نام پژوهشگر: مهدی مطیع
مسعود خوشناموند محمدرضا حاجی اسماعیلی
از آنجا که موضوعات متنوع و فراوانی در اغلب سور قرآنی مطرح می شوند که گه گاه در نگاه نخستین، پراکنده و بی ارتباط و گسسته می نمایند، لازم است از زوایای گوناگون، گفتمان کامل ِپریشان گویی ِدر ظاهر، و گمان باطل ِپراکنده گویی در باطنِ قرآن، نقد و بررسی شود. پیوستگی معنایی که ارتباطی تنگاتنگ با تناسب و ترتیب سور دارد از جمله مباحثی است که در متون گذشته و حاضر مورد غفلت واقع شده و عدّه ای نیز، تلا ش برای إرائه این نظریه را تکلّف مصنوع برشمرده اند. حال آنکه قرآن کریم که مجموعه ای از سوره ها است با توجه به معنادهی جمعی در روح و باطن آن هیچ وقت در اثر بهم خوردن ترتیب و چیدمان سوره ها، از هدف اصیل خود دور نمانده است. که اگر خلاف این می شد قطعاً در امر معنارسانی این طور جامع نبود ، این دلیل شاید مهمترین عامل برای کشف زیرساخت های قرآن و به گفته معصومین (ع) بطون آن به کار آید. از طرفی مخالفت دانشمندان در این زمینه فقط مربوط به گستره تناسب خواتم و فواتح سور می باشد که بحث هایی را برانگیخته است. پیوستگی معنایی را باید حاصل اتّصال نقاط مشترک تمام سوره ها، چون توحید، معاد، نبوت، اخلاق، ایمان و عمل صالح بر شمرد. این مفاهیم که در تمامی سوره ها گستردگی تام دارند، شبکه ها و میدان های معنایی را در بطن قرآن بوجود می آورند و باعث می شوند میان تمامی سور پیوندی گسست ناپذیر برقرار شود. بنابراین در صورت ترکیب هر چند سوره با هم و با هر نظم و ترتیبی، برون داد معنایی قرآن از کارکرد هدایتی آن باز نخواهد ماند. این پژوهش موضوع فوق را در پنج فصل به شرح زیر بررسی کرده است. فصل یک شامل کلیات، فصل دوم شامل جمع و ترتیب، در فصل سوم تناسب و اسلوب سوره های قرآن مبسوط بیان شده، در فصل چهارم پیوستگی معنایی بررسی شده و در فصل پنجم نتیجه گیری شده که سور قرآن در زیر ساخت خود دارای پیوندی حجمی و میدانی می باشند که به هیچ وجه تابعی از ترتیب و چیدمان سور نیست.
طیبه نادری واقف محمد رضا ستوده نیا
پرداختن به ابعاد مختلف روش شناسی تفسیر برای دست یابی به روشی صحیح، لازم و ضروری است و همان گونه که به دست آوردن مفاد صحیح آیات در سعادت انسان نقش دارد، آگاهی از روش صحیح فهم و تفسیر قرآن نیز جایگاه ویژه ای دارد. برای رسیدن به روش صحیح در تفسیر قرآن رعایت کردن قواعد تفسیری ضروری است. بر اساس روش های مختلفی که مفسران در تفسیر آیات برگزیده اند میان کلمات آنان در بیان مفاهیم آیات قرآن اختلاف وجود دارد و برخی در این عرصه دچار خطا و اشتباه شده اند. برای مصون ماندن از خطا و اشتباه بر مفسر لازم است که از قواعد تفسیر آگاهی یابد تا شیوه او بی مبنا نباشد و هم اینکه در موارد اختلاف، انتخاب او بر اساس ملاک و معیار باشد که در صورت رعایت آن قواعد، خطاهای تفسیری او کاهش می یابد و به مراد واقعی خداوند نزدیک تر می شود. به همین منظور این پژوهش به روش تجزیه و تحلیل به نقد روش تفسیری کشف الاسرار و عده الابرار در نوبت های سه گانه می پردازد تا بر اساس معیارهای روش شناسانه و قواعد آن، این تفسیر را مورد بررسی و ارزیابی قرار دهد و به برخی ویژگیهای خاص مفسر در بیان مباحث تفسیری اشاره کند و در پایان به میزان تعهد مولف به روش خود دست یابد. تفسیر کشف الاسرار در زمانی به نگارش درآمد که گرایش مردم به تفاسیر واعظانه بیشتر شد. از این رو میبدی تفسیر مختصر خواجه عبدالله انصاری را انتخاب کرده است و به شرح و تفصیل آن می پردازد. میبدی در نوشتن این تفسیر به ترجمه ها، تفاسیر و تأویلات گذشتگان مراجعه کرده است. در ترجمه آیات به ترجمه طبری نظر داشته و همانند طبری ترجمه ای تحت اللفظی از آیات ارائه می دهد هرچند بین دو ترجمه تفاوتهایی نیز وجود دارد. میبدی برای این که بهتر بتواند از عهده ترجمه، تفسیر و تأویل آیات بیرون آید، کتابش را در سه نوبت تنظیم کرده است. نوبت اول را به ترجمه، نوبت دوم را به تفسیر و نوبت سوم را به تأویل آیات اختصاص داده است. ترجمه تحت اللفظی روشی است که میبدی در نوبت اول تفسیر به کار برده است، اما در برخی موارد از این روش عدول کرده و ترجمه ای تفسیری و در برخی موارد ترجمه ای تأویلی از آیات ارائه کرده است و گاهی از ترجمه برخی کلمات غفلت نموده است . روش های قرآن به قرآن، روش روایی، ادبی و روش اجتهادی روشی است که مفسر در نوبت دوم این تفسیر به کار برده است. گرایش کلامی، فقهی و عرفانی از گرایش های مفسر بود که در این تفسیر مورد بررسی قرار گرفت. در این تفسیر قواعد تفسیری را که یک مفسر باید رعایت کند، میبدی غالباً رعایت نموده است، وی تلاش داشته تا با در نظر گرفتن قرائت های مختلف به تفسیر ایات بپردازد، همچنین میبدی به معنای کلمات در زمان نزول توجه دارد و به همین دلیل از روایات وسخنان اصحاب و اشعار شاعران استفاده می کند. در بیان نکات نحوی، صرفی، بلاغی نهایت تلاش را دارد و در هر آیه ای که نکته ای وجود داشته باشد آن را بیان می کند. وی در بیان مفهوم آیات به قراین متصل همچون سیاق و سبب نزول و به قراین منفصل یعنی به آیات و روایات توجه دارد و در تفسیر از آنها استفاده می کند هر چند در برخی موارد از روایات ضعیف نیز استفاده کرده است. همچنین وی به دلالتهای مختلف در آیات نظیر دلالت اقتضاء، ایما و اشاره همچنین به دلالتهای التزامی، تضمنی و مطابقی آیات توجه دارد و آنها را در تفسیر آیات به کار می برد . تأویل آیات به دو روش رمزی و مجازی روشی است که وی در نوبت سوم به کار برده و تا پایان به این روش پایبند بوده است.
مهدی رجایی مهدی مطیع
مبحث تناسب آیات و سور قرآن و وحدت موضوعی سوره های قرآن کریم، از جمله مباحث بحث بر انگیز در میان مفسّران و دانشمندان علوم قرآن بوده که همواره موافقان و مخالفان زیادی داشته است. یکی از نظریه پردازان و مدافعان سر سخت این علم، برهان الدین ابی الحسن ابی بکر بقاعی، از مفسّران قرن نهم هجری است. در این نوشتار سعی شده روش تفسیری وی در تفسیر نَظمُ الدُّرَرِ فی تَناسُب الآیاتِ وَ السُّوَر مورد تحقیق قرار گیرد. به همین منظور علاوه بر بررسی دیدگاههای وی در زمینه های مختلفی همچون فقهی، اصولی، کلامی، فلسفی، عرفانی و. . . روش وی در زمینه ایجاد تناسب بین آیات و سور که هدف اصلی او از نگارش این تفسیر بوده، به تفصیل مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. بررسی روش بقاعی در این موضوع نشان می دهد، بقاعی کار بزرگی را انجام داده و بنا بر اظهار خودش برای نگارش این تفسیر رنج زیادی را متحمل شده است. او به تناسباتی اشاره می کند که نشان از تأمل و تدبّر او در آیات و انس او با کلام الله دارد. پی بردن به فلسفه چینش آیات در سور، پی بردن به حکمت تعداد آیات در سور، پاسخ به نقد مستشرقان و شبهه سازان پراکنده بودن قرآن، تقویت نگرش کل گرایانه در تفسیر و رسیدن به فهم های جدیدی از قرآن را می توان از جمله رهیافتهای بقاعی دانست. البته با توجه به حجم سنگین کار او در این زمینه و هدف او برای برقراری تناسب بین همه آیات و سور، به نظر می رسد در مواردی دچار تکلّف شده است.
مجید شعبانی محمد بیدهندی
«مسأله بداء» به عنوان یکی از آموزه های اعتقادی مهم دین اسلام، حاصل تعالیم حضرات معصومین(ع) و هم چنین تحقیق و تدقیق علمای شیعه در جهت انطباق این فرمایشات با مبانی آموزه بداء در قرآن کریم است. بررسی آثار و لوازم اعتقاد به مسأله بداء، مقصود اصلی این پژوهش بوده و این مهم با یک تحلیل عقلانی مبتنی بر متون دینی، صورت پذیرفته است. انتساب بداء به خداوند، به مفهوم آشکار نمودن امری نهفته به واسطه تغییر علم فعلی باری تعالی، در عین ثبوت علم ذاتی حضرت حق می باشد. محتوای این آموزه کاملا مورد تأیید وتأکید قرآن کریم و فرمایشات معصومین(ع) است. علاوه بر تصریح ائمه(ع)، لوازم اعتقادی باور به بداء، به گونه ای است که این آموزه را منحصر در کلام شیعه می نماید؛ البته به رغم ادعای منکران این مسأله، پذیرش بداء هرگز مستلزم تغییر علم ازلی خداوند نیست. اعتقاد به این آموزه، در تفهیم ربوبیت خداوند و هم چنین اثبات قدرت مطلقه الهی و به تبع آن، توحید افعالی، تأثیر فراوانی دارد. باور به آموزه بداء در حوزه تربیتی افراد، دارای آثار ارزشمندی در حوزه افکار و اعمال ایشان می باشد. مقدمه نظری پذیرش تعالیمی مانند دعا، صدقه، … و هم چنین تقریر صحیح سرنوشت، با ایمان به مسأله بداء حاصل می شود. تقویت روحیه مسوولیت پذیری، امیدواری، توکل، و…، از نتایج دیگر این آموزه است. نحوه اعتقاد جوامع اسلامی به مسأله سرنوشت و لوازم آن، دارای تأثیرات مهمی در زندگی اجتماعی آن ها بوده است. تحول و پویایی در ابعاد مختلف جامعه معتقد به بداء مشاهده شده و نشانه های دین مداری حقیقی در آن، افزایش می یابد. چنین جامعه ای مطابق با تعالیم دینی، با اراده خود به دنبال ایجاد سرنوشت مطلوب خویش است. اگر در جامعه ای باور به بداء وجود نداشته باشد، با ترویج مسوولیت گریزی عمومی، مشکلاتی در زمینه های اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی، پدید می آید. هم چنین انحراف در تبیین عوامل تغییر سرنوشت، سبب روی آوردن جامعه به برخی امور خرافی می گردد. واژه های کلیدی: بداء،قضاوقدر,علم الهی,شیعه,سرنوشت.
