزه نیز واژگان عشق، معشوق، عاشق، شور و شوق، دلبر، دلدار، نگار، رسوا، دل بستن، دل سپردن، و امثال آن بسیار نمایان هستند. در این رساله از 67 منبع اصلی به صورت مستقیم و از 104 منبع به صورت غیرمستقیم استفاده شده است.