مصطفی زمانی محمد رضا حاجی اسماعیلی
روابط زن و مرد که در جوامع پیشرفته امروزی و با ظهور صنعت از پیچیدگی خاصی برخوردار شده است، با ظهور فمینیسم و توسعه ی آن به کشورهای مسلمان، متفکران اسلامی را به چاره اندیشی و پاسخ به شبهات مطرح واداشت. این پژوهش بر آن است که با استناد به آیات قرآن و روایات منقول از پیامبر اسلام و ائمه طاهرین علیهم السلام،جایگاه و روابط زن و مرد را در صورت نامحرم بودن و در ارتباط با همسر خود از منظر قرآن کریم مورد نقد و بررسی قرار دهد. این پژوهش به روش اسنادی- کتابخانه ای تدوین یافته و از نظرات مفسران استفاده گردیده است؛ ضمن آنکه از روایات معصومین علیهم السلام در تحلیل بررسی های صورت گرفته و یا در تعیین مصادیق و جزئیات،بهره گرفته است. در این پژوهش، پس از بیان کلیات، به مفهوم شناسی روابط، ضرورت و ضابطه مندی آن بر اساس وحی الهی پرداخته شده است. مقصود از روابط در اینجا روابط متقابل و اجتماعی است که حامل معنا و پیام است. در فصل سوم، مسئله ی جایگاه زن و مرد در قرآن کریم مطرح شده و آفرینش مستقل زن از مرد، سرشت و توان عقلی برابر او با مرد مورد بررسی قرار گرفته و آیات مربوطه و روایات نقل شده از شیعه و سنی مطرح گردیده و نظرات مفسران مورد نقد واقع شده است.در این فصل به گفتمان مردانه درقرآن کریم پرداخته شده و بیان گردیده که از این امر نمی توان شرافت و برتری مردان را بر زنان ثابت نمود. در فصل چهارم به روابط زن و مرد نامحرم پرداخته شده است و جنبه های مختلف ارتباط گفتاری و غیر گفتاری مورد ارزیابی قرار گرفته است. محدودیت ارتباط زن و مرد نامحرم با یکدیگر، گسترش عفاف و دوری از مسائل تحریک کننده در جامعه، از منظر قرآن کریم نتیجه ای است که این فصل در برداشته است. منفعت جامعه و به خصوص زنان از این دستورات حکمتی است که در ورای این محدودیت ها نهفته است. در فصل پنجم به روابط زن و شوهر در محیط خانواده پرداخته شده است. اهمیت حفظ و تقویت نهاد خانواده، باعث شده که این جامعه ی به ظاهر کوچک، مورد حساسیت شریعت اسلام واقع شود و قرآن کریم و سخنان معصومین علیهم السلام ، به ذکر مسائل خانواده و ارتباطات خانوادگی بپردازند و با بیان جزئیات و مصادیق در تمام زمینه های ارتباطی رهنمودهای لازم را بنمایند تا با عمل به این دستورات و سفارش ها، از فروپاشی این نهاد مهم اجتماعی جلوگیری شود.
علی داودی رضا شکرانی
گرایش به جمع یکی از نیازهای بشری می باشد و انسانها برای برآوردن حاجات خویش نیاز به دیگران دارند. جمع گرایی ترجیح هر عملی به طور جمعی، یعنی عملی که در حیطه ی رابطه من و دیگری است، می باشد. جمع گرایی یا گرایش به جمع، یکی از مباحثی است که در متون دینی از جایگاه ویژهای برخوردار بوده و از بنیادی ترین مباحث اندیشه اسلامی به شمار می رود. بر فرهنگ اسلام روح جمع گرایی مثبت حاکم است و این در جای جای آیات قرآن به چشم می خورد. در فرهنگ روایات نیز در بیان ارزش و جایگاه رفتارهایی که خیررسانی به جمع و دیگران را در بردارد آثار و پاداش بسیاری بیان شده است به گونه ای که پر ارجترین عملها در امر منفعت و خیر رسانی به جمع و جامعه بیان شده است. در این رساله نقش جمع گرایی در تکامل انسانی از منظر امام باقر (ع) برّرسی می گردد. بدین منظور تمام روایات امام باقر (ع) که در مسند الامام الباقر (ع) آمده است مطالعه و روایات دال بر جمع گرائی از آن استخراج گردید سپس مجموعه روایات که بالغ بر 1400 روایت می باشد در ذیل عناوین مختلف جمع گرائی دسته بندی و در مرحله ی بعد با برّرسی روایات، ذیل هر عنوان به دسته بندی آن به زیر مجموعه های مختلف پرداخته شده و سعی بر آن است که مباحث با بیان خود امام (ع) تبیین شود. در مواردی که از امام (ع) روایتی در موضوعی به تکرار آمده یک روایت نقل و به سایر روایات ارجاع داده شده است.
فاطمه ساجدی محمدرضا حاجی اسماعیلی
پژوهش حاضر در شکل رساله کارشناسی ارشد برآنست تا به تحلیل شخصیت حضرت نوح و حضرت موسی از آن جهت که شخصیت های ممتاز، متعالی و مطرح قرآن هستند بپردازد: « قالَ یا مُوسی إِنِّی اصْطَفَیْتُکَ عَلَی النَّاس برِسالاتی وَ بکَلامی فَخُذْ ما آتَیْتُکَ وَ کُنْ مِنَ الشَّاکِرین»َ(اعراف/144) «ِانَّ اللَّهَ اصْطَفی آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إِبْراهیمَ وَ آلَ عِمْرانَ عَلَی الْعالَمینَ»(آل عمران/33)در این راستا به جهت واکاوی و نمایاندن دیدگاه خاص قرآن به انسان و شخصیت و توانمندی های وی، ابتدا دیدگاه برخی مکاتب شخصیت مطرح در روان شناسی بیان گردیده و نظر روان شناسانی همچون آلپورت، مزلو و اریک فروم به انسان کامل مطرح گشته ، سپس به مطالعه شخصیت و عناصر و لوازم آن از مفاهیم گنجانده در لابلاب آیات قرآت کریم پرداخته است.طبق بررسی های انجام گرفته پیرامون شخصیت حضرت نوح و حضرت موسی می توان اذعان نمود شخصیت متعالی و کامل قرآن در برخی جهات همچون نوعدوستی، جهت گیری بارور و عشق بارور، ریسک نمودن و تجربه های تازه، مقاومت در برابر فرهنگ پذیری و ادراک صحیح واقعیات و غیره با انسان بارور فروم، انسان پخته آلپورت و انسان خواستار تحقق خود مزلو شباهت هایی دارد اما انسان کامل و ممتاز قرآن دارای ویژگی هایی است که علم روان شناسی تاکنون بر آن چشم بسته است. اوصافی همچون علم به غیب، بیانگری و قدرت تحلیل و توصیف عالم آفرینش، واسطه عالم طبیعت و ماورای طبیعت، اتکاو توکل بر یک موجود ماورایی و غیره. این موارد برخی اوصافی است که در توصیف شخصیت حضرت نوح و حضرت موسی در قرآن در عرض ویژگی های بالا قرار گرفته و به عنوان ویژگی های خاص شناخته می شوند. باید در نظر داشت علم روان شناسی تنها زمانی می تواند این ویژگی ها را در شمار اوصاف انسان کامل قرار دهد که انسان را به عنوان موجودی دوبعدی(آنگونه که قرآن وی را تعریف نموده) بپذیرد. این پژوهش همچنین عهده دار آن بوده تا با تحلیل ویژگی های دو شخصیت انسانی(حضرت نوح و حضرت موسی) جنبه هایی از مظاهر تاسی به ایشان را عرضه نماید. شکیبایی در برابر ناملایمات، بصیرت و بینش، تناسب توانایی ها با مسئولیت های سپرده در مدیریت، ادراک صحیح واقعیات و غیره مظاهری هستند که در پرتو این پژوهش حاصل گردیده است. بنابراین چهار فصل به این پژوهش اختصاص یافته است: فصل اول: کلیات فصل دوم: آشنایی با مفهوم شخصیت در روان شناسی و بیان نظریات مکاتب غرب پیرامون این مسئله فصل سوم: بررسی مفهوم شخصیت در قرآن فصل چهارم: تحلیل شخصیت حضرت نوح و حضرت موسی و نقش الگویی ایشان و بیان مظاهر تاسی به ایشان.
تکتم زنجانی فر مهدی مطیع
چکیده: انسان کامل مفهومی است که از دیرباز مورد توجه مذاهب و مکاتب مختلف بوده و اندیشمندان اسلامی نیز از منظر های مختلف به بررسی مفهومی آن پرداخته اند. با این حال، تاکنون تحقیقی نظام مند - بر اساس روش های جدید معناشناسی- بر مفهوم انسان کامل، از دیدگاه قرآن صورت نپذیرفته است. بنابر این، وارد-شدن در حوزه ی معناشناسی واژگان قرآنی و تبیین واژه های مهم، بر اساس کاربرد های قرآنی و جدا از پیش داوری ها از مهم ترین مسائلی است که برای رسیدن به فهم صحیح و عمیق معارف قرآن کریم ضروری می نماید. از این رو در پژوهش حاضر، با تکیه بر خود آیات قرآن و بر مبنای روش معناشناسی، به بررسی نظام مند در دو محور مجزا، یعنی، معناشناسی واژه عبد و شناخت حوزه های معنایی انسان در قرآن کریم پرداخته است. این کار را با تعیین حوزه های معنایی انسان در چارچوب «روابط معنایی»، مانند «هم معنایی» و «شمول معنایی» آغاز نموده و از این راه معانی نسبی«انسان»، «بشر» و «آدم» را مورد ارزیابی قرار داده، سپس معنای «عبد» را به عنوان یکی از کلمات کلیدی مرتبط با مفهوم انسان در نظام قرآنی بررسی کرده است. در ادامه فرایند پیچیده مفهوم انسان کامل را که در لایه های مختلف معنایی به صورت شبکه ای در قرآن گسترده شده، مورد کنکاش قرار گرفته است. در پی این تحلیل معناشناختی، حوزه های معنایی انسان در قرآن مشخص و به دنبال آن معانی نسبی و مراتب مختلف عبد نیز شناسایی شده است. در پایان، جهت دستیابی به شبکه معنایی انسان کامل، این دو میدان معناشناختی با یکدیگر مقایسه و تطبیق داده شده است. کلید واژه: انسان، عبد، معناشناسی، قرآن، انسان کامل.
الهام خرمی نسب مهدی مطیع
چکیده: ایمان به معاد مهمترین باور ادیان الهی است و ایمان به خداوند نیز با ایمان به معاد مفهوم می یابد و اساسا اعتقاد به خدا بدون اعتقاد به معاد هیچ نقش وارزشی در زندگی انسان ندارد. قرآن کریم که اساس علوم و معارف اسلامی است بر پایه استقراء نگارندگان در بیش از 2000 آیه به مبحث معاد پرداخته است اما به دلیل پراکندگی آیات در سوره ها مباحث معاد در ظاهر امر مبهم و بعضا متناقض به نظر می رسد ولی باتامل در این آیات می توان معاد را از نگاه قرآن در قالب 9 مرحله باعنوان "مراحل رجوع الی الله در قرآن" دسته بندی نمود. این مراحل که پیرامون برخی یک آیه به عنوان مثال آورده ایم عبارتند از: 1. هبوط: مرحله هبوط به منزله خروج آدم و حوا از جایگاه جنت به دنیا(بقره 278) و در مورد سایر فرزندان آن دو به نام هبوط (بقره 36) به عنوان مرحله آغاز سیر بازگشت انسان مورد بحث قرار می گیرد. 2. احتضار،موت( توفی): کلاََّ إِذَا بَلَغَتِ الترََّاقیَِ وَ قِیلَ مَنْ رَاقٍ وَ ظَنَّ أَنَّهُ الْفِرَاقُ*وَ الْتَفَّتِ السَّاقُ بالسَّاقِ(قیامت29-26) 3. برزخ: (... قَالَ رَبِّ ارْجِعُونِ لَعَلِّی أَعْمَلُ صالِحاً فِیما تَرَکْتُ ...وَ مِنْ وَرائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلی یوْمِ یبْعَثُونَ). (مومنون100-99) که با نفخ صور اول به پایان می رسد: وَ نُفِخَ فیِ الصُّور فَصَعِقَ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ مَنْ فِی الْأَرْضِ ... (زمر 68) 4. (رجعت): امکان آن با وقوع داستان عزیر واصحاب کهف و وقوع آن برای امت اسلام براساس روایات شیعی برای برخی حتمی است.به دلیل وقوع این مرحله درمورد برخی از انسانها داخل پرانتز قرار میگیرد. 5. نفخ اول: وَ نُفِخَ فیِ الصُّور فَصَعِقَ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ مَنْ فِی الْأَرْضِ ... (68 زمر) 6. قیامت: توصیف وترسیم صحنه قیامت در قرآن بخش زیادی ازآیات معاد رابه خود اختصاص داده است. و با نفخ ثانی آغاز می شود: وَ یَوْمَ یُنْفَخُ فِی الصُّورِ فَفَزعَ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ مَنْ فِی الْأَرْضِ إِلاَّ مَنْ شاءَ اللَّهُ وَ کُلٌّ أَتَوْهُ داخِرینَ (نمل 87) 7. جهنم : وَ إِذَا قِیلَ لَهُ اتَّقِ اللَّهَ أَخَذَتْهُ الْعِزَّهُ بالْاثْمِ فَحَسْبُهُ جَهَنَّمُ وَ لَبئْسَ الْمِهَادُ( بقره206 ) که عبور از صراط در این مرحله انجام می گردد: ثمَُّ نُنَجِّی الَّذینَ اتَّقَواْ وَّ نَذَرُ الظَّالِمِینَ فِیهَا جِثِیًّا(مریم72) 8. ورود به بهشت: وَ جَنَّهٍ عَرْضُهَا السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِینَ (آل عمران133) 9. مقام قرب: برطبق آیه( فَأَمَّا إِن کاَنَ مِنَ الْمُقَرَّبینَ فَرَوْحٌ وَ رَیحَْانٌ وَ جَنَّتُ نَعِیمٍ(واقعه88- 89)( هریک ازمقربان خود یک جنت و بهشت هستند. تبیین هریک از مراحل با استناد به آیات در رساله خواهد آمد.
نفیسه آذربایجانی مسعود آذربایجانی
چکیده: زندگی پیچیده کنونی، انسانها را با چالشها و فشارهای متعددی روبرو نموده که مقابله موثر با آنها نیازمند مهارتهای مختلف روانی و اجتماعی است. در همین راستا سازمان بهداشت جهانی، ده مهارت اساسی زندگی را شناسایی و معرفی نموده و از تمامی کشورها خواسته است به ترویج این مهارتها در میان افراد جامعه بپردازند. یکی از مهمترین این مهارتها، مهارت تفکر انتقادی است. با توجه به اهمیت مهارت تفکر انتقادی و به منظور دستیابی به وجوه قرآنی این مهارت، در این پژوهش، ابتدا مبانی و مولفههای تفکر انتقادی و اجزاء مختلف این مولفهها از منظر روانشناسی، تبیین و سپس به بررسی و بازشناسی مبانی این مهارت در قرآن پرداخته شده است. بدین منظور پس از استقراء تام آیات مرتبط با دانش تفکر انتقادی از سراسر قرآن به صورت مطالعه یک به یک آیات و استنطاق موضوع از آن به روش تحلیل محتوای کیفی، به بیش از 1000 آیه در ارتباط با موضوع دست یافته و سپس با دسته بندی کلی این آیات در قالب ویژگیها، مهارتها، موانع "درونی- فردی"، موانع" درونی- اجتماعی" وموانع بیرونی تفکر انتقادی(مجموعا99ً عنوان) طی بحث و بررسی تطبیقی نشان داده شده که در هر یک از این دسته بندیها برخی از موارد، با نظریات روانشناسی مشترک(مجموعاً 34 عنوان)، برخی جدید ولی قابل دستیابی توسط دانش روانشناسی(مجموعاً 47 عنوان) و برخی کاملا بدیع و مختص به قرآن(مجموعاً 18 عنوان) است. از موارد بدیع و مختص به قرآن می توان در دسته ویژگیها، ویژگی ایمان و تقوا، در دسته مهارتها، مهارت پیروی از دستورات خدا و پیامبر و اولوالأمر، در دسته موانع درونی- فردی، مانع گناه، در دسته موانع درونی- اجتماعی، مانع پیروی از اکثریت و دردسته موانع بیرونی، مانع وسوسه های شیطان را نام برد. همچنین در این پژوهش بازگو شده که تفکر انتقادی با وجودی که دارای مزایای فراوانی است، ولی می تواند دچار آسیبها و لغزشهایی شود که می بایست به آنها توجه داشت و ضمن به کارگیری و بهره مندی از مزایای این مهارت در زندگی از لغزشگاههای آن نیز پرهیز نمود. از جمله این لغزشها می توان به استفاده از مهارت تفکر انتقادی در موارد کم ارزش و بی محتوا و در نتیجه بازماندن از به کارگیری آن در مسائل اساسی و سرنوشت ساز زندگی، اشاره نمود. در مجموع از این پژوهش برمی آید که نه تنها مفاهیم اصلی دانش تفکر انتقادی در راستای نظریات قرآن است، بلکه اساساً اولین هدف اصلی قرآن، نهادینه کردن تفکر انتقادی ـ یعنی توانایی تفکر و اندیشه مستدل و منطقی پیرامون مسائل و تشخیص و قضاوت صحیح درباره آنها به منظور دستیابی به زندگی موفق و سعادتمند ـ در وجود انسانها بوده و نسبت به این موضوع توجهی خاص داشته و خود در مورد آن صاحب نظر است. واژگان کلیدی: قرآن، تفکر انتقادی، روانشناسی، مهارتهای زندگی، مطالعات بین رشتهای
مرضیه فانی ثانی رضا شکرانی
گفتمان کاوی به مثابه یک روش تحقیق در علوم مختلف انسانی در صدد بازگو کردن و نشان دادن معانی نهفته در متن است. در این روش محقق برآن است که رابطه بین مولف، متن و خواننده را نشان دهد. با مطالعه بر روی زبان روشن می گردد که عوامل متعددی در شکل گیری پیام کلام موثرند، برخی از این عوامل درون متنی و برخی دیگر برون متنی است. این روش بر عوامل برون متنی تاکید ویژه ای دارد. مولفه های اصلی گفتمان کاوی عبارت اند از: تحلیل زبانی متن، بررسی انسجام متن، بررسی بافت متن، بررسی روابط بینامتنی، معنای مرکزی متن، و نگاه به کارکرد متن. گفتمان، معنا یا دال مرکزی نهفته در متن و گفتمان کاوی، مبتنی بر توجه هماهنگ به همه عوامل شکل دهنده پیام است. بر این اساس در پژوهش حاضر، از گفتمان کاوی به مثابه یک روش تحقیق برای دست یابی به موضوع تحقیق یا همان «گفتمان تربیتی امامت» در اندیشه شیعه، استفاده شده است. نظام تربیتی مجموعه گزارهها و اندیشههای منظم و سازمان یافته درباره تربیت است. هریک از نظامهای تربیتی اهداف خاصی را مدنظر دارند و بر تئوری و شیوه عملکرد تربیتی ارائه شده توسط آنها، گفتمان خاصی حاکم است. سازوکارهای تربیت و اینکه چگونه تربیت پذیری رخ می دهد، نحوه برقراری ارتباط و چگونگی قرار گرفتن در معرض آن، از جمله موارد مهم قابل بررسی در هر گفتمان است. در این پژوهش تلاش شده، گفتمان تربیتی امامت، از متون حدیثی استخراج شود. این گفتمان در واقع روح حاکم بر کل سیره و شیوه های ائمه اطهار علیهم السلام است. گفتمان تربیتی امامت دارای چند واژه کلیدی و مفهوم اصلی است: الفبا و زبان تجلی این گفتمان «ولایت» است. کانون، منشأ، و هسته مرکزی تلألو این گفتمان «محبت امام به انسان ها» است. مولفه مرکزی و محوری این گفتمان که همه مولفه های تربیتی آن را دربرمی گیرد «خروج از ظلمات به نور» است؛ و روح و قانون حاکم بر این گفتمان که در تمام مولفه های تربیتی آن صادق است «حرکت ظاهر- باطن- ظاهر درونی شده» است. همچنین، گفتمان تربیتی امامت بر اساس مولفه های تشکیل دهنده آن، یک شبکه گفتمانی را تشکیل می دهد که اجزای آن به صورت پویا از جهات مختلف با هم مرتبط اند و تشابک دلالی دارند. پذیرش ولایت الهی سبب تحقق و نتیجه دادن تمام مولفه های تربیتی گفتمان امامت می گردد. بنابراین، باطن تمامی خوبیها ولایت الهی و باطن تمامی بدیها ولایت طاغوت است. نتیجه گفتمان تربیتی امامت، پرورش انسانی الهی است که نه در ظاهر می ماند و نه از آن عدول می کند، بلکه هم ظاهر را حفظ می کند و هم از آن به باطن گذر می کند. ایجاد تعادل در جامعه، اجرای عدالت و قدم نهادن در صراط مستقیم از اثرات تحقق این گفتمان است.
اعظم السادات حسینی مهدی مطیع
چکیده «قول» مفهومی است که از دیرباز مورد توجه اندیشمندان اسلامی بوده و از منظرهای مختلف بدان پرداخته شده است. این مفهوم، گسترهای وسیع در ارتباط انسان با خود، جامعه و خدا به خود اختصاص داده است؛ به گونهای که آدمی لحظات همنشینی با خویشتن خویش را با سخن (کلام لفظی یا نفسی) سپری میکند؛ چنانچه در ارتباط مستقیم با آدمیان، اولین ابزار مورد استفاده او کلام است و حتی بخش وسیعی از مرور خاطرات جمعی، تداعی گفتارهاست. نیز ارتباط آدمی با خداوند در قالب نماز، مناجات و دعا بوسیله گفتار صورت میپذیرد. گفتنی است گستردگی حوزه تفکر آدمیان، وابستگی تام به محدوده لغات موجود در ذهن آنان دارد و هر چه انسان بر واژگان بیشتری آگاهی داشته باشد، دایره تفکر او وسیع تر و افکار او دقیق تر خواهد بود. «قول» در قرآن کریم نیز جایگاهی ویژه دارد و تکرار این واژه در کتاب تدوین، نماد اهمیت آن است. قرآن کریم علاوه بر نقل مکالمات شخصیتهای مختلف و بیان اعتقادات متفاوت آدمیان، که هر کدام با هدفی خاص مطرح شده است، قوانین موضوعه توسط خدای تعالی برای بشر را نیز با «قول» مطرح مینماید. همچنان که با ارائه منشأها و آداب گفتار و نیز با بیان قانونمندیهای حاکم بر فضای قول و آثار آن، به دنبال تبیین مفهوم گفتار و اهمیت جایگاه آن است. استخراج مطالب مذکور از قرآن کریم، نیازمند روشی مناسب با ویژگیهای قرآن به عنوان متنی چند لایه و سرشار از پیچیدگیهای زبانی-معنایی است و معناشناسی به دلیل به کارگیری نگاهی تحلیلی و موشکافانه به متن برای دستیابی به مفهوم حقیقی واژگان و نیز به سبب تجربیات موفق کاربست آن در مطالعات قرآنی و در حوزههای مشابه با گفتار، روشی مناسب به نظر میآید.
نسیبه علمایی مهدی مطیع
مهارتهای ارتباطی از جمله مباحث مهم علوم رفتاری است که از نظر تربیتی جایگاهی ویژه دارد. این موضوع درباره توانایی ها و دانش های ضروری انسان در برقراری ارتباط درست و مناسب با دیگران به بحث و بررسی می پردازد. هر چند معادل واژه مهارت در قرآن واژه ایی یافت نمی شود ولی می توان از واژه حُسن در حوزه مفهومی به عنوان واژه ای معادل مهارت سود جُست. منظور از حُسن همان عمل خوبی است که مورد پسند عقل و خرد است (راغب، 1412، ص 235)، زیرا ارزش آدمی به حُسن رفتار و کردار او است و این همان حوزه ارتباط انسان با دیگران است و در این رابطه است که خداوند متعال حضرت محمد (ص) را با صفت خُلُقٍ عَظِیمٍ (قلم/4) ستوده است و محسنین، محبوب خداوند قلمداد می شوند (بقره/ 195)، بنابراین به نظر می رسد که بهترین و نزدیکترین واژه به مهارتهای ارتباطی در قرآن و روایات، حُسن خُلق است. حُسن خُلق نوعی حالت روحی است که آدمی را در رفتار و کردار به حُسن سلوک با مردم فرا می خواند. البته برای معادل یابی واژه ارتباط در قرآن می توان به الفاظی چون مرابطه (وصل کردن نیروها و کارها)، اتصال با ارحام و تلاقی دو چیز و دو کس با هم، اشاره نمود. این پژوهش بر آن است؛ ضمن بررسی نگاه ویژه قرآن در مورد ارتباط و مهارتهای ارتباطی با بهره وری از مباحث مطرح در قرآن و روان شناسی به میزان توفیق این دانش در تبیین این مفهوم دست یابد. در این راستا به توصیف دو دیدگاه روان شناسی و قرآن پرداخته و به این نتایج نائل گردیده است که: نگاه قرآن و روان شناسی در حوزه ارتباط و مهارتهای آن با هم، اشتراک فراوانی دارند زیرا هر دو به برقراری ارتباط درست و صحیح برای رفع نیازهای بشری اهتمام ورزیده ولی در انگیزه ایجاد روابط با هم افتراق دارند. به گونه ای که در قرآن کریم هدف از برقراری ارتباط رسیدن به زندگی سالم، متعادل و متعالی است ولی روان شناسی بیشتر هدف رسیدن به زندگی سالم و متعادل است، و همچنین نگاه قرآن به برقراری ارتباط، نگاهی الهی و وحیانی است ولی نگاه روان شناسی نگاه علمی، سلامت نگر و در حد توانایی های بشر است، و نیز بررسی های انجام گرفته در حوزه معارف قرآنی نشان دهنده آن است که اولاً قرآن به روابط عاطفی و قلبی انسان تاکید می ورزد، مانند: انس، الفت بین قلوب، اخوت و دوستی، و از این رو برنامه ای منسجم برای دستیابی به چنین رابطه ایی ارائه می نماید، ثانیاً قرآن به شیوه معاشرت با اشخاص در بافتهای شخصی گوناگون (نگرش، انگیزه و شخصیت) و بافتهای موقعیتی (جنس مخالف و جایگاه مخاطب از قبیل معلم و شاگرد، پدر و مادر با فرزند و بر عکس و امثال آنها) اهتمام می ورزد، به طوری که حدود رفتاری را با هر کدام تعیین می فرماید، و ثالثاً ارتباط در قرآن انواعی دارد: 1- ارتباط به صورت معاشرت و رفت و آمد کردن 2- ارتباط کلامی بصورت محاوره (مشافهه)، تساءل، بیان و تفصیل و مجادله (مستقیم) و کتابت نامه (نوشتاری) 3- ارتباط غیر کلامی (لحن قول، حالات چهره و بدن).
هدی صادق زادگان رضا شکرانی
جاودانگی و جامعیت قرآن دو خصوصیت منحصر بفرد این کتاب مقدس می باشد که همواره مورد بحث های فراوانی قرار گرفته است. یکی از مسائلی که به این دو ویژگی خدشه جدی وارد می کند، شبهاتی است که در عصر کنونی پیرامون آیاتی از قرآن کریم که دارای صبغه تاریخی– جغرافیایی ویژه زمان نزول می باشد ، مطرح شده است. از این رو در تحقیق حاضر ، ضمن استقصاء این دسته از آیات تاریخ مند و بررسی شبهاتی که در ارتباط با آنها مطرح است ، به تبیین قواعد، ابزار و روش هایی در فراعصری سازی این آیات پرداخته و به کمک این ابزارها پیام های فرا تاریخ برخی از آیات عصری بیان می گردد. از آنجایی که یکی از روش های مطرح در فراعصری سازی آیات، روش تحلیل گفتمانی است، که از نتیجه مطالعه زبان توسط محققان رشته های گوناگون اعم از فلاسفه، روان شناسان، زبان شناسان ، مردم شناسان و... بوجود آمده، لذا این پژوهش ضمن بررسی چگونگی کاربست روش گفتمان کاوی در مطالعات قرآنی، به تحلیل نمونه ای از آیات عصری به کمک آن روش پرداخته و گفتمان های فراعصری آن آیات را بیان می دارد. کلید واژه ها : عصری نگری، فرا عصری سازی، گفتمان، گفتمان کاوی، فرهنگ، بافت
مریم مسیبی محسن صمدانیان
زندگی بشری در دوره کنونی در سطحی از رشد واقع شده که معنا جویی در پرتو معنویت خواهی به عنوان یکی از عمیق ترین و اصیل ترین نیازها برای او مطرح است و این معرفت، در گذر از گذار خدایی علم، شکاکیت دینی و مشاهده عوارض دوری از دین و معنا برای بشر غربی حاصل شده است. زندگی معنادار سلوک حیات انسانی برمبنای آرمان رشد است، از این رهگذر سه مولفه انسان ، هدف و حیات ، ارکان مسئله معنا را تشکیل می دهد. در پی کشف دیدگاه قرآن پیرامون معنا داری زندگی با استفاده از روش تحلیل موضوعی و استمداد از معنا شناسی لایه ای روشن می شود که انسان در کمال یابی سیری ناپذیر، به عنوان تحقق بخشی به هدف خداوند و با ایمان به معاد، استعدادهای خود را در مسیر عبودیت بارور می سازد تا سعه وجودی خود را بالا برده و از این طریق بهره خود رااز حیات تعالی بخشد و از راه تعالی حیات به تعالی معنا برسد، هر چه پیمانه حیات فزونی یابد، مرگ کمتری را در بر می گیرد و معنای زندگی عمیق تر جلوه می کند. از نظر قرآن اولین سطح حیات، حیات دنیاست و فرآیند انتقال از این سطح به حیات طیبه که همان زندگی گوارا و قرین با رضایت است در پرتو پایبندی به عهد فطری ،پایداری در راه حق، شکیبایی در ترجیح ما عندالله به متاع نقد حیات دنیا و در نهایت ایمان به همراه نیکو کرداری حاصل می شود و از این طریق تلخکامیِ ناشی از حس خسران با زنده شدن به حیات طیبه گوارا می شود. این مهم در پرتو توجه به حقیقت حیات و معنای زندگی صورت عیان می کند، وحدیث علوی نیز موید آن است : «طوبی لمن علم من أین و فی أین وإلی أین»(گوارایی و رضامندی باد بر آن کس که بداند از کجا آمده، در کجا و بهر چه قرار یافته و به کجا می رود) . همچنین قرآن از دو مولفه برای تعالی یافتن حیات یاد می کند که یکی رزق گرفتن از جانب ذات ربوبی و دیگری لبیک گفتن به ندای منادیان ایمان و استجابت دعوت حیات بخشان است.
حسن موذنی بیستگانی مهدی مطیع
خدای متعال نظام گسترده ی رزق را به موازات نظام خلقت ایجاد کرد که از بی نهایت ریز تا بی نهایت درشت موجودات عالم را در دنیا و آخرت شامل می شود. در ذهن بسیاری از افراد بشر ، رزق به تمتعات حیوانی دنیوی محدود می شود.این نگاه بسته انسان را گرفتار مسیرهای نادرست و اتلاف عمر برای دست یابی به سطوح پایین رزق می کند. در زمینه ی نظام بهره مندی در عالم، سوالات و شبهات زیادی در ذهن ها وجود دارد که نیازمند جواب های قانع کننده ای است؛ مانند این که چرا در بهره مندی مردمان از مواهب الهی، این همه تفاوت وجود دارد؟ آیا تمام این اختلاف ها خواست خداوند است؟ اگررزق و روزی مقسوم و مقدر است، سهم تلاش و تدبیر بشر در این زمینه چیست؟ آیا تقسیم روزی ها، قانون و ضابطه های خاصی دارد یا تصادفی است؟ هدف از تدوین این رساله، استخراج و دسته بندی گزاره های قرآنی در زمینه ی رزق و تکمیل بحث با استفاده از روایات است تا با بیان شاخصه هایی به معرفی نظام رزق در قرآن کریم بپردازد. روش مورد استفاده، جستجوی واژگان کلیدی و مرتبط با موضوع در قرآن کریم و جمع آوری مجموعه ای از توصیفات قرآنی پیرامون رزق و روزی بوده که با مراجعه به منابع ذکر شده، مسأله شرح و بسط یافته است. روند بحث به این گونه است: فصل اول: بیان کلیات تحقیق شامل مفهوم شناسی، تعاریف و پیشینه ی تحقیق. فصل دوم: بررسی استعمال واژه ی «رزق» در قرآن کریم بر اساس ترکیب های مختلف به ترتیب سوره ها. فصل سوم: تلاش برای طراحی ساختار نظام رزق در قرآن کریم تحت عنوان مراتب رزق. فصل چهارم:ابتغاء رزق شامل طلب رزق و آسیب شناسی. و فصل پنجم که جمع بندی و نتیجه گیری است. نتایج این رساله که در قالب نمودارهایی ارائه شده است عبارتند از: 1. عناصردخیل در نظام رزق تحت عنوان «اسباب و کلیدهای رزق». 2. وجوه و نظائر «رزق» که برای بررسی همه جانبه ی قرآنی و روایی بحث لازم است. 3. خروج های نظام رزق تحت عنوان روزی خواران در دو گروه مثبت و منفی. 4. ارتباطات انسانی با خدا، خود و مردم. 5. آسیب شناسی عملکرد انسان ها در نظام رزق. 6. بررسی انواع و مراتب رزق با عنوان اوصاف رزق در قرآن. 7. اشاره به صد مورد از مصادیق رزق در قرآن و روایات. در مورد وجه تمایز این تحقیق با نمونه های مشابه آن می توان به استفاده از «روش سیستمی» به عنوان یک قالب جدید در موضوعات قرآنی و ترسیم جدول ها و نمودارهای مرتبط و مکمل بحث اشاره کرد. واژگان کلیدی: رزق، روزی، قرآن، نظام، قضاو قدر
هاجرسادات نیک زاد الحسینی مهدی مطیع
چکیده: آموزه های معنوی- معرفتی رسیده از ائمه اطهار علیهم السلام، شامل چهار حوزه رفتاری، روانی، صفاتی و عرفانی بوده که در این میان، ادعیه -که در واقع سخن ولی با مولاست - از جایگاه ویژه ای برخوردار است، به گونه ای که می توان آن را، از معارف معنوی خاص معصومین علیهم السلام دانست. علاوه بر این، تبیین لایه عرفانی، به عنوان حوزه ای که درصدد بیان رابطه انسان با خداست، اهمیت والاتری داشته؛ چرا که مباحث رسیده از ائمه اطهار - علیهم السلام- در این زمینه، به لحاظ شرایط مختلف فرهنگی، اجتماعی در بسیاری از مقاطع تاریخی، دچار بی مهری و مهجوریت های شدید شده است. از طرفی، جهان امروز نیز تشنه مسائل معنوی و عرفانی بوده و در این راستا مکاتب و فرقه های فراوانی، برای جذب جوانان به عرفان بی شریعت، التقاطی و مخرب گام برداشته اند. گفتمان کاوی نیز به عنوان یک روش زبان شناسی، می تواند با بررسی عوامل درون متنی و برون متنی، به دنبال کشف معنا یا معانی مرکزی متن، دریچه ای تازه به فهم این معارف بگشاید. از همین رو، این رساله تحت عنوان"گفتمان عرفانی ادعیه" سعی برآن دارد تا به کشف فضای حاکم بر زیارت امین الله و دعای کمیل، بپردازد و به مدد این سیر از مباحث زیربنائی و اصلی، چهارچوب اصلی تفکر معصومین - علیهم السلام- را نسبت به عرفان، تبیین کند و با استفاده از این روش و ساختار نظام مند، رویکردی جدید و عمیق تر، راجع به سایر احادیث و روایات، در باب عرفان و معرفت الهی، ارائه دهد. در این راستا، این پژوهش ضمن معرفی روی کردهای مطرح در گفتمان کاوی، مجموع مولفه های کاربردی این نظریات را معین نموده و پس از آن به متناسب سازی این روش با زیارت امین الله و دعای کمیل پرداخته است. بررسی های انجام گرفته در این زمینه نشان داد: گفتمان عرفانی ائمه در صدد است تا سالک در سایه سار انسان کاملی که خداوند معین کرده، مراحل منسجم و پیوسته سیر الی الله را طی نماید و با اتصاف به اسماء الهی، سراسر زندگیش تجلی خدای واحد شده و به تصعید تکاملی اش که همان فنای فی الله است نائل آید.
میترا شیدایی اردستانی مصطفی عباسی مقدم
با توجه به سیر هستی که بر پایه کمال و تعالی قرار گرفته و از تدابیر ربوبی خداوند است که الگو و اسوه های رفتاری را به عنوان پیشوایان هدایت و کمال یافتگان در جامعه بشری قرار داده است، در این پژوهش آیات و احادیثی که به طور صریح و یا ضمنی به موضوع نعمت و نعمت یافتگان به عنوان رفیقان نیکو برای کمال پرداخته اند؛ با توجه به پیام و اهداف تربیتی آنها، مورد تحلیل و بررسی قرار می گیرد. اما بر اساس این پژوهش، مقام انعام یافتگی ناظر به یک مفهوم عمیق معنوی است که طی فرایندی حاصل می شود و بستر و زمینه تغییرات و ویژگی های حاصل از آن در این نوشتار مورد بررسی قرار گرفته است. لازم به ذکر است برای پیشبرد اهداف پژوهش و رسیدن به مفهومی جامع از نعمت و نعمت یافتگی، واژه نعمت از حیث لغت و اصطلاح و همچنین انواع و لایه-های آن مورد بازنگری از کتب لغت و تفسیر قرار گرفته است. البته در این راستا برخوردهای گوناگون با نعمت و همچنین تاثیر متقابل آن بر زندگی و رشد آدمی به تصویر کشیده شد که این موضوع به ارائه تصویری روشن از مفهوم نعمت و انعام یافتگی کمکی بسیار کرد.
نجمه سادات عاملی مهدی مطیع
چکیده بصیرت به عنوان ابزار تشخیص حقیقت و ضروری هدایت، از واژگان کلیدی در فهم معارف قرآن به شمار می آید. استفاده از روش معناشناسی با بررسی روابط بینامتنی (روابط هم نشینی، جانشینی و سیاق) و روابط مفهومی (تقابل معنایی، شمول معنایی و ...) واژ? بصیرت در نظام معنایی قرآن، تبیین می سازد که بصیرت به معنای شناختی مبتنی بر معیارهای دینی است که دارای مولفه های شرطی چون تقوا، تذکر، تعقل، عبرت آموزی است وبینش دقیق و دانش عمیق (فهم)، توانایی تشخیص حق از باطل (تمییز) و التزام عملی به باور قلبی از مولفه های ماهوی این واژه به شمار می آیند. همچنین ترسیم میدان های معناشناسی بصیرت در قرآن کریم به کشف لایه های درونی بصیرت منجر می شود و آشکار می کند که بصیرت در بعضی از لایه های معنایی مترادف عقل، حکمت، نور و فرقان است و سبب می شود تا انسان با بینایی قلبی ناشی از علم حضوری و یا حصولی، واقعیت وجودی خویش را درک کند و با انتخاب خداوند یکتا و دست « لقاء الله » و غایت خلقت « بصیرت توحیدی » دنباله روی از هادیان الهی، به توحید ناب یابد.
مایده تگریان مهدی مطیع
خداوند بزرگ به مقتضای ربوبیت خود، برای تربیت بشر و رساندن او به کمال شایسته ی خویش، سلسله ای از عبادات و وظایف اخلاقی معین فرموده است، تا آدمی در سایه ی عمل به آن ها به کمالی که برای آن آفریده شده است برسد و از لذایذ روحی و معنوی حاصل از این برنامه های تربیتی الهی، در دنیا و آخرت بهره مند گردد. تا مادامی که آدمی در این سیر تکاملی به پیش نرود، نیروهای معنوی و قوای روحانی او همچنان در مرحله ی استعداد باقی مانده و پا به عرصه ی فعلیت نخواهد گذاشت. قرآن کریم که غنی ترین منبع علوم ومعارف اسلامی و مصدر احکام تشریعی است، در خلال آیات کریمه اش، به بیان این بایدها و نبایدها پرداخته است که به این آیات، آیات الاحکام یا آیات فقهی می گویند. به یقین در این اوامر و تکالیف الهی، سیری تربیتی نهفته است که علم به آن، آدمی را برای دل سپردن و عمل به این اوامر و نواهی، مشتاق تر و با انگیزه تر می سازد و بالعکس غفلت از آن ، اثر بخشی تربیتی آن ها را به مراتب ناچیز می نماید. یکی از راه های شناخت این سیر تربیتی، توجه به گفتمان تربیتی آیات فقهی است و گفتمان کاوی به عنوان یکی از روش های نوین تحلیل متن، ابزار کشف گفتمان است. درباره ی گفتمان کاوی، نظریات و تئوری های فراوانی وجود دارد و زبان شناسان، هریک بر اساس دیدگاه های فکری و فلسفی خود،آن را به نوعی تعریف نموده اند. این نوشتار، تلاش نموده است با اصلاح برخی مبانی و مولفه های آن، الگویی را انتخاب نمایدکه با مبانی و اصول حاکم بر قرآن نیز هماهنگ تر باشد. برای این منظور ، ابتدا نگاهی کوتاه به تعاریف گفتمان و گفتمان کاوی خواهد داشت و سپس منظور از گفتمان تربیتی در این پژوهش را بیان می دارد. سپس به معرفی مراتب تربیت در انسان می پردازد.از منظر این پژوهش، مراتب تربیت، به چهار مرتبه ی تربیت رفتاری به عنوان پایین ترین مرتبه و سپس تربیت روانی، تربیت صفاتی و در بالاترین مرتبه، تربیت معنوی یا الهی قابل تفکیک است. در ادامه الگوی گفتمان کاوی را بر روی آیات فقهی عبادات ( حج، نماز، روزه ) در قرآن کریم، به کار بسته و در پایان گفتمان هریک از عبادات را در مراتب چهارگانه ی تربیتی در قالب گزاره هایی اخلاقی – تربیتی ارائه می نماید.
حمیده نوجوکی مهدی مطیع
توجه کردن به شرایط اجتماعی نزول قرآن نکته ای کلیدی در فهم مضامین قرآنی است و به همین دلیل مباحثی تحت عنوان انسان شناسی یا مردم شناسی در قرآن در دوران معاصر مطرح شده است. البته این مطلب به این معنا نیست که قرآن بازتاب فرهنگ زمانه ی خود است بلکه قرآن دارای دو سطح انسانی و الهی است که این امکان را فراهم می کند تا از خلال مفاهیم مطابق با فرهنگ آن زمان مفاهیم کلی و فرا مکان و فرا زمان را استخراج کرد.یکی از موضوعات شایسته ی پژوهش، ازدواج در قرآن است. آنچه از کتابهای تاریخ جاهلیت به دست می آید آن است که پیش از اسلام به جز ازدواجی که اسلام آن را تأیید نموده و ازدواج محصن نامیده می شود؛ انواع دیگری از ازدواج همچون نکاح استبضاع، نکاح صواحب الرایات، نکاح جمعی و.........وجود داشته که مبتنی بر امیال حیوانی همچون شهوت، تفاخر(به دست آوردن نسب بهتر)و....بوده است. پیامبر اسلام (ص) در چنین جامعه ای مأموریت یافت تا تمام امیال حیوانی آنهارا تعالی بخشیده، الهی کند. ازدواج و شیوه تعامل با همسر نیز از جمله همین امور بودکه پیامبر تلاش می کرد آن اهداف پست را به اهدافی متعالی همچون کامل کردن یکدیگر، رسیدن به آرامش برای عبودیت خداوند و....تبدیل کند. مباحث ازدواج در اسلام تاکنون عموماً شامل مسائل فقهی واخلاقی بوده است. در صورتی که بررسی فرهنگ ازدواج در صدراسلامبا نگاه مردم شناختی و بررسی آیات مرتبط در فضاینزول می تواند معارف و راهکارهای جدیدی ارائه دهد. مردم شناسی فرهنگی(که این پایان نامه از آن کمک می گیرد) خطوط تمدن و فرهنگ یامنشهای فرهنگی گروههای انسانی را بررسی می کند(عسکری خانقاه حسن، 36:1373).تمایز این پایان نامه با پژوهشهای دیگراین است که این پایان نامه با نگاه فرهنگ شناختی به مسأله مینگرد؛بنابراین احکام واخلاق ازدواج خارج از اهداف اصلی پژوهشگر است وهدف اصلی بررسی تحول فرهنگی درفضای ازدواج توسط قرآن و تأثیر آن تا زمان حاضر است.برای این منظور بایدفرهنگ حاکم بر ازدواج قبل از اسلام،فرهنگ پیشنهادی یا تغییرات فرهنگی قرآن در ازدواج و تأثیرات این تغییر فرهنگ در فهم اجتماعی ازدواج بررسی شود. برای رسیدن به این هدف بهترین ابزار علم مردم شناسی است زیرا مردم شناسی به بررسی لایه ی فرهنگی زندگی مردم می پردازد و بی شک بکی از مهم ترین مولفه های فرهنگی ازدواج است.این پایان نامه در تلاش است تا با نگاه مردم شناسی هنجارهای حاکم بر ازدواج را در عصر نزول کشف نموده و با تبیین و بررسی آن علاوه بر ارائه فهمی جدید از آیات مرتبط راهکار جدیدی برای حل پرسش ها و مشکلات ازدواج در جامعه ی امروز بیابد و درحد توان الگویی قرآنی برای فضای امروز ارائه دهد. نتایج:فصل اول:1-فرهنگ ازدواج دراقوام نشانگر این است که بدون بهره گیری از دین الهی، بشر همواره در پی بهره گیری از دیگران به سود خود می باشد و قانون همیشگی او غلبه قوی بر ضعیف است.بنابراین باید احکامی الهی که مصلحت های فردی و اجتماعی را در نظر داشته باشد به مدیریت بخش های مختلف زندگی فرد و از جمله ازدواج و تبیین وظایف و حقوق افراد در خانواده بپردازد. 2-ادیان مختلف ناگزیر از بحث در مورد ازدواج بوده اند و هرجا نیاز انسانییا اجتماعی نادیده گرفته می شد و یا تبیینی اشتباه و غیر کاربردی ارائه می شد، پس از سالها به خاطر تأثیر مستقیم آن در زندگی افراد، پیروان آن دین مجبور به تغییر و اصلاح آن می شده اند. فصل دوم:هرچند جاهلیت فضایی آکنده از فساد و ظلم و تبعیض تصویر شده ولی در همان فضا فضیلت های انسانی نظیر سخاوت، شجاعت و عفت در میان مردم ارزشمند تلقی شده و افراد برای رسیدن به سروری، سعی در بدست آوردن و یا حداقل تظاهر به داشتن این صفات می کردند. 2-شرایط محیطی طاقت فرسا و نوع زندگی مبتنی بر جنگ و غارتگری تأثیر زیادی بر نگاه آنان به زن و ازدواج داشته است. در چنین جامعه ای نیاز اصلی و اولیه تأمین خوراک و حفظ امنیت بوده و بنابراین آنان در قبال تأمین خوراک و امنیت زنان از آنها توقع سود آوری متقابل داشته اند.همین مسأله موجب می شد برخی مردان که سرپرست زنان به حساب می آمدند از طریق ازدواج آنان پولی به دست آورند و شوهران آنان نیز از آنان توقع به دنیا آوردن پسران زیاد برای قدرتمند تر شدن داشته اند، در نتیجه هر زنی که از انجام این وظایف بازمی ماند، سربار و ضعیف به حساب می آمد. فصل سوم:نقطه ی اوجی که قرآن برای انسان در نظر گرفته رسیدن به مقام عبودیت است. تمام طراحی ها و جهت گیری های آیات به سمت تحقق این هدف است. اسلام با توجه به یک نیاز ضروری زندگی بشر و یکی از مراحل مهم زندگی او، در تلاش است تا او را از لایه ی حیوانی غرایز عبور داده و از آن ابزاری در جهت تعالی و تسریع در هدف نهائی خلقت انسان بسازد. در این راه به توصیه های اخلاقی بسنده نکرده؛ بلکه با نمونه قرار دادن جامعه ایکه در آن نازل شده به انسان کمک می کند تا با متناسب سازی آن با فرهنگ ازدواج درجامعه ی خود، ازدواج مطلوب در هر عصر را بیابد. از جمله ی این مفاهیم که از تغییرات مصداقی قرآن برداشت می شود، بهره مندی از کرامت انسانی زوجین در زندگی و لزوم حفظ و احترام به آن، دور بودن زوجین از فساد و انحراف برای تحقق خصوصیت انس و آرامش، سالم سازی فضای جامعه که منجر به حفظ حریم زن و شوهر و تحکیم پیوند آنان می گردد؛ است. اینها مفاهیمی است که فراتر از هر عصر و مکان و قابل تطبیق با هر فرهنگ است.
مریم منصوریان قراگوزلو محسن صمدانیان
مسجد مکانی برای عبادت جمعی است. سابقه ساخت آن به خانه پیامبر بازمی گردد این مکان با کارکردهای خاص خود باعث شد تا مسجد به عنوان نمادی از آن ویژگی ها در اذهان مسلمانان جای گیرد. بعد از پیامبر ساختار ساده این مکان همراه با مواجهه مسلمانان با فرهنگ ها و معماری ممالک دیگر دستخوش تغییر شد. آنها با کمک هنر معماری سعی کردند تا پیامهای معنوی دین خود را در قالب مسجد به شکل بصری بیان کنند با وجود بهره گیری از عناصر معماری ممالک دیگر اعتقاد به تأثیر اسلام بر همه عرصه های زندگی معماری را هم در برگرفت و با ارایه اصول و معیارهای اصلی بر شکل بنای مسجد تاثیر گذاشت. این تاثیر با روش های گوناگونی قابل پیگیری است. پژوهشگران بسیاری این تأثیر را از طریق سنت، عرفان و اشراق مورد بررسی قرار داده اند اما تحقیق جدی و مستقلی از طریق اصلی ترین منبع یعنی قران صورت نگرفته است. این پژوهش بر آن است تا تأثیر قرآن بر معماری مسجد را نشان دهد. این تأثیر با ارایه برخی از معیارهای فرازمانی و فرامکانی، در قالب عناصر قرآنی بیان می گردد امکان این تأثیر از طریق ارتباط میان قرآن و معماری اسلامی بررسی می شود این ارتباط از طریق تناظر کتاب تکوین و قرآن از یک سو و کتاب تکوین و معماری از سوی دیگر شکل می گیرد تناظر میان کتاب تکوین و کتاب تدوین از طریق تناظر میان برخی از واژه های کلیدی آن دو و تناظر میان عناصر کتاب تکوین و معماری اسلامی در روندی پدیدارشناختی برقرار می شود. با حذف کتاب تکوین به عنوان واسط در این ارتباط، ارتباط میان قرآن و معماری اسلامی شکل می گیرد. اما این ارتباط به صورت جزیی تر با تناظر میان عناصر این دونظام مشخص می شود این عناصر در معماری عبارتند از: مفهوم، فضا، مکان، رنگ، سازه و فرم که متناظر با درون مایه، فضا، زمینه متن، رنگ، ساختار و بافتار در قرآن هستند.
سوده اسعدی مهدی مطیع
گرایش به معنویت و نگاه های عارفانه دینی در دوره معاصر و نیاز مبرم به بازبینی متون عرفانی پژوهشگران را بر آن می دارد تا نگاهی دوباره به آثار عرفانی دوره های گذشته داشته باشند. از سویی نگاه هایی با تفسیر عارفانه یا رویکرد عرفانی به قرآن مجید زبان این کتاب را برای فهم مخاطبین امروز قابل دستیابی می کند. در بازار ارائه مکاتب مختلف عرفانی آن دسته از منابع که مطابقت بیشتری با مفاهیم کلام وحی دارند، هم قابل اعتبارترند هم ماندگارتر و به حق نزدیک تر. از این میان یکی از ارزشمندترین متون برجای مانده در حوزه متون عرفانی منازل السائرین خواجه عبدالله انصاری است. ویژگی این کتاب تطبیق منازل سلوک با مفاهیم قرآن کریم است. بنابر این این پژوهش در صدد تفسیری قرآنی از متن عرفانی خواجه عبدالله و تفسیری عرفانی برگرفته از کتاب منازل السائرین از قرآن کریم است. در این راستا تحقیق حاضر با بهره گیری از تعاریف، توصیفات و تقسیمات خواجه عبدالله انصاری در کتاب منازل السائرین، در چهار فصل به تبیین منشاء قرآنی آموزه های این کتاب پرداخته است. در فصل اول کلیات، پیشینه جریانات اعتقادی ـ عرفانی، بیان مسئله، اهمیت و ضرورت آن و مفاهیم و متغیرهای تحقیق مطرح شده است. در فصل دوم معنای لغوی و اصطلاحی هر واژه (عنوان هر منزل) در قرآن کریم و عرفان بررسی شده؛ که علاوه بر آن مفاهیم اخلاقی ـ معرفتی مطرح شده در هر باب در سیاق آیات شریفه قرآن کریم, پی جویی شده است تا مبنای قرآنی آنها و برخی آیات مشابه با موضاعات استخراج و نوع نگاه قرآن به این مفاهیم تشریح شود. در فصل سوم با بیان اهمیت چینش و ترتب منازل بر یکدیگر, سیر معناداری از حرکت به سوی کمال مطلق هستی برای انسان ترسیم شده که با بیداری حقیقی از غفلت ها و تعلقات آغاز و به توحید حضرت حق ختم می گردد. در بخش آخر، در ادامه تحلیل مفاهیم بیان شده مهمترین نتایج بدست آمده در این پژوهش نشان داد که 1ـ منازل السائرین یا پیشنهاد سیر و سلوک در حوزه عرفان عملی این کتاب انطباق فراوانی با مفاهیم قرآن کریم دارد. آیات قرآن کریم قابلیت کشف منازل سلوک در عرفان عملی را دارد.2ـ انتخاب خواجه عبدالله در چینش منازل سلوک تا حد زیادی منطبق با مفاهیم قرآنی است. 3ـ انتخاب عناوین سلوک از آیات قرآنی از ابتکارات خاص خواجه عبدالله و قابل تایید بعد از بررسی سیاق و فضای حاکم بر آیات است. رده بندی سه گانه خواجه عبدالله منطبق با لایه های معنایی قرآن است(عوام، خواص، خاص الخاص). این پژوهش گامی برای مطالعات عرفانی در حوزه کلام وحی است. کلید واژه: قرآن کریم, منازل السائرین, خواجه عبدالله انصاری, سیر و سلوک, عرفان عملی.
سلیمه رهبر مهدی مطیع
چکیده یکی از مباحث مطرح شده در قرآن که در لابلای آیات و با تعابیر مختلف آمده است، مباحث مربوط به زوجین، زن و مرد، فرزندان، پدر و مادر، خویشان و اقوام، در خانواده است. امروزه بعضی از نظریه پردازان، قرآن را مورد اتهام قرار دادند و معتقدند مسائل خانواده و ارائ? الگوهای مناسب به طور منسجم، در آن مطرح نشده است این پژوهش بر آن است که ثابت کند قرآن در لابلای آیات خود به حوز? خانواده پرداخته است. در این پژوهش با مطالع? قرآن و استخراج حدود چهار صد آیه در مورد فرزندان، زوجین، پدر و مادر و خویشان، که با سامان دهی و ارتباط بخشی با موضوع به حدود دویست آیه رسیده، سعی شده است الگویی امروزین در حوز? خانواده، از قرآن استخراج شود. این پژوهش برای رسیدن به الگوی خانواده در قرآن، از روش مردم شناسی، سیر تاریخی و فرهنگی خانواده پیش از نزول قرآن کمک گرفته و سپس آن را با نگرش قرآن نسبت به مفهوم "خانواده"، مقایسه کرده و نتیجه گرفته است که قرآن، فرهنگ قبیله محوری پیش از نزول قرآن را به فرهنگ خانواده محوری و هنجار قراردادی را، به هنجار اخلاقی تبدیل کرده است. بر اساس نگرش قرآن و خلاف دیدگاه جاهلیت، تفاوت جنسیت در خانواده، نشان? تفاوت در ارزش شخصیت افراد نیست. قرآن بر خلاف عقاید جاهلیت مقام زنان را ارج نهاده و برای آنان بر اساس کارکرد شان حقوق لازم و کافی قائل شده و راه رسیدن به کمال را برای او فراهم کرده است. در قرآن، برای تحکیم پیوند خانوادگی برنامه هایی ارائه شده و پیمان ازدواج و تشکیل خانواده، مقدس شمرده شده و برای حفظ پیمان ها حتی پس از جدایی یا فوت شوهر توصیه هایی برنامه های حمایتی در نظر گرفته شده است. بر خلاف عقاید جاهلیت به تمام اعضای خانواده، فرزندان، زنان، مردان، پدر و مادر، خواهر و برادر و خویشان، حقوق، ارث و قصاص تعلق گرفته است. فرهنگ قبیله محوری به هنجار اخلاقی تبدیل شده، اعتبارات قبیله ای بی ارزش تلقی شده و خانواده به عنوان سیستم حمایت کنند? یتیمان، مسکینان و در راه ماندگان تعیین شده است. روابط معامله گران? جاهلیت به روابط دوستانه در خانواده و رعایت حقوق و وظایف در آن، تبدیل شده و در نهایت فضای حاکم بر قرآن نسبت به حوز? خانواده، به گونه ای متفاوت با فضای فرهنگی دوران جاهلیت شکل گرفته و الگویی متفاوت از تصورات جاهلیت ارائه داده شده است.
سعیده محمودی مهدی مطیع
چکیده: تصویرسازی های قرآن از قرآن، تصویری از معرفی خود قرآن کریم به عنوان یک پدیده که درعلم پدیدارشناسی مورد بحث قرار می گیرد. عنوان تصویر و تصویرسازی؛ جزء عناوینی است که به تازگی مطرح شده اند و در میان محققان علوم دینی معاصر اولین شخصی که به طوری واضح و روشن به این مسئله پرداخته است «سید قطب» درکتاب التصویرالفنی فی القرآن است. این پژوهش به گونه های مختلفی از این تصویرسازی ها در نظام کامل و جامع ارتباطات بین آن ها پرداخته است. قرآن کریم چه ساز و کاری را برای تصویرگری خویش در ذهن مخاطب قرآنی، در متن قرارداده است. دلالت های تصویری در قرآن که به معرفی خود قرآن می پردازد می تواند دیدگاهی نو و زنده به شخص اعطا کند؛ این نکته، اشاره دارد به اعجاز قرآن کریم و ارتباطی که مخاطب در هر زمان و در هر مکان می تواند با آن برقرارکند. اهمیت این پژوهش؛ وقتی مشخص می شود که به کمبود اطلاعات دراین زمینه پرداخته شود که با بررسی آن تا حدودی این خلاء جبران می شود. قرآن کریم برای معرفی خویش از دلالت غیرزبانی و تصویرسازی استفاده کرده است. تصویرسازی قرآن از خویش در فرایندی طولی، از مبدأ الهی تا آخرین نقطه نزول با استفاده از انگاره وحی انجام گرفته است و در فرایندی عرضی، علاوه برارتباط کتب آسمانی پیشین به ارتباطات انسانی، انفعالات و سرانجام برخورد با قرآن کشیده می شود.
فاطمه سادات نیک زادالحسینی مهدی مطیع
«سنن الهی» قوانین مستمر و فراگیری است که خداوند متعال بر اساس آن ها نظام هستی را ایجاد فرموده، و نسبت ها و روابط متقابل آن را تنظیم نموده است. از آن جا که این قوانین، ثابت و غیر قابل تغییر است علم به آن ها می تواند به عنوان ابزار قدرت مندی در پیش بینی و مدیریت رخدادهای فردی و اجتماعی مورد استفاده قرار گیرد. از سوی دیگر، دانستن قوانین الهی، دارای بعد تربیتی نیز هست و خشیّت در برابر آن ها منجر به رشد در مسیر قانون مندی ها و إشفاق و نجات می شود. معناشناسی یکی از راه های بررسی گستر? عظیم مفهوم سنّت های الهی در قرآن کریم است. آغاز این فرآیند، بررسی «واژگان» این حوز? معنایی است، که گرچه در کتب لغت و کتاب های تفسیری، تحقیقات فقه اللغوی بسیاری دربار? این کلمات انجام گرفته و سیر واژگانی آن ها بررسی شده است؛ لیکن هیچ گاه تصویر کلّی این واژه ها در بافت زبانی قرآن کریم مطالعه نشده و ارتباط میان آن ها در یک مجموع? وسیع مورد تحلیل و ارزیابی قرار نگرفته است. تحقیق حاضر در نظر دارد با بررسی روابط معنایی واژگان این حوزه با تکیه بر روش «حوزه های معنایی»، گامی نو در جهت شناخت سنّت های الهی در گستر? «قوانین حاکم بین خدا و انسان» بردارد. بدین منظور نگرشی ساخت گرایانه به متن قرآن داشته و از تلفیقی از مکتب بُن آلمان ها و برخی از مکاتب آمریکایی ها استفاده نموده است. بر اساس این پژوهش می توان إظهار داشت، در شبک? معنایی سنن الهی در قرآن کریم، «أمر» روح حاکم بر قانون مندی ها، «مشیّت» کالبد و نظام ارتباط قوانین هستی، «إذن» فراهم بودن امکان عملکرد نظام، «إراده» واسط? بیان أمر و انتقال آن به عالم خلق، «قول» نوعی از إعلام قانون گذاری ها در هستی، «حکم» مدیریّت استوار قوانین و گونه ای از إعمال و صدور آن ها در جهان کثرت، «جعل» ایجاد اجزای قانون مندی و قرار دادن نسبت های آن ها با اجزای هستی، «سنّت» طرح و الگوی ارتباط اجزای قانون گذاری با یکدیگر و راهنمای هدایت انسان ها در مسیر قانون مندی ها، «قدر» رابط عالم نامحدود وحدت با عالم محدود کثرت، «قضا» تعیّن قدر و آخرین مرتب? نازل? أمر در عالم کثرت، «تدبیر» قانون مندی جانبی حاکم بر أمر، «کتب» قطعیّت مشیّت و إراد? الهی، «شرع» بعد عملکردی قوانین الهی برای اتصال انسان ها به عالم أمر، «فرض» از لوازم و مصادیق شرع، و «أصاب» و «فعل» بروز مشیّت الهی در عالم کثرت هستند. بدین ترتیب، نگرش کلان به شبک? نظام های برنامه ریزی و إعمال قوانین الهی در قرآن ثابت می کند که واژه های یک حوز? معنایی از یکدیگر تأثیر پذیرفته و بدون توجّه به ارتباطات متقابل آن ها نمی توان تفسیری جامع از واژگان قرآنی ارائه نمود.
سمیرا عباس پور مهدی مطیع
انسان در زندگی خود با رخدادهای گوناگون مواجه می شود . این رخدادها به 4 دسته کلی قابل تقسیم هستند : رخدادهایی که در ظاهر و باطن بیانگر رحمت اند ، رخدادهایی که در ظاهر رحمت و در باطن نقمت اند ، رخدادهایی که در ظاهر نقمت و در باطن رحمت اند و رخدادهایی که در ظاهر و باطن نقمت اند . شناخت هر دسته از رخدادها و آگاهی از طریقه مواجهه صحیح با آنها ازاهمیت بسیار برخوردار است و توجه ویژه می طلبد . بدین منظور می توان با مراجعه به قرآن کریم آیاتی را یافت که این رخدادها را توصیف می کنند و از آنها الگو استخراج نمود . این پژوهش ابتدا آیات حوزه رحمت و نقمت را با توجه به ظاهر و باطن رخدادها تقسیم بندی کرده و به تحلیل مهم ترین موضوعات آیات پرداخته و در ادامه طریقه مواجهه صحیح با رحمت و نقمت از دیدگاه قرآن و حدیث را بیان نموده است .روش تحقیق حاضر توصیفی است و مهم ترین هدف آن بررسی آیات حوزه رحمت و نقمت الهی و دسته بندی آنها برای فهم بهتر مصادیق رحمت و نقمت در زندگی انسان و ارائه راهکار برای مواجهه با رحمت و نقمت است . یکی از مهم ترین رهیافتهای این پژوهش آن است که رخدادها به صورت پیشینی قابل ارزیابی نیستند ؛ اما به نحو پسینی می توان گفت فضای رخدادها انعطاف پذیر است و بینش انسان نقش مهمی ایفا می کند . او باعملکرد صحیح خویش تاحدودی قادر است رحمت را به نقمت و نقمت را به رحمت مبدل سازد و از هر فضایی برای رشد استفاده کند ؛ بدون اینکه دغدغه رخدادهای گوناگون زندگی را داشته باشد.
مریم باقرپور محمدرضا ستوده نیا
سبک زندگی یکی از مفاهیمی است که در قرن بیستم مورد توجه جامعه شناسان و روان شناسان غربی قرار گرفت.تعاریف و دیدگاه های مختلفی درباره سبک زندگی ارائه شده است اما به طور کلی می توان گفت سبک زندگی همه حوزه های رفتاری را شامل می شود که عینیت یافته و تجسم یافته ترجیح های فرد است.زنان به عنوان نیمی از پیکره اجتماع نقش تعیین کننده ای در بقا و گسترش نسل انسانی دارند در واقع زنان شیوه های رفتاری را از نسلی به نسل دیگر منتقل می کنند.از این رو ضرورت دارد شیوه های رفتاری مناسب برای نیل به سبک زندگی مطلوب تبین شود.قرآن و کلمات معصومین(ع)سرشار از الگوهای کارآمد و متناسب با سبک زندگی است. در این پژوهش سعی شده است سبک زندگی زن با توجه به قرآن و روایات در قالب الگوی مدیریت بدن،الگوی مدیریت نقش ها والگوی مدیریت خانه مورد بررسی قرار گیرد. -زنان و الگوی مدیریت بدن: پوشش ،خودآرایی و مدیریت نیاز جنسی سه شاخصه برای مدیریت بدن محسوب می گردد. در زمینه پوشش در آیات و روایات به آراستگی لباس،جنس ،رنگ و پوشش مناسب در اجتماع توصیه شده است.دومین شاخصه در مدیریت بدن خودآرایی است درسبک زندگی اسلامی به خودآرایی توجه شده اما جلوه گری ، فریبکاری و تدلیس در موقعیت های خاص الگوی نامتعارف محسوب می شود.نهی از مجرد زیستن و توصیه به تسریع در ازدواج،انحصار ارتباط جنسی به ارتباط با جنس مخالف،کنترل نگاه،انتخاب سخن و چگونگی بیان آن،وقار در رفت وآمد و پرهیز از مصافحه و خلوت کردن از الگوهای عملی در زمینه مدیریت نیاز جنسی است. - زنان و الگوی مدیریت نقش ها:در جامعه امروز زنان در خانواده و اجتماع نقش های گوناگونی دارند. مهمترین نقش های زن، نقش همسری و مادری است که در سبک زندگی اسلامی وظایفی برای زنان در این حوزه مشخص شده است. همچنین در نگرش اسلام زنان می توانند نقش های مختلف اجتماعی داشته باشند.آموزه های اسلامی الگوی،محوریت زن در خانه، تناسب نقش های اجتماعی با ویژگی های زن،عدم مغایرت فعالیت اجتماعی با مصالح خانوادگی ،کمک به توسعه جامعه و حفظ کرامت انسانی زن را برای مدیریت نقش ها پیشنهاد می کند. -زنان و الگوی مدیریت خانه: در جوامع امروزی به طور معمول زنان هدایت خانه را برعهده دارند. در سبک زندگی اسلامی باید به سه عنصر الگوی بهره وری مطلوب از زمان در خانه،تغذیه در خانواده و الگوی مصرف توجه شود.در زمینه بهره گیری از زمان در خانه با توجه به آموزه های اسلامی،ارتباط با خویشاوندان، علم آموزی،حرفه آموزی و هنر های دستی ،ورزش و تفریح و سیر وسیاحت از جمله راهکارهای عملی در این زمینه است. الگوی تغذیه در اسلام شامل،بهره گیری از غذای حلال، دو وعده غذا خوردن،استفاده از یک نوع غذا در هر وعده و تنوع غذایی است.همچنین الگوی مصرف در خانه شامل،شناسایی نیازها در خانواده ،توجه به اولویت ها در مصرف،تناسب مصرف با درآمد خانواده،تقدیرمعیشت و پرهیز از پیروی جاهلانه در مصرف است.
فریده امینی فتحیه فتاحی زاده
مفهوم «امام» از مهمترین مفاهیم قرآن کریم است که از دیرباز مورد توجه مکاتب مختلف فقهی، کلامی، عرفانی و فلسفی بوده است ؛این پژوهش ، در راستای کشف لایه های معنایی واژه امام در قرآن کریم و با هدف تبیین انسجام و پیوستگی معارف قرآن کریم تدوین شده است وبا استفاده از برخی روش های نوین معناشناختی به تبیین واژه «امام» واستخراج مولفه های معنایی آن در قرآن کریم پرداخته است. با رویکرد هم زمانی دوازده آیه ای که واژه «امام» در آنها به کار رفته ، مورد مطالعه قرار گرفت ؛ با تحلیل کاربرد ها از طریق استخراج مفاهیم هم نشین و جانشین این نتیجه به دست آمد که مفاهیم «خلیفه» و «آیه» به هسته معنایی امام نزدیکتراند، ازاین رو می توانند به عنوان جانشین «امام» محسوب شوند به این ترتیب «امام» در قرآن کریم، خلیفه است که جانشین و آیهاسمای حسنای خداوند است . بالغ بر نیمی از آیات اختصاص یافته به امام در قرآن کریم ، در مورد «امام حق» به کار رفته است . در راستای تکامل سنّت الهی هدایت ، «امام حق» به عنوان فردی مرتبط با غیب ، متمّم توحید و وارث اسمای حسنای الهی با رحمت رحیمیه الهی واسطه فیض گشته و سبب اتحّاد عالم است و با هدایت مُلکی در دنیا انسان ها رابه صراط مستقیم هدایت می کند و در آخرت در مقام شهادت و شفاعت حاضر می گردد. امّا در دو آیه ای که در مورد ائمه باطل وارد شده است ، ایشان را به عنوان خلیفه شیطان، که در تمام شئون از مستخلف عنه (شیطان) حکایت می کند معرفی کرده است که منشأاین استخلاف تبعیت از هوای نفس و پیامد آن قرار گرفتن در صراط جحیم است؛ همچنین آیه بودن ائمه باطل به این معناست که ایشان، آیه اسماء جلالی خداوند هستند.آنانسربازانکیفرواضلال خداوند برایکافرانو مایه عبرت برای سایر بندگان نیز می باشند.
فاطمه خوشه بست مهدی مطیع
پژوهش حاضر تحلیلی از نگاه اخلاقی دین از زبان امیرالمؤمنین (ع) در نهج¬البلاغه است. در این راستا غالب تحقیقات صورتگرفته در باب نسبت بین اخلاق و دین، گاه از نگاه منطقی به این موضوع اشاره داشتهاند که در قالب سه دیدگاه کلی؛ اتحاد، تباین و تعامل را بیان شده است و گاه نگاه کارکردی به این دو مقوله داشتهاند که از این جهت تأثیر و نقشی را که اخلاق و دین در قلمرو یگدیگر ایفا میکنند را مطرح کردهاند. امّا این تحقیق بر آن است تا از طریق گفتمانکاوی متن نهجالبلاغه پیوند این دو مؤلفه را نمایان سازد،که بر این اساس با در نظر داشتن رابطه زبان و اندیشه و برآمدن رفتارها از باورها، این مهم در دو سطح تئوری و عملی جستجو شده است. سطح تئوری آن مبتنی بر اصولی است که بیان¬گر حقوق طبیعی و ذاتی بشر بوده است و تعیین کننده جهت زندگی و زمینه¬ساز اعتلای وی می¬باشد. اصولی که می¬بایست از آن¬ها به عنوان مبادی اخلاق دینی و تحولی فکری یاد کرد. چرا که بنا به گفته¬ی امام (ع) تا قبل از مبعوث شدن پیامبر (ص) تصویری معکوس از این اصول در جامعه¬ی جاهلی دیده می¬شود. این مبادی عبارتند از آزادگی، کرامت انسانی، همگرایی، اعتدال و خردورزی یا دانشدوستی. در نگاه امیرالمؤمنین (ع) این گونه مبادی خود مادر بسیاری از ارزش¬هایی است که شیوه خوب زیستن در میدان عمل را برای فرد تعریف می¬کند. گزاره¬هایی که تشکیل دهنده¬ی سطح عملی گفتمان اخلاقی دین می¬باشند و بر عکس بخش تئوری که بیشتر روی سخن با مخاطب هم¬نوع است در این سطح، غالباً سخن با مخاطب هم¬دین یعنی مسلمان است. گزارههایی مانند یقین، عدل، صبر، جهاد و ....... با وجود این تقسیمبندی، در مجموع سخنان حضرت (ع) بیان¬گر آن است که گفتمان اخلاقی دین به منزله شبکه¬ای از گزارهها و مفاهیم اخلاقی می¬باشد که همه به نوعی با هم مرتبط امّا در نقشآفرینی در سطوح مختلف نسبت به هم قرار دارند. مهمتر آنکه تمام اصول و گزارههای یاد شده بر این حقیقت تأکید میورزند که اخلاق از شروط تدیّن و لوازم قطعی شخص دیندار است چرا که در اصل فلسفهی ظهور دین اخلاق است (معنای فرموده پیامبر (ص)). چنانکه ملاحظه خواهد شد روند این تحقیق نیز با هدف اثبات این فرضیه دنبال شده است و در پایان تأیید این مطالب برای مخاطب آشکار میشود. کلمات کلیدی: امیرالمؤمنین (ع)، تحلیل گفتمان، نهج¬البلاغه، اخلاق، دین
الهام قاسمی مهدی مطیع
یکی از اسماء حسنی خداوند متعال «قائم به قسط» است(آل عمران:18). او حقیقتی است که قیام به قسط کرده و همه موجودات را فیض هستی و استعداد وجودی عطا نموده است. انسان کامل هم که تجلی اسماء و صفات حق است، مظهر اسم «قائم به قسط» خداست از این رو پیامبران مبعوث شدند تا جامعه را به قسط برسانند تا استعدادهای وجودی هر فرد شکوفا شود و به کمال برسد(حدید:25). وجود این واژه در متن قرآن کریم و تکرار آن در آیات مختلف با مضامین مختلف نشان از اهمیت آن از دیدگاه خداوند متعال برای زندگی اجتماعی و فردی انسان است. قسط بدین معناست که هرکس آنچه را لازمه کمال و مطابق حظ وجودیش است دریافت کند؛ در واقع قسط بستری ایجاد می کند که استعدادهای هر شهروند شکوفا شود. از آن جا که شهر بستر زندگی هر انسان و فضای شهری از جمله مهمترین اجزای شهر در ارتباط با هر انسان در محیط اجتماعی است، این پژوهش با استفاده از روش معناشناسی مفهوم قسط و مولفه های آن را تبیین و بازنمود این مفاهیم و مولفه ها را در فضای شهری نشان می دهد. از این رو در فصل دوم روش معناشناسی که از روش های گردآوری اطلاعات این پژوهش است بیان می گردد. فصل سوم در برگیرنده مبانی نظری پژوهش است که در دو بخش مطالعات معناشناسی قسط و مطالعات فضای شهری دسته بندی شده است. از روش معناشناسی برای تبیین مولفه های معنایی قسط استفاده شده و در بخش دوم ابعاد و کیفیت های فضای شهری به عنوان بستر تشکیل دهنده هر فضا به وسیله مطالعات کتابخانه ای تبیین و مجموعه کیفیت ها در قالب ابعاد فضای شهری ارائه گردیده است. بنابراین هر کیفیت در هفت بعد عملکردی، ریخت شناسی، اجتماعی، ادراکی، بصری، زمانی و زیست محیطی دسته بندی شده و نمود هریک از کیفیت ها در ایجاد مولفه های سیزده گانه قسط(بسترهای مطلوب رشد و شکوفایی استعدادهای شهروندان، تعلیم (افزایش سطح شعور و آگاهی جامعه)، چارچوب ها و انضباط مدیریتی، مشارکت اجتماعی، عدالت، ادای حقوق شهروندان، رفاه اجتماعی، تکنولوژی و صنعت روز، محرومیت اجتماعی، برابری، امنیت، از بین رفتن ظلم، تعاملات اجتماعی) در فضای شهری به عنوان نتیجه این فصل معرفی شده است. در فصل چهارم با معرفی روش تصمیم گیری چندمعیاره ahp مولفه های سیزده گانه قسط بر اساس پنج معیار ارزش گذاری و اولویت بندی شده اند و با توجه به ارزش هرکدام، کیفیت های فضای شهری امتیازدهی شده اند. هر کیفیت که بیشترین امتیاز را دارد تاثیر بیشتری در ایجاد قسط در فضای شهری دارد و جزء کیفیت های برگزیده برای تحلیل نمونه موردی محسوب می گردد. لازم به ذکر است عدم استفاده از دیگر کیفیت ها برای تحلیل نمونه موردی نشان از عدم تاثیر آن در ایجاد قسط در فضای شهری ندارد بلکه به علت محدودیت زمانی و حجم پژوهش، تحلیل همه کیفیت ها در محله مورد نظر امکان پذیر نبود. از آن جا که شهر اصفهان دارای فضاهای شهری تعریف شده در مقیاس های مختلف شهری تا محله ای است در این پژوهش محله درب امام و فضای مرکز محله آن به عنوان نمونه موردی انتخاب شده و به وسیله کیفیت های برگزیده با استفاده از مطالعات میدانی، روش swot و تکنیک مکان سنجی تحلیل می گردد. فصل آخر بیان مولفه های تشکیل دهنده مفهوم قسط و ارتباط آن با کیفیت های فضای شهری است. نتایج نشان می دهد کیفیت های فضای شهری «مطلوبیت کاربری، تنوع کارکردها و فعالیت ها، مقیاس عملکردی مناسب، دسترسی مناسب، هویت، کارایی، اختلاط اجتماعی، مشارکت اجتماعی، انسان مداری، توسعه پایدار اجتماعی، حضور پذیری، همه شمولی، امنیت، خوانایی، ساختار، آسایش، راحتی، همسازی با طبیعت و پاکیزگی» به عنوان عوامل ایجاد کننده یک بستر به نام فضای شهری، امکان تحقق قسط را در یکی از اجزای شهر فراهم می کند.
فاطمه سلیمانی درچه مهدی مطیع
چکیده حسنه از جمله موضوعات اخلاقی قرآن کریم است و علی رغم اهمیت آن، کمتر مورد توجه قرار گرفته است و آن طور که شایسته آن است بدان پرداخته نشده است و اغلب به صورت تفسیر آیه ای و بدون توجه به نظام و همبستگی معنایی که بین مفاهیم کلیدی آن وجود دارد، بدان نگریسته شده است. پژوهش حاضر در صدد بررسی موضوع حسنه به روشی منسجم و نظام مند است تا مشخص سازد، واژگان کلیدی مفهوم حسنه در دو حوزه هم معناها و متضادهای آن، در قرآن کریم چیست؟ حسنه در سیاق قرآن کریم چه معنایی دارد و آثار آن چیست؟ چه کسانی محسن می شوند و دارای چه ویژگی هایی هستند؟ احوال آنان در قیامت به چه صورتی است؟ مفهوم کانونی حسنه در قرآن کریم چیست؟ چگونه می توان به ترسیم شبکه معنایی حسنه در قرآن کریم رسید؟ این پژوهش در ابتدا، به بررسی معنای لغوی، اصطلاحی، مشتقات، وجوه و سیاق حسنه در قرآن کریم پرداخته است و پس از آن، به استخراج هم نشین ها و جانشین های آن، که در شناخت هم معناها و غیر هم معناها موثر بوده است، پرداخت. بررسی روابط هم نشینی نشان داد مفهوم حسنه با بسیاری از مفاهیم والا هم چون؛ ایمان، توبه، عمل صالح، صبر، تقوا، احسان، نماز، انفاق، قرض، شفاعت، مودت و... که از موضوعات اصیل دین مبین اسلام است هم نشین شده است و در مقابل، مفهوم سیئه مفهوم کانونی متقابل آن است. این پژوهش واژگان کلیدی هم معنا، هم چون؛ خیر، بر، احسان، عمل صالح، طیب و واژگان کلیدی متضاد، هم چون؛ شر، سوء، سیئه، ذنب، اثم، فحشا، منکر و ... را استخراج نمود. بررسی روابط هم نشینی، کمک کرد تا حوزه های مفهومی حسنه به صورت نظام مند مشخص گردد و به تقسیماتی هم چون، قانونمندی ها، انفعالات، آثار، ویژگی ها، جزا، مصادیق و...دست یابد. یافته این پژوهش عمل مورد رضای الهی و در جهت خواست و اراده خداوندی را به عنوان مفهوم کانونی حسنه معرفی نمود و به این نتیجه رسید که محسن با انجام اعمال قلبی و جوارحی به این مقام خاص می رسد و مستحق دریافت پاداش دنیوی و اخروی می شود.
نجمه یوسف شوردزی مهدی مطیع
عنوان گونهشناسی "نحو? مواجهه در برابر آیات الهی از منظر قرآن کریم" که در این رساله مورد بررسی قرار گرفته است، بر اساس دو مقولهی مهم "آیات" و "انسان" بنا نهاده شده است. از یک سو انواع آیات و نشانههای الهی در عرص? جهان هستی و جهان درونی مخلوقات، به نمایش گذاشته شدهاند و از سوی دیگر انسانها با حقّ انتخابی که در اختیارشان قرار گرفته است، برخوردها و رفتارهای متفاوتی را در برابر آیات از خود بروز میدهند. محتوای پژوهش حاضر، پس از بررسی انواع آیات الهی و شناسایی آنها، به بررسی انواع مواجههها و برخوردهای مختلف مناسب و نامناسب بشر در برابر انواع آیات و نشانههای الهی از منظر قرآن کریم پرداخته است و همچنین زمینههای بروز آنها و آثار آنها را نیز، مورد بررسی و پژوهش قرار دهد، زیرا در سای? شناخت آثار و زمینههاست که ماهیّت هر برخورد شناسایی میگردد.
پرویز زلف سیاه لیلان محمدصادق طباطبایی
چکیده ندارد.
مصطفی نصیری محمدرضا حاجی اسماعیلی
چکیده ندارد.
بتول موسوی محمدرضا حاج اسماعیلی
چکیده ندارد.
ساجده سادات مرتضوی محمدرضا ستوده نیا
چکیده ندارد.